خانه > سید ابراهیم نبوی > Oct 2007 | |
Oct 2007درد را بهانه کرد و رفتخبر بد مثل توفان میآید؛ بیملاحظه و بیمحابا. پنجره را باد باز میکند و پرده مثل یال اسبی که در حال دویدن است، در هوا بیتاب میشود و باد پرده را پس میزند و میکوبد به صورت تو. میگوید: «قیصر امینپور مرد.» جملهاش را درست نشنیدم. شاید هم دلم نمیخواهد بشنوم. شاید دوست دارم اشتباهی رخ داده باشد. قیصر امینپور چرا باید مرده باشد؟ از این ستون به آن ستون - برنامه بیست و هشتم مشکلات استراتژیک سیاست در ایراندر بیست و هفتمین برنامه «از این ستون به آن ستون» خبرهای علاصغر را در مورد افاضات آقام باهنر، درآمد مافیای ایتالیا، استعفای علی بیخیال و نظر غلومی همسر آبجی فاطی در این باره را به همراه گزارش علیاکبر خوشحال از «آتش در هالیوود» و «پاسخهای بیدلیل ما به پرسشهای نامربوط شما» و شعر «دهانت را ...» از نازلی احساس و جملاتی قصار در باب «مشکلات استراتژیک سیاست در ایران» میخوانید و میشنوید و میبینید. گفتگوی ابراهیم نبوی با ناصر زرافشان ناصر زرافشان: از بیرون کاری ساخته نیست!«من گمان میکنم هرکس هرکاری میخواهد بکند، باید در ایران بکند و فکر میکنم وقتی آدم در اروپا و در آمریکا بماند، گرفتار وضعیتی میشود که جلوی چشمتان هست و دیگران هم شدهاند. واقعیتی که شما میخواهید در آن تغییر بدهید، در آن تحول ایجاد کنید، جای دیگریست. یا باید دل بکنید از این قضیه، یا اگر واقعا میخواهید و به فکر تغییر و تحولی هستید، باید در بطن آن واقعیت باشد. اگر نبودید، قادر به عملکردن نیستید.» از این ستون به آن ستون - برنامه بیست و هفتم شکیرا! به اسلام ضربه نزن!در بیست و هفتمین برنامه «از این ستون به آن ستون» خبرهای علاصغر را در مورد سفر ولادیمیر چکمه به تهران، دستگیری قابل، باقی و اکبرین، آبجی شمسی پهلوون و همسرش و سایر موارد، به همراه گزارش ويژه علاکبر خوشحال درباره شکیرا، جملات قصاری تحت عنوان «و یک انقلاب پلیسی» و شعر نازلی احساس با عنوان «پوتینات را در بیاور» را میخوانید و میشنوید و میبینید. گفتگو با علی شاکری پس از رهاییاش از زندان حمله امریکا تنها آزادیهای دموکراتیک را از بین میبردعلی شاکری در نخستین گفتگوی رسانه ای خود پس از آزادی از زندان: نظامی در جهان نیست چه دمکرات، چه تئوکرات که وقتی تهدید میشود، بخشی از آزادیهای دمکراتیک آن کشور را خفه نکند. ما در آمریکا یک نوعش را دیده بودیم و در ایران هم، حالا به نوعی بیشتر شدهاست؛ لذا من در آن تنهایی به این نتیجه رسیدم که من تکهای کوچک از این دعوا هستم و خیلی مومن تر شدم که در هموار کردن زمینه صلح، مابین این دو کشور گام بردارم. اینجا آمستردام است، رادیو زمانهپاسخ ابراهیم نبوی به فولکس کرانت: امیر فرشاد ابراهیمی امروز، من و دوستانم را متهم میکند که با حکومت سازش میکنیم. هشت سال قبل ما هر دو در تهران بودیم. در آن روزها فرشاد ابراهیمی جزو گروهی از تندروها بود که همیشه با ما برخورد میکرد و ما را به عنوان کسانی که تند میروند و میخواهند با حکومت برخورد کنند، محکوم میکرد و از زندانی بودن ما لذت میبرد. ما از دست فرشاد ابراهیمی به کجا باید برویم؟ رادیو تاکسی - برنامه نخست بنزینفروشاین روزها بس که حرف بنزین و کارت سوخته و سهمیهبندی و سهمیه تاکسیها و «شماها بنزینتون رو چی کار میکنین؟» و این حرفهاست، عق به آدم مینشینه. به خصوص ما هم که ماشینمون دوگانهسوزه، هر کی میرسه فوری میره تو این خط که «تو که 600 لیتر بنزین داری، یه چند لیترش رو بده به ما.» انگار که ما کارمون (بلانسبت) بنزینفروشیه یا خیرات داریم! از این ستون به آن ستون - برنامه بیست و ششم بالاتر از خطر بیخ گوش ماستدر بیست و ششمین برنامه «از این ستون به آن ستون» خبرهای علاصغر را در مورد اعلام کاهش ۵۳ درصدی آرای احمدینژاد توسط یک موسسه نظرسنجی دولتی، تلاش کاسترو برای ساختن یک مسجد در کوبا و تلاش ناکام مرد عرب برای کنار زدن نقاب زنش، به همراه گزارش ويژه علاکبر خوشحال در مورد اشکان دژآگه، جملات قصاری تحت عنوان پارادوکس و شعر نازلی احساس با عنوان «توفان تلخ در آشپزخانه» را میخوانید و میشنوید و میبینید. از این ستون به آن ستون - برنامه بیست و پنجم گربههای انقلابی چه ربطی به عمران صلاحی دارند؟بیست و پنجمین برنامهی رادیویی «از این ستون به آن ستون» تقديم میشود با خبرهای این هفته از دگولس پرس: »کارگران کارخانه نیشکر اهواز دست به اعتصاب زده و گفتند اگر حقوق ما را نمیدهید، پس ما چی کار کنیم؟ اما رییسجمهور اعلام کرد که چون این کارگران لبنانی یا نیکاراگوئهای یا ونزوئلایی یا بولیویایی نیستند و در حال مبارزه با آمریکای جهانخوار نمیباشند، فعلاًً پول لازم ندارند.» از این ستون به آن ستون - برنامه بیست و چهارم نیویورک، نیویورکبخش بیست و چهارم برنامهی رادیویی «از این ستون به آن ستون» تقديم میشود با خبرهای این هفته از دگولس پرس: «دکتر سقراط ارادانی معروف به آقا محمود نفتی برای سومین بار به زیارت واجب شهر نیویورک مشرف شد. وی که دو سال قبل، وقتی اظهارات تندی در سازمان ملل کرد، با سکوت مواجه شده بود، امسال وقتی اظهارات آرامی در دانشگاه کلمبیا نمود، با واکنش شدید مواجه شد.» |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|