تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
درباره‌ی یک ترانه از نیک دریک، خواننده انگلیسی

اندوه تمامی روز و ناتمامی آواز

فرشته مولوی
http://fereshtehmolavi.net


اجرا از محمد تاج دولتی
در میان ترانه‏‌های آلبوم «خیال من»، ترانه‏‌ای است که بارها با هوار شدنش بر ذهن، مرا به چالش خوانده است. با این‌همه، پرداختن به آن را بیهوده و سخت یافتم.

پرداختن به یک کار هنری را می‏شود در گام‏های گوناگون، از ساده تا پیچیده و از آسان تا سخت، پی گرفت. یعنی می‏توان به بیان برداشت از آن بسنده کرد، یا پیش‏تر رفت و به تفسیر و تحلیل و نقد آن کوشید.

Download it Here!

در هرحال و گام، این کار نوعی پاسخگویی به آن اثر است. روشن است که پاسخ به کار هنری، هم به توان پاسخگو برمی‏گردد و هم به گنجایش اثر. سوای این اما، تا حال و هوایی زمینه‏ساز فراهم نشود، این پاسخ‏گویی روی نمی‏دهد.

ترانه‏ای که تا به امروز گفتن از آن را بیهوده یا سخت می‏دیدم، ترانه‏ای است از «نیک دریک» به نامDay Is Done که می‏شود آن را «روز به‏سر می‏رسد» یا «روز تمومه» ترجمه کرد.

این ترانه، به‏رغم افسون انکارنشدنی‏اش، سرشتی بسته و ساده دارد که راه بر تفسیر و تعبیر می‏بندد. می‏شود بارها و بارها به آن گوش داد و به سحر اندوه آن گرفتار شد، اما نمی‏شود چیزی به آن افزود یا چیزی جز آن‏چه خود به‏یک‏باره به شما می‏دهد، از آن گرفت.

با چنین گمانی، جز گوش دادن به آن، کاری از دست من ساخته نبود، اما حالا آن حال و هوای زمینه‏ساز گفتن از این ترانه، با رسیدن خردادی فراهم شده که من و ما را به‏یاد خردادی فراموش‏نشدنی می‏اندازد.

خردادی که در آن، روز جوان‏هایی بی‏نام یا بانام، بی‏گاه و بی‏جا به‏‏سر رسید و ناتمامی آوازشان، خشم و حیرت و سوگی را هوار سینه‏ی در شب‏ماندگان کرد. سالی سپری شده و از آن بختک سه‏تیغه، تنها تیغه‏ی اندوه است که هنوز زخم می‏زند.

گمان نمی‏رود که نام نیک دریک به گوش همه‏ی ترانه‏دوستان امروزی آشنا باشد. با این که او از نسل من است، تا همین ده‌سال پیش او را نمی‏شناختم. نه نیک دریک در زندگی کوتاه خود، چه بسا به سبب گریزش از اجرای زنده و گفت‏وگو، به آوازه‏ای رسید و نه من ترانه‏شناس بودم.

اما دریک، موسیقیدان، نوازنده، ترانه‏سرا‌ و ترانه‌خوان، به‌رغم افسردگی و سرخوردگی، در زمانی به کوتاهی پنج شش سال توانست یادگاری درخور از خود برجای گذارد.

از این گذشته، سال‏ها بعد، یعنی ۲۶ سال پس از مرگ دریک در سن ۲۶ سالگی (در سال ۱۹۷۴)، بخت خودسر در هیئت یک آگهی بازرگانی برای فولکس‏واگن، به سراغ ترانه‏ی «ماه صورتی» او رفت.

به این ترتیب، به یُمن یادگاری ارزشمند و به یاری بختی دیرآمده، این هنرمند جوان موسیقی راک بومی انگلستان، چندان نام‏آور شد که در میان خواننده‏های ترانه‏سرای انگلیسی جایگاهی برجسته یافت.
آشنایی من با موسیقی و ترانه و صدای نیک دریک، از راه همین «روز تمومه» بود که در همان بار نخست شنیدن، بی‏آن‏که چیزی از خواننده بدانم، مرا شیفته کرد.


