تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و گو با شیلا نهرور

ترانه‌های گیلان، یاور کودکان بی‌سرپرست

محمد تاج‌دولتی
tajdolati@radiozamaneh.com

در کنار نهادها و سازمان‏های خیریه‏ی فراوانی که ایرانیان مهاجر، طی سال‏های مهاجرت ایجاد کرده و با جمع‏‏آوری کمک‏های مالی، به یاری ایرانیان نیازمند در داخل ایران می‏شتابند، افراد و گروه‏های دوست و آشنای بی‏شماری نیز هستند که بی هیچ تبلیغ و نشانه‏ی آشکاری به افراد و خانواده‏هایی که در ایران در شرایط نامناسب اقتصادی زندگی می‏کنند، کمک می‏رسانند.

روال فعالیت این نهادها و افراد و گروه‏های غیرمتشکل هم اغلب جمع‏آوری مستقیم کمک مالی و تبدیل و فرستادن آن به ایران است. به ندرت دیده شده که فرد یا گروهی از راه‏های ابتکاری و با استفاده از فروش تولیدات هنری خود، هم‏وطنانش را یاری کند.

شیلا نهرور از جمله معدود ایرانیانی است که قصد کرده هنرش را دربست در اختیار کودکان بی‏سرپرست زادگاهش قرار بدهد.

شیلا نهرور، یکی از مهاجران موفق ایرانی به کانادا است که حرفه و تخصص و منبع گذران زندگی‏اش، آموزش زبان انگلیسی به مهاجران تازه‏وارد است. اما اخیرا یک سی‏دی از ترانه‏های جاودانه‏ی گیلان، با صدای خود، تولید و منتشر کرده و قصد دارد تمام درآمد حاصل از فروش این سی‏دی را به هزینه‏ی زندگی کودکان بی‏سرپرست زادگاهش گیلان، اختصاص بدهد.

با شیلا نهرور گفت‏ و گویی داشتم و از او در باره‏ی چگونگی خواننده شدنش پرسیدم:

Download it Here!

از زمانی که یادم می‏آید، از بچگی، آواز می‏خواندم و موزیک و خواندن را خیلی دوست داشتم. ابتدا به طور رسمی، از طریق خانم اوهانجانیان که در بندر انزلی استاد پیانو بودند، بیشتر به سمت موسیقی کشیده شدم. اما با پستی‏ها و بلندی‏هایی که هرکدام از ما در زندگی داشته‏ایم، تمرکز من روی مسایل دیگری بوده است.

زمانی که احساس کردم وقت کافی دارم و می‏توانم در اوقات فراغتم وقت خوبی برای موسیقی بگذارم و از آن‏جا که به ریشه و پایه‏ی خودم برگشتم، احساس کردم بهتر است یک سری از آهنگ‏های جاودانه‏ و به یادماندنی گیلان را جمع‏آوری و بازخوانی کنم.

البته این کار بدون کمک و همکاری آقای امیر رهبر مقدور نبود. ایشان آهنگ‏ها را بازسازی کرد و بیشتر قسمت‏های موسیقی را نیز ایشان نواخته‏اند. الان هم این مجموعه، با کمال خوشبختی، به بازار عرضه شده است.

تا کنون مجموعا چه تعداد از ترانه‏های گیلانی را جمع‏آوری کرده‏اید؟

این مجموعه شامل هشت آهنگ است که همه‏ به زبان گیلکی خوانده شده‏اند.

برگردیم به سی‏دی‏ای که منتشر کرده‏اید و می‏خواهید درآمد حاصل از آن را به کودکان بی‏سرپرست گیلان اختصاص بدهید. این دلیل از کجا پیدا شد؟ چرا می‏خواهید این کار را بکنید؟

زمانی که دبیر بودم و کار فرهنگی می‏کردم، با مسائلی در روستاهای ایران مواجه شدم که اثر بسیار زیادی روی من گذاشت و فکر نمی‏کنم هیچ‏ وقت در زندگی‏ام آن‏ها را فراموش کنم.

وقتی کار این سی‏دی به اتمام رسید، انگیزه‏ای در من ایجاد شد که درآمد حاصل از آن را هرچه که هست، به فرزندان بی‏سرپرست گیلان اختصاص بدهم. چون افرادی را در گذشته می‏شناختم و می‏شناسم که علی‏رغم استعداد بسیار زیادی که دارند، به واسطه‏ی نداشتن پدر و یا مادر، با مشکلات مالی فراوانی دست به گریبان هستند.

فکر کردم شاید ما بتوانیم با دست به دست هم‏دیگر دادن و ارج نهادن به مسایل فرهنگی و هنری، بخش کوچکی از مشکلات آنان را به دوش بگیریم.


