خانه > آهنگ زمانه > موسیقی ایرانی > علی اکبر شیدا، مجنون موسیقی ایرانی | |||
علی اکبر شیدا، مجنون موسیقی ایرانیفرج بالافکن، علی اصغر رمضانپور
علیاکبر شیدا، صاحب مشهورترین آثار موسیقی ایرانی در یکصد سال گذشته است. تصنیفها، اشعار و آهنگهای عاشقانه او بخش موثری از خاطرات نسلهای ایرانی از دهه ۱۳۲۰ به بعد است که در رادیو ایران بنا گذاشته شد. این اثرگذاری عمیق هنوز پس از ۶۰ سال و با وجود سانسور گسترده آثار ساخته شده براساس تصنیفهای شیدا که توسط خوانندگان زن خوانده شده همچنان پابرجاست.
با وجود اهمیت و شهرت شیدا به جز چند نقل قول از عارف و روح الله خالقی که در همه منابع تکرار میشوند، هنوز هیچ مطالعه مستقلی در باره شیدا انجام نگرفته است. او هم، اشتهار به شیرازی داشت و هم اصفهانی و در تهران و در سلک دراویش نعمت اللهی از دنیا رفت. پیوندش با انجمن اخوت و تصنیفی که با نام میلاد نبی در مجالس انجمن خوانده میشد و به شیدا منسوب است تنها رد پایی است که از حضورش در عرصههای همگانی داریم. اگر چه تاثیر تصنیفهایش بر عارف قزوینی باعث شده تا نشانههای سبک او را در تصنیفهای عارف و دیگر تصانیفی که در دوره مشروطیت سروده شدهاست به عیان ببینیم. احیاگر تصنیف ایرانی شیدا در چنین پس زمینهای از تاریخ موسیقی فعالیت میکرد اما او به دربار راه پیدا نکرد و در گمنامی به کار موسیقی با همان گروههای موسیقی شناخته شده،، جدای از محافل نزدیک به حکومت ادامه داد و اطلاعات زیادی از او به دست تدوینگر نخستین اثر تدوین شده تاریخ موسیقی ایران نرسید. تصنیف که ژوکوفسکی شرق شناس روس از آن به نام نثر ساده ضربی یاد میکند، برخلاف شعر به معنای ادبی آن که بر اساس اوزان عروضی ساخته میشود و خاص خواص است، تعلق به طبقات عامه دارد و قواعد دستوری شعر عروضی میتواند در آن به اقتضای تبعیت از آهنگ رعایت نشود.1 بنابراین به تعبیر یحیی آرین پور؛ شاید بتوان تصنیف را کهنترین نوع شعر پارسی دانست که شباهت آن به انواع امروزی تصنیف بیانگر پیوستگی سیر تصنیف سرایی در میان عامه مردم ایران است.
تا پیش از شیدا چیزی از سرایندگان تصنیفها که احتمالاً به صورت بداهه خوانی سروده میشده است نمیدانیم و تنها در تصنیفهای مختلف نشانههای سرودهای از شاعری را میبینیم (نظیر نشانههای شعری که صبا در دعوت از لطفعلی خان زند سروده در تصنیف مربوط به او). همچنین در این ترانهها شاعر تصنیفساز نیست و ساختار شعری آن با شکل تاریخی تصنیفهای مردم پسند متفاوت است. میماند تصنیفهای مردم پسندی مانند «تو مگر ماه نکو رویانی» که شاعران شناخته شدهای ندارد. بنابراین در این دوران تنها کسی را که به عنوان شاعر تصنیف ساز میشناسیم شیداست. افزون بر آن تقریباً ۲۲ تصنیف سروده شده از شیدا در اختیار داریم که از نظر مضامین، زبان شعری و نوع آهنگها دارای مشخصات سبکی خاص شیدا هستند. استادانی نظیر مرحوم استاد رضوی سروستانی بر ویژگیهای سبکی این نوع تصنیفها تاکید زیادی داشتند. علی اکبر، پسر مرشدعلی، در سال ۱۲۵۹ قمری برابر با ۱۸۴۴ مسیحی در یکی از پر حادثهترین دوران پادشاهی محمد شاه قاجار در شیراز به دنیا آمد. یک ساله بود که غائله سید علی محمد باب در شیراز بالا گرفت. پنج ساله بود که محمد شاه درگذشت و ناصرالدین شاه تاجگذاری کرد. نه ساله بود که امیر کبیر به قتل رسید. پنجاه و چهار ساله بود که ناصرالدین شاه به قتل رسید و مظفرالدین شاه به تخت نشست (۱۳۱۳). هنگامی که شورشهای منجر به جنبش مشروطیت بالا گرفت شصت و چهار ساله بود و در سال ۱۳۲۴ در ۶۵ سالگی و در همان سالی که فرمان مشروطیت امضا شد، درگذشت.
