May 2007


اندیشه انتقادی-برنامه ۸۳

(اقتصاد سیاسی دین–۲۴)
ارزش و نمایش

در مورد دینی که جای اصلی در صحنه‌ی نمایش اجتماعی را اشغال کرده، دیگر هیچ امید نجاتی از درون حوزه‌ی آن وجود ندارد. تغییر معادله‌ی قدرت تنها شرط تحمیل پرهیزگاری دینی به مؤمنان نقش‌باز است.



اندیشه انتقادی-برنامه ۸۲

(اقتصاد سیاسی دین–۲۳)
پیگیری شیخان و ناپیگیری روشنفکران دینی

ما در نظام مسلط یک نظام آپارتاید کامل می‌بینیم. روشنفکران دینی تا اینجا پیش رفته‌اند که از تبعیض انتقاد کنند و شکوه کنند که چرا شیوخ تفسیر دین را حق انحصاری خود می‌دانند. نقد نظام از این زاویه که در تفسیر متون دینی، آپارتاید برقرار کرده است، بی آنکه اساس تبعیض‌گری آن نقد شود، لیبرالیسمی ناپیگیر است.



اندیشه انتقادی-برنامه ۸۱

(اقتصاد سیاسی دین–۲۲)
بازتولید غیریت

در این شکی نیست که دین، تقابل را کنترل می‌کند؛ تقابل اما نه موضوع کار دین، بلکه مبنای وجودی آن است. دین به عنوان مثال از غیریت زن و مرد قاعده می‌سازد و کل رابطه را زیر کنترل درمی‌آورد، از طرف دیگر اما این غیریت در پنداشتگی تاریخی‌اش یک مبنای وجودی دین است. دین، تبعیض را در نظر کنسرو و در عمل لحظه به لحظه بازتولید می‌کند.



اندیشه انتقادی-برنامه ۸۰

(اقتصاد سیاسی دین–۲۱)
منفیت و غیریت

کارمایه‌ی منفی دین به غیریت برمی‌گردد. خدایان، کسان، قومها و آیین‌هایی به‌عنوان غیر تعیین می‌شوند و پس زدن و درهم‌کوبیدن آنها به‌عنوان پیروزی ایمان اعلام می‌شود. برکت نصیب مؤمنی می‌شود که در نبرد با غیر شرکت جوید.



اندیشه انتقادی-برنامه ۷۹

(اقتصاد سیاسی دین–۲۰)
فرمول حیات حکومت دینی

بر اساس پشتوانه‌ی انرژی نفی، اعتبار سکه‌‌ای که در حوزه‌ی دینی تولید می‌شود، به انرژی‌ منفی‌ای است که پشتوانه‌ی آن است. ضریب نفوذ آن را با حرف k مشخص می‌کنیم و انرژی نفی را با حرف N. نخستین روایتی که از قاعده‌ی منفی ارزش دین به دست توانیم داد، نشان می دهد k تابعی است از N. این معادله‌ی ساده، فرمول حیات حکومت دینی است.



اندیشه انتقادی-برنامه ۷۸

(اقتصاد سیاسی دین–۱۹)
قاعده‌ی منفی ارزش دین

در اقتصاد ارزش کالاها معمولا در رویکرد مثبت به آنها تعیین می‌شود. در وضعیت عادی بازار، مصرف‌کننده با نظر به این که کالایی که می‌خواهد بخرد چه چند و چونی دارد و چگونه و تا چه حد نیازهای او را برطرف می‌کند، بهای آن را می‌پردازد. در مورد دین قضیه برعکس است: ارزش دین به مثابه کالا بسته به هزینه‌ی نفی آن دارد. هر چه پیدا کردن جانشینی برای یک دین در یک جامعه پرهزینه‌تر باشد، آن دین پربهاتر است.



اندیشه انتقادی-برنامه ۷۷

(اقتصاد سیاسی دین–۱۸)
ارزش و منفی‌بودگی آن

در جهانی که از یک انسان و یک چیز تشکیل شده باشد، آن چیز نه با ارزش است نه بی‌ارزش. دست کم به دو انسان و دو چیز نیاز داریم تا پدیده‌ای به نام ارزش داشته باشیم. اینکه ارزش مستلزم کثرت چیزهاست، بدان برمی‌گردد که ارز‌شگذاری را وجود اختلاف ممکن می‌کند و شرط اختلاف کثرت است. ارزش در ذات خود منفی است. ارزش "الف" به آن برمی‌گردد که "ب" و "پ" نیست و ارزش "ب" به آن برمی‌گردد که "الف" و "پ" نیست.



اندیشه انتقادی-برنامه ۷۶

(اقتصاد سیاسی دین–۱۷)
مسئله‌ی ارزش

در دین به خوبی درهم‌آمیزی معناهای مختلف ارزش را می‌بینیم. در آن ترکیب ارزش در معنایی هنجارین با ارزش در معنایی اقتصادی آن نمود بارزی دارد. کالای دینی کالایی است که گویا از حوزه‌ی ارزشها یعنی هنجارها به حوزه‌ی قیمت‌ها می‌پرد. تنها دین چنین نیست، اما دین نمونه‌ی جالبی برای بررسی نحوه‌ی درهم‌آمیزی ارزشهاست.