خانه > مجتبا پورمحسن > Mar 2008 | |
Mar 2008نگاه روشنفکران به آینده در گفت و گو با دکتر سعید معیدفر - بخش هشتم: رخوت جامعه، آبستن حوادث سیاسیدکتر سعید معیدفر، رییس انجمن جامعهشناسی ایران میگوید که جامعهی ایران برای رسیدن به آیندهی بهتر باید آرمانخواهی را کنار بگذارد. او میگوید: «بیتوجهی هم انفعال نیست... خود همین کاهش مشارکت، نوعی واکنش سیاسی است. اگرچه ظاهراً کنارهگیری است، ولی این کنارهگیری خودش پیام دارد و خودبهخود هرچه جلوتر بیاییم، اگر این نزاکت سیاسی در جامعه کم بشود، خصوصاً در بین بخشهایی که یا مناطقی که سطح تحصیلات عالی و شهروندی بیشتر میشود؛ خواهناخواه در یکجایی ساختار سیاسی جامعه یا باید نسبت به آن واکنش نشان بدهد، یا اینکه با این بیتوجهی و یا عدم پاسخگویی آن اقشار به هرحال ناچار به پذیرش یا احتمالاً انتظار تغییرات تند را در آینده داشته باشد.» نگاه روشنفکران به آینده در گفت و گو با دکتر محمد ملکی - بخش هفتم: «توفان تغییرات، در راه است»محمد ملکی، نخستین رییس دانشگاه تهران در سالهای پس از انقلاب، با اطمینان خاطر از طوفان قریب الوقوع تغییرات در جامعه ایرانی حرف میزند. او میگوید: « قتی حاکمیت راههای منطقی را میبندد، راههای تند پیش میآید. ببینید من باز یک مثال میزنم در جریان سال ۴۴ که مهندس بازرگان و دوستان او را دستگیر کردند. یک جملهای مهندس بازرگان در دادگاه گفت که به نظر من این جمله تاریخی است. خطاب به دستگاه و دربار و شاه و اینها گفت شما مطمئن باشید که ما آخرین گروهی هستیم که با شما قانونی برخورد میکنیم. اگر شما ما را هم سرکوب بکنید، شما مطمئن باشید که فردا این نسل، روش دیگری را در پیش خواهد گرفت.» گفت و گو با قطبالدین صادقی، کارگردان دربارهی وضعیت تاتر در سال۸۶ وضعیت تاتر امسال فاجعه بودقطبالدین صادقی: «آنچه کردند فقط این بود که تشکلها را نابود کردند. نمیفهمم چرا. جهان امروز، جهان تشکل است. جهان ساختارهای نوین است. بحث مدیریت، اصلاً براساس ساختار است. اینها هرکاری کردند، در راستای نابود کردن این ساختارها بود. اینها، منهای سوءنیت، اصلاً ندانمکار هستند.» نگاه روشنفکران به آینده در گفت و گو با رضا علیجانی- بخش ششم لباسِ تنگ بر تنِ جامعهی چاقِ ایرانرضا علیجانی، فعال ملی- مذهبی، خودش را یک روشنفکر دینی در مکتب شریعتی میداند. او که سردبیر مجلهی توقیف شدهی ایران فردا بوده، معتقد است که وضعیت فعلی جامعهی ما مثل آدم چاقی است که بر تنش لباس تنگ پوشاندهاند. در قسمت دیگری از مجموعهی نگاه روشنفکران به آینده، با رضا علیجانی گفت و گو کردم. او میگوید: «در تاریخ ایران، سلطنت و روحانیت، دو نهاد قدرتمندی بودند که کشور ما را حفظ کردند. جدا از ارزشگذاری مثبت یا منفی که بخواهیم داشته باشیم. فقط بخواهیم کارکردی نگاه کنیم،خب، سلطنت سرنگون شده و امکان بازگشت آن هم تقریباً نزدیک به صفر است. اما روحانیت به قدرت رسیده است.» گفت و گو با دکتر آرش نراقی، درباره روشنفکری دینی و آرای اخیر سروش: سروش، خلافِ دین نگفته استدکتر آرش نراقی، پژوهشگر فلسفه دین در گفت و گو با زمانه درباره روشنفکری دینی و نظرات اخیر دکتر عبدالکریم سروش میگوید: «من از این بزرگان (سروش و شبستری) گلهمندم که چرا دیدگاههای خود را روشن و سرراست بیان نمیکنند، و زبانی مبهم و چندپهلو برای طرح نظرات خود برمیگیرند، و نیز چرا در طرح و پیرایش ساختار استدلالی بحث خو،د وسواس و دقت لازم را به خرج نمی دهند. البته این ابهام و ایهام در مقام طرح آرا تاحدّی قابل فهم است. متأسفانه در جامعه ما فضای بحث علمی در بسیاری حوزهها، از جمله قلمرو مباحث دینی و الهیاتی چندان گشوده نیست، و صاحبنظران گاهی از طرح بیپروا و صریح آرای خود به حق بیم دارند.» نگاهی به متن و حاشیهی فیلم«سنتوری» ساختهی داریوش مهرجویی چه کسی از علی سنتوری میترسددر فیلم «سنتوری»، بلورچی رییس صنف بلور فروشان است. از آن دست آدمهایی که همیشه توسط حکومت حمایت و تقدیر شدهاند. مردانی که نماز ظهرشان را در مسجد بازار میخوانند، معتمد شیوخِ مساجد هستند، نماز و روزهشان ترک نمیشود، اما همهی این کارها را با نیتی منفعتطلبانه انجام میدهند. کسانی که برای جلب نظر خدا، تسبیح میزنند و در مقابل، غیرانسانیترین رفتار را با اطرافیان خود دارند نگاهِ روشنفکران به آینده؛ بخش پنجم: گفت و گو با آرش نراقی خرافهگرایی، نتیجهی بیآیندگیِ جامعهدکتر آرش نراقی، پژوهشگر فلسفه دین و نویسندهی کتابِ «رساله ی دین شناخت: مدلی در تحلیل ایمان ابراهیمی» در گفت و گو با زمانه دربارهی رخوت و یاس در جامعه ایران میگوید: «در جامعهای که مردم برای حل معضلات زندگی این جهانی خود هیچ راهی جز توسل به نیروهای غیبی ندارند، باید بدانیم که یک جای کار لنگ است، در آن جامعه قانون و عدالت حاکم نیست. نیروهای غیبی جایگزین محاسبات و سنجشگریهای عرفی و عقلانی نیست. هرجا که آن نیروهای تنها ملجای مردم باشند، معنایش این است که ساختار سیاسی و اجتماعی آن جامعه بیمار و ناکارآمد است.» |
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|