تاریخ انتشار: ۲۲ بهمن ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با مهدی رستم‌پور روزنامه‌نگار ورزشی

«آشفتگی فوتبال، متاثر از شرایط جامعه است»

ایرج ادیب‌زاده
adibzadeh@radiozamaneh.com

به گزارش ایپنا، خبرگزاری ورزش ایران، برگشت خوردن چک باشگاه استقلال یکی از دو باشگاه بزرگ و پرطرف‌دار فوتبال ایران سبب شد که زمین تمرین اجاره‌ای به این تیم داده نشود.

Download it Here!

در گزارش دیگری از وضعیت آبی‌پوشان تهرانی گفته شده که استقلال باید کم‌تر از دو هفته دیگر به عنوان نماینده فوتبال ایران در لیگ فوتبال قهرمانان آسیا شرکت کند و برای نخستین رویارویی، سفر به عربستان و دیدار با نماینده این کشور، پول کافی برای سفر ندارد.

این وضعیت فقر و نداری، برگشت چک زمین اجاره‌ای، برای باشگاهی اتفاق افتاده، که پیش از انقلاب اسلامی، در ۳۱ سال پیش، صاحب چندین ورزشگاه در تهران، شهرستان‌ها و حتی شعبه‌ای در ترکیه بود.

دو باشگاه محبوب و پر طرف‌دار پرسپولیس و استقلال بعد از انقلاب اسلامی، داستان عجیبی پیدا کردند، به دلیل نگاه سیاسی مسئولان همه امکاناتشان مصادره شد. دو باشگاه هر چندگاه به یک نهاد جمهوری اسلامی واگذار شده و در حال حاضر زیر نظر سازمان تربیت بدنی اداره می‌شوند، و مدیران دولتی دارند که هرگز در ورزش و فوتبال ایران نبوده‌اند.

بعد از گذشت ۳۱ سال، با وجود آن‌که تعداد هواداران دو تیم قرمز و آبی چند برابر پیش از انقلاب شده‌اند، اما هم‌چنان این دو باشگاه‌، در فقر نگه داشته شده‌اند و مسؤلان حاضر به پس‌دادن امکانات مصادره شده آن‌ها نیستند.

برای بررسی بیشتر وضعیت این دو باشگاه بزرگ با آقای مهدی رستم‌پور روزنامه‌نگار ورزشی، چهره ورزشی و مفسر پیشین کشتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی که اکنون در آلمان اقامت دارند گفت‌وگو کرده‌ام.


چرا دو باشگاهی که پایه‌های تیم ملی ایران بر روی آن‌ها استوار بوده و بارها درقاره آسیا قهرمان شده‌ به چنین روزی دچار شده‌اند که در گزارش خبرگزاری ورزشی ایران، ایپنا، خبر برگشت خوردن چک زمین اجاره‌ای‌شان آمده است.

اگرچه این خبر دردناک است ولی مردم ایران به شنیدن خبرهایی از این دست عادت کرده‌اند، و کسی را متعجب نمی‌کند. برای پرسپولیس و استقلال به ویژه که هواداران میلیونی در ایران دارند، این فضاحت‌ها تبدیل به عادت شده است.

در همین چند ماه پیش بود در تورنمنت چهارجانبه دوبی، زمانی که تیم پرسپولیس سوم شد، این‌گونه برنامه‌ریزی شده بود که جایزه تیم سوم را به عنوان هزینه هتل بپردازند و زمانی که در اهدای جایزه نقدی تأخیر افتاد، هزینه هتل را نمی‌توانستند پرداخت کنند و اگر یکی از بازرگانان ایرانی مبلغ را پرداخت نمی‌کرد این تیم با مشکل مواجه می‌شد.

در اتریش هم، زمانی که تیم پرسپولیس به اردو رفته بود، در روزآخر مسئولان هتل اجازه ترک هتل را به تیم نداده بودند و حتی پلیس آمده بود، این ماجراها در ورزش ایران عادت شده است.

زمانی که پرسپولیس تعهدات خود را در مقابل تیم‌های غیر فوتبالیش انجام نداد، شکایتی که تیم‌های غیرفوتبالی انجام دادند، منجر به توقیف اموال دفتر تیم فوتبال پرسپولیس شد. و گاهی دراین زمین تمرین و گاهی در گوشه دیگر تهران هستند و هر بارهم ماجراهایی از این دست اتفاق می‌افتد، تیم‌هایی که ورزشگاه ندارند، حتی زمین تمرین اختصاصی هم ندارند و خانه به دوش هستند.


