تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۸۸ • چاپ کنید    

دهه‌ی فجر؛ آبی به جای سبز!

لیدا حسینی‌نژاد
lida@radiozamaneh.com

۳۱سال پیش در روز ۱۲بهمن، آیت‏الله خمینی پس از مدت‏ها تبعید در پاریس، به ایران بازگشت و این روزها تا بیست و دوم بهمن ماه که انقلاب پیروز شد، دهه‏ی فجر نام گرفت. البته به قول یکی از کاربران تویتر، ۱۰ روز نیست و ۱۱ روز است. حال چطور این ۱۱ روز دهه‏ی فجر نام گرفته، بحث دیگری است.

Download it Here!

اما نگاه امسال وبلاگ‌نویسان به این موضوع که ناآرام‏ترین سال تاریخ جمهوری اسلامی بوده است، نگاه متفاوتی است.

در میان وبلاگ‏نویسان معصومه ابتکار در «ابتکار سبز» از امام و دیکتاتور درون می‏گوید. او می‏نویسد:

«امروز صبح در مسیر دانشگاه، سرودهای دوران انقلاب را از رادیو می‏شنیدم:

بوی گل و سوسن و یاسمن آید
بگذرد این روزگار تلخ‏تر از زهر …

روز ۱۲بهمن، سرآغاز دوره‏ی جدیدی برای کشور ما بود. از ساعت ۹ و ۳۳ دقیقه و آن لحظه‏ی تاریخی که امام خمینی با وجود همه‏ی محدودیت‏ها و مخالفت‏ها پس از سال‏ها تبعید و دوری از وطن، در میان استقبال بی‏نظیر مردم وارد کشور شد».

معصومه‏ ابتکار در وبلاگ‏اش از شاه می‏گوید که به خاطر دیکتاتوری‏های‏اش و مقابله با خواسته‏های مردم و به دلیل ایجاد فضای خفقان، منفور مردم شده بود:

«مردمی که ذاتاً استکبار و دیکتاتوری را نمی‏پذیرند و اگر هم به‌ظاهر برای مدت کوتاهی کرنش کنند، در دل منتظر لحظه‏ای می‏مانند که امکان بروز اعتراض و خشم فروخورده را به‏دست بیاورند».


معصومه ابتکار: «امام و مردم از آن‏جا که طعم دیکتاتوری را چشیده و از خوی جباری و زورگویی رژیم به ستوه آمده بودند، سعی در پاس‏داری از آزادی و حقوق انسانی داشتند.»

معصومه ابتکار در ادامه‏ی مطلب‏اش که به نظر کنایه‏ای به حاکمیت امروز ایران است این‏طور می‏نویسد:

«امام و مردم از آن‏جا که طعم دیکتاتوری را چشیده و از خوی جباری و زورگویی رژیم به ستوه آمده بودند، سعی در پاس‏داری از آزادی و حقوق انسانی داشتند و به نظر من، این نکته را به‌خصوص می‏شد در توصیه‏های امام برای مقابله با هوای نفس مشاهده کرد که در اکثر سخن‌رانی‏ها و بیش‌تر پیام‏های‏شان دیده می‏شد.

به جرأت می‏توان گفت که امام هرقدر که بر مبارزه‌ی با استکبار جهانی تاکید داشت، بر لزوم مبارزه‌ی با نفس سرکش، منیت، خودخواهی، حب جاه و زیاده‏خواهی‏های بشری اصرار می‏ورزید».

معصومه‏ ابتکار در پایان می‏نویسد:

«امام همواره هشدار می‏داد تا مسئولین و دست‏اندرکاران و هر کسی که به موقعیتی دست پیدا می‏کند، در دام این بلای خانمان‏سوز نیافتد که اگر دشمن بیرونی خاک و خانه و آشیانه را بسوزاند، دشمن درونی ریشه‏ها را هم می‏سوزاند».

در ادامه به سراغ وبلاگ «کامیلا انتخابی‏فرد» می‏رویم که مقایسه‏ای میان پیش‏درآمد دهه‏ی فجر امسال با سال‏های گذشته دارد و می‏نویسد:

«در ۳۰سالی که از پیروزی انقلاب و آغاز جشن‏های دهه‏ی فجر گذشته است، اگر یکی دو سال اخیر را منظور نکنیم، در باقی سال‏ها جشن‏ها و سرورها با پخش فیلم‏های شاد و سرودهای اول انقلاب سپری می‏شد. در مدارس هم ۱۰روزی از کلاس‏های درس خبری نبود و اکثر دانش‏آموزان به بهانه‏ی شرکت در گروه‏های تئاتر و سرود، یک هفته‏ای را به شادمانی و خوشی می‏گذرانند.

