گفتوگو با هادی کحالزاده عضو شورای مرکزی ادوار تحکیم
بند ۲۰۹ دیگر گنجایش ندارد
حسین علوی
گفتگو را از اینجا بشنوید.
۶ نفر از اعضای شورای مرکزی «دفتر تحکیم وحدت» و ۱۰ نفر از فعالان «سازمان ادوار تحکیم» که در روز ۱۸ تیرماه بازداشت شدهاند، همچنان در زندان اوین بهسر میبرند. هادی کحال زاده عضو شورای مرکزی سازمان ادوار تحکیم به رادیو زمانه می گوید که بعضی از بازداشت شدگان به صورت انفرادی نگهداری می شوند و ظاهرا دستگاه امنیتی به دنبال اجرای سناریوی اعترافات در مورد آنهاست.
فعالان دانشجویی طی دو هفتهای که از بازداشت آنها در زندان اوین میگذارد، تنها تماسهای تلفنی محدود با خانواده خود داشتهاند و در تفتیش از منزل بعضی از آنها، اشیاء متعلق به آنان ضبط و همراه ماموران برده شده است.
در گفتوگویی که با هادی کحالزاده عضو شورای مرکزی سازمان ادوار تحکیم و عضو شورای مرکزی خانه احزاب داشتم، ابتدا در مورد گزارشهای مربوط به نگهداری بازداشتشدگان در شرایط متفاوت، یعنی بعضی در سلولهای انفرادی و بعضی دیگر در بندهای عمومی زندان اوین پرسیدم:
هادی کحال زاده: ظاهرا به دلیل ازدحامی که در بند ۲۰۹ و ۲۴۰ زندان اوین به علت دستگیری بیش از ۱۵۰ نفر از افرادی که در مسئلهی سهمیهبندی بنزین بودند و به آتشکشیدن پمپبنزینها متهم هستند، آنجا نگهداری میشوند و بنابراین جای و فضای لازم برای اینکه دوستان ما توزیع بشوند در بند ۲۰۹ و یکجا متمرکز بشوند، ظاهرا نبوده است.
آیا تعدادی هم در سلولهای انفرادی نگهداری میشوند؟
ظاهرا اطلاعات ابتدایی که ما داریم این هست که اینها به دو صورت نگهداری میشوند و ظاهرا ۴ نفر از آنها که هنوز دقیقا مطمئن نیستیم و تنها میدانیم آقای مومنی و آقای هاشمی و آقای فیاضی جزو این ۴ نفر هستند، بهصورت جداگانه در بخشهای انفرادی هستند و تعداد بیشتری در سوییتهای دونفره یا بیشتر نگهداری میشوند. دلیلش هم احتمالا اهمیتیست که دستگاه امنیتی برای این چندنفر لحاظ کرده و احتمالا پروژه و یا داستانی هست که قرار است در مورد اینها به اجرا دربیاید و به نظر میرسد که دستگاه امنیتی به دنبال آن اعترافات و آن سناریوی خاص خودش باشد.
برخی گزارشهای دیگر حکایت از آن دارد که در بازداشتهای اخیر نهادهایی غیر از وزارت اطلاعات هم دخالت داشتهاند، بهويژه در جریان دستگیری در دفتر «سازمان ادوار»، فکر میکنید دلایل شرکت نهادهای دیگر در این بازداشتها چه هست؟
مشکلی که ما داریم این است که مراکز متعددی در نهادهای امنیتی و دستگاه قضایی تصمیم میگیرند و تعیینکننده هستند. ما اتفاقات را ابتدا سعی میکنیم ببینیم که از کدام طرف، کدام جناح و کدام جریان و کدام بخش رخ داده است تا اینها را تفسیر کنیم و تحلیل داشته باشیم.
اما آنچه که به طور قطع مشخص است این است که نمیشود نیروی انتظامی یا کلیت وزارت اطلاعات یا کلیت دستگاه قضایی را به دستداشتن در این موارد متهم کرد. محافلی در هرسه دستگاه وجود دارند که با همدیگر هماهنگ هستند و ما شاید آنها را در یک تقسیمبندی افراطی و نسبتا عقلایی بتوانیم تعریف بکنیم. جریان افراطی که در سالهای اخیر نیز در سرکوبها دست داشته است، به نظر میرسد که به دنبال تحمیل خواست خودش به سایر بخشها در نهادهای امنیتی و دستگاه قضایی کشور است.
