خانه > محمدرضا نیکفر > Apr 2007 | |
Apr 2007اندیشه انتقادی-برنامه ۷۵ (اقتصاد سیاسی دین–۱۶) سیستم و ارزشموضوع بحث ما ارزش کالای دینی است. این کالا از آن کالاهایی است که همهی نظریههای ارزش را دچار گیجسری میکند. آیا این کالا کالایی استثنایی است یا بایستی با درک دیگری از ارزش به سراغ آن رفت؟ − درکی متفاوت با آن چیزی که در نظریههای رایج ارزش پدیرفته شده است. اندیشه انتقادی-برنامه ۷۴ (اقتصاد سیاسی دین–۱۵) نظریههای ارزش و مشکل ارزش کالای دینیآیا رجوع به کاهن، برای خریدن خدماتی از او، همانند رجوع به مهندس ساختمان است، همانند رجوع به پزشک است، همانند رجوع به تراشکار و صافکار است؟ کاهن مثلا وردی میخواند و من چیزی معادل ۱۰۰ دلار به او میدهم. در اینجا چه اتفاقی میافتد؟ اندیشه انتقادی-برنامه ۷۳ (اقتصاد سیاسی دین–۱۴) استاندارد کالاهای دینیخدمات دینی باید استاندارد بوده و از سوی متخصصان دینی عرضه شوند. نیاز به استاندارد در دیانت، مقایسهپذیر است با نیاز به استاندارد بودن ارز رایج. هر کسی نمیتواند سکه بزند. به این دلیل که هر کس مجاز به ضرب سکه نیست، سکه به نام کسی خاص زده میشود. وجود دینی خاص، وجود دینآوری خاص و وجود حوزهای خاص برای پاسداری از دینی خاص با استانداردهای خاص خویش، حلقههای یک زنجیر و سویههای یک پدیده اند. اندیشه انتقادی-برنامه ۷۲ (اقتصاد سیاسی دین–۱۳) کالای دین و کیفیت اجتماعی مصرف آناعضای صنف دین-پیشه کالاهای دینی را عرضه میکنند و بقیهی جامعه آنها را میخرند و به مصرف میرسانند. کسی جز آنان جواز دین-فروشی ندارد. جنبهی کالایی این کالا معمولا نادیده گرفته میشود و ارباب دین اصرار ویژهای دارند که کارشان بهعنوان نوعی فروش خدمات جلوه نکند. هر چه به رأس دستگاه روحانی نزدیکتر شویم، این اصرار شدیدتر میشود. اندیشه انتقادی-برنامه ۷۱ (اقتصاد سیاسی دین–۱۲) کالای دینیحوزهی دینی حوزهای است که خود را با این ادعا معرفی میکند که بیشترین فاصله را با حوزهی اقتصاد دارد. هر کس دروغ بزرگی در زندگی خود دارد. دروغ بزرگ حوزهی دینی برایت آن از مادیات است. اندیشه انتقادی-برنامه ۷۰ (اقتصاد سیاسی دین–۱۱) آغاز پدیدارشناسانهی اقتصاد سیاسی دیناعتراض خواهد شد که آنچه شما در عرصهی اقتصاد سیاسی دینش مینامید، بیگانه با جوهر دین است. پاسخ این است: جدا کردن نمود از بود یا بودِ تاریخی از بود آرمانی، یک امر اعتقادی است و با استدلال نمیتوان آن را پس زد. این بطلانناپذیری به معنای برخورداری از یک حقیقت ویژه نیست. ارزش آن همتراز با ارزش ادعایی از این دست است: این شاهانی که بر صحنهی تاریخ حضور یافتهاند، شاهان حقیقی نیستند. اندیشه انتقادی-برنامه ۶۹ (اقتصاد سیاسی دین–۱۰) وجه ارتباطی دیندین در معنای مشخص اجتماعی آن تعلق داشتن به گروهی است. یهودی بودن به معنای تعلق به جامعهی یهودی است و مسلمان بودن تعلق به جامعهی مسلمان است. اسلامی جدا از مسلمانی وجود ندارد. مسلمان بودن یعنی در متن یک مناسبات تاریخی قرار گرفتن و بازی اجتماعیای را مسلمانانه بازی کردن. اندیشه انتقادی-برنامه ۶۸ (اقتصاد سیاسی دین–۹) حسابداری دوگانهی دینیروحانیان، بوروکراتهای دستگاه دینی هستند. جایگاه آنان در جامعه تابع جایگاه حوزهی دینی است. آنان با دقت ویژهای حساب دو چیز را دارند: حساب ارز دینی و حساب بارآوری اقتصادی پولی آن را. راز و رمز شیوهی برخورد تشکیلات دینی به اتفاقهای سیاسی را در درجهی نخست باید در این حسابداری جست. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|