اداره‌ی آموزش و پرورش نیز که برای گرم‌کردن کلاس‏های درس و دادن کمک‌هزینه به دانش‏آموزان نیازمند، می‏گفت که پولی در بساط ندارد، به ناگاه سر کیسه را شل می‏کرد و بساط نقل و شیرینی و آب‌نبات مجانی در مدارس برقرار می‏شد. جشن‏هایی که به‌زور باید برگزار می‏شد، ولو این‏که در مدارس یک هفته‏ای هرج و مرج و بی‏برنامه‏گی حاکم می‏گردید».

او در ادامه می‏نویسد:

«هر چقدر که برگزاری جشن‏ها به‌زور بود و برای بردن دانش‏آموزان به راه‏پیمایی بزرگ بیست و دوم بهمن اتوبوس و مینی‏بوس مجانی می‏گذاشتند و ساندویچ سالاد الویه هم به دست‏شان می‏دادند که در راه‌پیمایی گشنه نمانند، حالا به‌زور می‏خواهند مردم را از شرکت در مراسم بیست و دوم بهمن برحذر دارند! و این‏بار این زور با تطمیع و آب پرتقال اجرا نمی‏شود، بل‌که پیش‏درآمد آن اعدام دو جوان بخت‌برگشته به جرم محاربه بوده است».

کاملیا انتخابی‏فرد در ادامه، به اعدام دو جوانی می‏پردازد که پنج‌شنبه‏ی گذشته اجرا شد. در حالی که «آیت‏الله منتظری و سایر مراجع بزرگ پس از پخش دادگاه‌های تلویزیونی، اعترافات این افراد را که بر اساس زور و در شرایط ناعادلانه گرفته شده بود مردود دانسته بودند».


یکی از کاربران گوگل‏خوان: «تو اغلب تصاویری که پرچم به تنهایی حضور نداره و تصویر کمی شلوغه، رنگ سبز پرچم تحریف یا حذف شده. در چندین طرح مختلف سبز پرچم به رنگ‏های سبز‌-‌آبی، آبی لاجوردی، فیروزه‏ای و آبی اصلی دیده می‏شه.»

و در ادامه هم با انتقاد نسبت به این موضوع، سوال‏های زیادی را مطرح می‏کند. از جمله این‌که:

«اعدام دو جوان درست در آستانه‏ی برگزاری جشن‏های انقلاب اسلامی، چه معنایی می‏تواند داشته باشد»؟

سمیه‏ توحیدلو نیز از دیگر وبلاگ‏نویسانی است که به بهانه‏ی این روزها و پیروزی انقلاب، در وبلاگ‏اش «بر ساحل سلامت» مطلبی نوشته است. او می‏نویسد:

«به عادت همیشه نزدیک روزهای انقلاب که می‏شود، دل‌ام دیدن صحنه‏های انقلاب و حرف‏ها و سرودهای آن روزگار را می‏خواهد. برای خودشان تاریخی هستند این صحنه‏ها. هرچقدر هم گزینش شده باشند، می‏توان از میان‌شان دید و شنید بزرگی یک حرکت مردمی را.

اما امسال هرچه می‏بینم و هرچه می‏گردم و هرچه می‏شنوم تعجب‌ام افزون می‏شود. احساس می‏کنم امسال صداوسیما تلاش عجیبی می‏کند برای نشان‌دادن تصویر خاصی از حضرت امام. تصویری که بدون شناخت زمان و تاریخ آن روزگار، شاید برای جوان امروز قابل توجیه نباشد و نمی‏فهمم که در میانه‏ی این‏همه - به قول خودشان - فتنه با معنای آزمایش، چرا این‏چنین با یک کلیت رفتار می‏شود. تکه‌پاره‌کردن اندیشه‏های یک فرد آیا کم از پاره‌کردن تصویر ایشان دارد»؟

سمیه‏ توحیدلو در ادامه با استفاده از یک مورد و مثال خاص، منظورش را این‏طور روشن می‏کند:

«کمی واقع‏بین باشیم، فارغ از تصویرسازی‏های سیاسی‏ای که امروز و این روزگار از هم تصویر می‏کنیم بخواهیم نگاه کنیم، آیا می‏شود برخی جملات را ندید و نشنید؟