این ترانه در نخستین آلبوم از میان سه آلبوم او، «پنج برگ برجا مانده» آمده است. این آلبوم، ترانه‏ی «رودمرد» را هم در بردارد. هم گفته می‏شود که خود دریک «رودمرد» را کار محوری این آلبوم می‏دانست و هم برخی آن را بهترین کار او می‏دانند. «ماه صورتی» و «زمان به من گفته» هم از زمره‏ی ترانه‏های پرآوازه‏ی او به‏شمار می‏آیند.

ترانه، برآیند هم‏کناری و هم‏خوانی سه گوهر بنیادی آن، ملودی، صدا و کلام است. به‏پسند من، گرچه برتری کلام «رودمرد» بر کلام «روز تمومه» آشکار است و گرچه برخی از دیگر ترانه‏‏های او، بیش از «روز تمومه» بر سر زبانند، مُهر و نشان دریک را در این ترانه روشن‏تر می‏توان یافت.

این ترانه سوای دربرداشتن ویژگی کار نیک دریک، یعنی ترکیب ملودی ساده، صدای گیرا و کلام کم‏گو برای بیان رمانتیسمی دل‏نشین، با زیبایی دلگیر و اندوهی گزنده، با جان و جهان و نیز تقدیر او، هم‌خوانی غریبی دارد.

به بیان دیگر، هروقت به این ترانه گوش می‏دهم، به‏خیالم می‏رسد که ورای این حدیث ساده و مکرر نومیدی و سوگ، ترانه‏سرا و ترانه‌خوان، پیشاپیش از پایان کار خود خبر می‏دهد.

به‏ یاد همه‏ی آن‏هایی که به‏سررسیدن ناگهانی روز، آوازشان را ناتمام گذاشته، برگردان این ترانه را در این‏جا می‏آورم تا وقت گوش دادن به آن، از حکایت غم او بی‏بهره نمانید:

روز تمومه!
وقتی که روز تمومه
خورشید می‌ره زیر زمین
همه‏ی بُرد و باخت‏ها هم به‏همراش
وقتی که روز تمومه.
وقتی که روز تمومه
هنوز تو فکر بردنی
اما می‏بینی تند رفتی
باید سر خط برگردی
وقتی که روز تمومه.
اون وقتی که شب سرده
یکی طاقت میاره
یکی از پا درمی‏‏آد
تا نشون بده
که زندگی سرابه.
وقتی پرنده پریده
کسی‏رو نداری یار تو باشه
جایی رو نداری خونه‏ت باشه
دیگه پرنده پریده.
وقتی بازی به‏سر رسیده
روزنامه‏ها رو
باد این‏ور و آن‏ور می‏بره
زودتر از وقت
باخت به سراغت آمده
حالا بازی به‏سر رسیده.
وقتی نوبتت تمومه
غم به‏دلت می‏شینه
چه‏کارها که می‏خواستی و نکردی
حیف که وقتی نمونده
دیگه نوبتت تمومه
وقتی که روز تمومه
خورشید می‌ره زیر زمین
همه‏ی برد و باخت‏ها هم به‏همراش
وقتی که روز تمومه.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

درباره‌ی یک ترانه از نیک درییک، خواننده آمریکایی؟؟؟ آمریکایی؟؟؟؟؟

-- شاهین سجادی ، Jun 18, 2010

این همه موزیسین ایرانی این ور و اونور گوشه ی جهان افتادن و سالهاست برای ایرانیها ناشناخته موندند ، اونوقت رسانه های فارسی میرن از موزیسینای خارجی مطلب مینویسند که با یه سِرچ میتونی هزاران مقاله ی قوی تر ازشون پیدا بکنی

-- فرشته ، Jun 19, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)