خانه > مجتبا پورمحسن > May 2007 | |
May 2007نگاهی به کتاب «رمان پلیسی»، نوشتهی ایمره کرتس، برندهی نوبل ادبیات: آیندهای نیست؛ فقط حال وجود دارد؛ حالت مضارع، حالت استثنانگاهی به کتاب «رمان پلیسی»، نوشتهی ایمره کرتس، برندهی نوبل ادبیات: «در پایان رمان با واقعیت تکاندهندهای رو به رو میشویم. اینکه مارتنس، دیاز و رودریگز به جرم اعدام انریکه و پدرش در «سازمان» محاکمه میشوند. در واقع سیستم آنها را به جرم اجرای مأموریتی که خود به آنها محول کرده محاکمه میکند...» گفتوگو با مهدی غبرایی بگذار دیگران آن را هوا كنندمهدی غبرایی، ناراحت است. ترجمه او از کتابهای "بادبادکباز" و "هرگز ترکم نکن" در اداره ممیزی وزارت ارشاد ماندهاند. به او گفتهاند بادبادكبازی با سناش جور درنمیآید، بگذارد دیگران آن را هوا كنند. گفتوگو با ابوتراب خسروی، نويسنده ابوتراب خسروی: ادبيات ما بايد متصل به گذشته باشدابوتراب خسروی مثل هيچكس نمینويسد. البته كه اكثر نويسندهها مثل ديگران نمینويسند. اما شيوهی نگارش خسروی خيلي منحصر به فرد است. میشود گفت تلفيقی از نثر قديم و جديد شاكلهی كارهای اين نويسندهی 51ساله را به وجود میآورد. او رمانی با نام «ملكان عذاب» آمادهی انتشار دارد كه به گفتهی خودش در شرايط فعلی ترجيح میدهد آن را به نشر نسپارد. گفتوگو با پیام یزدانجو کژفهمی از کژفهمینام پیام یزدانجو در سالهای اخیر مساوی بوده با ترجمه آثار متفكرانی چون ژاك دریدا، ژان بودریار و گراهام آلن. كتابهایی كه منبع بسیاری از بحثهای فلسفی چند سال گذشته بوده و در آن بخصوص اهالی اندیشه یكدیگر را به «كژفهمی» از آثار فلاسفهی متاخر متهم میكردند. یزدانجو درباره این کژفهمی و انتقادهایی که از ترجمههایش وجود دارد توضیح میدهد. گفتوگو با رضا قاسمی رضا قاسمی: «به زبان خیانت میکنم»رضا قاسمی در گفتوگو با زمانه: «مردم ما در محافل خصوصی خودشان خیلی راجع به مسائل جنسی حرف میزنند ولی همین که این مسأله به محافل جمعیتر کشیده میشود طوری برخورد میکنند که انگار پردهی حیا کشیده شده است. من شخصاً تکلیف خودم را با خودم روشن کردهام و این پرده را در همهی کارهایم دریدهام». امیررضا کوهستانی: «خوشبین نیستم»امیررضا کوهستانی، نماشنامهنویس و کارگردان نمایشهای «و روز هرگز نیامد»، «قصههای درگوشی»، «رقص روی لیوانها»، «تجربههای اخیر» و «درمیان ابرها» خیلی زود به شهرت رسیده اما بر اساس تعریف وزارت ارشاد یک کارگردان درجه سه محسوب میشود. او مثل خیلیهای دیگر به روزهای پیش روی تاتر ایران خوشبین نیست. «نان سنگک»، بهترین نان دنیا«نان سنگگ» نام کتابی است که سید داوود روغنی(شاطر داوود) یکی از شاطرهای معروف شهر ری نوشته است. او از هجده سالگی تا زمان مرگش شاطری میکرد و علاقهی زیادی به شعر و شاعری داشت. شاطر داوود در این کتاب، که خود آن را «مجموعه معارف و فرهنگ نانوایی سنگکی و نان سنگک» نامیده، فرهنگ نانوایی سنگکی مربوط به قبل از سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰ را در شهر ری به رشته تحریر در آورده است. نگاهي به رمان «وردي كه برهها ميخوانند»، نوشتهي رضا قاسمي آقاي قاسمي، قول ميدهم ازت نپرسمرضا قاسمي، نويسندهي ايراني مقيم پاريس، با نوشتن رمان «وردي كه برهها ميخوانند» عرصهي جديدي را در ادبيات داستاني ايران گشوده است. تلاشهاي او منحصر به يكي دو نوآوري نميشود. كليت رمان «وردي كه برهها ميخوانند» نوع متفاوتي از رمان است كه حداقل در ادبيات فارسي كمتر نمونهاش را يافتهايم. گفت و گو با هادی مرزبان، کارگردان تاتر یا خیلی پررو هستم یا عاشق و دیوانههادی مرزبان، بازیگر و کارگردان پیشکسوت تاتر، متولد سال ۱۳۲۳ است و از یاران قدیم اکبر رادی٬ نمایشنامهنویس مشهور ایران که این روزها در بستر بیماری است. او هم مانند بسیاری از همکارانش از حمایت دولت از تاتریها ناامید است و میگوید دولت بالاخره باید تکلیف خود را مشخص کند که تاتر میخواهد یا نه؟ معرفی برندگان جایزه ادبی «روزی روزگاری»دو رمان «سرخی تو از من» نوشته سپیده شاملو و «عقرب روی پلههای راهآهن اندیمشک» نوشته حسین مرتضاییان آبکنار دو کتاب راه یافته به مرحله نهایی بودند اما رمان «خط تیره آیلین» نوشته ماهمنیر کهباسی برنده نخستین دوره جایزه روزی روزگاری شد. گفتوگو با مهرداد فلاح، درباره شعر دههی هفتاد دروغی که به ناف نسل ما بسته شدمهرداد فلاح از شاعران مطرح شعر دههی هفتاد در گفتوگو با زمانه: «قداست شعر اگر از بین رفته، فقط کار ما شاعران دههی هفتاد نبوده. قداست شعر در واقع با عوض شدن ذهن آدمها و ذهنی که دیگر چیزها را قدسی نمیبیند از بین رفته است. شعر یک زندگی زیرزمینی حاشیهای خاص خودش را در همهی دنیا دارد. شعر خلاق و واقعا هنری چیزی نیست که مثلا بتوان در رسانههای عمومی از آن استفادهی رسانهای کرد». |
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|