تاریخ انتشار: ۳ خرداد ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
اندیشه انتقادی-برنامه ۸۲

(اقتصاد سیاسی دین–۲۳)

پیگیری شیخان و ناپیگیری روشنفکران دینی

محمدرضا نيکفر

برای شنیدن فایل صوتی «اینجا» را کلیک کنید.

ارزش دین در انرژی منفی آن است. هر چه دینی پرتوانتر بتواند آن‌چه را که ناروا می‌داند، پس زند، از قدرت نفوذ بیشتری در جامعه برخوردار است. منظور از نفوذ بیشتر این است که حوزه‌ی دینیِ نماینده‌ی آن قادر است با ضریبِ تبدیلِ بالاتری سکه‌ی خود را به دیگر سکه‌های رایج در عرصه‌های سیاست و فرهنگ و اقتصاد تبدیل کند.

غیریت‌های بنیادین
منطق نظر و عمل دینهایی که حقیقت مطلق را در خود متجلی دیده و خارج از خود را ضلالت می‌دانند، غیریت است. غیریت‌های بنیادین دینهای موسم به ابراهیمی اینهایند: الهی − شیطانی، آسمانی – زمینی (که روحی – جسمی و معنوی – مادی بیانهای دیگری از آن‌اند)، حلال − حرام، پاک − نجس، مؤمن – کافر و، فراموش نکنیم، مرد – زن. الهی، آسمانی، حلال، پاک، مؤمن و مرد در یک زنجیره‌ی معنایی هستند و شیطانی، زمینی، حرام، نجس، کافر و زن به رشته‌ی معنایی مقابل آن کشیده شده‌اند. هر دسته را یک رشته یا زنجیره‌ی معنایی می‌نامیم، به خاطر تداعیِ معنایی میان عناصر آنها، تداعی‌ای که فقط کنشی روانی نیست. در اینجا تداعی، منطق ارزشی‌ای است با تأثیری نیرومند بر مبادله‌های اجتماعی، که مجرای آن، بسته به جامعه و دوران، شکلی آشکارا ساختاری و سخت‌افزارانه نیز می‌یابد.

غیریت کاهن و جزکاهن
هر چه در یک دین یا در دورانی از تاریخ آن تأکید بر منطق غیریت قویتر باشد، غیریت حوزه‌ی دینی و جامعه‌ی خارج از آن حوزه فرسخت‌تر است. فرسختی این غیریت در تجربه‌ی تاریخی تا به حدی رسیده است و هنوز چنان واقعیت آشکار و عامل مؤثری است، که غیریت کاهن و غیرکاهن را نیز بایستی جزو دوگانه‌بینی‌های بنیادین دینهای غیریت‌مدار گذاشت. بدون حوزه‌ی دینی سازمان‌یافته و قدرت‌طلب غیریت‌ها رنگ می‌بازند. به خاطر غیریت‌هاست که خاخام و کشیش و آخوند وجود دارند، و چون اینان وجود دارد غیریت‌های دینی وجود دارند و غیرتی که پاسدار آنهاست.

مقامات شیوخ دین
سِرّ قدسی را شیوخ دین می‌دانند. آنان آسمانی‌اند؛ آنان راهبر به سوی عالم بالا هستند؛ تاریخ آنان تاریخی قدسی است. تاریخ قدسی همان تاریخ آنان است.

سرمایه‌ای که شیوخ هر دینی دارند، ادامه‌ی همان سرمایه‌ای است که انباشت اولیه‌ی آن در دوران بنیانگذاری دینشان صورت گرفته است. سکه‌ای که آنان خرج می‌کنند، به نام مقدسان ضرب شده است.

شیوخ دین عالِم‌اند، عالِم در معنایی مطلق. هیچ علمی در جهانِ تاریخی ما بازدهیِ ارزشیِ علم دین را نداشته است. علومی چون شیمی و فیزیک به گرد تأثیرگذاری و بهره‌زاییِ تاریخی علم دین نمی‌رسند. علم دین در این معنا برتر از هر علمی است و برخورداری از آن بی‌نیازی از هر علمی است. علمای دین تا عصر جدید در این مورد با چالشی جدی مواجه نبوده‌اند. در عصر جدید است که سرمایه‌ی فرهنگی دیگری به نام علوم جدید شکل می‌گیرد که اعتبارش نه به حوزه‌ی علمیه‌ی دینیه، بلکه به حوزه‌ی علمی‌ای به نام مدرسه‌ی جدید و دانشگاه است. این سرمایه با توانش واقعی‌ای که دارد، رشد می‌کند. منطق رشد آن غیریت نیست. بدیل خود را نمی‌کوبد تا رشد کند، چون رشد می‌کند، بدیلش در تنگنا قرار می‌گیرد.

