خانه > پژمان اکبرزاده > گفت و گو > «هشتصد و سی بار کاهش ارزش پول ایران» | |||
«هشتصد و سی بار کاهش ارزش پول ایران»پژمان اکبرزادهگفت و گویی داشتیم با دکتر هادی زمانی، استاد اقتصاد و کارشناس انرژی در لندن در رابطه با سیاست مالی دولت احمدینژاد درباره حذف سه صفر ازواحد پولی، و همچنین تأثیرات احتمالیاش بر شرایط اقتصادی فعلی؛به خصوص مسأٰلهی تورم: برای ارزیابی سیاست حذف سه صفر از پول ایران، ابتدا باید هدف از انجام آنرا مشخص کنیم. اگر تصور شود که این سیاست است روشی است برای کنترل و کاهش تورم، غلط است. برعکس؛ تجربهی کشورهای دیگر، حاکی از ایناست که، این سیاست خودش تا حدودی تورمزا خواهد بود، به ایندلیل که مردم ارقام و قیمت کالاها را، به سمت بالا راند میکنند.
در کشور همسایهی ایران، ترکیه، این اتفاق افتاد مدتی پیش! بله، در ترکیه اتفاق افتاد. این تجربه را در مورد اتحادیه اروپا هم داریم و غیره. مثلاً فرض کنید بعد از حذف سه صفر اگر قیمت یک کالایی مثلاً ۷/۵ ریال بشود، احتمالاً آن را ۸ ریال میکنند.که تا حدودی تورمزا است. بنابراین بهعنوان یک سیاست ضد تورمی، این ابزار درستی نیست و راه حل کار نخواهدبود. حتا اگر تصور شود که این سیاست و روشی است برای به اصطلاح، «میبخشید که اینرا بهکار میبرم»، تحمیق مردم، و برای مردم جوی ایجاد کنند که فشار تورم را، به لحاظ ذهنی، کمتر احساس کنند، بازهم این سیاست مناسبی نیست. به ایندلیل که بعد از گذشته چندماه دوباره مردم آن فشار تورم را در عمل حس خواهند کرد. بنابراین از این دو جنبه سیاست درستی نیست. خب با توجه به مسایلی که میفرمایید، فکر میکنید انگیزهی اصلی بانک مرکزی ایران از اتخاذ چنین تصمیمی چه میتواند باشد در حوزهی اقتصادی ایران؟ ممکن است تصورش این باشد که این سیاست ضد تورمی است. من نمیدانم انگیزهی آنها چه هست. من میگویم که اگر تصور بکنند سیاست برای کنترل تورم یا کنترل احساس مردم در برخورد با تورم است، این نتیجه نخواهد داد. اما اگر هدف این باشد که مثلاً مبادلات را (تخصیص) بکنند، خب این میتواند درست باشد. ببینید، در سی سال گذشته ارزش پول ایران چیزی حدود هشتصد و سی برابر کاهش پیدا کرده است. در نتیجه برای انجام مبادلات مردم احتیاج به حجم خیلی زیادی از اسکناس دارند و چون آن بانک مبادلات الکترونیکی در ایران هنوز در مراحل بسیار اولیه است، این دشواری بوجود آورده است. علاوه براین هزینهی چاپ اسکناس هم بالا است. همینطور مشکلات مربوط به حمل و نقل اسکناس، صرفهجویی در وقت است و غیره. اگر منظور این سیاست، چیزهایی از این قبیل باشد، میتواند کارآمد و درست باشد. اما اگر این سیاست بخواهد پوششی برای عدم مقابله با تورم باشد، و برخورد جدی با تورم را عقب بیندازد، در این صورت نتیجهی معکوس خواهد داشت. در مورد عملکرد دولت آقای احمدینژاد، متأسفانه همهی شواهد حاکی از این است که دولت ایشان برخورد سیستماتیک و روشمندی برای مقابله با تورم ندارد. برای اجرای این سیاست جای نگرانی وجود دارد، این که، درست اجرا شود یا نه! از سمت دیگر در حال حاضر اقتصاد ایران در آستانهی یک رکود اقتصادی خواهد بود، در چند سال آینده، و با وجود این کسری بودجه بسیار زیادی که داریم. که حدود بیست تا سی میلیارد دلار تخمین زده شده. در نتیجه