خانه > محمدرضا نیکفر > انديشه انتقادي > انباشت آغازین سرمایه | |||
(اقتصاد سیاسی دین–۳۰) انباشت آغازین سرمایهمحمدرضا نیکفرفایل صوتی را از اینجا بشنوید. پول به خودی خود سرمایه نیست. باید به کمیت خاصی برسد و گردش اقتصادیای را به صورت "پول – کالا – پول" یا به شکل رباخوارانهی "پول – پول" آغاز کند، تا حکم سرمایه را یابد. هرگاه گردش اقتصادی در جامعهای اساساً و عمدتاً به شکلهای "پول – کالا – پول" و "پول – پول" باشد، در آن جامعه نظام سرمایهداری غالب شده است. این نظام به لحاظ تاریخی یک دورهی شروع دارد. در این دوره سرمایه با نیروی خاصی حرکت خود را میآغازد. پشتوانهی این نیرو حدی از انباشتگی است. انباشتگی سرمایه در دورهی آغازین سرمایهداری را، به پیروی از کارل مارکس، انباشتگی آغازین سرمایه میگویند. انباشت سرمایه در نمونهی ایران انباشتگی آغازین، در جامعههای مختلف به صورتهای مختلف انجام گرفته است. در همه جا قاعده آن بوده است که سرمایه از دل خون و کثافت سر برآورد. داستان شروع سرمایه به هیچ رو داستانی در محدودهی تاریخ علم و تکنیک به صورت اکتشافها و اختراعهای مدرن نیست. در ایران به عنوان نمونه پولهایی که به سرمایهی آغازین در سرمایهداری ایرانی تبدیل شدند، عمدتا ریشه در بهرهکشیهای فئودالی، چپاولگریهای درباریان، جاسوسی و خوشخدمتی برای استعمارگران، پاداش سرکوبگری، ایجاد بازارهای سیاه در دورانهای قحطی، قاچاقفروشی و انواع و اقسام تبهکاریهای دیگر دارند. در سرمایهداری اسلامیشدهی پس از انقلاب نیز انباشت آغازین نه از راه ابتکار و تلاش و اکتشاف و اختراع، بلکه از راه رانتخواری و فساد و چپاول صورت گرفته است. تاریخ مالداری اسلامی، تاریخی پر از شناعت و کثافت است. ایمان و تکنیک در مزبلهی سقوط اخلاقی به هم جوش خوردهاند. دیدگاه ماکس وبر در تاریخ، انباشتگی پول و طلا مدام پیش آمده است. حاصل انباشتگی گنج بوده است و فقط در یک مقطع تاریخی است، که انباشتگی صورت گنج را نمییابد، بلکه به حرکتی تحولآور تبدیل میشود. ماکس وبر شرطهای تحول را بررسیده و از میان آنها بر یک عامل تأکید ویژهای کرده است: اخلاق سرمایهدارانه، صرفهجویی و سختکوشی برای ازدیاد ثروت، ثروتی نه برای نمایش، بلکه برای پویشی خودزا. کیش انباشت آغازین سرمایه، کیش پول برای پول است. کیش پول برای پول نوعی ریاضتکاری است، چون پول را برای مصرف نمیخواهد. بر این پایه است که ماکس وبر نقش پروتستانتیسم در شکلگیری سرمایهداری را برجسته کرده است. ریاضتپیشگی پروتستانتیسم در ترکیب با عقلانیتی حسابگرانه در محیطی که امکانهای اجتماعی و تضمینهای حقوقی برای انباشت سرمایه وجود داشته، به شکلگیری سرمایهداری جدید راه برده است. در تحلیل ماکس وبر دین به عنوان یک عامل اقتصادی در نظر گرفته میشود. ولی طرح اقتصاد سیاسی دین در نزد او طرحی جامع نیست، زیرا در آن دین چیزی از مقولهی خلقیات است و خود به عنوان یک ارزش سرمایهای نگریسته نمیشود. سرمایهی آغازین دینی هر نظام دینیای نیز همانند نظام سرمایهداری آغازی دارد. زمان-مکانی تاریخ وجود دارد که در آن انباشت آغازین سرمایهی دینی صورت گرفته است. موضوع را اگر این گونه طرح کنیم، این امکان را مییابیم که مفهوم ماکس وبری کاریسما را بازتعریف کنیم. بنیانگذاران دین و کسانی که در فرازهای تاریخی آن نشستهاند، بنابر تعبیر ماکس وبر شخصیتهایی کاریسماتیک هستند. بنابر تعبیر اقتصاد سیاسی دین آنان کسانیاند که انباشت آغازین سرمایهی دینی یا تحولی در روند انباشت این سرمایه با نام آنان گره خوردهای است. بازنوشت مفهوم کاریسما به کمک مقولهی سرمایهی دینی، نگاه ما را متوجه موقعیتهایی میکند که انباشت ارزشی به نام دینی خاص میسر میشود و ورود این ارزش در بازار