تاریخ انتشار: ۶ مرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
سومین و چهارمین روز جشنواره‌ی تیرگان

جشنواره‌ی تیرگان پایان یافت

محمد تاج‌دولتی

جشنواره‌ی «یکی بود یکی نبود» که به مناسبت جشن تیرگان از روز پنجشنبه ۱۷ ژوییه به مدت چهار روز در شهر تورنتو آغاز شده بود، شامگاه یکشنبه ۲۰ ژوییه با برگزاری ضیافتی با حضور بیش از ۵۰۰ تن از هنرمندان و علاقه‌مندان شرکت‌کننده در جشنواره به پایان رسید.

در طی چهار روز برگزاری جشنواره‌ی تیرگان، به رغم هوای اغلب بارانی ده‌ها هزار نفر از ایرانیان و غیر ایرانیان تورنتو، مونترآل، اتاوا و ایالت‌های مختلف آمریکا از برنامه‌های هنری، ادبی، فرهنگی، تفریحی و نمایش فیلم جشنواره استفاده کردند.

یکی از مهم‌ترین و جالب توجه‌ترین بخش‌های جشنواره‌ی تیرگان برپایی نمایشگاهی از عکس‌های اغلب منتشر نشده‌ی دوران انقلاب مشروطیت و تاریخ صد سال اخیر ایران بود که با همکاری انجمن جهانی مطالعات ایران شناسی و دانشنامه‌ی ایرانیکا ترتیب یافته بود.

دکتر احسان یارشاطر، مدیر و بنیان‌گذار دانشنامه‌ی ایرانیکا که برای بازدید و اهدای تندیس‌های آرش کمانگیر به هنرمندان در مراسم پایانی جشنواره به تورنتو آمده بود، در پاسخ به پرسش من درباره‌ی اهمیت برگزاری چنین جشنواره‌هایی گفت:

Download it Here!

چنین جشنواره‌هایی از چند نظر فوق‌العاده مفید و مهم است. یکی این که موجب همبستگی بیشتری بین افراد جامعه‌ی ایرانی، چه آنهایی که در کانادا هستند و چه کسانی که از سایر نقاط می‌آیند، می‌شود.

دوم این‌که الان طوری شده که نگاه‌داری و پاسداری فرهنگ ایران تا حد زیادی به دوش ایرانیانی که در خارج از ایران زندگی می‌کنند، افتاده و این احیا و زنده کردن جشن‌های قدیمی مثل «تیرگان» در حقیقت کمکی است به حفظ شعائر و آداب و رسوم ملی و نگاه داشتن میراث ملی ما. باید خیلی ممنون بود از این عده‌ای که این جشن و این جشنواره را ترتیب دادند.


دکتر احسان یارشاطر، بنیان‌گذار دانشنامه‌ی ایرانیکا/ عکس‌ها از محمد تاج‌دولتی

استاد یارشاطر، اینجا در چادری عکس‌های استثنایی از زمان انقلاب مشروطه و تاریخ معاصر ایران را به نمایش گذاشته‌اند. این عکس‌ها مروری هست بر تاریخ معاصر یک‌صد ساله‌ی ایران و بسیاری از این عکس‌ها هم تا به حال هیچ جا منتشر نشده‌اند. می‌خواستم نظرتان را راجع به عرضه‌ی چنین نمایشگاه‌های عکسی از آثار و تاریخ ایران بدانم؟

این عکس‌ها که متعلق به آقای دکتر علی‌اکبر قهاری از اعضای هیأت امنای دانشنامه‌ی ایرانیکا و نایب رییس هیأت امنا است؛ یک دوره‌ی بسیار مهم تاریخ ایران، یعنی اواخر دوره‌ی قاجاریه که مقارن جنبش مشروطیت، را مصور می‌کند. بعضی از عمارت‌ها و دروازه‌ها و خانه‌هایی که اغلب آنها امروز دیگر وجود ندارد، یا لباس‌هایی که مردم می‌پوشند، یا اوضاع دربار و اقوام مختلف ایرانی... و در حقیقت این نمایشگاه مروری است بر تاریخ یک دوره‌ی بسیار مهمی از ایران که به‌صورت عکس مصور شده و این درست مثل این است که آدم یک فصل مهمی از تاریخ ایران را هم بخواند و هم با چشم ببیند.

