تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
امیر برادران، روزنامه‌نگار و کارشناس ورزشی در لندن:

«فیفا هر چهارسال یک‌بار جام جهانی را می‌فروشد»

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

جام جهانی سال ۲۰۱۸ در روسیه، جام جهانی سال ۲۰۲۲ در قطر. فیفا، فدراسیون جهانی فوتبال، با انتخاب روسیه و قطر همه را شگفت‌زده کرد.

Download it Here!

روسیه و قطر در میان رقیب‌های خود چون کشورهای انگلیس، اسپانیا، استرالیا، ژاپن و آمریکا پایین‌ترین امتیاز را پیش از اعلام رأی گیری داشتند.

در رأی‌گیری جنجالی روز پنج‌شنبه‌ی گذشته در مقر فیفا در زوریخ، روسیه برابر رقیبی چون انگلیس موفق شد و به این ترتیب برای نخستین‌بار، جام جهانی فوتبال به اروپای شرقی و روسیه می‌رود.

ولادیمیر پوتین که در مراسم معرفی میزبان جام جهانی شرکت نکرده بود، بعد از اعلام نام روسیه با هواپیمای شخصی خود به زوریخ رفت تا به رئیس فیفا آقای بلاتر تبریک گوید.

غافلگیری بزرگ اما انتخاب قطر بود. کشوری یک میلیون و هفتصد هزار نفری که طرحی بسیار بزرگ و شگفت‌آور ارائه داده بود. ساخت ۱۲ ورزشگاه جدید با تهویه که درجه‌ی حرارت داخل ورزشگاه را به ۲۷ درجه می‌رساند و نیز فرودگاهی جدید و بسیار مدرن.

قطری‌ها دو ماه پیش نخستین آزمایش شایستگی خود را با دعوت از تیم‌های ملی برزیل و آرژانتین در حضور ۵۵ هزار تماشاگر قطری و همچنین چند چهره‌ی نامدار فوتبال نشان دادند. چهره‌هایی چون سر آلکس فرگوسن مربی منچستر یونایتد و زین‌الدین زیدان کاپیتان پیشین تیم ملی فرانسه که با دریافت یک میلیون یورو برای سه ماه سفیر قطر برای نامزدی این کشور امیرنشین خلیج فارس شد.

گروه نامزدی قطر برای جام جهانی یک روز پس از اعلام میزبانی همانند یک قهرمان روی اتومبیل‌های روباز مورد استقبال قرار گرفتند. معاون امیر قطر گفت: «این پیروزی برای همه‌ی دنیای عرب بود.» انتخاب‌های اخیر پرسروصداترین انتخاب‌های فیفا برای جام جهانی بود.

آیا افشاگری روزنامه‌ها و همچنین شبکه‌ی بی‌‌بی‌سی در مورد فساد و رشوه‌خواری در فیفا که به اعتبار فدراسیون جهانی فوتبال لطمه زد، یکی از دلایلی بود که انگلیس انتخاب نشود و در همان دور نخست کنار رود؟

این پرسشی است که با امیر برادران، روزنامه‌نگار و کارشناس ورزشی در لندن، در میان گذاشته‌ام.

من اعتقاد دارم آن‌چه پنج‌شنبه در مرکز فیفا در سوییس اتفاق افتاد، یک انتخاب نبود. بیشتر این طور به نظر می‌رسد که فیفا هر چهارسال یکبار این جام جهانی را به کشوری می‌فروشد. متأسفانه مسائل سیاسی، مسائل مالی و رشوه‌خواری در فوتبال به آن شدتی رسیده که همگان را به تعجب واداشته است. هیچکس فکر نمی‌کرد که روسیه میزبان بازی‌های ۲۰۱۸ شود و قطر کشور کوچکی با یک میلیون جمعیت میزبان بازی‌های ۲۰۲۲، و شرایط طوری به اعتقاد من رقم خورده است که در حیطه‌ی هیچ روزنامه‌نگار ورزشی یا نویسنده‌ی ورزشی نیست که در مورد این مسائل صحبت کند.


ظاهراً باید این مسائل را واگذار کرد به کسانی که در سیاست نویسنده هستند و می‌نویسند. چون آن قدر مسائل از حالت ورزشی خارج شده که بیشتر آنها را برانگیخته که در این زمینه نیز بیشتر بنویسند و راجع به آن اظهار نظر کنند.

