تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و شنود درباره انتخابات 22 خرداد و مسیر آینده جنبش سبز در دانشگاه لندن

"تقلب خونین معصیت خجسته"

فرنگیس محبی
mohebbi@radiozamaneh.com

«انتخابات ۲۲ خرداد و مسیر آینده ی جنبش سبز» عنوان گفت و شنود دیشب در مرکز مطالعات آفریقایی و شرقی دانشگاه لندن بود که از سوی «انجمن سخن لندن» برگزار شد.

در این جلسه که اداره ی آن بعهده مجید تفرشی پژوهشگر تاریخ معاصر ایران بود و با استقبال زیاد ایرانیان مقیم پایتخت بریتانیا روبرو شد، دکتر عبدالکریم سروش استاد فلسفه، مسعود بهنود نویسنده و روزنامه نگار، دکتر عطااله مهاجرانی نویسنده و وزیر پیشین فرهنگ و ارشاد اسلامی و فرخ نگهدار رهبر سازمان فداییان خلق سخنرانی کردند. ابتدا دکتر سروش درباره ی عدالت و مشروعیت در نظام سیاسی ایران صحبت کرد و بحث مشروعیت مردمی یا الهی حکومت را پیش کشید:

Download it Here!

دکتر سروش: «در دوران کنونی آنچه به نظر من فوقالعاده اهمیت دارد، همان قصه انتخابات است. بهترین تجلی گاه حق مداری و حق طلبی مردم فعلاً در انتخابات است و این اتفاق نامیمون که در جامعه ی ما افتاد، یعنی این تقلب خونین که من نام آن را «معصیت خجسته» نهاده ام، برای این که از یکطرف معصیت بود، گناهی بود که حاکمان کردند. و از یکطرف با برکت بود، چون چشم مردم را خیلی به حقوق خودشان بازترکرد. از این بابت...»

دکتر سروش ابتدا در مورد مهارکردن قدرت گفت که قصه ی مهارکردن قدرت همانست که علم سیاست و فلسفه ی سیاست و مفهوم اخلاق سیاسی و امثال آن را پدید آورده است. او اشاره کرد که در گذشته های دور تئوری که برای مهارقدرت مطرح بود، تئوری عدالت بود که حاکم باید عادل باشد. اما با مطرح شدن بحث مشروعیت و یا حقانیت، این یکی دیگر از تدابیری بوده که برای مهارکردن قدرت اندیشیده اند که آن شخصی که بمنزله ی حاکم بر مسند قدرت سوار میشود، باید حق او باشد که سوار شود و مشروع باشد.

دکتر سروش در ادامه گفت، اما این که چه نیرویی این حق را به حاکم میدهد، تبدیل به بحث بزرگی در فلسفه و سیاست شده است. براساس یک مکتب این حق از سوی مردم به حاکم تفویض میشود و براساس مکتب دیگر از سوی خداوند. او با اشاره به سخنان اکبر هاشمی رفسنجانی در نمازجمعه ی تهران و پاسخ آیت الله محمد یزدی به او گفت، در ایران کسانی در حال حاضر حکومت میکنند که معتقدند مشروعیت آنان الهی ست.

به گفته ی دکتر سروش مردم در دوران روشنگری به این طرف و برای بیرون آمدن از انحصارطلبی کلیسا درصدد برآمدند که حقانیت و یا مشروعیت حکومت را از صورت الهی بیرون بیاورند و به دست مردم بسپارند. و به این ترتیب تئوری جمهوریت پدید آمد و نظریه ی حقوق طبیعی هم بوجود آمد که یکی از کشفهای بزرگ تاریخ بشری است که آدمی واجد حقوقی است که از روز تولد با این حقوق آفریده شده و به هیچ عنوان و به هیچ بهانه ای نمیتوان این حقوق را از او سلب کرد.


دکتر سروش

فرخ نگهدار: اگر بخواهیم جنبش سبز ما به ثمر بنشیند، اگر بخواهیم آن داس مه نو پدیدار بشود و ما را به یاد دروکردن، به یاد سبزکردن مملکتمان بیندازد، ما باید گذشته ها را فراموش بکنیم. از هر کس. نمیگوییم از من، نمیگوییم از تو، از هر کس...»