در شرایط رکودی، احتمالاً اجرای این سیاست آسانتر خواهد بود و شاید از این جهت زمان مناسبتری برای اجرای چنین سیاستی باشد، مشروط بر این که دولت گامهای دیگری برندارد که تورم را تشدید کند؛ و یک روش سیستماتیک و روشمندی در این رابطه داشته باشد. اتفاقاً رییس کل بانک مرکزی ایران آقای محمود بهمنی هم، در این مورد گفتهاند که این کار مفید است، اما در شرایط کنونی اجرایش را به تأخیر میاندازیم و باید در مورد زمان اجرا بیشتر فکر کنیم. آیا این یکمقدار عجیب به نظر نمیرسد که بانک مرکزی هنوز به نتیجهی قطعی در مورد اجرای این برنامه نرسیده، ولی دارد آن را اعلام میکند؟ آیا فکر میکنید که کارشناسی درستی صورت گرفته است؟ ببینید، این بستگی دارد به یکمقدار اطلاعات از درون آن سیستم. اگر این اظهارنظرها، به خاطر آزمودن شرایط ذهنی جامعه برای تست کردن و انجام این کار باشد، خب این یک بحث دیگریاست. اما اگر این صحبتها ناشی از اغتشاش در سیاستگذاریهاست، در آن صورت نگرانی وجود دارد. در مجموع در ایران این نگرانی هست که برخورد سیستماتیکی، سیاستگذاری سیستماتیک و روشمندی، برای مقابله با تورم وجود ندارد. از یکطرف اقداماتی میکنند که تورم را کاهش دهند، از طرف دیگر آقای احمدینژاد بدون انجام کارهای کارشناسی سیاستی را اعلام میکند که مبنای همه چیز را بههم میریزد. در چنین شرایطی ممکن است صحبت ایشان درست باشد که اجرای این سیاست به زمانی موکول شود، که برخورد سیستماتیکی در دولت برای مقابله با تورم بوجود آمده باشد. ولی از طرف دیگر همان طور که گفتم، به ایندلیل که اکنون درآستانهی رکود اقتصادی بوده، و فشارهای تورمی در چندسال آینده کمتر خواهد شد، احتمالاً زمان مناسبتری برای اجرای این سیاست خواهد بود. مشروط به آن شروطی که پیشتر به آن اشاره کردم. شما این تصمیم بانک مرکزی را در صورت عملی شدن در حیطهی صادرات و واردات ایران هم مؤثر میبینید؟ طبیعتاً در مبادلات ارزی ایران هم تأثیر خواهد داشت. این تأثیر باید کارشناسی بشود، و اگر درست انجام نگیرد، میتواند تأثیر منفی بر روی صادرات داشته باشد. به صورتی که مثلاً اگر براثر این تحول، صادرکنندهها قیمتهایشان را به سمت بالا راند کنند، قیمت صادرات ایران یکمقداری بالاتر رفته و تأثیر منفی خواهد داشت. اما اگر سیاست به صورتی انجام بگیرد که دولت در مشاوره و رایزنی با اتاق اصناف، تولیدکنندگان وغیره اطمینان خاطری داشته باشد که اجرای این سیاست به روشهای غیرمعقول نخواهد انجامید، در آن صورت میتواند درست باشد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
نتایج مثبت یا منفی چنین کاری بر اقتصاد صادرات / واردات / تولیدی کشور یک چیز است؛ اما اثر آن بر اندوخته های ریالی خود مردم در بانکهای داخلی یک چیز دیگر و آنهم فقط نتیجه ای منفی خواهد داشت:
یعنی اگر یک میلیارد تومان در بانک داری، پس از تصویب و اجرای این قانون و حذف سه صفر از ارقام نجومی بعضی از ثروتها، اینک یک میلیون تومان خواهی داشت یا ده میلیارد تومان مساوی با ده میلیون تومان خواهد بود؛ حال اگر یک میلیون تومان داشته باشی، به هزار تومان ناقابل تبدیل خواهد شد و یک هزار تومانی معادل با یک ریال، یعنی هیچ و پوچ خواهد بود آنهم در شرایطی که یک بسته آدامس را باید هزار تومان بخری!