امروز در انگلستان جامعه‌ی رسانه‌های گروهی به قول معروف دیگر شمشیر را از رو برای فیفا بسته‌اند. خود فیفا در واقع مقامات انگلستان را به این صورت قانع کرده است که شما از رسانه‌های گروهی‌تان ضربه خورده‌اید و آنها باعث شدند که شما رأی کمتری آورید. دلائل و شواهدی که در رسانه‌های انگلستان امروز نشان داده می‌شود، دقیقا نشانگر این است که از جمع‌بندی سال گذشته در واقع مشخص بود که انگلستان بیش‌ از یک یا دو رأی نخواهد آورد و اگر دیدیم در برنامه‌ی پنج روز قبل از انتخابات فیفا در پا نوراما شبکه‌ی اول بی‌بی‌سی به این مسئله پرداخته می‌شود، در واقع نشان‌دهنده‌ی این است که ما مطمئن هستیم روز پنج‌شنبه هیچ رأیی نخواهیم آورد و باید از همین الان به این مسئله اشاره کنیم که فساد فیفا را فراگرفته است. اگر می‌گذاشتند که بی‌بی‌سی این مسئله را بعد از انتخابات به نوعی نشان دهد، شاید این‌طور وانمود می‌شد که خب چون انگلیسی‌ها انتخابات را نبرده‌اند، به این دلیل این نوع واکنش‌ها را نشان می‌دهند.

پنج روز قبل از انتخابات حتی خیلی از دولتمردان انگلیسی سعی کردند جلوی پخش برنامه‌ی بی‌بی‌سی را بگیرند تا پخش نشود، اما آنها اعتقاد راسخ داشتند که نه، شما هیچ شانسی در این قضیه ندارید و باید این برنامه نشان داده شود. ما باید برویم به سمتی که ساختار فیفا را عوض کنیم. دیگر آن مشخصه‌هایی که فیفا در دنیا اعلام می‌کند و بنا بر آنها کسانی که این مشخصات را داشته باشند، می‌توانند برنده‌ی میزبان بازی‌های جام جهانی باشند، دیگر کار نمی‌کند.

انگلستان استیل‌‌های خوب، مسائل ترانسپورت، تلویزیون، مسئله‌ی شهرنشینی و تمام آن چیزهایی که به‌هرحال ضوابط فیفا در این قضیه هست را به نحو احسن داشت؛ آن‌هم نه برای چهارسال یا ده‌سال آینده، بلکه حتی اگر شما امروز از کشور انگلستان بخواهید که در شش‌ماه آینده ورد کاپ را انجام دهد، آنها قادر هستند که این کار را بکنند. حتی در بازی‌های ۲۰۰۲، اگر خاطر علاقه‌مندان باشد، این اتفاق افتاد. در جایی که احساس می‌شد شاید کره جنوبی نتواند این کار را راه بیاندازد، انگلیسی‌ها وارد شدند و گفتند اگر مشکلی پیش آمد، هیچ مسئله‌ای نیست.

با اتکا به قدرتی که از نظر امکانات و برنامه‌ریزی داشتند و همچنین آدم‌ها و استادیوم‌هایی که برای این کار دارند، با اعتماد به نفس لازم در این انتخابات شرکت کردند و احساس کردند که بعد از داشتن بازی‌های المپیک ۲۰۱۲، می‌توانند حالا صاحب جام جهانی ۲۰۱۸ باشند. روندی که در طول کار فیفا ادامه پیدا کرد، نشان داد که واقعاً این‌جور مسائل نیست و بیشتر مسائل سیاسی و مالی پشت سر این قضیه هست.

ارقامی که امروز گفته می‌شود برای گرفتن آن مسابقات پرداخت شده، ارقام سرسام‌آوری است. یکی از مطالبی که امروز یکی از رسانه‌های انگلستان به آن اشاره کرده بود، مبلغ ۷۸ میلیون پوند رشوه‌ای بوده که قطری‌ها به وزیر ورزش آرژانتین داده‌اند؛ کسی که در فیفا حق رأی داشته است. از او خواسته‌اند که رأی را برای اینها محفوظ نگه دارد و بسیار مسائل دیگر که در برنامه‌ی پا نورامای انگلیس به آنها اشاره شد. اینها در واقع نشان‌دهنده‌ی پشت پرده و مسائل کثیفی است که امروز در فیفا وجود دارد.

برای همین امروز رسانه‌های انگلستان به قول معروف شمشیر را از رو بسته‌اند و به افشاگری فیفا پرداخته‌اند. من فکر نمی‌کنم که آنها کوتاه بیایند و تا آخر خواهند ایستاد و نشان خواهند داد که چه مسائل کثیفی در فیفای امروز حاکم شده است. دیگر شاید نشانی از آن مسائل ساده و مسائلی که در گذشته قابل لمس بود وجود نداشته باشد.

