تاریخ انتشار: ۱۵ خرداد ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با کیارش اعتمادسیفی، در مورد گروه موسیقی مایا و آلبوم جدیدشان

گروه مایا و آلبوم خواب و خیال

پانته‌آ بهرامی

آلبوم خواب و خیال را به صورت «اینسترومنتال» اجرا کردیم، آلبوم راک با ساختار کلاسیک است و بعضی از قطعه‌ها نیز «پروگرسیو‌راک» هستند. این‌ها کاملاً نوشتاری بوده‌اند و چندین سال، شاید سه - چهار سال تولید این اثر طول کشید.

Download it Here!

جزء معدود اثرهایی بود که الآن کتاب دارد. مثلا درام، بیس، پیانو، ویولن و هر چیزی که آن‌جا شنیده می‌شود به صورت آکوستیک رکورد شده و نت‌هایش موجود است که برای وزارت ارشاد چیز جالبی بود و به واسطه‌ی این بود که مقداری به ما لطف کردند و مجوز دادند.

در واقع اولین آلبوم رسمی است که منتشر کردیم، قبل از آن کارهای زیادی داشتیم که نمی‌شد و مجوز دریافت نمی‌کردند. مدل موسیقی ما، مدلی نبود که مجوز بگیرد. به خاطر صداهایی که گیتار در آن کار داشت، اوردرایو‌ها و تخریب‌هایی که در ساند به کار بردیم و ساختار‌شکنی‌هایی که وجود داشت.


گروه موسیقی مایا

مثلا یک‌سری تم‌های مقامی کردی و لری، خراسان و شمال ایران را به صورت موسیقی با تمپ‌های بالا برده بودیم و یک جور پروگرسیو متال تنظیم کرده بودیم. تم‌ها همه مقامی و ایرانی بودند ولی به علت شدت موسیقی‌مان و این‌که سبکی بود که در ایران امکان گرفتن مجوزش وجود ندارد اقدامی نکردیم، زیرا می‌دانستیم که مجوز نمی‌گیرد.

می‌خواستیم بالاخره آلبومی منتشر کنیم، ولی آلبوم «خواب و خیال» خیلی حالت آندرگراند و زیرزمینی ندارد. زیاد دوست نداشتم که موزیسینی به این شکل باشم. ما با این شرایط کار کردیم و خوشبختانه مجوز گرفتیم.

این صدای کیارش اعتماد سیفی است. ازدغدغه های آلبوم جدید خود می‌گفت و آوایی که شنیدید «گریه» نام دارد در این آلبوم از گروه مایا، شاید گریه بر تمدن مایا و یا به‌قولی عروس باران، تمدنی که ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در جنگل‌های سرسبز آمریکای مرکزی و جنوبی زندگی می‌کردند و خود را فرزندان خورشید می‌نامیدند، این تمدن عظیم که شهر شگفت‌انگیز چی‌چن‌ایتزا را با آن معماری حیرت‌انگیز بنا کردند، در سال ۱۲۰۰ میلادی در جنگ با قبایل وحشی رو به زوال گذاشتند.

اما بانیان گروه موسیقی مایا نه در مکزیک بل‌که در ایران زندگی می‌کنند. کاوه و کیارش اعتماد‌سیفی خالق آلبوم خواب و خیال‌ هستند. قرن‌ها بعد، سکوت تمدن مایا با کاوش ادوار تامسون شکسته شد و او توانست بخش‌هایی از شهر تاریخی این تمدن کهن را از میان انبوه جنگل‌های مکزیک کشف کند. به اوای سکوت از آلبوم خواب و خیال گوش فرا دهید.

چرا اسمش را خواب و خیال گذاشتید؟

اسمش خیلی داستان دارد. ما اسم‌های دیگری می‌خواستیم بگذاریم، ولی ایراد می‌گرفتند. مجوز خود کار را از مجوز اسم و طرح روی جلد زودتر گرفتیم. اسم گروه ما مایا است و اسم مایا را نمی‌توانستیم ثبت کنیم و به عنوان گروه در کارمان بگذاریم.

چرا؟ به علت شباهت آن به فرهنگ مکزیک؟

دقیقاً. البته من در اسم‌های ایرانی نیز مایا را خوانده بودم و خیلی به این علاقه‌مند بودم ولی نگذاشتند. یکی از معانی مایا در دیکشنری، خواب و خیال است. به هر حال خواب و خیال نیز اسم جالبی بود.