مبادلهی ارزشها، دگرگونی بنیادی در نظام آنها را ایجاد میکند. ابن خلدون در مورد انباشت آغازین سرمایهی دینی بسیار اسطورهپردازی میکنند. افسانهسراییهای مداحان سرمایهداری در این مورد که سرمایهداری با اختراع و اکتشاف و سخت کوشی، یعنی در ترکیبی از علم و استقامت، آغاز شد، به گرد افسانهسراییهای مداحان دینی نمیرسند. در خطهی فرهنگی ما نگاه واقعبینانهی ابن خلدون به دورهی بینانگذاری دین استثناست. او در "مقدمه" با خونسردی علمی شگفتآوری انباشت آغازین سرمایهی دینی را با "عصبیت" توضیح داده است، مفهومی که به کمک آن هم میتوان شکلگیری دینی را بررسی کرد و هم پا گرفتن سلسلههای پادشاهی را. به این خاطر با کمک ابن خلدون میتوان از دورهی انباشت آغازین سرمایهی دینی، دست کم در مورد دینهایی خاص، اسطورهزدایی کرد. مدیریت سرمایهی دینی سرمایهی اقتصادی سرچشمهی خود را میپوشاند و هیچ لزومی نمیبیند که یادآور شود از کجا برخاسته است. سرمایهی دینی در مقابل مشروعیتش را در پیوستگیاش به سرمایهی آغازین دینی میبیند. دین به این اعتبار دارای خودآگاهی تاریخی است. حوزهی دینی مدام به حساب آن سرمایهی آغازین چک مینویسد، و آن را چنان مدیریت میکند که لایزال بنماید. این کار، شاهکار مدیریت مالی در کل تاریخ بشری است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
برنامه 88 کجا ست؟ آیا جا افتاده یا ترتیب برنامه اشتباه ذکر شده است؟
-- آرش ، Jun 19, 2007جناب نیکفر!
-- شبدیز ، Jul 1, 2007گفته های شما در رابطه با "سکه دین" و "کالای دینی" حرف جدیدی نیست. قرائت دینی فقیهان مرتجع شیعه تاریخی به درازی تاریخ اسلام دارد. در قرآن کرارأ به صاحبان "کنز" بسیار تاخته شده است. در ده های 50 هم شریعتی این پدیده را با "زور و زر و تزویر" توصیف نموده. قرائت دیین فقهای حاکم بر ایران همان قرائتی است که توسط شبکه تریتا پارسی و "شورای روابط خارجی" Council on Foreing Relations
با هدایت شخصیتهائی چون گری سیک، کلیلولاند پارک، رابین رایت، ری تکیه (متخصص ایرانی/آمریکائی تبار) و همسرش سوزان مالونی،ریچارد هاس و دیگران حمایت می گردد.. اینها از کمپانیهای غول پیکر توتال، بریتیش پترولیوم و انستیتوی نفتی امریکا حمایت مالی می شوند و با شیوخ تهران "عقد اخوت" بسته اند. این جرگه معماران پروژۀ استعماری "دیالوگ انتقادی"، "گفتگوی تمدنها" و "فضای باز سیاسی" ایران بوده و هستند. همانهائی که لابی قدرتمند ملایان در خارج را کشور تشکیل می دهند، برای گنچی و شیرین عبادی و دیگران در امریکا و اروپا جلسه معرفی و استقبال ترتیب می دهند . این "کالای دینی" در نزد مردم ما هیچگاه خریداری نداشته است. به نظر بدور از بی طرفی علمی است که ما ناعالانهه کسی را که "به ربذه" تبعید شد، آن کسی که به شورای عمر" با آن ترکیب طبقاتی اش در آن عصر جهالت و تاریکی "نه" تاریخی گفت و بنیادهای اصلی بر نامه سیاسی اقتصادی مترقی خود را با خطبه شقشقیه ترسیم نمود و یا کسی را که در عمق یک ملا اجتماعی تاریک و وحشی با "فدای حداکثر" برای پاسداری از پرنسیپهای والای عقیدتی فرزند انسان به نبرد با "کالای دینی" امویان شتافت و .. با آخوندهای مرتجع همسنگ نمائیم. واقعییت تاریخی اسلام نبرد بین دو قرائت کاملأ متضاد بوده است. این را شما باید خوب ندانید ویا اینکه عامدآ بر آن چشم می پوشید. آیا شناخت استالینسم و پولپوتیسم معطوف به شناخت مارکسیسم می باشد و باید به حساب اندشه های جامعه شناسی مارکس نهاده شد؟ شما آسمان را به ریسمان می بافید تا اثبات کنید که قرائت دینی شیوخ عین اسلام است همان ادعایکه آنها خود مطرح می کنند و با استناد به آن خون می ریزند. این را می گویند اتحاد عمل با کاهنان دینی.
بی طرف و منصف باشید.
شبدیز.