غرفه‌ی سازهای ایرانی

هنرستان موسیقی «شارک» که مدتی است کار آموزش جدی ساز‌ها و آوازهای ایرانی را به گروه‌های سنی مختلف ایرانی و غیرایرانی در شهر تورنتو آغاز کرده، ضمن ارائه فعالیت‌های هنرآموزان موسیقی به مردم؛ غرفه‌ای هم برای نمایش و فروش سازهای ایرانی ایجاد کرده بود که بسیار مورد توجه بازدید کنندگان قرار گرفت.

از نازیلا افتخاری، یکی از مسئولان و استادان هنرستان شارک درباره‌‌ی توجه بازدیدکنندگان به سازهای ایرانی می‌پرسم؟

استقبال بی‌نظیر بود چه از طرف جامعه‌ی ایرانی‌ و چه غیر ایرانی‌. جامعه‌ی ایرانی‌ که به هرحال بعضی‌ها انتظار نداشتند این سازها را اینجا ببینند، یک احساسی به آنها دست می‌دهد. چون خیلی‌ها هستند که دوست دارند سازهایی داشته باشند با کیفیت قابل اطمینان که خوشبختانه ما داریم و آمدند و خیلی هم خوشحال شدند و تهیه کردند.

ما خیلی از ایرانی‌هایی را اینجا داشتیم که از خارج از تورنتو آمده بودند، حتی از خارج از کانادا آمده بودند برای بازدید این فستیوال و برای همه‌ی آنها خیلی جذاب بود. اغلب دوست داشتند که بدانند سازنده‌ی این سازها کیست، چون دوست دارند بدانند پشتوانه‌ی سازهای‌شان کیست که ما اطلاعات را در اختیار آنها قرار می‌دادیم.

غیر ایرانی‌ها خیلی خیلی علاقه نشان می‌دادند و این خیلی برای ما جالب است. خیلی‌ها دوست دارند این سازها را که اغلب راجع به آن شنیده‌اند یا تصاویر آنها را در کتاب‌ها دیده‌اند، به خصوص آنهایی که در رشته‌ی خاورمیانه درس خوانده‌اند، خیلی بیشتر اطلاع داشتند و می‌خواستند که بیشتر بدانند. مثلا می‌آمدند و می‌گفتند ما اولین بار است که این ساز را از نزدیک می‌بینیم و خیلی برای آنها جالب بود.

کسانی هم بودند که آدرس ما را گرفتند و خواستند که بیشتر با ما آشنا بشوند برای یادگیری یا برای دیدن سازهای بیشتر و متنوع‌تر. و طبیعتا اغلب هم می‌آمدند و خواهش می‌کردند که ما برای آنها صدای سازها را دربیاوریم و مجبورشدیم که برای آنها نوازندگی هم بکنیم.


غرفه‌ی سازهای ایرانی در جشنواره‌ی تیرگان

این سازها را شما از ایران تهیه کرده و آورده‌اید؟

بله. همه‌ی این سازها از ایران می‌آید.

فروش هم داشتید در این چند روز یا نه؟

بله فروش داشتیم، البته روی سازهایی که قیمت آنها بالاتر است یک مقداری مشکل‌تر است.

قیمت این سازها در چه حدودی است. مثلا شما یک تاری را گذاشتید که نوشتید با جعبه آن ۷۰۰ دلار. آیا ایرانی‌هایی که در خارج از کشور هستند و می‌خواهند این سازها را تهیه کنند، این قیمت‌ها برای آنها مناسب است یا نه؟

آنها که اطلاع دارند از قیمت ساز و تناسب قیمت ساز با کیفیت ساز، خودشان می‌آیند اینجا می‌گویند که قیمت ایران هم همین قدر است. چون کار ما فروش ساز نیست، کار ما آموزش موسیقی است و ما سازها را فقط برای این داریم که کسی که علاقه‌مند است ساز یاد بگیرد، مشکل تهیه‌ی ساز نداشته باشد.