بر روی اسم آهنگ‌های این آلبوم یک غبار غم وجود دارد. شکر تلخ، گریه، ماه، سکوت، شب بخیر، علت آن چیست؟ شرایط روحی خودتان نیز در اسامی دخالت داشته است؟ شرایط اجتماعی چطور؟

شرایط اجتماعی و فرم خود این موسیقی تاثیر داشته است. اولا دلیل اصلی این بود که اگر ما می‌خواستیم موسیقی را با ریتم بالایی انتخاب کنیم مجوز نمی‌گرفت بنابراین تصمیم گرفتیم موسیقی‌ آرامی درست کنیم. ولی به این دلیل که در ایران مردم کمتر با این سبک آشنا هستند، تصمیم گرفتیم سبک قابل فهم‌تری به مردم ارائه دهیم یعنی این چیزی بود که برای من مهم بود. اما آلبوم بعدی‌مان فکر می‌کنم مقداری ساختارش فرق کند.

من و برادرم موسیقی را با گیتار کلاسیک، پیش‌ آقای ناصر بیات شروع کردیم. به دلیل شرایط آن زمان ایران گیتاریست‌هایی که روی متد و اصول کار کنند، خیلی کم بودند. بنابراین ما خیلی پیگیری کردیم و از هفت - هشت سال پیش به صورت جدی و حرفه‌ای قضیه را دنبال کردیم و موسیقی سبک راک را انتخاب کردیم، راکی که گرایش به بلوز دارد، کلاسیک راک و پراگرسیو راک را تجربه کردیم، متد‌های زیادی را زدیم و من وارد دانشگاه موسیقی شدم و کاوه وارد دانشگاه نقاشی شد. فارغ‌اتحصیل شدیم و الآن نیز مشغول تدریس در دانشگاه هستم و کاوه نیز با من همکاری می‌کند و برای تئاتر و فیلم، آهنگ‌سازی می‌کنیم.

آن دوره، من و کاوه در آلبوم ترنج آقای نامجو همکاری کردیم و با ایشان آشنا شدیم. از سبک کار ایشان خوشمان آمد و ایشان نیز از نوازندگی ما خوششان آمد. در آن آلبوم تصمیم به همکاری گرفتیم. بعد از ضبط آن آلبوم، آلبوم ما در دست تولید بود که آقای نامجو یکی از قطعه‌های ما را گوش کردند و آوایی روی آن خواندند. ما گوش کردیم و آن تلفیق جالبی بین ساز ما و آوای آقای نامجو به وجود آمد و تصمیم به ادیت و انتشار کار گرفتیم. در آلبوم آقای نامجو در ۴ قطعه من و در ۳ قطعه، کاوه همکاری کرد.


کیارش اعتماد سیفی اکنون در کنسرواتوار موسیقی تهران به تدریس گیتار نیز مشغول است. دانشکده‌های موسیقی در تهران راه پر فراز و نشیبی را پیموده‌اند.

فکر تدریس مدرسه‌ی موسیقی به آلفرد ژان باتیست لمر که به درخواست رضاشاه از فرانسه برای آموزش موزیک نظامی به تهران آمده بود بازمی‌گردد. در سال ۱۳۰۰ اداره‌ی کل موزیم در ارتش نوین ایجاد شد و مین‌باشیان برای ریاست این اداره انتخاب گشت. در این مدرسه موسیقی ایرانی نیز به شیوه‌ی علمی تدریس می‌شد.

در شهریور ۱۳۲۰ نیروهای متفقین وارد ایران شدند و در همین سال از طرف وزیر فرهنگ وقت به خدمت غلامحسین مین باشیان، صادق هدایت، عبدالحسین نوشین و نیما یوشیج که در سال ۱۳۱۷ در اداره‌ی موسیقی کشور استخدام شده بودند خاتمه داده شد. سپس علی‌نقی وزیری ریاست هنرستان عالی موسیقی را مجددا بر عهده گرفت.

نظام جدید آموزشی ۵۰-۵۱ در هنرستان ویژه‌ی موسیقی اجرا شد و هنرستان شامل دوره‌ی ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و یک دوره‌ی عالی چهار ساله گردید. با انقلاب ۵۷، سپس انقلاب فرهنگی و نگاهی که حاکمیت نسبت به موسیقی در دهه‌ی اول انقلاب داشت عملا آموزش موسیقی در سراشیب تعطیل قرار گرفت و بسیار مورد بی‌مهری واقع شد.

