آزادی ملوانان بریتانیایی
برنده ماجرا کیست؟
آزادی غیر منتظره ملوانان بریتانیایی و نحوه اعلام آن در کنفرانس خبری رئیس جمهور ایران، نه فقط برای خانوادههای نگران ملوانان بلکه برای بسیاری از مردم جهان و ناظران سیاسی به اندازه خود ماجرای بازداشت آنان شوکآور و بحثانگیز بود.
این اقدام پرسشهای کنجکاوانه بسیاری را برانگیخت. از جمله اینکه آیا برای این ماجرا میتوان برندهای یافت؟ آیا این ابتکاری است که آقای احمدینژاد طراح آنست و یا مصلحتسنجی کل نظام به آن ضرورت بخشیده است؟ فشارهای بینالمللی چه نقشی داشتهاند؟ و آیا میتوان این اقدام را آغازی بر یک رویکرد تازه از سوی جمهوری اسلامی به غرب تلقی کرد؟
اینها پرسشهایی است که در نخستین ساعات پس از اعلام آزادی ملوانان بریتانیایی، در میزگردی با شرکت فرخ نگهدار، تحلیلگر مسائل سیاسی مقیم لندن و مهدی جامی، مدیر رادیو زمانه در میان گذاشتهایم.
بحثهای مطرح در میزگرد را «اینجا» بشنوید.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
نظرهای خوانندگان
مي خواهم فقط از لحاظ روان شناختي چند مسئله را در باب تاکتيک جالب احمدي نژاد بيان کنم.
-- داريوش برادري ، Apr 5, 20071/ اين آزادي يک پيروزي رواني در صحنه جهاني براي نگاه به ايران و تغييري در نگاه به آقاي احمدي نژاد از دشمن اسرائيل و نافي هولوکاست به يک ارزش گذار به دين مسيح و عيد پاک و نگران خانوداههاي انگليسي مي باشد. در هر حال يک نگاه مثبت تري در نگاه جهاني به ايران بوجود مي ايد و ميل به ديالوگ با ايران و نفي حمله نظامي در جهان بيشتر ميشود.
2/ مهمتر اما اين توانايي ايران و سياست خارجي اش بود که توانست در اين بازي سياسي در حقيقت حريف را آچمز کند و به آنها نشان بدهد که آنها قادر نيستند، همه حرکات ايران را پيش بيني کنند و ايران و احمدي نژاد،صدام حسين نيست که کرگدن وار نه مي گويد و تا مرز نابودي کشورش و خودش پيش مي رود، بلکه خرد سياسي اين نظام با تمام ضعفها و حالات ضددمکراتيکش تا آنجا است که عقلانيت سياسي نشان دهد، بازيها را ببيند، در صف حريف شکاف ايجاد کند- با آنکه حريف نيز با سياست نون قندي وشلاق،پليس خوب و پليس بد،ناو جنگي و سفر نماينده زن به سوريه و ارتباط با ايران از چند طريق بازي مشابه اي مي کند- خواست خويش را بيان کند،نفس و تنش بازي را نگه دارد و و در لحظه مناسب نرمش نشان دهد و اين نرمش را به يک بازي تبليغاتي جهاني و گفتگو و ديالوگ تبديل کند. اکنون گويي جهان و بورس جهاني نفس راحتي ميکشد و اين کار را مديون ايران و احمدي نژاد در درجه اول ميداند. اين توانايي آچمز کردن قدرتهاي جهاني و افکار جهاني را، جهان غرب اکنون مي بيند و با نگاهي ديگر به قدرت ايران و لزوم ديالوگ با اين قدرت را نشان مي دهد.
3/ اکنون غرب و بويژه انگليس در پي آن خواهد بود که مصاحبه ملوانان انگليسي را بنوعي ترتيب دهد که کمترين ضربه را بخورند و يا بنوعي و بوسيله اعتراف ملوانان به اينکه احتمالا در آبهاي ايران نبوده اند، موازنه قوا را بنفع خويش کمي بهتر سازد. زيرا افکار جهاني منتظر اين مصاحبه است. اما اينکه بيايند و بگويند بزور ازايشان مصاحبه گرفته اند و بخواهند ديگربار تصوير ايران خونخوار را در اين لحظه دامن زنند، ضعيف است و يک تف سربالا براي توني بلر و آمريکا خواهد بود. زيرا مردم تصاوير ملوانان در لحظه آزادي و حرکت احمدي نژاد در عيد پاک را در برابر چشمان خويش دارند و خواهان حفظ نفس راحت خويش پس از اين تشنج در روزهاي عيد پاک هستند. بهترين حالت براي ايران اين است که ملوانان به بودن در خاک ايران و رفتار خوب با آنها در حين اسارت اعتراف کنند که باعث معذرت خواهي انگليس از ايران و ايجاد روابط باز هم بهتر و تصوير بهتر ايران در جهان خواهد شد. البته اين احتمال ضعيف است. موضوع احتمالا ماست مالي کردن جريان بدون ايجاد تشنج تازه و لزوم ارتباط با ايران همراه با حفظ تحريمها و خواست جهاني خواهد بود. اما خود اين کار نيز گامي به جلوست و يک گام فاصله گيري از سياست ضربه ناگهاني و يا موضعي
3/ نيروهاي اپوزيسيون بايستي در عين دفاع از اين حرکت آشتي جويانه و عقلانيت سياسي ايران،همزمان به نقد کل جريان بپردازند و بر ضرورت همکاري و ديالوگ تا مرحله بازگشايي کنسول گري آمريکا در ايران تاکيد کنند و خواهان جلوگيري از اعمال تشنج گونه شوند. از طرفي ديگر بايستي اپوزيسيون در برابر جهان غرب بشکل يکپارچه به مخالفت با هر گونه حرکت نظامي و يا تحريم و يا تلاش براي تجزيه ايران بايستد و خواهان رابطه برابر،انتقادي و با مسئوليت برابر از هر دو طرف و لزوم گشودن هرچه بيشتر فضاي بحث و گفتمان چه ميان دولتها و چه ميان دولت و جامعه مدني و يا اپوزيسيون باشند. اپوزيسيون بايستي بتواند از اين فضاي شاد و راحتي و جلوگيري از تشنج نهايي براي حرکت پارادکس و مدرن در برابر هر دو نيرو استفاده کند و نشان دهد که در عين خواستار بودن دمکراسي و ديالوگ مخالف هرگونه تهاجم و يا حرکت تجزيه طلبانه است و تنها راه را در سياست خارجي و داخلي در ايجاد فضاي گفتمان و ديالوگ و چالش در چهارچوب قانون و حتي تا تلاش براي تغيير قانون مانند کمپين زنان مي بيند و اينگونه نيز عمل مي کند و در سياست تاثير مي گذارد..