این رشوه‌خواری در فیفا البته خبر تازه‌ای نبود. در سال‌های ۱۹۹۸ و ۹۹ سه نفر از سران فیفا به رشوه‌خواری متهم شدند که در میان آنها رئيس کنفدراسیون فوتبال آمریکای لاتین و رئیس کنفدراسیون فوتبال آفریقا حضور داشتند. فکر می‌کنید بحرانی که به‌وجود آمده است، می‌تواند ساختار فیفا را عوض کند؟

جواب دادن به این سئوال خیلی سخت است. چون همان‌طور که گفتم این وسط یک مافیا هست و عوض کردن این مافیا کار ساده‌ای نخواهد بود. شاید یکی از اشکالات انگلستان در این زمینه این بود که در این چندسال گذشته آن رابطه و مناسبات خودشان را با اعضای فیفا از دست داده بودند. شاید از آنجایی که خیلی خودپسند هستند و فکر می‌کردند همه چیز را دارند- مدعی هستند فوتبال را اختراع کرده‌اند، امکانات لازم و بهترین لیگ دنیا را هم دارند- هیچ‌وقت به خودشان اجازه ندادند که بروند و قاطی این دست مسائل شوند و ببینند پشت صحنه چه خبر است و از این آوانس‌ها به قول معروف برای خودشان استفاده کنند.

به خاطر همین می‌بینند امروز بازی را باخته‌اند. شاید فکر می‌کنند باید ارتباط بیشتری با این قضایا داشته باشند. رسانه‌های انگلستان اعتقاد دارند که باید سیستم را در فیفا عوض کرد. کار بسیار مشکل و سختی است.


به اعتقاد من اگر بخواهیم خیلی سیاسی هم به قضیه نگاه کنیم، شاید اصلاً خود نخست‌وزیر انگلستان از پیش می‌دانست که شانسی ندارد، ولی به همین خاطر در آنجا حضور پیدا کرد تا فقط به مردم خودش بگوید ما داریم از مسئله حمایت می‌کنیم و می‌خواهیم انگلستان میزبان این بازی‌ها باشد. مسائل سیاسی پشت پرده می‌توانند این طور وانمود کنند که نه، او هم می‌دانست که دقیقا این طور نیست و رفت و فقط یک ظاهری را نشان داد.

خود دیوید کامرون یک‌ماه پیش ملاقاتی با پوتین داشت. شاید به خاطر خیلی از مسائل دیگر سیاسی در خاورمیانه، حوزه‌ی خلیج فارس، مسئله‌ی افغانستان و ایران و ... ملاحظاتی در پشت پرده وجود داشته است که از الان دیوید کامرون این راه را برای روسیه باز کرده که شما بروید و کاپ مال شماست؛ ما چشمداشت چندانی به آن نخواهیم داشت و در آینده امتیاز دیگری از شما خواهیم گرفت.

ثابت کردن این چیزها در دنیای امروز بسیار مشکل است، اما می‌تواند اتفاق افتاده باشد. وقتی شما به مسئله‌ی قطر نگاه می‌کنید، می‌بینید که قطری‌ها در نگه داشتن سپ‌بلاتر به عنوان رئیس فیفا نقش زیادی داشتند. آنها پول‌های زیادی خرج کردند و برای بلاتر در منطقه‌ی آسیا رأی جمع کردند. در واقع تمام کارهایی که برای بلاتر کردند، جوابش را در ورد کاپ می‌خواستند. همه چیز به اعتقاد من امکان‌پذیر است. عوض کردن ساختار فیفا به آن شکلی که رسانه‌های انگلستان به آن فشار آوردند و دارند روی آن تلاش می‌کنند، نمی‌دانم تا چه اندازه می‌تواند کار موفقیت‌آمیزی باشد یا خیلی سریع به آن جواب داده شود.

آیا شما هم این رویداد را پیروزی بزرگی برای سپ‌بلاتر می‌دانید که بعد از بردن جام جهانی به آفریقا، حالا جام جهانی را به روسیه، اروپای شرقی، خاورمیانه و قطر برده است؟

ظاهر قضیه این طور نشان داده می‌شود. بله، او با کمک‌هایی که از قطری‌ها گرفت، توانست آفریقای جنوبی را میزبان این بازی‌ها کند. عرب‌ها با پول‌های زیاد در این زمینه به بلاتر کمک کردند. به اعتقاد من اگر آن مسائل سیاسی پشت صحنه را که به اعتقاد من خیلی هم کثیف است، یک لحظه کنار بگذاریم و فقط به ارتباطات این آدم‌ها و نفوذهایی که دارند و کارهایی که می‌کنند نگاه کنیم، در روال این کار سیاسی می‌توانیم بگوییم بلاتر موفق بود. او جام جهانی را به آنجا برد. جام جهانی را برای اولین بار به بلوک شرق می‌برد و برای اولین بار جام را به منطقه‌ی آسیا به قطر می‌رساند. ظاهراً در این دست روابط، موفق بوده است، اما تا چه اندازه و از چه ابزارهایی استفاده کرده تا به آنجا برسد، مسائلی است که باید در زمان دیگری پاسخگوی آن باشند.