اما ظاهر امر این است که نیروی انتظامی در اجرای مصوبه شورای تامین استان نسبت به برخورد با دانشجویان دفتر تحکیم و همچنین همکاران ما در سازمان ادوار اقدام نموده است. در خوشبینانهترین حالت اگر چنین باشد، ما میتوانیم نسبت به شدت برخورد، چنانچه این ۶ نفر دانشجوی شناختهشده میتوانستند با یک اخطار آنجا را ترک کنند، اما این اتفاق نمیافتد و با ضرب وشتم دستگیر میشوند و اساسا دفتر ادوار حضور و نقشی در این داستان نداشته است که مورد حمله قرارمیگیرد، اگر این بخش خوشبینانهی داستان را بپذیریم که نیروی انتظامی صرفا به دنبال اجرای دستور بوده است، میتوانیم نسبت به شدت آن انتقاد بکنیم و متاسف بشویم که نیروی انتظامی اطلاعات درستی نسبت به سازمانها و تفکیک درستی بین دفتر تحکیم و سازمان دانشآموختگان ندارد.
با توجه به اینکه سازمان ادوار تحکیم عضو خانه احزاب هست، مسئولان این ارگان چه برخوردی با این مسئله داشتند؟
من بهعنوان عضو شورای مرکزی «خانه احزاب ایران» و عضو فراکسیون اصلاحطلبان این مجمع، به اطلاع اعضا رساندم این مواردی را که اتفاق افتاده بود و طبعا خانه احزاب ایران یک جمعیت صنفی و یک تشکل صنفی هست که از لوازم اجرایی مناسبی برخوردار نیست. خانه احزاب صرفا میتواند به اخطار و ابراز تاسف مبادرت کند و از ابزار اجرایی دقیق جهت احقاق حقوق احزاب، متاسفانه، برخوردار نیست. نامهای تهیه شده است و کمیسیون حقوقی خانه احزاب پیگیر داستان هست و نسبت به نقض مسلم حقوق سازمان دانشآموختگان و نقض قوانین معترض است و دارد پیگیری میکند. اما انتظار ما از خانه احزاب باید انتظار معقولی باشد که اساسا این چنین هست و ما در حد توان و وسعی که خانه احزاب دارد از آن انتظار داریم.
اساسا بین خانه احزاب با کمیسیون مادهی ۱۰ احزاب در وزارت کشور چه نوع ارتباط و نسبتی وجود دارد؟
خانه احزاب ایران، یک جمعیت مستقل و یک سندیکا یا اتحادیه مستقل از دولت هست و مستقل از دولت تشکیل شده است و طبعا به دلیل حضور بیش از ۱۶۵حزب در این مجموعه دارای وزانت خاصیست و مجموعهای از احزاب راست، چپ و میانه را در خودش جای داده است. اما این مثل انجمن صنفی روزنامهنگاران، به تبع جریانهای مستقل روابط و تعاملاتی با قوای سهگانه در جمهوری اسلامی دارند. کمیسیون مادهی ۱۰ احزاب کمیسیونی هست که مشترکا با مجلس و وزارت کشور ارتباط دارد و ترکیب اش مثل روابطیست که هیات منصفهی دادگاه مطبوعات میتواند با انجمن صنفی روزنامهنگاران داشته باشد. البته تعامل نزدیکی وجود دارد و معمولا سعی میشود این رابطه با وزارت کشور حفظ بشود و همچنین با سایر قوا. اما اینها دو جریان کاملا مجزا هستند، یعنی خانه احزاب یک جریان مدنی، مستقل و غیردولتیست که تلاش دارد که روابط خودش را با قوای سهگانهی کشور حفظ کند و در چارچوب منافع ملی ایران عمل بکند. اما کمیسیون مادهی ۱۰ کاملا دولتی و حاکمیتیست و امور حاکمیت را در صدور مجوز و پروانه و اینها پیگیری میکند.
آیا همهی بازداشتشدگان ۱۸ تیر تماس تلفنی با خانوادهایشان داشتهاند و اساسا تلاش خانواده و وکلا برای افتادن مسیر این بازداشتها در یک سیر حقوقی و قضایی در چه مرحلهای هست؟
چون اکثر آنها در مرحلهی اول بازجویی هستند و فشار سنگین بازجویی روی آنها هست، عموما در این شرایط کار خاصی نمیشود کرد و وکلا کار خاصی نمیکنند. تنها در حد مصاحبه است. دادگاه هم جواب روشنی در این شرایط به آنها نمیدهد. ما باید تلاش بکنیم که از این مرحله عبور بکنیم. اکثر بچهها تماس گرفتهاند و آنطور که من اطلاع دارم فکر میکنم تقریبا تمام دوستان ما با خانه تماس گرفته اند و وضعیتشان مشخص نیست که به چه صورتی هستند. صرفا چون در مراحل اولیه دستگیری هستند، بنابراین وکلا و حتا دستگاه قضایی کار ويژهای در این شرایط نمیتوانند بکند و تعیینکننده نهادهای امنیتی هستند که دوستان ما دراختیار آنها قرار دارند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|