روشنفکران دینی
شیوخ دین، پاسدارنده‌ی غیریت‌های دینی‌اند. مصداق غیریت را آنان تعیین می‌کنند. سرمایه‌ی دینی‌ای که دارند، به آنان این مشروعیت را می‌دهد. کسانی را که بخواهند با سرمایه‌ی فرهنگی دیگری جز این سرمایه‌ی فرهنگیِ مشروعیت‌بخشِ دینی در کار دین شوند و با آنان رقابت کنند، پس می‌زنند. در ایرانِ دوران ما گروه موسوم به روشنفکران دینی از این دسته‌اند. اینان سرمایه‌ی فرهنگی‌شان را در دانشگاه اندوخته‌اند. تا زمانی که کارکردشان نفی دیگران بود، حوزه‌ی دینی وجودشان را مفید می‌دانست. آنگاه که خواستند، سخنی به اثبات گویند، مغضوب شدند. شیخان در کار دین فقط کسانی از غیرخودی‌ها را به خدمت می‌گیرند که همتشان تیز بودن در ستیز با دیگران باشد.

موضوع اختلاف
شیوخ دین می‌دانند که ورود سرمایه‌ی دیگری به بازار دین که خاستگاهی جز حوزه‌ی دینی داشته باشد و بخواهد با منطق سود و زیان خود کار کند، نظام غیریت و غیرت دینی را به هم می‌زند، آن هم چون در گام نخست غیریت حوزه‌ی دینی و آنسوی آن را کمرنگ می‌کند. روشنفکران دینی متوجه این امر هستند و از این رو فکر و ذکرشان رد این ادعاست که تنها حوزه‌ی دینی برای تفسیر دین مشروعیت دارد.

در این چالش منطق آنان کند و ناپیگیر است. آنچه بایستی نقد شود، نه انحصارطلبی و غیرستیزی حوزه‌ی دینی، بلکه کل نظام فکری مبتنی بر غیریت است که به خودخواهی حوزه و ستیزش با جزخودی‌ها راه می‌برد.

نقد نظام آپارتاید دینی
در کشورهای پیشرفته‌ی غربی می‌بینیم که حوزه‌ی دینی در عین باورش به مبانی آپارتاید دینی، لیبرال‌مسلک شده است. مارکتینگ، این تغییر رویه را ایجاب کرده است. جایی که حوزه‌ی دینی هنوز بر فرهنگ چیره است و فراتر از آن قدرت سیاسی را نیز در دست دارد، چنین تغییر رویه‌ای رخ نخواهد داد. ما در نظام مسلط یک نظام آپارتاید کامل می‌بینیم. نقد آن از این زاویه که در تفسیر متون دینی، آپارتاید برقرار کرده است، بی آنکه اساس تبعیض‌گری آن نقد شود، لیبرالیسمی ناپیگیر است.

مطلب پیشین: بازتولید غیریت

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

گمان نميكنيد كه حساب اسلام را به دليل تاريخي كه دارد بايد از اديان يهوديت و مسيحيت جدا دانست؟

-- محمد تاج احمدي ، May 24, 2007

من فكر مي كنم شما روي فرضيه هاي اثبات نشده اي مثل قرار دادن زن در زنجيره معنايي مورد نظرتان مانور مي دهيد . هم چنين ايراد هاي مشا به اسلام ، ايرادهاي منتقدان يهوديت و مسيحيت به يهود و مسيحيت است و درباره اسلام بسيار بي اطلاع هستيد . اسلام خود متن مقدس دارد و شما بايد به آن استناد كنيد نه اين كه يك مشت حرف اثبات نشده را به عنوان فرض هاي بديهي بگيريد و بيان كنيد