یعنی هزینه‏ی تهیه‏ی سی‏دی را خود شما تقبل کرده‏اید و تمام درآمد حاصل از فروش آن را به بچه‏های بی‏سرپرست گیلان اختصاص داده‏اید.

بله، همین‏طور است. چون هزینه‏ی انتشار سی‏دی خیلی زیاد است، من آن را شخصا بر عهده گرفتم. ولی حاصل فروش سی‏دی را که خوشبختانه تا الان با استقبال خیلی خوبی هم روبرو بوده است، به بچه‏های بی‏سرپرست گیلان اختصاص داده‏ام.

کسانی که خارج از کانادا هستند چگونه می‏توانند این سی‏دی را تهیه کنند؟

داریم روی راه‏اندازی وب‏سایتی به نام خودم کار می‏کنیم که به زودی در دست‏رس خواهد بود و همه می‏توانند خیلی راحت از طریق این وب‏سایت سی‏دی را تهیه کنند.

به بچه‏های بی‏سرپرست گیلان برگردیم؛ آیا نهاد یا سازمانی را تشکیل داده‏اید؟ یا این که در ارتباطی کاملا خصوصی با دوستان و آشنایان این کار را انجام می‏دهید؟

نهاد چندان وسیعی نیست. همراه چند تن از دوستان دست به انجام این کار دست زده‏ایم و پول آن مستقیما برای این بچه‏ها ارسال خواهد شد و این‏جا هیچ ارگانی سود خاصی از این مساله نخواهد برد.

پیش از انتشار این سی‏دی و اختصاص درآمد حاصل از آن برای بچه‏های بی‏سرپرست نیز شما به این بچه‏ها کمک می‏کرده‏اید. آیا این کار فقط از طریق کمک‏های شخصی شما بوده است؟

بله، قبلا تا آن‏جایی که برایم از نظر مالی امکان داشت، این کار را می‏کردم. البته وسعت خیلی زیادی نداشت و سعی کردم آن را وسیع‏تر بکنم. الان هم این امید را دارم که به کمک دوستان، به خصوص ایرانیان، شاید بتوانیم این کمک را بزرگ‏تر و بزرگ‏تر کنیم.

از چند سال پیش این کار را شروع کرده‏اید؟

تقریبا از ۹ سال پیش، به صورت جدی‏تر شروع کردم.

آیا با این بچه‏ها در تماس هم هستید و پی‏گیری می‏کنید که به کجا می‏رسند؟ و وقتی بزرگ می‏شوند با شما در ارتباط هستند یا خیر؟

بله، با آن‏ها در تماس هستم. ولی ارتباط خیلی دوستانه‏ای است. از طریق نامه، کارت و یا افرادی که در ایران با آن‏ها رابطه‏ی رودر روی دارند، با این بچه‏ها در تماس‏ام و پی‏گیر مسایل‏شان هستم.


شیلا نهرور

آیا این انگیزه را در آن بچه‏ها هم ایجاد می‏کنید که وقتی بزرگ شدند و زندگی‏شان سرو سامانی گرفت، خود نیز در این راه وارد شوند؟

فکر می‏کنم، آن‏ها متوجه هستند که کمک کردن چه تغییراتی را در زندگی یک فرد ایجاد می‏کند و با توجه به شناختی که از شخصیت‏ این افراد دارم، تصور می‏کنم خود آن‏ها می‏توانند به نوعی در زندگی افراد دیگر مؤثر باشند.

شما چند سالی است در این‏جا می‏خوانید؟ در ضمن کارتان که از نظر هنری و در زمینه‏ی موسیقی فولکلوریک گیلان بسیار شنیدنی و جذاب است. چرا این کار را به صورت حرفه‏ای انجام نمی‏دهید؟

همان‏طور که گفتم، بیشتر تمرکز من روی مسائل آموزشی و بعد هم مادر بودن و دیگر مشغله‏ها‏ی زندگی بوده است. اما در مقطعی فکر کردم چقدر خوب است، کاری متفاوت را انجام بدهم.
تصور می‏کنم این کار تا حدودی فرق می‏کند.

اگر به تک تک آهنگ‏ها توجه کنید، موزیک و اشعاری که در آن به کار برده شده، مقداری متفاوت است. این است که منتظر بودم کاری نسبتا متفاوت را انجام بدهم.

