خانه > پژمان اکبرزاده > موسیقی ایرانی > «تفنگت را زمین بگذار» به روایت مجید درخشانی | |||
«تفنگت را زمین بگذار» به روایت مجید درخشانیپژمان اکبرزادهwww.PejmanAkbarzadeh.compejman@radiozamaneh.com
در واکنش به ناآرامیهای اخیر ایران، هنرمندان موسیقی ایران هم در گوشه و کنار دنیا و در سبکهای گوناگون، کارهایی آفریدند ولی مشخصترین واکنش را شاید بتوان به محمدرضا شجریان، هنرمند آواز ایران، نسبت داد. شجریان از نخستین روزهای برخورد خشونتآمیز با مردم در کشور و در واکنش به سخنان محمود احمدینژاد که مخالفان را «خس و خاشاک» نامیده بود، خواستار متوقف شدن پخش صدایش از صدا و سیمای جمهوری اسلامی شد. موضعگیری شجریان، واکنش رسانههای محافظهکار در ایران را به دنبال داشت. روزنامه کیهان در همان دوران در صفحه ادب و هنر خود خطاب به شجریان نوشت: « آقاي شجريان! شايد فراموش كردهايد كه كسب شهرت و ثروت و موقعيت هنري شما مديون انقلاب اسلامي است، چرا كه اگر فضاي آشفته بازار موسيقايي رژيم پهلوي ادامه پيدا ميكرد و با وجود آن همه خواننده كوچه بازاري و كابارهاي، ديگر كسي «سياووش شجريان» را نميشناخت.» اما جدا از انتشار بیانیه هنرمند آواز ایران و چنین واکنشهایی، این روزها اثری تازه با صدای شجریان روی سرودههای فریدون مشیری در دنیای مجازی شنیده میشود: «تفنگت را زمین بگذار...» که به جز دوستداران آواز شجریان و موسیقی ایرانی، بسیاری از کسانی را که شاید حتا میانهای با صدای او یا موسیقی ایرانی نداشته باشند را هم تحت تاثیر قرار داده است. هوشنگ سامانی، منتقد موسیقی، در وبلاگ «موسیقی ما» درباره این اثر مینویسد: « نخستین ویژگی این تصنیف، انتخاب شعری منحصر به فرد از زنده یاد مشیری است. اگر نیمنگاهی به آثار اعتراضی دو سه ماه اخیر بیندازیم، ملاحظه میکنیم محتوای بیشتر آنها، نگاهی از درون به بیرون دارند ولی در کار اخیر یعنی مثلث مشیری-درخشانی-شجریان، نگاه اعتراضی از نوع درون به درون و این نکته کاملاً برخاسته از منطق شعری زندهیاد مشیری است که به نیکویی لحن بیان آن محفوظ مانده و دچار دگرگونی مضمونی نشده است. در واقع لحن کلی اثر، یک نگاه اعتراضی درون خانوادگی را به ذهن متبادر میکند. گر چه در فرازهایی، خروش شعر و آواز را می شنویم، ولی استفاده صریح از واژه "برادر" چنین تداعی می کند که این واگویهها، درون خانوادگی هستند و خواننده، مخاطب خود را بیگانه نمیپندارد.» نویسنده وبلاگ «موسیقی ما» به نکته جالب دیگری هم اشاره میکند: «حدود سی سال پیش، محمدرضا شجریان در یک تصنیف انقلابی با عنوان "برادر بی قراره" با فریاد میخواند "تفنگم را بده تا ره بجویم" و اینک بعد از سه دهه خطاب به برادرش می گوید "تفنگت را زمین بگذار". این تغییر رویه، ممکن است به نظر یک تضاد باشد ولی اگر به سن و سال خواننده در اجرای دو اثر متفاوت در دو زمان متفاوت دقیق شویم، این اتفاق کاملاً بدیهی مینماید. خیلی طبیعی بود که شجریان جوان در کنار محمدرضا لطفی (آهنگساز) جوان و زنده یاد مهدی فتحی (بازیگر سینما و دکلمه کننده "برادر غرق خونه") چنین نگاهی داشته باشد و اینک بعد از سی سال خطابه موسیقاییاش را این گونه آغاز کند که "تفنگت را زمین بگذار". انقلاب اساساً کار جوانهاست و آن هنگام، جوانان وقتی تشخیص دادند حکومت وقت باید برچیده شود، همه گونه اقدام به انقلاب کردند ولی فردی که پا به سن می گذارد، همانند جوان نمیاندیشد. او دوست دارد ناملایمات پیرامونش را با آرامش به سر و سامان برساند. علاوه بر این، رویکرد اخیر شجریان و همکارانش نشان میدهد، ایشان باور ندارند که چارچوب فعلی را به هم بریزند و طرحی نو دراندازند. بندبند تصنیف اخیرش داد میزند که بیایید دور هم بنشینیم و مشکل خویش را حل کنیم، بدون تفنگ و بدون باتوم. او و هم نسلانش تجربه سی سال پیش را دارند و نمیخواهند تکرارش کنند!"» محمدرضا شجریان اکنون همراه با گروه شهناز برای یک سلسله کنسرت در اروپا به سر میبرد. او در 26 سپتامبر برای کنسرت در پایتخت هلند خواهد بود؛ برنامهای در تئاتر رای (RAI Theatre) در آمستردام.