از سوی دیگر، این حکومت که نه قصد و نه توان مهار تورم و ایجاد ارزانی را دارد، حتی پس از تصویب احتمالی و اجرای چنین قانونی، نرخ ارزاق و بهای خرید یا اجاره مسکن و اتومبیل و پوشاک و خدمات بهداشتی و سایر هزینه ها در ایران نه تنها پایین تر نخواهد رفت که تعادل و توازن مالی سرمایه و درآمد را تضمین کند، بلکه حتی دست کم برای مدتی نسبتاً طولانی بالاتر نیز خواهد رفت.
از همه چیز مهمتر، برای ایجاد توازن در نسبت درآمد به هزینه، حقوق کارمندان، بخصوص در بخش دولتی، باید به همین نسبت کمتر شود یعنی حقوق صد هزار تومانی به صد تومان تقلیل یابد که مسلماً با واقعیت تورم بازار آزاد نا به هنجار ایران خوانایی نخواهد داشت.
خود این طرح فی نفسه طرح خوبی است اگر که درست و "همه جانبه" اجرا شود اما از آنجا که کمتر طرح اقتصادی یا سیاسی و اجتماعی در ایران با برنامه ریزی و زمینه سازی درست و صحیح به پیش رفته و اجرا شده است، چنین طرح به ظاهر خوبی نیز حتماً به سرنوشت سایر طرحهای مشابه دچار خواهد شد و بر عهده مردم خواهد بود که پیدا کنند پرتقال فروش را!
علاوه بر پیشینه های قدیمی تر، این کار در سالهای آخر دهه نود میلادی قرن بیستم در کشورهای ترکیه و مکزیک نیز به اجرا در آمده و اثرات بسیار نامطلوبی بر سرمایه های کوچک و متوسط داشته است. (به احتمال زیاد، هدف از اجرای چنین طرحی، نابود کردن سرمایه داران کوچک و متوسط و "خورده شدن" آنها توسط سرمایه داران کلان و گردن کلفت است، نه اصلاح اوضاع اقتصادی مملکت ...)
در بهترین شکل خود، صحبت از تصویب و اجرای چنین طرحی، تنها باعث خواهد شد که افراد "عاقل" هر چه سرمایه ریالی در داخل ایران دارند به ارز خارجی معتبر و با ثبات (دلار، یورو، ین، ...) تبدیل کرده و آن را هر چه زودتر و پیش از تصویب چنین قانونی از ایران خارج کنند! نظیر چنین حرکتی حتی پیش از بر سر کار آمدن احمدی نژاد و هنگامی که گفت سود بانکی را کاهش خواهد داد بر سر سرمایه های داخلی ایران آمد و بسیاری از پولداران اندوخته های بانکی خود را از بانکهای ایران درآورده و از کشور خارج کردند.
در صورت تصویب و اجرای چنین طرحی، انتظار "فاجعه" اقتصادی (و در پی آن سیاسی و اجتماعی) را در ایران داشته باشید!
-- دزد بغداد ، Sep 14, 2009شاید بهتر باشد که این کار تدریجا صورت گیرد.چون حذف کردن یک یا دو صفر از قیمت ارزاق مردم راحت تر است .البته حذف سه صفر هم کار چندان مشکلی نیست/به شرط انکه قیمت کالاها و مواد خوراکی و نرخ کرایه تاکسی و اتوبوس وغیره از قبل کنترول و علام شود.به هرحال تغییر این وضع ضروری بوده و از نظر روانی مثبت است.
-- mansour piry khanghah ، Dec 24, 2009اینکه مردم پول خود را به دلار و یا یورو تبدیل کنند هم موقتی و از روی ترس است.دولت باید از ذخیره ارزی خود در این مدت برای ثابت نگه داشتن قیمت ارز استفاده نماید و خدمات ارزی را بدون سودجویی و کارمزد از طریق بانکها انجام دهد.مطمعنا پس از سه ماه سرمایه داران برای سودجویی مجدد خود مجبور به تعویض ارز خود به ریال خواهند شد.
mansourpirykhanghah@t-online.de