خانه > ورزش زمانه > فوتبال > «روزهای خوشی را پیشبینی نمیکنم» | |||
«روزهای خوشی را پیشبینی نمیکنم»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comتیم ملی فوتبال ایران، یکشنبه شب، در دیدار پایانی ششمین رقابتهای غرب آسیا در ورزشگاه ملک عبدالله امان، در یک بازی بسیار ضعیف، با نتیجهی دو بر یک، برابر تیم کویت شکست خورد.
هر دو گل تیم منظم و با برنامهی کویت که بیشتر با بازیکنان جوان خود در این رقابتها حاضر شده بود، در نیمهی نخست زده شد. تنها گل تیم ایران را میداودی در آخرین ثانیهی وقت اضافی بازی زد. ایران تنها تیمی بود که با ترکیب اصلی خود در رقابتهای غرب آسیا ظاهر شده بود و امید داشت که با پیروزی در دیدار پایانی، به پنجمین قهرمانی در این رقابتها و جایزهی ۷۰هزار دلاری آن برسد، اما شاگردان افشین قطبی، در یک بازی بدون انگیزه، مغلوب تیم کویت شدند. این سیو پنجمین دیدار ایران و کویت، در تاریخ فوتبال دو کشور بود؛ تاریخی که ۱۶ بار پیروزی برای ایران، ۱۱ مساوی و هشت پیروزی برای کویت به همراه داشته است. شکست روز یکشنبه برابر کویت و بازیهای ضعیفی که تیم ایران در رقابتهای غرب آسیا نشان داد، زنگ خطری برای تیم ملی فوتبال ایران به شمار میرود که مدعی قهرمانی در جام ملتهای آسیا تا سه ماه دیگر است. مرتضی شمس، کارشناس فوتبال و روزنامهنگار در تهران، میگوید شکست تیم فوتبال ایران برابر کویت قابل پیشبینی بود، چرا که فوتبال ایران در حال حاضر، در وضعیت بدی بهسر میبرد. از زمانی که افشین قطبی سرمربی تیم ملی فوتبال ایران شد و به عنوان جایگزین علی دایی آمد تا سکان این تیم را بگیرد، نسبت به نتایج تیم ملی بسیار حساس بود. یعنی در هر شرایطی و با هر تیمی بازی میکردیم، ایشان بهدنبال پیروزی بود. آقای قطبی حس کرده که فوتبال ما، فوتبال نتیجهگرا و بردمحوری است. به همین دلیل من احساس میکنم که برای بقای خودش، هیچگاه حاضر نیست به تیم نیروی جوانی تزریق کند یا به جوانها میدان بدهد یا کارهای ریسکی و تدارکاتی انجام بدهد.
ایشان در همهی مسابقات، با تمام توانش ظاهر میشود و مسابقات غرب آسیا هم از جمله همین مسابقات بود. اگر به یاد داشته باشید دورهی قبل با آقای پرویز مظلومی و در شرایطی که ایشان تیم ملی «ب»، یعنی در واقع، تیم دوم کشورمان را هدایت میکرد، به راحتی در این مسابقات قهرمان شدیم. امسال اما آقای افشین قطبی از تمام توان خود استفاده کرد و اگر آقای نکونام و مسعود شجاعی که موقعیتشان در تیم «اساسونا»ی اسپانیا بهخطر افتاده است و اصلاً امکان حضورشان در اردوهای تیم ملی نیست را کنار بگذاریم، با صددرصد توانمان به این مسابقات رفتیم، ولی متأسفانه، حتی در مقابل عمان هم با خوششانسی، گل تساوی را زدیم و به عنوان سرگروه بالا آمدیم. در هر حال، مشخص بود که بلور شکستنی فوتبال ما، هر لحظه دارد تهدید میشود و این تهدید در نهایت روز یکشنبه عملی شد. درواقع با تلنگری که کویتیها به غرور فوتبال ما زدند، این بلور شکسته شد و ماهیت واقعی فوتبال حداقل سال گذشتهی ما رو شد. ما نباید از این نتیجه دلخور و ناراحت باشیم. بهنظر من، مسابقات غرب آسیا، آیینهی تمامقدی بود که ایرادهای تیم ما و مشکلات فوتبال ما را نشان داد. امیدوارم آقای قطبی موفق شده باشند که به این آینه نگاه کنند. من از واکنشهای آقای قطبی بعد از مسابقه، اطلاعی ندارم. ولی اگر مسئله را توجیه نکرده باشند، بهنظر من، ما بهطور مقطعی شکست خوردهایم. شاید ایشان بتواند خود را جمع و جور کند یا از همه مهمتر، فدراسیون به فکر بیافتد. چون ما در کمتر از سه ماه دیگر باید در جام ملتهای آسیا که برای فوتبال ما،- بعد از حذفمان از جام جهانی - بسیار با ارزش است، شرکت کنیم و مسلماً با این تیم و با این ترکیب، ره به جایی نخواهیم برد. همانطور که شما نیز اشاره کردید، این زنگ خطری برای فوتبال ایران و شرکت آن در جام ملتهای آسیاست. بازی در برابر کویت نشان داد که شاگردان افشین قطبی با مشکلات بسیاری روبهرو هستند. فکر میکنید تا جام ملتهای آسیا و اولین بازی ایران در برابر عراق، این مشکلات از میان برداشته شود؟ من نمیدانم در این سه ماه چه میشود کرد، اما وقتی تیمی در یک سلسله مسابقات مدون و حتی باشگاهی، دچار دردسر میشود، معمولاً تعویض مربیها شوکهای روحی خوبی به تیم میدهد. ما از نظر پتانسیل تیمی، شرایط خوبی داریم. بازیکنان خوبی داریم که همهی آنها به صورت انفرادی شاید از بهترینهای آسیا باشند ، اما وقتی اینها در کنار هم قرار میگیرند و در چینش تیمی، شکل یک تیم را پیدا میکنند، کارهایشان ایراد پیدا میکند. به نظرم میرسد که تعویض افشین قطبی در این مقطع، میتواند این شوک را به تیم ملی بدهد و فوتبال ما را در آستانهی تحول قرار بدهد. با افشین قطبی و با سبک و سیاقی که ایشان تا بهحال در پیش گرفته، من اصلاً روزهای خوشی را برای جام ملتهای آسیا پیشبینی نمیکنم. کما اینکه آقای حسن روشن، یکی از اسطورههای فوتبال کشورمان هم هفتهی پیش در یک مصاحبهی تلویزیونی، بهصراحت از این مشکلات یاد کرد و خیلی صریح و بیپرده گفت: «من تضمین میدهم که تیم ملی فوتبال ما از گروه مقدماتیاش در جام ملتهای آسیا بالا نرود و بهراحتی حذف میشود.» من هم ناچارم این کارشناسی حسن روشن را تکرار کنم و نگرانی و بیم خودم را از شرایط فعلی فوتبال کشورم اعلام کنم. بهنظر من هم تیم ملی اصلاً شرایط مساعدی ندارد. حال اگر فدراسیون که بعید است قدرت چنین ریسکی را داشته باشد، ریسک میکرد و افشین قطبی را کنار میگذاشت، شاید کورسوی امیدی پیدا میشد، اما به این شکل نه؛ هیچ امیدی به تیم ملی در جام ملتهای آسیا نیست. تیم ملی فوتبال ایران پس از شکست روز یکشنبه در مقابل کویت در دیدار پایانی غرب آسیا، صبح دوشنبه برای حضور در یک دیدار دوستانه و تشریفاتی برابر برزیل در ابوظبی، به امارات رفت که جنجال بسیاری پیرامون آن برپا شده است. برزیل که حاضر نشد برای این مسابقه به تهران سفر کند، قصد داشت در تور اروپاییاش در یکی از کشورهای اروپایی با ایران روبهرو شود، اما به دلیل تحریمهای کنونی، هیچ کشور اروپایی حاضر به پذیرفتن تیم ایران نشد. آقای تاج، یکی از مسئولین فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی در اینباره گفته است: «این بازی با برزیل در ابوظبی، پاسخ محکمی به اروپاییهاست.» اصلاً پذیرش برزیلیها برای بازی با تیم ملی فوتبال ما، ریشه در پیمان تهران دارد؛ پیمانی که توسط رؤسای جمهور کشورهای ایران، ترکیه و برزیل در تهران نوشته شد. قاعدتاً آن پیمان بیتأثیر نیست. من نمیدانم بازی با برزیل در این شرایط، چه دستاوردی میتواند برای ما داشته باشد؛ برزیلی که اساساً تمرینی نداشته و تیمی تشکیل نداده است و در راه سفرش به منطقهی غرب آسیا، از اروپا، از هرجایی که توقف داشته، چند بازیکن را برداشته و با خود آورده است. آنطور که من میدانم، برزیلیها فقط چهارشنبه در ورزشگاه ابوظبی گرد هم جمع میشوند و تنها تمرین تیمی خود را انجام میدهند. برزیل در این شرایط، قاعدتاً تیم خوبی نیست و وقتی هم حریفش، یک تیم درجه دو آسیا به نام ایران است، مطمئناً آنها انگیزه برای بازی ندارند. بهنظرم میرسد که فقط بحث مادی این قضایا به نفع برزیل است. حداقل برزیلیها این سود را میبرند، اما فوتبال ما چه سودی بهدست میآورد؟ هرچه فکر میکنم، کمتر این را میفهمم. فکر میکنم در شرایط حاضر اصلاً صلاح نبود که ما با برزیل بازی کنیم. آن هم به این شکل که برویم ابوظبی بازی کنیم. حال شاید بازی در تهران و در حضور ۱۰۰هزار تماشاگر خودی، باعث افزایش انگیزهی بچههای ما میشد و برزیلیها هم بهدلیل زیر فشار قرار گرفتن، خودی نشان میدادند و از توانشان استفاده میکردند، اما من بعید میدانم که بازی ایران برزیل، چیزی فراتر از بازی ایران کویت باشد. مسئلهی دیگر بلیتهای گران این مسابقهی دوستانه و تشریفاتی است که از ۵۰ تا ۱۵۰ درهم، معادل ۴۰ تا ۱۰۵هزار تومان است. خود این نشان میدهد که شرکت سوییسیای که این بازیهای تیم برزیل را ترتیب داده، توانسته در شیوهی تبلیغاتیاش موفق شود. چون آخرین بازی تیم برزیل با تیم امارات، در ورزشگاهی برگزار شد که درهای آن باز بود و هیچ بلیتی فروخته نشد. دربارهی بلیتهای گران این مسابقه، چه نظری دارید؟ من احساس میکنم که این بازی کاری مادی و انتفاعی است که در یک بخش، اسپانسر سوییسی این مسابقات و در بخش دیگر، خود برزیلیها از آن منتفع میشوند. آنطور که من شنیدهام، برزیلیها قرار است بابت این بازی، شش میلیون دلار پول گیرشان بیاید. نکتهی جالبتر اما این است که از تهران بهدلیل شایعاتی که در تهران رواج گرفته بوده که جنبش سبز میخواهد گردهماییای داشته باشد و این بازی را هدف قرار داده است، هجوم بسیار زیادی از سوی ایرانیها، مخصوصاً در تهران، به آژانسهای مسافرتی شده، برای تهیهی تورهایی که به مقصد امارات حرکت میکنند. این شرایط به گونهای بوده که افزایش قیمت این تورها و بلیتهای سفر به امارات را تا بیش از دوونیم برابر رسانده و با وجود علاقهی مردم برای تهیهی همین تورهای گران، بازهم اکثر تورها با کمبود بلیت و جا مواجه هستند. من فکر میکنم استقبالی که صورت گرفته، بازار مناسبی را برای شرکت سوییسی ایجاد کرده تا بتواند با افزایش قیمت بلیت مسابقات، به پول و منفعت بیشتری دست پیدا کند. سرانجام اینکه شکست دیگر فوتبال ایران، بعدازظهر دوشنبه به وقت چین، در مسابقات فوتبال زیر ۱۹ سال آسیا، در برابر کرهی جنوبی، با نتیجهی دو بر صفر بود. کرهی جنوبی در هر نیمه، یک گل به ایران زد و این رقابتها را با اقتدار آغاز کرد. شانسهای صعود تیم زیر ۱۹ سال ایران به دور دوم، با این شکست کمرنگ شد. چون بازی دوم ایران روز چهارشنبه در برابر استرالیا است. تیم دیگر گروه «د» یمن خواهد بود. چهار تیم برتر این رقابتها که به نیمه پایانی میرسند، بلیت حضور در جام جهانی فوتبال زیر ۲۰ سال را بهدست میآورند که سال ۲۰۱۱ در کلمبیا برپا میشود.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
|
نظرهای خوانندگان
من بعد از ٤ سال بلاخره خودم راضی کردم که نیمه دوم بازی تیم ملی حکومت اسلامی را ببینم این تیم ضعیف تر از تیمهای دسته سوم لیگ المان است کویت باید این بازی حداقل با ٤ گل اختلاف میبرد حکومت اسلامی همه چیز ایران را نابود کرده همه چیز را فاسد و ویران کرده بازیکنان با چه انگیزیی باید برای یک حکومت جنایتکار که ابرویی برای ایران و ایرانی در دنیا نگذشته است بازی کنند من این تیم را تیم ملی ایران نمیدانم و هیچ وقت خوشحال از برد ان تیم نمیشوم بلکه خوشحال هم خواهم شد اگر ببازد چون این تیم ملی حکومت اسلامی است نه ایران
-- بدون نام ، Oct 5, 2010من با حرفهای این کسی که در بالا کامنت گذاشته شدیدا موافقم. و اینکه تیم ملی ایران در بازیهای آسیایی به هیچ وجه موفق نخواهد شد.نه اینکه من مخالف موفقیت ایران در این بازیهای معتبر باشم نه، در این رژیم جائر و کثیف نمیخوام ایران به جایی برسه، چون اینها از کوچکترین چیز به نفع خودشون بهره میبرن.
-- فریدون ، Oct 6, 2010و یه چیز مهم دیگه اینکه تیم ملی نباید در تورنمنت غرب آسیا شرکت میکرد تا اینطوری جلوی عربها خرد و تحقیر بشه.باید تیم امید ما به این مسابقات میرفت.
عدم اعتماد به نفس، بی انگیزگی و دست پاچگی در بین بازیکنان ما کاملا موج می زد.