وقتی هنرمندی یک سی‏دی منتشر می‏کند طبعا تمام آهنگ‏های آن را دوست دارد، اما در این سی‏دی کدام آهنگ را بیشتر از بقیه دوست دارید؟

اکثر این آهنگ‏ها خیلی جذاب است و در آن‏ها خیلی حرکت هست. اما آهنگ شماره‏ی ۸ این مجموعه با نام «جمعه‏ بازار» را بیشتر دوست دارم. چندین بار هم آن را اجرا کرده‏ام.

خواننده‏ی اصلی این ترانه چه کسی بوده است؟

زنده یاد، استاد آشورپور بودند که الان در جمع ما نیستند و من احترام بسیار زیادی برای ایشان قائل هستم. بسیاری از آهنگ‏های مجموعه از ایشان است و زمانی که در قید حیات بودند، از خود ایشان برای بازخوانی آن‏ها اجازه گرفتم.

ترانه‏های دیگری نیز مانند «گیلان» که از زیبایی گیلان می‏گوید، یا «گل پامچال» نیز در مجموعه وجود دارند که بسیار معروف‏اند و اکثر گیلانی‏ها با آن‏ها آشنا هستند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

برای احیای ترانه های محلی گیلانی در هر سطی باید از محمد قلی صدر اشکوری کمک گرفت ایشان شاید تنها صاحب نظری باشد که میتواند در مسایل گیلکی صاحب نظر باشد .

-- سیروس ، Oct 17, 2009

کار خانم نهرور هم از جهت شناسایی و اشاعه موسیقی اصیل گیلان و هم از جهت انجام یک کار انسانی مورد تقدیر است.، خاصه از این نظر که با وجود داشتن مسئولیت شغلی و زندگی ، وقت اضافی خود را مصروف در این زمینه خیر، مینماید. بعنوان یک همشهری به ایشان خسته نباشید میگویم. داریوش

-- داریوش ، Oct 20, 2009

با سلام به خانم نهرور و مسوٌلین محترم این سایت . شخصاً چون هیچ اطلاعی از کمک به هر نوع خیریه ای را ندارم ، نظر نمی دهم . ولی در مورد کسب اجازه از استاد آشور پور قاطعانه می گویم که صحت ندارد و این هنرمند جانشین ناپذیر هرگز به هیچ کسی مخصوصاٌ ایشان چنین اجازه ای ندادند . و چه نا زیباست برای شهرت و پول از آبروی این بزرگوار این گونه سوٌ استفاده کردن . آشور پورها آبروی هنری اشان را یک شبه کسب نکردند که دوستان اینگونه با چوب حراج به جانش افتاده اند .

-- وفادار به هنر استاد ، Oct 19, 2010

خواننده محترم زمانه و دوست ، " وفادار به هنر " !!!
سپاس گذارم از آنکه شنونده اجراهای من بودید ، و متاسف از اینکه طبق اظهار خود ، بی خبر از امور عام المنفعه و کمکهای انسانی هستید . در جواب شما باید اظهار دارم که طی تماس تلفنی که این جانب جمیله شیلا نهرور با زنده یاد آشور پور داشتم، ایشان پس از شنیدن صدای آواز من ، یک از کتاب های با ارزش خود را به نام " آفتاب خیزان ، دریا طوفان " را که شامل اشعار و نوت های تمامی ترانه هایشان است را با خوش رویی به من اهدا کردند . در صفحه اول این کتاب ایشان با دست خط زیبای خود ، علاوه بر این که مرا در این امر مهم تشویق کردند، اجازه بازخوانی ترانه هایشان را در تاریخ ۸۴ /۴/۵ به من دادند . خواننده فوق یا هر شخص دیگری که در این زمینه شک و ظنی دارند میتوانند با ایمیل آدرس من تماس بگیرند تا اقداماتی جهت ارایه مدرک انجام دهم .
از اینکه باز خوانی با ذکر منبع طبق قانون مجاز و از شمول " کپی رایت " خارج است ، به استحظار میرسانم آنکه چوب حراج به آبروی مردم میزند کسانی هستند که ذوق و شوق و عملکرد هنری دیگران را حتی با صرف درآمد آن به امور خیریه بر نمی تابند و بجای نقد کار و اصل قضیه دانسته یا ندانسته به حواشی میپردازند و برای هتک حرمت در تلاشند تا بلکه مطلبی گفته باشند و نام هنر را بخراشند . به امید ان روزی که از آزادی رسانه ها جهت پیام رسانی انسان دوستانه و اشا عه فرهنگ غنی خود بجای خصومت های شخصی و حسادت ورزی استفاده کنیم .
sheila.nahrvar@gmail.com
با احترام شایسته : شیلا نهرور‬

