خانه > مجتبا پورمحسن > Apr 2009 | |
Apr 2009گفت و گو با بهروز شیدا، منتقد و پژوهشگر ایرانی مقیم سوئد: حرمت به رنج دیگری در نقدبهروز شیدا، منتقد و پژوهشگر ایرانی مقیم سوئد است که تا کنون ۱۴ کتاب از او منتشر شده است. اگرچه در کارنامهی کاری بهروز شیدا، چاپ چهار ترجمه و دو مجموعه شعر هم دیده می شود، اما او در سالهای اخیر بیشتر به عنوان یک منتقد فعال شناخته شده است. او در گفت و گو با زمانه میگوید: «تحمل رنج آموختن» یعنی اینکه منتقد «تعهد» دارد برای تمرکز بر متن «ابزار لازم» را جستوجو کند. «حرمت به رنج دیگری» هم یعنی همین. یعنی تلاش برای دیدن متنی که برآمده از رنج دیگری است؛ بینگاه به «جا» یا «جاهایی» دیگر که چیزهایی به جز متن در آن «حکم» میکنند. «تحمل رنج آموختن» و «حرمت به رنج دیگری» «نقد را از خلاقیت ساقط نمیکنند»؛ به نقد خلاقیت میبخشند. گفت و گو با فریدون پوررضا، خوانندهی فولکلور گیلان: فریدون پوررضا: وارث صدای دردهای روستاییان هستمفریدون پوررضا، فقط یک خوانندهی فولکلور نیست. او صدای زندهی گیلانیهاست. تحقیقات گستردهی او دربارهی ریشههای موسیقی گیلان را شاید بشود یکی از بهترین پژوهشهای موسیقی ایران دانست. بیهوده نیست که احمد شاملو دربارهی پوررضا گفته بود: «در صدای پوررضا، تاریخ یک ملت خوابیده است». پوررضا در سال ۱۳۱۱ در لشتنشا، از بخشهای شهر رشت متولد شد و موسیقی را نزد اساتیدی همچون بنان، قمی و دردشتی فراگرفت. در ایام نوروز، به خانهی پوررضا رفتم تا از خاطراتش برایمان بگوید و احیاناً قطعهای را برایمان اجرا کند. گفت و گو با ناصر مسعودی، خواننده موسیقی فولکلور گیلان: ناصر مسعودی: فکر میکردند رفتهام آمریکاگیلان به عنوان یکی از مناطق سرسبز ایران، در آغاز بهار جلوهی زیبای دارد. به مناسبت فرا رسیدن نوروز سراغ ناصر مسعودی خواننده پیشکسوتی رفتهام که به «بلبل گیلان» معروف است. ناصر مسعودی در سال ۱۳۱۴ در محله صیقلان رشت متولد شد و در سال ۱۳۲۴ به تهران رفت تا در کلاس علیاکبرخان شهنازی، موسیقی یاد بگیرد. مسعودی در سال ۱۳۳۴ به رشت برگشت و از داشتههای اساتیدی همچون منوچهر ویسانلو، امیر عطایی و غلامرضا امانی آموخت. از سال ۱۳۳۶ با افتتاح رادیو گیلان، مسعودی در این رادیو به اجرای برنامه پرداخت و بعد توسط یکی از دوستانش به ملوک ضرآبی و احمد عبادی معرفی شد و سالها از تجریبات این اساتید استفاده کرد. دعوای روسیه و اوکراین بر سر نیکلای گوگولدر ابتدا سیاست بود، بعد به گاز کشیده شد و حالا خصومت بین روسیه و اوکراین سایهای ادبی پیدا کرده و این دو کشور همسایه در دویستمین سال تولد نیکلای گوگول، بر سر میراثش به جان هم افتادهاند. گوگول اگر چه در اوایل قرن بیستم در اوکراین به دنیا آمد و سالهای نوجوانی و جوانی اش را هم در اوکراین (که آن زمان، بخشی از امپراتوری روسی تزار بود) گذراند؛ اما به زبان روسی مینوشت و سالها در سنپترزبورگ زندگی کرد و در مسکو به خاک سپرده شد. در حالیکه جشن دویستمین سالروز تولد گوگول فرا میرسد، و هر دو کشور مراسم ویژهای برای گرامیداشت این مناسبت تدارک دیدهاند؛ ملیتِ گوگول، موضوع بحثهای داغی شده است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|