خانه > شهرنوش پارسیپور > Nov 2008 | |
Nov 2008گزارش زندگى، شماره ۸۹ به خاطر اعدام گلسرخی و لاشایی، استعفا دادمدر زمستان۱۳۵۲، گلسرخی و دانشیان اعدام شدند. در طی چند ماه بعد از این حادثه هوشنگ گلشیری، پرویز زاهدی، فریده لاشایی و دکتر غلامحسین ساعدی دستگیر شدند. این افراد از نظر عقیدتی ربطی به یکدیگر نداشتند، اما من همهی آنها را میشناختم. دستگیری سعید لاشایی در زمانی رخ داد که من و او داشتیم فکر میکردیم خانهای به اتفاق اجاره کنیم. این اندکی پیش از زمانی است که من با دختر خالههایم همخانه شدم. تمامی این حوادث به شدت مرا مضطرب کرده بود و احساس بیماری میکردم. عاقبت تصمیم گرفتم به عنوان اعتراض به اعدام این دو شخصیت که به نظرم بیگناه میآمدند و دستگیری این دوستان و آشنایان، از کارم در تلویزیون استعفا بدهم. به روایت شهرنوش پارسیپور - شماره ١١٠ مجموعه شعر «آب فکر میکرد» از عاطفه گرگینعاطفهگرگین در مجموعه شعر «آب فکر میکرد» میگوید: من کار نوشتن را در نوجوانی شروع کردم. در سال ۱۳۴۸ با شاعر و نویسندهی ارزشمند «خسرو گلسروخی» ازدواج کردم، او در سال ۱۳۵۲ به دست ساواک تیرباران شد. و من نزدیک به ۴ سال در زندان ماندم. پس از انقلاب، نشریهی «فصلی در گلسرخ» را منتشر کردم. ۶ شماره در ایران و در دورهی دوم ۷ شماره در تبعید نشر یافت. در فرانسه چند سالی به عنوان کتابدار در یک دانشگاه کار کردم و اکنون «میاندیشم» و «مینویسم». «دوست میدارم» و «میگریزم». به روایت شهرنوش پارسیپور - شماره ١٠۹ «دوباره زیستن» رمانوارهایی از شهره برمایهوردر برنامه معرفی کتاب این هفته در باره یک «رمانواره» با شما صحبت میکنم. میگویم رمانواره چون حالت و سبک جدیدی دارد، بنابراین نمیتوانیم از عنوان رمان برای آن استفاده کنیم. نام نویسندهی این کتاب «شهره برمایهور» است. شرح احوالی از وی ندارم و بنابراین نمیدانم که این کار چندمش است. شهرهبرمایهور در آغاز این داستانوارهها یا سبک جدیدی از نوشتن، یک جملهی قصار نوشته است: «به آنها که بیخبر در آسمان جهان به دنبال ستاره میگردند. ولی خبر از افول اختران ندارند.» این جمله خیلی جالب است. به روایت شهرنوش پارسیپور - شماره ١٠٨ اعترافنامه عصيانگر ليلا فرجامىليلا فرجامى، شاعر و مترجم، متولد تهران و ساکن کاليفرنياى جنوبى است. «اعترافنامه دختران بد»، دومين مجموعه شعر او است. اشعار او به زبانهاى انگليسى، فرانسه، سوئدى و ترکى ترجمه و چاپ گشتهاند، و آثار متعددى از او در مجلات ادبى ايرانى و امريکایى به انتشار رسيدهاند. ليلا فرجامى، روانکاو و هنر درمانگر کودکان آسيب ديده و معلول است. با خانم نویسنده نیازهای جنسی؛ یکی از دلایل روسپیگریبه افرادی که به من حمله میکنند و به عنوان کردن دلیل فحشا به عنوان فقر و بیچارگی اعتراض دارند میگویم: بله، روسپیان اغلب از طبقات فقیر اجتماعی هستند، و این درست است. ولی یکی از دلایلی که آنان را به روسپیگری میکشاند، نیازهای عاطفی و جنسی خود آنان هم است. چون در همین طبقات فقیر اجتماعی، کسانی را داریم که رختشویی میکنند، پستترین مشاغل را انجام میدهند، ولی روسپی نمیشوند. یعنی حالت روسپیگری در آنها کم است. گزارش زندگى، شماره ۸۶ اینجا مثل یک فاحشهخانه استمن از زندگى در خانه مادرم و نداشتن استقلال و جا و مکان رنج مىبردم و با دخترخالههایم شهین و فرناز، ملاقاتهاى دائمى داشتم. دخترخالهها نیز در همین ایام از شوهرانشان جدا شدند و به من پیشنهاد کردند سه نفرى با هم زندگى کنیم. اما من در پذیرش این پیشنهاد شک داشتم. نمىدانستم زندگى سه زن در کنار یکدیگر چه شکلى پیدا خواهد کرد. چنین رسمى در جامعه وجود نداشت. ما در اسفندماه سال ۱۳۵۲ به یک خانه نقل مکان کردیم. گزارش زندگى، شماره ۸۵ عدم شناخت از تاریخ، جنبشهاى کور سیاسىبیژن را در یک رستوران دستگیر کرده بودند. او با یک رفیق زن مشغول خوردن ناهار بوده که ماموران ساواک حمله مى کنند. او به قصد پرتاب نارنجک از جاى برمىخیزد، اما ساواکىها جلوى او را مىگیرند، چون مىبیند ناموفق است، قصد مىکند با خوردن سیانور دست به خودکشى بزند که ماموران ساواک کپسول سیانور را از دهان او بیرون مى کشند. حالا او در زندان است و امکان دارد که به مرگ محکوم شود. بنا بر گفته جهانگیر افکارى بیژن از روحیه ى بالایى برخوردار بود و آمادگى داشت تا در راه اعتقاداتش کشته شود. |
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
از دست ندهید | ||||
فیلمی در ستایش عشق |
قتلهای ناموسی در هلند |
آدمهای مبهم |
پایاننامهای پرتنش |
رقص سحر دهقان |