خانه > محمدرضا نیکفر > Jun 2007 | |
Jun 2007اندیشه انتقادی-برنامه ۹۱ (اقتصاد سیاسی دین–۳۲) مثبتگرایی در عین منفیبودگیدین همواره بیش از آن که فکر کنیم، دنیوی است. فقط با رجوع به دنیاست که میتوان دین را فهمید. کاهنان در عین این که دنیویت دین را هدایت میکنند، همواره میکوشند که دین دینیتر از آنچه هست، پنداشته شود. اندیشه انتقادی-برنامه ۹۰ (اقتصاد سیاسی دین–۳۱) حوزهی دینینیاز به حوزهی دینی یک الزام اجتماعی نیست. کارکرد حوزهی دینی را حوزهها و نهادهای دیگر نیز میتوانند به عهده گیرند. سرمایهداری خود دارای مکانیسمی برای تبدیل شدن به دین است، چون همانند دین تولیدکنندهی نیازهایی است که برآورده شدن آنها به نیازمند شدن بیشتر میانجامد. هر روز انواع و اقسام "ستارگان" تولید میشوند. آنها فراانسانی جلوه میکنند. هر یک لحظهای میدرخشد و جای خود را به ستارهای دیگر میدهد. اندیشه انتقادی-برنامه ۸۹ (اقتصاد سیاسی دین–۳۰) انباشت آغازین سرمایههر نظام دینیای همانند نظام سرمایهداری آغازی دارد. زمان-مکانی تاریخی وجود دارد که در آن انباشت آغازین سرمایه دینی صورت گرفته است. سرمایه اقتصادی سرچشمه خود را میپوشاند و هیچ لزومی نمیبیند که یادآور شود از کجا برخاسته است. سرمایه دینی در مقابل مشروعیتش را در پیوستگیاش به سرمایه آغازین دینی میبیند. اندیشه انتقادی-برنامه ۸۸ (اقتصاد سیاسی دین–۲۹) عاملیت دیندین به طور کلی در این مورد که مسئول کار خاصی هست یا نه، خاموش است؛ چون وجودش در عاملیتی بدون اراده و مسئولیت است. مسئول انسانها هستند. آن چه باید عوض شود آن موقعیتهای انسانی است که عاملی را وارد کارزار میکند، با این جلوهگری یا توهم که راهنماست. اندیشه انتقادی-برنامه ۸۷ (اقتصاد سیاسی دین–۲۸) منطق مبادله میان حوزهی دین با حوزههای سیاست و اقتصادارزش دینی ، ارز تعیینکنندهای نیست، حتا اگر در بورس ارزشها بسیار مقبول باشد. این بدان برمیگردد که ارزش دینی در ذات خود منفی است. در تبدیلش به ارزشهای دیگر است که مثبت میشود و درست به دلیلتبدیلپذیری است که میتوان از دین بهعنوان سرمایه نام برد. دین سرمایه است چون میتواند در زنجیرههای "...دین – سیاست ..." و "... دین – اقتصاد ..." قرار گیرد. دینی گرایش به پارسایی دارد که از قرار گرفتن در چنین زنجیرههایی بگریزد. اندیشه انتقادی-برنامه ۸۶ (اقتصاد سیاسی دین–۲۷) بلوک تاریخی و عوامگرایی حوزهی دینیدین نخبهگرا نیست، نه تنها نیست، بلکه نخبگان را دشمن میداند، خاصه نخبگان فکری را. حوزهی دینی به عوام نظر دارد. صلابت دین نه در تعلیمات آن است، نه در منفیگرای زعمای آن، بلکه در آن است که میتواند انرژی منفی خود را به عوام تزریق کند. اندیشه انتقادی-برنامه ۸۵ (اقتصاد سیاسی دین–۲۶) سیستم نیازهاوظیفهی تولید و بازتولید نیازهای دینی بر عهده حوزه دینی است. جایگاه خود حوزه دینی در نظام نیازها این گونه تعیین میشود: این حوزه خود را در مقام قضاوت درباره نیازها میگذارد. کاهنان میگویند نیازی که به ما دارید این است که به شما بگوییم که به چه نیاز دارید و نیازهای مشروع و نامشروع شما چیستند. اندیشه انتقادی-برنامه ۸۴ (اقتصاد سیاسی دین–۲۵) بهرهکشی دینیسرمایهی دینی بهرهکش است؛ هم در ذات خود بهرهکش است، هم به اعتبار تبدیلش به سرمایههای سیاسی و اقتصادی. جنبهی ذاتی بهرهکشانهی سرمایهی دینی در این است که کالایی را که تولید میکند، نه به قصد برآوردن نیاز، بلکه به قصد ایجاد نیاز و تشدید نیاز روانهی بازار میکند. هر کالایی فقط یک وعده است و برای آنکه وعده برآورده شود، شما بایستی به کالای بعدی دست یازید، که آن نیز خود از همین جنس است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|