موسیقی ترانه «تفنگت را زمین بگذار» یا «زبان آتش» توسط مجید درخشانی، تکنواز تار، تنظیم شده است؛ درخشانی که سالها در آلمان به فعالیتهای آموزشی و اجرایی مشغول بوده در سالهای اخیر در ایران همکاریهای نزدیکی با شجریان داشته و «رندان مست» تازهترین آلبوم شجریان هم دربرگیرنده ساختههای اوست. درخشانی در کنسرت آمستردام نیز شجریان را همراهی میکند. با او درباره «تفنگت را زمین بگذار» گفتگویی کردم: مجید درخشانی: استاد شجریان از پارسال کارهایی روی این شعر انجام داده بود و ملودیهایی در ماهور ساخته بود ولی امسال آنرا را تغییر داد به آن شکلی که شما شنیدهاید. این ملودی خام را به من دادند و خواستند که آن را برای ارکستر تنظیم کنم.
تغییراتی هم در ملودی دادید؟ در ملودی آواز تقریبا میتوانم بگویم تغییری ندادم. باید وفاداری به ملودی که گرفته میشود حفظ شود ولی به هر حال در زمان ضبط در حالتها با مشورت با هم کارهایی کردیم. من بیشتر در بخش تنظیم کار کردم. در تنظیم کار با توجه به مضمون، فکر میکنید ایدههای تازهتری را دنبال کردهاید؟ چون معمولاً چنین کارهایی برای گروه سازهای ایرانی تنظیم میشود... دقیقاً ! مضمون شعر به گونهای بود که یک فضای خیلی توصیفی طلب میکرد. با صدای طبلها که در آن گذاشتهام قدری آن حالت تشنج که صدای تفنگ ایجاد میکند به وجود آوردیم ولی مجموعه شعر و به ویژه ملودی، خیلی احساسی و غمگین است. بخشی از آن نصیحت آمیز است، بخشی امر و نهی است و بنا به فضای شعر، با توجه به اینکه زمان بسیار کم بود سعی کردم از نظر تنظیم نزدیک شوم به فضای شعر. اینکه چقدر موفق بودهام را شنوندگان عزیز باید بگویند. پس در داخل ایران برای انتشار آن اقدامی نخواهید کرد؟ خیر، چون در حقیقت الان انتشار پیدا کرده است به شکل اینترنتی. محتوای کنسرتهایی که در اروپا در حال اجرای آن هستید چه کارهایی است؟ کارهایی که اجرا می کنیم در حقیقت همان سی.دی است که در ایران منتشر شده؛ آلبوم «رندان مست» با گروه شهناز و آهنگسازی من. مجموعه کاری است که استقبال عجیبی از آن شد. این ترانه خاص را در کنسرتها اجرا نمیکنیم ولی در کنسرت پریشب، در پایان برنامه یک عده میخواستند که ما این کار را هم اجرا کنیم. معلوم بود که کار را شنیدهاند و در جریان هستند. برایشان اجرا کردید؟ نه، ما کار دیگری را که متناسب با همین فضا است آماده کردهایم. کاری که تمرین کردهایم را اجرا میکنیم. شانزده نفر هستیم و نمیشود در جا یک کار تازه اجرا کرد. ولی کارهایی اجرا میکنیم که مردم به همان راضی میشوند چون در همین فضاهاست. چرا برنامهریزی نکردید که «تفنگت را زمین بگذار» را هم در کنسرتها اجرا کنید؟ من فکر میکنم اجرای این کار با آنسامبل ایرانی زیاد جواب نمیدهد. به همان شکلی که ضبط شده جواب میدهد و در گوش مردم هم با همان ترکیب ارکستر زهی است. از پیش از آن هم ما کار قبلی را آماده کرده بودیم که در پایان برنامهها اجرا کنیم. دیگر گفتیم تغییرش ندهیم. ولی در اجرای پریشب چون مردم آن را شنیده بودند میخواستند. مانند زمانهایی که «مرغ سحر» را میخواهند، این را هم می خواستند!
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
in noket ro bayad tavajoh dasht keh in tagire mozeh az baradar tofangat ra be de ta rah bejoyam, ba baradar tofangat ra zamin bezar na bekhatere afzayesh sen balkeh bekhater bologhe madaniye iranihast, in nazareh aksariyate iranihast keh bayad be soorate solh amiz ba in bimariye farhangiye dictatorzadegi moghabeleh kard vagarna hamin moghabele ba systeme dictator manesh neshan dahandeye shojaateh ishan ast.,
-- parvaz ، Sep 18, 2009