-- سايه ، May 25, 2007

باسپاس از روشنگری های مداوم آقای نیکفر عزیز
با مطالعه این مقاله اما پرسشی برایم مطرح شد و آن این که آیا منظور از "غیریت اندیشی" همان دوآلیسم یا به تعبیر رایج تر در ادبیات سنتی "ثنویت" در برابر توحید است؟ و اگر این منظور است چرا مطابق نظر درستی که اقای نیکفر خودشان در همین نوشته پیش می کشند- مبنی بر این که برای نقد و مبارزه با نظام آپارتاید دینی بهتر است از سرمایه‌ی فرهنگی موجود در دین برای نقد جهان بینی غیریت اندیش بهره گرفت و ظاهراً از این جهت کار روشنفکران دینی را تأیید می کنند-در این نوشته و غالب آثار دیگر ایشان از زبانی خاص و تا حد زیادی ناشناخته و گاه دشوار برای فهم در سنت روشنفکری استفاده می کنند. برای نمونه آیا مفاهمه و به تبع آن نقد در همین مقاله آسانتر انجام نمی شد اگر نویسنده از اصطلاح ثنویت در برابر توحید استفاده می کرد؟
پرسش دیگر هم این است که معنای این جمله را خوب نمی فهمم " در این چالش منطق آنان کند و ناپیگیر است. آنچه بایستی نقد شود، نه انحصارطلبی و غیرستیزی حوزه‌ی دینی، بلکه کل نظام فکری مبتنی بر غیریت است که به خودخواهی حوزه و ستیزش با جزخودی‌ها راه می‌برد".
لازم است ذکر کنم ورای این نقد شخصاً به زبان مستحکم و اندیشه ساز اقای نیکفر رشک می برم. توفیقشان در رهاندن ایران از جهل و استبداد روزافزون باد!
ِ

-- حسن رضایی ، May 25, 2007

دوست عزیز سایه کاش میشد این جملیتان رابیشتر باز میکردید>
درباره اسلام بسيار بي اطلاع هستيد . اسلام خود متن مقدس دارد و شما بايد به آن استناد كنيد.
بسیاری از مسلمانان ( از هر گروهی) حرف شما را نفی میکنند یا هنگام پرسش درباره ی دستورات مقدس سکوت میکنند. اینکه متن مقدس اشاره شده ی شما چطور میتواند بخشی قابل ترجمه به امری خلاف ان باشد!! و بخشی دیگر هم تفسیر گردد انهم در بسیار موارد پارادکسال مطلبی است که ابتدا باید خود مسلمانان ان را حل کنند.
درباره ی بی اطلاعی از اسلام فکر میکنم اینجا بیشتر سر کارکرد اجتماعی اسلام حرف زده میشود. اینکه اسلام چیست پر ز سخنان مناقض مسلمانان است که اغلب دید غربی را که بخشی ان توجه همان متن مقدس است به سو نیت برچسب میزند. غیراین شما اگر بخواهید از دید تحلیلی نگاه کنید میتوانید بسیار از شاخص های دین اسلام را با توجه به تحلیل دین و اعتقاد و ازین قبیل مورد تحلیل قرار دهید البته اگر اصلا اندیشه را اجازه ی تحلیل بر سر مسایل ببینید چون امری مقدس معمولا قابل دست زدن نیست. با همین نگاه هم از قشا بیشتر نظر ها معطوف به کار کرد اجتماعی اسلامند انهم تا کنون. اگر کار کرد بهتری برایش در نظر است نیز باید ابتدا در تووری پاسخگوی نقدها باشد چون هیچ اجتماعی ازمایشگاه یک باور یا حتی مقدسترین امور نیست
اینکه نوشته ای درست است یا نه شما باید تحلیل های شخص منتقد یا پردازنده را با تفاسیر و تحلیل خود قادر به پاسخگویی باشید. فقط اینکه بشنویم این نیست و این طورهم نیست . نمیدانم و ببینیم چه میشود یا بعدا درباره اش میشونیم پاسخهایی است که امروزه فقط مسدود کننده ی هر گونه تحلیل را خواهانند. اگر برداشت شما به گونه ای دیگراست باید کلی گویی را کنار بگذارید. غیراین نبایدها و باید های شما فقط در دایره ی همان باور داران ارزش پیدا میکند نه بیش. امیدوارم سخن مرا نه از روی سو نیت یا هر چیز دیگر ببینید و به این نکته توجه داشته باشید که چگونه باید نوشته ای را نقد کنید و باید و نباید ی را برایش بر پایه اش نتیجه گیری کنید و اگر اامکان روشنفکری دینی را در نظر بگیریم این تنها امکانش است گرچه تا کنون یا نوری درین خصوص نتابیده یا اگر سوسویی امده تا برد مشخصی کار میکرده است.
موفق باشید

-- علیرضا ، May 27, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)