تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با دکتر سعید پیوندی، استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل آموزش

چرا از افزایش دانشجویان دختر نگرانند؟

حسن علوی


دکتر سعید پیوندی، عکس از: سایت ایران امروز

دفتر مطالعات اجتماعی در مرکز پژوهش‌های مجلس ایران، طی گزارشی، نسبت به نتایج اجتماعی- اقتصادی افزایش آمار دانشجویان و فارغ‌التحصیلان دختر در دانشگاه‌ها و عدم تناسب آن با مختصات بازار کار و اشتغال ایران، اظهار نگرانی کرده است. برخی محافل اظهار نگرانی‌هایی از این دست را، نشانه‌های تازه‌ای از احتمال ایجاد محدودیت برای تحصیلات دانشگاهی دختران ارزیابی می‌کنند.

دکتر سعید پیوندی، استاد دانشگاه در پاریس و پژوهش گر مسائل آموزش در ایران، درباره‌ی چشم‌انداز سیاست‌های دانشگاهی در ایران، بویژه در ارتباط با آموزش دختران، به رادیو زمانه می‌گوید:

Download it Here!

ـ من فکرمی‌کنم چشم‌انداز اتفاقاتی که دارد می‌افتد و حرفهایی که زده می‌شود، متاسفانه زیاد روشن و امیدوار کننده نیست. یعنی ما می‌رویم احتمالا به طرف محدودیت‌ها و ممنوعیت‌های جدید برای آموزش دختران. برای اینکه از پیش از روی کار آمدن دولت آقای احمدی نژاد هم، نمایندگان مجلس هفتم این موضوع را طرح می‌کردند که افزایش تعداد دختران در دانشگاه‌ها با توجه به اینکه بازار کار ما بسیار مردانه است و امکان کار برای دختران نیست؛ عملا هدر دادن بخشی از امکانات ملی و سرمایه‌های ملی است، در جهتی که این تخصص‌ها قابل استفاده نیستند به اندازه‌ی کافی برای اقتصاد ایران.

من فکر می‌کنم آقایان محافظه کار در حقیقت، هرم را وارونه می‌گذارند در جامعه. یعنی یک تحول مهم اجتماعی را بجای آنکه به آن توجه کنند و به نتایجش بهتر فکر بکنند، سعی می‌کنند جلوی این تحول را بگیرند.

به این ترتیب که اگر دختران ما به خاطر شایستگی بیشتر، به خاطر درس خواندن بهتر نسبت به پسرها، این‌طور که تمام تحقیقات میدانی نشان می‌دهند، از آنها پیشی می‌گیرند و می‌توانند در آموزش موفق‌تر از پسران عمل بکنند و شایستگی علمی خودشان را از این طریق نشان بدهند؛ راه حلش این نیست که اگر بازار کار بسته است، ما جلوی این استعدادها و این شکوفایی درواقع علمی و فرهنگی در میان زنان را بگیریم. بلکه راه حل آن اینست که ما بازار کار را بیشتر برای اینها فراهم کنیم.

یعنی یک دولت معقول و یک دولتی که به فکر جامعه است و علمی می‌اندیشد و برخورد جنسیتی با مسائل اجتماعی ندارد، قاعدتا می‌بایست اینجوری فکر می‌کرد که چنین تحولی پاسخش اینست که ما بازار کار را بازتر بکنیم و آن موانعی که برای جذب دختران وجود دارد در بازار کار، آن موانع را از بین ببریم، برای اینکه دخترانی که آموزش عالی را تمام کرده اند، بتوانند آسان‌تر وارد بازار کار بشوند.

اما به جای اینکار، به جای هل دادن جامعه به جلو و رفتن به پیش از جهت اجتماعی، اتفاقی که در خیلی از کشورهای دنیا، در 30-40 سال پیش افتاده، بیشتر الان مسئولین در پی این هستند که جلوی دخترها را بگیرند و دختران را محدودتر بکنند و در حقیقت به آموزش ایران و فرهنگ ایران لطمه بزنند.