-- sheila Nahrvar ، Nov 21, 2010

تا جایی که بنده می دانم خانواده زنده یاد عاشورپور ، نظر مثبتی به اجراهای این هنرمند خوب گیلانی دارند ؛ و از اینکه از عزیز
فقیدشان در مصاحبه های.خو ، یاد عاشورپور را به میان می آورد و مطرح می سازد ، خوشوقت اند و اینکه خانوم شیلا نهرور از طریق مجاری مختلف عواید این اجراها و فروش این سیدی ها را صرف کمک به کودکان نیازمند گیلان ـ دیار زادگاه عاشورپور ـ می کند ، خود ، دلیل دیگری است در اثبات این سخن که نه تنها هیچ ناخوشنودی و عدم رضایتی از بازخوانی خیرخواهانه این آثار وجود ندارد ، بلکه باعثت خوشوقتی و خوشنودی هم می تواند باشد ؛ در شرایطی که چندی خواننده ی حتا غیر گیلک به بازخوانی آثار عاشورپور می پردازند ، چرا باید خرده گرفت که همشهری عاشورپور آثار او را آن هم با مقاصد خیرخواهانه نخواند!

-- بدون نام ، Nov 22, 2010

صاحب نظر ضد هنری که به اشتباه خود را "وفا دار" به هنر می نامی . به نظر من شما نه تنها از هنر و کمک به هم نوع چیزی نمیدانید ، بلکه ضدیت شدید ی با فرهنگ ،قومیت ، اصالت و موسیقی دارید که این طور می تازید به فرد یا افرادی که به هنر ملی محلی حیات میبخشند . در گذشته و حال افراد زیادی ترانه های آشور پور را باز خانی کردند ، آیا به ان ها هم تاختید یا فقط به ایشان که بهترین اجرا را داشتند این قدر سخت گرفتید و حسادت به خرج دادید. اگر خانوم شیلا نهرور به دنبال شهرت و پول بود با این صدای رسا ، چهره زیبا و استیل خوش نقش بهتر نبود به جای بازخوانی آهنگ های گیلانی و کمک به کودکان ، سر از لوس آنجلس در میاورد تا به پول و شهرت برسد .
جایی بسی تاسف است که بعضی از ما ایرانی ها بجای دست به دست هم دادن و حفظ اثر فرهنگی این گونه چوب تاصب و خود خواهی خود را بر سر هم میکوبیم .

-- ava fahimi ، Nov 30, 2010

صاحب نظر ضد هنری که به اشتباه خود را "وفا دار" به هنر می نامی . به نظر من شما نه تنها از هنر و کمک به هم نوع چیزی نمیدانید ، بلکه ضدیت شدید ی با فرهنگ ،قومیت ، اصالت و موسیقی دارید که این طور می تازید به فرد یا افرادی که به هنر ملی محلی حیات میبخشند . در گذشته و حال افراد زیادی ترانه های آشور پور را باز خانی کردند ، آیا به ان ها هم تاختید یا فقط به ایشان که بهترین اجرا را داشتند این قدر سخت گرفتید و حسادت به خرج دادید. اگر خانوم شیلا نهرور به دنبال شهرت و پول بود با این صدای رسا ، چهره زیبا و استیل خوش نقش بهتر نبود به جای بازخوانی آهنگ های گیلانی و کمک به کودکان ، سر از لوس آنجلس در میاورد تا به پول و شهرت برسد .
جایی بسی تاسف است که بعضی از ما ایرانی ها بجای دست به دست هم دادن و حفظ اثر فرهنگی این گونه چوب تاصب و خود خواهی خود را بر سر هم میکوبیم .

-- ava fahimi ، Nov 30, 2010

آوا فهمی: اومدم نظرمو در مورد کامنت"وفادار به استاد" بدم دیدیم دقیقا چیزی رو گفتید که من میخواستم بگم...
درود بر شما و درود بر تمام کسانی که همیشه برای زنده نگاه داشتن فرهنگمان تلاش میکنند...
جالب اینجاست جای اینکه حمایت کنیم بر تخریب چنین هنرمندانی میکوشیم و بعد خود را "وفادار به هنر" مینامیم!!!!
به امید روزهای خوب

-- امیر ، Dec 13, 2010

آوا فهمی: اومدم نظرمو در مورد کامنت"وفادار به استاد" بدم دیدیم دقیقا چیزی رو گفتید که من میخواستم بگم...
درود بر شما و درود بر تمام کسانی که همیشه برای زنده نگاه داشتن فرهنگمان تلاش میکنند...
جالب اینجاست جای اینکه حمایت کنیم بر تخریب چنین هنرمندانی میکوشیم و بعد خود را "وفادار به هنر" مینامیم!!!!
به امید روزهای خوب

-- امیر ، Dec 13, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)