شیدا در سالهای اوج جنبش ادبی موسوم به «بازگشت» رشد کرد. جنبش ادبی بازگشت که برای یک قرن بر شعر دوره قاجار مسلط بود، سازمان دهی خود را مدیون شکلگیری انجمن ادبی نشاط بودکه در دوره فتحعلی شاه قاجار توسط میرزا عبدالوهاب نشاط شاعر سرشناس بنیان گذاشته شد. جنبش ادبی بازگشت در فضای رها شدن از فضای تحت سیطره روحانیون در دوره صفوی آشکارا گرایش به تصوف داشت. تعلق خاطر کسانی چون نشاط به مسلک فقر و درویشی و صبغه عرفانی کسانی چون سعدی و حافظ که سرمشق ادبی جنبش بودند راه را برای بازگشت به فضای فکری و ادبی و موسیقایی قرنهای هفتم، هشتم و نهم فراهم کرده بود. نشانههای این تحول را میتوان در اشعار وصال و قاآنی بازجست که از پیشگامان این جنبش در شیراز بودند و یا در شاعرانی که در انجمن ادبی نشاط حاضر میشدند. در سالهای زندگی شیدا، زندگی حرفهای موسیقی در دست گروههای نوازنده یهودی بود که برپا ساختن بساط طرب را در مجالس بر عهده داشتند. اما در کنار این جریان، رواج یافتن سهتار به منزله ساز آهنگ سازان و ساز تنهایی دراویش جریان موسیقی دیگری را در کنار گروههای نوازنده مرسوم و نوازندگان ترانههای محلی به تدریج شکل میداد. در سالهایی که شیدا سهتار مینواخت، تنها هفتاد سال از رواج سهتار به شکل کنونی آن در ایران میگذشت. وصال در میان اهل ادب و عرفان دوستان بسیار داشته و اوقاتی را که قاآنی در شیراز بوده است اغلب با هم گذراندهاند. او در سال ۱۲۶۲ درگذشت. شیدا در میان مردم ژوکوفسکی که به جمعآوری تصنیفهای ایرانی علاقه داشت به تصنیفی اشاره میکند که در سال ۱۸۸۵ آن را در اصفهان و در سال ۱۸۹۹ آن را در تهران شنیده است به نام «سلی جانم» که هم ترانهای عاشقانه است و هم گریزی به اتفاقات تاریخی دربار دارد و نکته جالب اینجاست که ترجیعبند این تصنیف «در خم زلفت، دل شیدا شکست» است که تکرار میشود و نشان دهنده استفاده خوانندگان تصنیف از ترجیع بند مشهور شیداست (که البته در تصانیف آن زمان امر رایجی بوده است). توجه به تاریخ ثبت ترانه توسط ژوکوفسکی نشان میدهد که شیدا در ۴۰ سالگی به آن درجه از نفوذ رسید که در اصفهان برای مردم آشنا بوده و تصنیف معروف در خم زلفت مربوط به دوران میان سالی و پیش از زندگی او در تهران است. چنان که میبینیم حضور شیدا در محافل مردم سبب شد تا شوریدگی و شیدایی عارفانه او به دلدادگیهای پیاپی گره خورد و مردی که به قول عارف تصنیفهایش را در گاه راز و نیاز سحر گاهی میسرود، روزی دلباخته رقاصهای یهودی به نام مرضیه شد و سر انجامش به جنون کشید. شاید تصنیف معروف مرضیه که یادآور این عشق است یکی از آخرین سرودههای او باشد. بندی از این تصنیف که میگوید؛ «ز مه و شان ملک ری، دل من از تو راضیه» اشاره¬ای است به سروده شدن تصنیف در هنگام اقامت شاعر در تهران. از نظر سبکی این تصنیف به تصنیفهای مردمی رایج در تهران آن زمان شبیه است. این نکته که عارف و روح الله خالقی3 که هردو به نظر میرسد با وجود آشنایی با تصنیفهای شیدا اطلاعات کمی از زندگی او داشتهاند، اما هر دو به ماجرای عشق او اشاره کردهاند، نشان میدهد که این امر در تهران رخ داده و مردم کما بیش از آن اطلاع داشتهاند. نکاتی دیگر در باره سالهای پایانی عمر شیدا وجود دارد که ما را به دلیل ناشناخته بودن زندگی شیدا و تا حدی بیتوجهی به سهم او در تحول ترانه در موسیقی معاصر ایران واقف میسازد. خالقی همچنین به ماجرای استفاده از شعری از سعدی در وصف رقص زیبای رقاصه معروفی به نام «قمر سالکی» اشاره میکند. اوصاف خالقی نشان میدهد که زمینههای فرهنگی و اجتماعی برای نادیده گرفتن یا مورد انتقاد قراردادن مسلک