آقای رستم پور می‌دانیم که باشگاه‌های پرطرفدار در همه جای دنیا از سوی دولت‌ها و شهرداری‌ها حمایت مالی و تدارکاتی می‌شوند که هم‌چنان بزرگ بمانند، ازجمله شهرداری لورکوزن در آلمان، ورزشگاه بزرگ شهر را برای ۳۰ سال، به مبلغ فقط یک دلار به باشگاه لورکوزن اجاره داده است؛ و آن یک دلار سمبولیک هم در موزه باشگاه نگه‌داری می‌شود، اما چرا پرسپولیس و استقلال با این طرف‌داران میلیونی باید در فقر و فلاکت نگه‌داری شوند؟

جالب است که در ایران همین اندازه هم به طرف‌داران احترام گذاشته نمی‌شود که اسم تیم محبوب‌شان را صدا کند، همه می‌گویند پرسپولیس، اما در اسناد رسمی و رسانه‌های دولتی آن را پیروزی می‌نامند.

این اتفاق برای باشگاه‌های سازنده فوتبال هم رخ داد، ما دیگر اثری از دارایی نمی‌بینیم، بانک ملی کجاست؟ تهران جوان، آرارتی که فوتبالیست‌های بسیار خوبی را در سطح تیم ملی، پرورش داد یا باشگاه شاهین، در فوتبال تهران کجاست، و پرسپولیس و استقلال هم اگر حفظ شدند به زور و قدرت هواداران میلیونی که همواره و در هر شرایطی این دو تیم را حمایت می‌کنند بوده، این دو تیم به این شکل زنده هستند.

شما دخالت دست‌های سیاسی و در چند سال گذشته نظامی را باعث به وجود آمدن این وضعیت در ورزش ایران، به ویژه فوتبال می دانید؟

نکته جالب برای قیاس بین پیش از انقلاب و بعد از انقلاب این است، مهره‌های سیاسی یا نظامی که در ورزش به کار گرفته می‌شوند عمدتاً مهره‌های ناکارآمدی هستند که دیگر در عرصه سیاست به بازی گرفته نمی‌شوند و برای این‌که گوشه‌ای مشغول به کار باشند، کجا بهتر از ورزش است، نا کارآمدی آن‌ها در کنار عدم تخصص و عدم توانایی، مزید بر علت می‌شود که ورزش ایران به طور کلی این‌گونه متضرر شده است.


پرسپولیس و استقلال در این چهار پنج سال گذشته محله برو بیا شده‌اند، تغییر مکرر هیأت مدیره و مدیر عامل که معلوم نیست چرا می‌آیند، مدتی می‌مانند و در نقل و انتقالات اتفاقات حیرت‌انگیزی می‌افتد.

در همین یک سال گذشته وسلی و دیاگو به پرسپولیس می‌آیند، جمعاً ۸۰۰ هزار دلار هزینه می‌شود، اما علی کریمی را با ۳۰۰ هزار دلار می‌توانستند حفظ کنند، اما این هزینه را نمی‌کنند. یا این‌که کرانچار و وینگادا دو مربی خارجی، بیش از یک میلیون دلار هزینه روی دست پرسپولیس می‌گذارند، اما خروجی آن‌ها چه بوده است.

اکبر صفیری، شاید علاقه‌مندان خیلی جدی فوتبال هم اسمش را نشنیده باشند، اما این جوان، امسال با پرسپولیس قراردادی به مبلغ ۱۵۰ میلیون تومان بسته و یک ثانیه هم برای پرسپولیس باری نکرده است. یا پائلو دیکارمو که آقای قطبی به عنوان آقای گل لیگ برزیل به ایران آورد و بعداً مشخص شد که در دسته چهار برزیل بازی می‌کرده، و ۳۰۰ هزار دلار گرفته و با پول پرسپولیس مغازه پرنده فروشی باز کرده است.

نمونه‌های این چنینی در پرسپولیس و استقلال بسیار زیاد می‌توانیم سراغ بگیریم، پائولو رینالدو از پرو که در استقلال آمده و بازیکنان دیگری که طی این سال‌ها آمده و رفته‌اند و مبالغی نیز جا به جا شده، و هیچ تأثیری هم نداشته است.

پول در پرسپولیس و استقلال هست ولی پول دولت هست و توسط خود دولت هم هزینه می‌شود و کارگزاران دولت متصدی هزینه این مبالغ هستند، برای پولی که زحمت نکشیده‌اند، بنابراین برای خرج کردن آن هم کار کارشناسی صورت نمی‌گیرد و در این میان اتفاقاتی هم رخ می‌دهد که مردم اگرچه از جزئیات بی‌اطلاع هستند ولی کلیات قضایا را می‌دانند که چه بر سر سرمایه‌های کشور می‌آید.