چون ما دریک رقابت سالم و برابر بین زنان و مردان و گروه‌های مختلف اجتماعی است که می‌توانیم درواقع امیدوار باشیم که بهترین نتیجه‌ی آموزشی و بهترین تولید فرهنگی انجام شود. نه با محدود کردن و یا بستن راه برای این گروه‌های اجتماعی. من در اینجا دیگر از برابری حقوق زن و مرد حرف نمی‌زنم، برای اینکه این یک موضوع بدیهی است و هرگونه عملی در جهت محدود کردن دختران، یک نوعی رفتن به سوی تبعیض جنسیتی است در جامعه‌ی ایران.

آیا دلیل تعویض آقای عمید زنجانی با آقای فرهاد رهبر، اعتراضات دانشجویی بوده است نسبت به انتصاب اولیه‌ی ایشان و یا دلایل دیگری دارد؟ و آیا اساسا ممکن است تغییر سیاستی در دانشگاه ایجاد شود؟

ـ من با برخوردهایی که تا الان آقای زاهدی ــ وزیر علوم ــ داشتند یا مجموعه‌ی دولت در برخورد با دانشگاه‌ها داشتند، این را فقط به عنوان یک تغییر سیاست مثبت نمی‌بینم یا تن دادن به خواست‌های مشروع دانشجویان و استادان که خیلی اعتراض کردند به چنین انتصابی که هیچ توجیه علمی و اداری نداشت.

اما به هر حال می‌توانیم بگوییم که دانشگاه تهران یک دانشگاه خیلی مهمی است و یک مدیریت ضعیف در ماه‌های گذشته، این دانشگاه را دستخوش بحران‌های دائمی و یا درواقع برخوردها و سیاست‌هایی می‌کرد که عملا دردسر آفرین بودند و می‌شود گفت که به احتمال زیاد، چنین عملی بیشتر در جهت این بوده است که بر این بحران غلبه بکنند و اشکالاتی که در واقع انتصاب ایشان، بوجود آورده را، برطرف نمایند.

نمی‌شود گفت که واقعا تغییر سیاست است، برای اینکه در زمینه‌های مختلف در ماه‌های گذشته و همین روزهای گذشته، شاهد این بوده ایم که وزارت علوم و مقامات دولتی در جهت همان سیاست‌ها یعنی اعمال محدودیت‌ها و فشارهای زیادتر بر دانشجویان و استادان عمل می‌کنند و چیزی از این فشارها کم نشده است.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

با پوزش باید صراحتا بگویم که این مصاحبه و این متن حاوی هیچ اطلاع، خبر یا تفسیر قابل توجهی نبود عین همین حرفها را یک بقال یا فرش فروش ایرانی هم می توانست بزند، به نظر من اشکال دو چیز است یکی اینکه مصاحبه گر سوالات و پیش زمینه خوب و آماده ای برای مصاحبه نداشته و دیگر اینکه مصاحبه شونده حرفی برای گفتن نداشته است. پوشش مسائل ایران از خارج از کشور امری است که محتاج کار بیشتر و دقیق تری است و انتخاب موضوع، پیش زمینه کافی، پخته کردن موضوع و انتخاب مصاحبه شونده از اهمیت بسیاری برخوردار است.

-- یک همکار ، Feb 12, 2008

مسأله اينكه شرايط رقابت به هيچ عنوان برابر نيست. اونم به خاطر مشكل سربازي پسرها. پس اگر هم محدوديتي قائل بشن براي ورود دخترها به دانشگاه درسته و تازه شرايط رقابت برابر ميشه.

-- بدون نام ، Feb 13, 2008

از یک پژوهشگر در زمینه آموزش در ایران که استاد دانشگاه هم هستند بعید است که اینقدر سطحی به سوالات پاسخ دهند. هرچند مصاحبه گر هم در این مصاحبه از پختگی کافی برخوردار نبوده. لطفا وقت خود و ما را با این کارهای بی محتوا تلف نفرمایید.

-- قاسم ، Feb 13, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)