رندی شیدا وجود داشته است و شاید همین دلیلی برای نادیده گرفتن حضور او دراسناد انجمن اخوت در زمان اداره کارهای موسیقی آن توسط درویش خان باشد. انتساب حداقل دو تصنیف که در جلسات انجمن اخوت خوانده میشده است: یکی تصنیف «مولود نبی» و دیگری «بت چین» به شیدا – و البته به ظهیرالدوله- و همچنین و جود عکس معروفی از او که – به قول خالقی – در ایوان انجمن اخوت از او گرفته شده است، نشان میدهد که او در انجمن فعال بوده است. با توجه به تاسیس انجمن در سال ۱۳۱۷ قمری و با توجه به درگذشت شیدا در ۱۳۲۴ این عکس باید در فاصله ۵۸ تا ۶۵ سالگی شیدا گرفته شده باشد. خالقی امیدوار بوده است تا کتاب مستقلی را در باره تصانیف شیدا همراه با نت نویسی آن تالیف کند که ظاهراً هیچگاه به انجام نرسید. به هر حال به نظر میرسد توجه جدی به شیدا و سهم او از زمان آغاز کار رادیو ایران شروع میشود که به عنوان یک رسانه با مخاطب گسترده نیازمند موسیقی مورد پسند همه مردم بوده است. تصنیفهایی که شیدا ساخته بود و سبک کار او خیلی بهتر از سبک کار تصنیف خوانانی مانند «عبدالله خان دوامی» و «رضا قلی خان تجریشی» که به همراه درویش خان برنامه اجرا میکردند، مورد استقبال عامه قرار گرفت و در واقع استقبال مردم ایران بود که شیدا را دوباره به مرکز توجه در موسیقی معاصر برکشید. از این دوره به بعد با همت روح الله خالقی، جواد معروفی، بزرگ لشکری و پرویز یاحقی و با صدای مرضیه، پوران، نادر گلچین، شهیدی، پروین و بعدها سیما مافیها، سیما بینا، پریسا و شجریان مجموعهای از ترانههای ماندگار ایرانی بر اساس کارهای شیدا ساخته شد که یکی از مهمترین گنجینههای موسیقی ایرانی محسوب میشود. منابع: |
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
خدا از این دوستم نگذره یه بار گفت سایت زمانه رو ببین من دیگه عادت کردم. راست گفتن که روزنامه یا به تعبیر امروزی ها وب سایت و مولتی مدیا مثل تریاک می مونه و عادت آوره. از این برنامه شیدا خیلی ممنونم . سرتاسر کتابهای ایرانی را بگردید در باره این بزرگ مرد موسیقی ایران به جز چند خط نخواهید دید . واقعا خدا را شکر که رسانه ها زنده اند و در باره این آدم ها مطلب می نویسند. باز هم تشکر می کنم و همیشه پیگیر مطالبتان خواهم بود. اگر می شود در برنامه ماهواره ای تان هم به طور کامل تصنیف های علی اکبر شیدا را پخش کنید. ما شنونده َآن خواهیم بود.
-- احمد ، Feb 2, 2008دوستان عزیز،
-- سیامک ، Feb 3, 2008با سپاس از برنامه های خوب شما. من در مورد تصنیف "نادیده رخت" کمی گیج شده ام. چون تا حالا فکر می کردم که این تصنیف ساخته ی تاج السلطنه هست. اگر ممکنه کمی در این مورد توضیح دهید. /خاکسار و سپاسگزار
سیامک عزیز ، از توجه ات متشکرم. آهنگ تصنیف نادیده رخت را به تاج السلطنه هم نسبت داده انداما در این که شعر آن از آن شیداست تردیدی نیست.سیاق شعر هم در هماهنگی با سروده های دیگر شیداست.
-- علی اصغر رمضانپور ، Feb 3, 2008عالی بود. از برنامه هایی بود که هم شنیدن داشت و هم خواندن. تشکر
-- شیوا ، Feb 15, 2008خواهشمندم آهنگ شيدا را براي دانلود در سايت قرار بدهيد و با تشكر
-- عباس ، Mar 12, 2008خیلی جالب بود.
-- مرتضی رستمی ، Nov 17, 2008منتظر مقاله بعدی هستم.
سلام
-- مهدی ، May 3, 2009هم خوندم هم گوش دادم هم سیو کردم و هم متنو توی یه فایل آفیس وورد کپی کردم
کاش یه مرجع کامل از تصنیف های شیدا وجود داشت و کاش هنرمندانی که این تصنیف هارو بازخوانی می کنند توجه می کردند و توجه می دادند که شیوایی تصنیف های شیدا و عارف بود که موجب شهرت خیلی از این آقایون و خانوما شد