▪ ▪ ▪

روز شنبه در گوشه و کنار فضاهای باز و سرپوشیده سالن هاربرفرانت سنتر، محل برگزاری جشنواره، همه از کنسرت سعید شنبه‌زاده صحبت می‌کردند که قرار بود در آمفی‌تئاتر بزرگ روبه‌روی دریاچه انتاریو برگزار شود.

سعید شنبه‌زاده که چند سالی است موسیقی فولکلوریک منطقه بوشهر و جنوب ایران را با رقص و آواز و نوازندگی و حرکات ویژه اجرا می‌کند، بیش از سه هزار نفر را به طرز شگفت‌انگیزی به هیجان آورد.

آنچه که حتی بیش از هنرنمایی خود سعید شنبه‌زاده مورد توجه مردم قرار گرفت، گروه موسیقی او بود. نوازندگی پسر ۱۱ ساله‌ی شنبه‌زاده و همراهی موزیسین‌های فرانسوی، سوئدی و ایتالیایی و تلفیق موسیقی فولکلوریک بوشهر و موسیقی جاز، نوآوری بسیار موفقی بود.

شامگاه شنبه اما شب «دریا دادور» بود که بلیط های کنسرت او از هفته‌ها پیش تماما به فروش رفته بود و صدها نفر شکوه داشتند که چرا کنسرت دریا دادور فقط یک بار و آن هم در سالنی با گنجایشی کم‌تر از ۵۰۰ نفر باید برگزار بشود.


دکتر جواد مجابی

شاهنامه‌خوانی و نقل داستان رستم و سهراب توسط جعفر والی، هنرمند برجسته‌ی تئاتر و سینمای ایران، کنسرت گیتار بابک امینی، جلسه بحث و گفت‌وگو درباره‌ی نقد ادبی توسط دکتر جواد مجابی و کنسرت راک گروه «سول نایدس» از جمله برنامه‌های گوناگون جشنواره‌ی تیرگان در روز سوم بود.

احسان یارشاطر: داستان آرش کمانگیر را اولین بار من نوشتم

در آخرین روز برگزاری جشنواره‌ی تیرگان با وجود هوایی به شدت بارانی هزاران نفر از برنامه‌های فستیوال دیدن کردند که حضور کودکان و نوجوانان در کارگاه‌های موسیقی بسیار قابل توجه بود.

دو اجرا از رقص شاهرخ مشکین‌قلم با ترکیب نور و صدا، براساس شعر معروف آرش کمانگیر، سروده‌ی سیاوش کسرایی، شاخص‌ترین برنامه‌ی آخرین روز جشنواره بود.

در پایان نخستین اجرای رقص آرش توسط شاهرخ مشکین‌قلم، نظر دکتر احسان یارشاطر را که به دیدار این برنامه آمده بود، پرسیدم؟

این داستان را من اولین بار در یک کتابی به نام «داستان‌های ایران باستان» برای جوان‌ها نوشتم. این داستان آرش را کسی در ایران نمی‌شناخت و من داستان را نوشتم. بعد مشهور شد و چون خیلی داستان قشنگی است، یک عده‌ای به آن توجه کردند و بعد سیاوش کسرایی داستان را با یک مقدار شاخ و برگ شاعرانه به صورت یک منظومه بسیار زیبایی درآورد و حالا هم که به این صورت به اصطلاح مصور شده و خیلی کار قشنگی شده است.

به نظر شما، عرضه‌ی این برنامه‌ها به‌ صورت دی‌وی‌دی یا پخش کردن آن، یکی از بهترین راه‌ها برای آشنایی بیشتر مردم با داستان آرش کمانگیر نیست؟

بله. به‌ صورت دی‌وی‌دی خیلی خوب است. این البته دو سه جنبه دارد؛ یکی شعر کسرایی است که تماما خوانده می‌شود و آدم لذتی از شنیدن اشعار او و تصورات شاعرانه او به دست می‌آورد.