فرخ نگهدار سخنران بعدی ابتدا از حاضران خواست که به نشانی احترام به کشته شدگان ناآرامیهای اخیر و به نشانه ی اعتراض به رفتاری که با معترضین به نتایج انتخابات شده است، یک دقیقه سکوت کنند. او سپس گفت که ما به دورهم جمع شدیم تا ببینیم آیا راه خروج از این بن بستی که به زور میخواهند برجامعه ی ما تحمیل کنند، وجود دارد یا خیر.

آقای نگهدار در ادامه گفت، ما ابتدا باید به تعریف خود بپردازیم و بدانیم که به دنبال چه هستیم. جنبش سبز جنبشی است برای صلح و برای یک زندگی آرام برای تک تک آدمهایی که در کره زمین زندگی میکنند. نگهدار در پایان سخنانش گفت، در تظاهرات اخیر همه ما دیدیم که نیازی نداریم هرکدام با گروه خودمان، با گذشته ی خودمان، با پرچم خودمان، با نام خودمان و با کینه ها و نفرتهای خودمان راه آینده را باز کنیم. ما باید هر کس را که از حق صحبت کرد و هر کس را که از رأی صحبت کرد، یار خودمان بشناسیم.

دکتر عطااله مهاجرانی ضمن پرداختن به قدرت گرفتن اشخاصی در انقلابهای گوناگون و استفاده های ناجور از آن قدرت گفت که انقلابیون پس از به دست گرفتن قدرت به بهانه های مختلف با یکدیگر تصفیه حساب میکنند. به گفته ی او علت اصلی این گونه رفتارها این واقعیت است که انقلابیون وقتی به حاکمیت میرسند یک جابجایی درآرمان آنها ایجاد میشود و بجای آزادی، بجای عدالت، بجای فداکاری، فدای خلق بودن و فدای مردم بودن, قدرت برای حفظ مصلحت موجود ملاک اصلی میشود.

دکتر مهاجرانی همچنین با اشاره به بحث اخیر مابین آقایان رفسنجانی و یزدی مبنی بر مشروعیت مردمی یا الهی بودن حاکمیت گفت، اگر مبنا بر جمهوریت باشد که مردم برخلاف انتخابات نمایشی از لحاظ حقوقی مساوی هستند. اما اگر جمهوریت را در حاشیه قرار دهیم، مردم از این امر مستثنا هستند و آن زمامداران هستند که برای آنها تصمیم میگیرند.

او گفت سایه ی استبداد در کشور ما هزاران سال ادامه داشت. انقلاب مشروعیت قدمی بود برای مقید کردن سلطنت مطلقه و انتخابات اخیر در ایران هم برای این بود که ما گامی برداریم تا استبداد دیگری در جامعه ی دیگری و به شکل دیگری مقید شود. آقای مهاجرانی در پایان صحبت اش گفت که این مبارزه دو صدمتر نیست، بلکه دو استقامت امدادی است وما باید چراغ این مسیر را که برایش رنج کشیده ایم روشن نگه داریم و این آتش را همچنان گرم نگه داریم و مأیوس نشویم.


دکتر مهاجرانی

ازآنجا که تمام سخنرانان به سخنان اکبر هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه اشاره داشتند که تحلیلهای متفاوتی را برانگیخته است با عطااله مهاجرانی که هشت سال معاون آقای هاشمی در دوران ریاست جمهوریش بوده گفتگو کردم و پرسیدم نقش او را در جنبش سبز در مقایسه با میرحسین موسوی چگونه میبینند؟

درواقع مدعی اصلی آقای مهندس موسوی هستند که حقوق ایشان تضییع شده است. یعنی ما معتقدیم که ایشان به عنوان رییس جمهور انتخاب شده اند، حقوق ایشان تضییع شده و مردم آن چیزی که به عنوان حقوقشان مطرح میکنند همین است. آقای هاشمی رفسنجانی و دیگران کسانی هستند که به مردم کمک میکنند برای تأمین حقوقشان. ولی مرکزیتی که حرکت جنبش سبزپیدا کرده به نظر من آقای موسوی است.

شما در صحبتتان گفتید که آقای رفسنجانی در سخنرانی دیروزش حق مشروعیت را به مردم دادند. درحالیکه آقای رفسنجانی در قسمتی دیگر از صحبتشان همچنین گفتند که انتخاباتی شده، شورای نگهبان از مهلت اش خوب استفاده نکرد برای کسب اعتماد مردم و حالا دیگر آن انتخابات گذشته...

