Aug 2007


معنای مسئولیت در سیاست مدرن دموکراتیک

ممکن است در جایی، تربیتی که از سنت می‌آید چنان باشد که گرایش به نظم و درستکاری غالب نباشد و افراد به سادگی بر خودخواهی و ریاکاری خود مسئولیت وجدانی نام نهند. در چنین جایی نیز برقراری نظمی که در آن مسئولیت فضیلت باشد ناممکن نیست.



جستاری بر ایده‌ی بی‌مرکزبودگیِ فرهنگ ریچارد رُرتی و چرخشِ فرهنگیِ پس از انقلاب - بخش دوم
رُرتی و بی‌مرکز بودن فرهنگ

ریچارد رُرتی می‌گوید که برای روندی یا چیزی ذاتی را جستن، یعنی عنصری را در آن پایه‌ای و عمده و پایدار و به صورتی ویژه مهم دانستن، بسته به موضوع می‌تواند نگرشی مفید باشد، چون ما با این کار پیچیده را ساده کرده و می‌توانیم به پسِ پرده‌ی جلوه‌های گوناگون راه بریم. او اما به ما هشدار می‌دهد که در موردِ زندگی و فرهنگ از ذات‌باوری بپرهیزیم. ذات‌باوری ممکن است پدیده را به نحو تحریف‌کننده‌ای ساده کند و زندگی را از آن بگیرد. از سر ذات‌باوری است که تاریخ‌باور می‌شویم، به این صورت که تصور می‌کنیم امروزِ ما به تمامی توسط تاریخ متعین شده است.



جستاری بر ایده‌ی بی‌مرکزبودگیِ فرهنگ ریچارد رُرتی و چرخشِ فرهنگیِ پس از انقلاب - بخش نخست
فرهنگ، بدون محور و مرکز

همه‌ی کسانی که از فرهنگِ اصیل حرف می‌زنند، به نوعی چیزی را در فرهنگ اصل می‌گیرند، یعنی برای فرهنگ ذاتی قایل‌اند، گمان می‌کنند که فرهنگ یک هسته‌ی مرکزی دارد و آن هسته‌ی مرکزی منشأ و مبنا و تضمین‌گرِ اصالت است. گاهی جنسِ آن هسته‌ی مرکزی را هم مشخص می‌کنند، مثلا آن را مذهبی خاص، رابطه‌ی خاصی میان مردم و شاه، روحِ ملی و تخمه‌ی نژادی می‌دانند. گاهی به طور کلی از مردم حرف می‌زنند و یا از «‌ایران».



اندیشه انتقادی-برنامه ۱۰۱ و پایانی

(اقتصاد سیاسی دین–۴۲)
تورم و بحران – پایان سخن

این گفتار آخرین گفتار از مبحث «اقتصاد سیاسی دین» است و با آن برنامه‌ی «اندیشه‌ی انتقادی» نیز به پایان می‌رسد. گفتار در پایان خود به موضوعی می‌پردازد که آغازگر بحث اقتصاد سیاسی دین بود: «تورم‌زدگی».