راه چاره چیست، آیا این‌که دو باشگاه پرطرف‌دار به صاحبان اصلی آن یعنی هواداران پرشمار واگذار شود یا راه دیگری وجود دارد؟

به اعتقاد من مسائلی که در ایران می‌گذرد به هم متصل است، یعنی ورزش، اقتصاد، سیاست، فرهنگ، هنر، این ها همه متأثر از شرایط روز جامعه است، این رویایی بیش نیست که بخواهیم فوتبال را از همه اتفاقات کشور جدا کنیم و امیدوار باشیم که این شرایط تغییر کند.

آقای واعظی آشتیانی مرتب تکرار می‌کند، لیدرهایی که شعار می‌دادند را شناسایی و اخراج کرده‌ایم و لیدرهای جدیدی از هوادارها جایگزین شدند، در حالی‌که ایشان مدیر باشگاه است نه مدیر کنترل احساسات هواداران، هوادار حق دارد در همه جای دنیا انتقاد کند، سؤال کند، خواستار کنار گذاشتن یک بازیکن، مربی و یا مدیران یک باشگاه بشود، از هواداران بارسلونا تا هواداران تیم‌های دسته چهار فوتبال انگلستان، بارها دیده‌ایم که هوادار صاحب واقعی باشگاه است.


کار به جایی رسیده است که شعارهای هوادارن کنترل می‌شود، بدا به حال هواداری که علیه مدیر عامل شعار دهد، بلافاصله شناسایی می‌شود و دیگر اجازه روی سکو آمدن ندارد، و لیدرها را جابجا می‌کنند.

شرایط خوب نیست در رنکینگ فیفا هم مشخص است جایگاه فوتبال ایران کجاست، در جام باشگاه‌های آسیا هر چهار نماینده حذف شدند و تیم فوتبال ایران به جام جهانی نرسید و اصلاً چشم انداز روشنی پیش روی فوتبال ایران و ورزش ایران وجود ندارد.

▪ ▪ ▪

یکی از سه رویداد بزرگ و مهم جهان در سال ۲۰۱۰ روز ۱۲ فوریه ، آدینه ۲۳ بهمن ماه، در ونکوور کانادا برگزار می‌شود، بازی‌های المپیک زمستانی و پارا المپیک یا المپیک زمستانی معلولین، که تا ۲۱ ماه مارس ادامه دارد.

مراسم گشایش با رقص و آوازهای فولکلوریک و مدرن و رژه تیم‌های شرکت کننده همراه خواهد بود، مراسمی که سه ساعت به طول می‌انجامد تنها مشکلی که در حال حاضر وجود دارد هوای بهاری این آخرین هفته در ونکوور بوده است.

پرسشی که مطرح است این است که آیا برف که سرمایه اصلی بازی‌های زمستانی است در پیست‌ها به قدر کافی وجود دارد، همین مشکل باعث شده که مسئولان برگزاری بازی‌ها، برای قابل اسکی کردن پیست‌ها به ویژه پیست پیترزمونتاین با ۹۰۰ متر ارتفاع، درست در کنار شهر ونکوور، ۳۰۰ کامیون و هلیکوپتر را برای آوردن برف و پوشاندن مسیر پیست اسکی از مناطق دیگر به خدمت گیرند.

اسکی بازان و قهرمانان رشته‌های برف و یخ از 80 کشور جهان به تدریج وارد ونکوور می‌شوند. از ایران هم یک دختر ۲۱ ساله، مرجان کلهر، سهمیه حضور در رقابت‌های اسکی را به دست آورده، او نخستین زن اسکی باز ایران در تاریخ المپیک بازی‌های زمستانی خواهد بود، وی پرچم‌دار تیم ایران به همراه سه مرد اسکی باز ایرانی به نام‌های پوریا و حسین ساوه‌شمشکی که در رشته آلفاین حضور دارند و ستار که در اسکی استقامت خواهد بود.

مشکل مرجان کلهر کم بودن تمرین‌های او به دلیل کوتاه بودن فصل اسکی در ایران و دیگر این‌که نتوانسته در مسابقه‌ها و اردوهای آمادگی در دیگر کشورها شرکت کند. نگاه جنسیتی مسئولان جمهوری اسلامی باعث شده زمانی که تیم سه نفره مردان ایران برای تمرین‌های آمادگی یک ماهه به اردوی بلغارستان اعزام شدند مرجان کلهر رابه دلیل زن بودن همراه نبرند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

شمام هرچی میشه از فوتبال تا بچه دار نشدن خرس های قطبی! بنداز گردن جمهوری اسلامی!

-- بی طرف ، Feb 15, 2010

گردن جمهوری اسلامی نندازیم پس گردن کی بندازیم؟ نکنه مسئولیت نابودی فوتبال ایران به عهده کنگو یا زامبیاست؟؟؟؟

-- مرتضا ، Feb 16, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)



موضوعات