ایران در همسایگی روسیه و قطر قرار دارد که حالا هر دو میزبان جام جهانی شده‌اند. این کشور در حال حاضر دستش از همه‌جا کوتاه است و حتی یک رویداد مهم قاره‌ای را هم به این کشور نمی‌دهند. در حالی که ایران در سال ۱۹۷۴ میزبان شایسته‌ی بازی‌های آسیایی بود که توانست از لحاظ ورزشی و هم سیاسی موفقیت‌های بزرگی به‌دست آورد. اسراییل را در کنار اعراب و چین را برای نخستین‌بار به بازی‌های آسیایی آورد. شما چه احساسی دارید که قطر یک میلیونی که هیچ گاه به جام جهانی نرفته و اصلاً سرزمین فوتبال نیست، میزبان جام جهانی شده است ولی ایران نه؟

احساس خوبی نمی‌توانم داشته باشم. من فکر می‌کنم وقتی همه دیدند که نام قطر از صندوق فیفا بیرون آمده، همگی به فکر فرو رفتند که چرا ایران نه. ایرانی که به قول شما سال ۱۹۷۴ بازی‌ها را به نحو احسن انجام داد؛ ایرانی که اگر انقلاب سال ۱۳۵۷ نمی‌شد، با توجه به رکوردهایی که در کمیته‌ی ملی المپیک و در فیفا وجود داشت، اولین کشور آسیایی بود که در سال ۱۹۹۴ جام جهانی فوتبال را برگزار می‌کرد یا اولین کشوری بود که شانس میزبانی بازی‌های المپیک را در سال ۱۹۸۶ داشت.

متاسفانه این رویداد مهم که از ۲۵ـ ۲۰ سال پیش برای ایران کنار گذاشته شده بود، نصیب آمریکا شد. هم جام جهانی فوتبال سال ۱۹۹۴، هم بازی المپیک لس‌‌آنجلس در سال ۱۹۸۶. هر دو به آمریکا رفت و ایران شانس را از دست داد. البته طبیعی است. کشور ما هیچ رابطه‌ی درستی با جامعه‌ی جهانی ندارد. ما کاملاً یک کشور عقب‌افتاده شده‌ایم و طبیعتاً ما نمی‌توانیم نه ورد کاپ و نه هیچ رویدادی را در سطح آسیا در ایران برگزار کنیم. از بازی جام ملت‌ها بگیریم تا آسان‌ترین بازی‌های فینال و حتی رویدادهای منطقه‌ای. ما دیگر قادر نیستیم حتی بازی‌های باشگاهی را در سطح آسیا انجام دهیم. اینها به اعتقاد من نشان‌دهنده‌ی این است که هم از نقطه‌نظر سیاسی و هم از نقطه‌نظر اجتماعی و فرهنگی در جامعه‌ی‌ جهانی امروز ما دیگر جایی نداریم و باید این مسئله را بپذیریم هرچند که خیلی تلخ است.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

آخه یک چیزی بگند که بگنجه !
78 میلیون پوند میدونید یعنی چی ! حکایت همون دروغ هر چی بزرگتر.....

-- بدون نام ، Dec 7, 2010

این قضیه مالی و حدود 78 میلیون رامن هم در روزنامه های انگلیسی خواندم و آقای برادران هم به استناد به آن روزنامه گفتند و صد در صد هم تائید نکردند و از طرفی وقتی برای قطر طبق اعلام رسمی 64 بیلیون پوند این بازیها هزینه دارد این مبلغ چیزی نیست!

-- بهراد ، Dec 8, 2010


من گفتم بگند یعنی همون روزنامه ها بگند صحبت اقای برادران نبود .
روزنامه زرد ورزشی زیادی در انگلستان هست که مطالب دروغ مینویسند اگر با مدرک این حرف رومیزد ندکه الان این وزیر ورزش آرژانتینی برکنار شده بود .
اون 64 بیلیون پوند به بهانه فوتبال برای نمام کشور قطر خرج میشه از فرودگاه و مترو و اتوبان گرفته تا هتل و ورزشگاه .

-- بدون نام ، Dec 8, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)



موضوعات