من کاری با اعدام‏های اکنون و گذشته ندارم. اما وقتی آقای رسایی در صداوسیما این‏چنین نقل می‏کند که «حضرت امام اعتقاد داشت که اگر تا آمدیم، در خیابان‏های تهران چوبه‏های دار را علم می‏کردیم، شاهد انحرافات فعلی نبودیم»، شاید موضع سیاسی امروزِ آقای نماینده را خط امامی کند، اما می‌تواند پاسخ‏گوی هزار و یک سوالی باشد که در ذهن جوانی ایجاد می‏شود که آن روزگار و آن حال و هوا را درک نکرده است؟


سمیه‏ توحیدلو: «به عادت همیشه نزدیک روزهای انقلاب که می‏شود، دل‌ام دیدن صحنه‏های انقلاب و حرف‏ها و سرودهای آن روزگار را می‏خواهد. برای خودشان تاریخی هستند این صحنه‏ها. هرچقدر هم گزینش شده باشند، می‏توان از میان‌شان دید و شنید بزرگی یک حرکت مردمی را.»

آیا برای کسی که حس کاریزمایی یک رهبر را درک نکرده و قرار است با منطق و عقل سخنان را بسنجد، این جمله به‌تنهایی و بدون اشاره به دیگر سخنان و دیگر وجوه حضرت امام کارساز است؟

امروز را با این جمله رد کردیم، فردا را چگونه می‏خواهیم با این تصویر که می‏سازیم پاسخ‏گو باشیم؟ انصاف داشته باشیم و در دعوای امروز، هرچه از دیروز داریم وارد بازی خودمان نکنیم».

این وبلاگ‌نویس در پایان می‏نویسد:

«منظورم استفاده‌نکردن از کلام و راه امام نیست. منظورم این‏چنین بی‏رحمانه تکه‌پاره‌کردن واقعیاتی است که پی‌آمدهای ناگوار خواهد داشت».

اما در پایان، سری به گوگل‏خوان می‏زنیم که این روزها دست کمی از وبلاگ‏ها ندارد. یکی از کاربران گوگل‏خوان، با عنوان «مازی» مطلبی در مورد دهه‏ی فجر امسال و پرچم ایران نوشته است. او می‏نویسد:

«دهه‏ی فجر شروع شده و مطابق هرسال تیرهای چراغ و درخت‏ها متحمل تبلیغات حکومتی شده‏اند. یکی از اِلمان‏هایی که کنار شعارهای انقلاب و عکس خمینی و بقیه، توی بیلبوردهای آویزون به تیر چراغ استفاده می شود، پرچم جمهوری اسلامی است.

امسال این عنصر بصری وضعیت خنده‌داری پیدا کرده. تو اغلب تصاویری که پرچم به تنهایی حضور نداره و تصویر کمی شلوغه، رنگ سبز پرچم تحریف یا حذف شده. در چندین طرح مختلف سبز پرچم به رنگ‏های سبز‌-‌آبی، آبی لاجوردی، فیروزه‏ای و آبی اصلی دیده می‏شه. تو دو‌-‌سه تا طرح باد جوری به پرچم وزیده و مُهتززش کرده که پیچ خورده و تنها باریکه‏ای از رنگ سبز دیده می‏شه».

این کاربر گوگل‏ریدر، در ادامه از دو نمونه‏ی درخشانی که دیده است می‏نویسد:

«در یکی کل قسمت سبز پرچم بریده شده و به جای آن کوه دماوند قرار گرفته بود و در بیلبوردی عظیم در سهروردی هم گل‏های یاس‌افشان کل قسمت سبز رو پوشونده بودن».

بعد هم ادامه می‏دهد:

«بعد از داستان اون سبزی که پشت سر احمدی‏نژاد آبی شده بود، تکرار این قضیه نشون می‏ده مغز متفکری پشت قضیه است و این حرکت سبززدا رو طراحی و هدایت می‏کنه».

مازی در پایان می‏نویسد:

«صرف نظر از سوالاتی مثل این‌که تاثیر این کار چیه؟ و چه‏طور دل موافقان دولت قرص می‏شه و مخالفان دولت به ضعف‏شون پی می‌برن، باید پرسید کجای تاریخ سراغ داریم که یک دولت مستقر، در سال‌گرد تاسیس خودش، پرچم خودش رو مخدوش کنه»؟

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)