یکی هم موسیقی که همراهی می‌کند، موسیقی بسیار مناسبی است که ضرب‌آهنگ دارد و مناسب با داستان است و بعد هم رقص‌پردازی شاهرخ که در عین حال یک جنبه‌ی بصری به آن می‌دهد؛ در مجموع هم یک چیزی می‌شنوید و هم یک چیزی می‌بینید.

دریا دادور هنر ایرانی را برون مرزی کرده است

یکی از بازدیدکننده‌های جشنواره نیز نظرش را درباره‌ی برنامه‌ها و برگزاری فستیوال تیرگان این‌طور بیان کرد:

برنامه‌ها بسیار متنوع بود، به‌طوری که می‌توانست نظر هر بیننده یا شنونده‌ای را جلب کند. هم برنامه‌ی فرهنگی بود و آثار تاریخی و گذشته ما را به خوبی نشان می‌داد به خصوص عکس‌هایی که راجع به دوران مشروطیت و قبل و بعد از آن بوده؛ همچنین نقاشی و تئاتر و خیلی برنامه‌های هنری دیگر.

برنامه‌های موسیقی بسیار بسیار عالی بود، برای این‌که باز هم یک حالت تلفیقی داشت از همه‌ی برنامه‌ها. قسمت عرفانی آن البته به اعتقاد من زیاد بود، ولی خیلی هم طرفدار داشت در عین حال قسمت موسیقیایی دیگر نیز خیلی عالی بود و مهم‌ترین برنامه به اعتقاد من خانم دریا دادور بود. کسی که همان شعرهای زیبای دلنشین ایرانی را تبدیل می‌کند به شکل دیگری و با تنوع بهتری.

ما در موسیقی ایرانی این تنوع را کم داریم و کم‌تر کسی بوده که هنر ایرانی را در قالب جدید طوری ارائه بدهد که حالت برون‌مرزی پیدا بکند. موسیقی ما هنوز در جایی نیست که مثلا شنونده‌ی غیرایرانی داشته باشد. بنابراین خیلی عالی بود که ایشان سبک جدیدی به‌وجود آورده، هم خواندن به زبان فرانسه و هم ترجمه این شعرهای زیبای فارسی به فرانسه و اجرای اپرای ایشان واقعا بی‌نظیر بود.


یکی از عکس‌های نمایشگاه عکس در جشنواره‌ی تیرگان

عکس‌های دوران انقلاب مشروطه را که شما در این نمایشگاه دیدید، به نظرتان چطور بود؟ آیا تا به حال از این عکس‌ها دیده بودید و چه حالتی را به شما داد وقتی مروری کردید در تاریخ صد ساله‌ی ایران؟

این نمایشگاه در حقیقت نشان دهنده‌ی هنر ایرانی و تاریخ ایران و همچنین رویداد مشروطیت که یکی از وقایع مهم در تاریخ ایران هست، بود که کار بسیار زیبایی است. همه‌ی اینها یادآور خاطرات آن روزها و اتفاقاتی که آن موقع افتاده است. به خصوص بناهای تاریخی که آن زمان ساخته شده، مهندسی که به کار رفته و تحول عظیمی که در آن موقع اتفاق افتاده...

▪ ▪ ▪

و سرانجام ضیافت پایانی جشنواره که همه‌ی هنرمندان شرکت‌کننده در فستیوال تندیس‌های طلایی آرش کمانگیر را از دست دکتر احسان یارشاطر دریافت کردند، پایان بخش چهار روز جنب و جوش فرهنگی و هنری ایرانیان در شهر تورنتو بود.

Share/Save/Bookmark

در همین باره:
از «زیر گنبد کبود» تا «یکی بود، یکی نبود»
آغاز جشن تیرگان در تورنتو
«هنرمند ایرانی مهاجر، مشکلات مضاعف دارد»
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

امیدوارم این فستیوال در شهر های دیگر هم برگزار شود.

-- سحر ، Aug 9, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)