من مجموعه ی بحث ایشان را که دیدم مبانی بحث ایشان همین بود که من در صحبت ام اشاره کردم، که مطرح میکنند که در واقع انتخابات مبانی دینی اش مشروعیت مردم بود و مبانی انقلاب مشروعیت مردم بود، انتخابات هم مشروعیت اش از طرف مردم بود. بعد دو نکته را گفتند. یک این که ما الان بحران داریم در کشور، و دوم عدم اعتماد مردم نسبت به حاکمیت. این بایستی رفع بشود و البته اشاره به قانون و بازگشت به قانون و این که حقوق مردم تأمین بشود گفتند. در مجموع من معتقدم که در یک پکیج صحبت ایشان را باید دید.

ایشان از طرف دیگر هم گفتند که با مجلس خبرگان هم صحبت کردند و پیشنهاداتی داده اند. پیشنهادات ایشان هم که از یکطرف مردم قانون را رعایت بکنند، از طرف دیگر تمام بازداشت شدگان این مدت آزاد بشوند و رسانه ها هم در فضایی آزادتربر طبق قانون فعالیت کنند. اگر بر فرض این پیشنهادات مورد قبول واقع بشود، فکر میکنید در نهایت به مصلحت نظام است یا به مصلحت مردم ایران؟

بالاخره ایشان در موضعی صحبت کردند که هم از مصالح نظام صحبت کردند و هم از مصالح مردم ایران. یعنی ما نباید انتظار داشته باشیم که رییس مجمع تشخیص مصلحت، که اسمش هم مصلحت نظام است، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بیایند در جایی که صحبت میکنند صرفا مصالح مردم را در نظر بگیرند، آن هم مردمی که در انتخابات معتقدند که انتخابات مهندسی شده، و حقوقشان تضییع شده است. من گمان میکنم با توجه به موقعیتی که ایشان دارند، بهتر از این دیگر نمیشود مسایل را تفسیر و تحلیل کرد.


فرخ نگهدار، مسعود بهنود، مجید تفرشی ، دکتر مهاجرانی

بیشترین وقت جلسه ی دیشب به پرسش و پاسخ اختصاص داده شده بود که بسیار داغ و گاهی احساساتی بود. بیشتر پرسش ها متوجه ی عطااله مهاجرانی بود. سبزپوشان بسیاری در میان شرکت کنندگان دیده میشدند و پرداختن سخنرانان به سخنان آقای رفسنجانی و پاسخ آیت الله یزدی اعتراض یکی از شرکت کنندگان را برانگیخت که گفت، برای گفت و شنود درباره ی آینده ی جنبش سبزها به جلسه آمده است، در حالی که سخنرانان پیرامون این موضوع صحبت زیادی نکردند. مسعود بهبود و فرخ نگهدار دقایق آخرین کنفرانس را به این موضوع اختصاص دادند و راههای ممکن و پیش روی را برای زنده نگهداشتن این جنبش ارائه دادند.

مسعود بهنود نسبت به توقعات از جنبش سبز و انتظار موفقیت سریع هشدار داد و گفت، تنها راه موفقیت مداومت است:

مسعود بهنود: "حکومت ایران و اصولاً آنچه حکومت است و آنچه اقتدارگرایان هستند، صلب و سنگین تر از آنی است که شما فکر میکنید که با دو دفعه توی خیابان آمدن میشود به آن به طور جدی تکان اساسی داد. این که دین از قدرت جدا بشود، از حکومت جدا بشود، ولایت فقیه هم برود و اینها. این طوری نیست. اما آنچه در این کار شدنی است، مربوط میشود به مداومت. من از رمانتیزه شدن این ماجرا میترسم. از این که به این سطح نگاهش و توقع اش میکشد گاهی اوقات خودش را بالا تا حدی که اصلا به فرض این که ۹۰درصد مردم ایران هم باشند اصلا در توانش هست یا نیست، از این میترسم...

در طول آسیب شناسی جنبش های ایران یکی از مهمترین چیزهایی که صدمه زده است به جنبشهای ایران این توقعات بیش از اندازه است. ما ها این ضربه ها را خوردیم تا صد در صد هامون خرد شد شماها جوانید داوطلبانه صد در صدهاتون را بشمارید. داستان داستان دیو و خورشید نیست.."

Share/Save/Bookmark

Seminar in SOAZ, Dr Soroush,Dr Mohajerani, Mbehnous,Farokh Negahdar

نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)