امروز کنسرواتوار موسیقی تهران دهه‌ی دوم فعالیت تخصصی خود را می‌گذراند و کیارش نیز در همین کنسواتوار مشغول به تحصیل شد. او از دوران بازگشایی کنسرواتوار موسیقی تهران می‌گوید و همراه با آن گوش فرا می‌دهیم به قطعه‌ی شماره‌ی ۶ آلبوم، تمی برای ... .

از سال تقریبا ۸۱-۸۲ کنسرواتوار باز شد، تحت نظارت کنسرواتوار چایکوفسکی مسکو در ایران که در خیابان ویلا بود. مرکز خوبی بود، استادان نسبتا خوبی داشت که اکثرا از ارمنستان و روسیه آمده بودند. من در آن دوره ترجیح دادم که در کنسرواتوار تحصیل کنم زیرا استاد‌های خیلی خوبی داشت. البته موسیقی کلاسیک خواندم ولیکن گرایش دپارتمان موسیقی مدرن نیز در کنسرواتوار بود که من گیتار الکتریک، گرایش آهنگ‌سازی مدرن را انتخاب کردم. ساز جهانی که به صورت آکادمیک ترویج می‌شد و خیلی برای من جالب بود.


سازهایی مثل درام، گیتار الکتریک، گیتار باس یا مثلا کیبورد و سازهایی که بیشتر در موسیقی مدرن استفاده می‌شود، زیرا تا قبل از این در ایران چنین جایی نبود که به صورت آکادمیک و اصولی روی کتاب‌های مختلف و متد‌های مختلف تدریس شود.

هر موزیسینی به عقیده‌ی من خودش است که خود را تا هر حدی بخواهد بالا می‌برد، مراکز و اساتید نیز جای خود را دارند.

علت این‌که اساسا به موسیقی راک و بلوز علاقه‌مند شدید چه بود؟ با توجه به این‌که می‌دانم چنین موسیقی قابل دسترس نبود، با این حال می‌بینیم نه شما بل‌که یک موج جدید از موزیسین‌ها در ایران به این سبک علاقه‌مندند، علت آن چیست؟

موزیک راک به نظر من سبک بین‌المللی و زبان بین‌المللی تمام موزیسین‌ها می‌تواند باشد، فرم مدرن که راک سرشاخه‌ی همه‌ی آن‌ها است و این که در ایران ما در آن سال‌هایی که خفقان وجود داشت و چنین چیزهایی نبود، موسیقی ایرانی لس‌آنجلسی نیز سخت به دست می‌رسید چه برسد به موسیقی راک.

با این‌حال پیدا می‌کردیم، آرشیو داشتیم. دوره‌ای بود که گیتار را از دست من می‌گرفتند. الآن خیلی بهتر شده است. آن دوران بسیار سخت بود، اما برایمان قابل دست‌رس بود. موسیقی ایرانی نیز به یکنواختی‌هایی رسیده بود که همه از آن فرار می‌کردند و ره به چنین فرمی آوردند.

با توجه به این‌که شما دارای یک اندوخته‌ی تجربی از این موسیقی هستید به بچه‌هایی که بخواهند تازه در این کار قدم بگذارند چه توصیه‌هایی می‌کنید؟

توصیه می‌کنم گوش‌هایشان را قوی کنند و بتوانند ریتم‌های این سبک‌ها بلوز، راک، متال و .. را درک کنند و از مقام‌های بسیار غنی ایرانی در این فرم استفاده کنند. ردیف‌های ایرانی را استفاده کنند و با گیتار بزنند و روی اصول تمرین کنند. با استایل ساز بزنند. درست و مرتب پیش بروند تا نتیجه بگیرند.

سخن آخر این‌که کیارش از مشکلات می‌گوید و خاطرات تلخ و شیرین آلبوم خواب و خیال را بازگو می‌کند.

این کار را با مشکلات زیادی در استدیوی رهگذر، رکورد کردیم. این مدل آلبوم‌ها و این سبک موسیقی هیچ اسپانسری در ایران ندارد. ادواتی که ما در آن دوره لازم داشتیم را خیلی سخت به دست می‌آوردیم.

سخت قطعه می‌نوشتیم، سخت رکورد می‌کردیم و خاطراتی که من در این آلبوم دارم، همکاری با دوستان خوبم است. آقای فرشید فرشید که از اساتید کنسرواتوار هستند، به نظر من از بهترین موزیسین‌های ایران هستند، که در آن کار فلوت زدند. نامدار، علی باغ‌فر، اقای امید نیک‌بین که صدابرداری این کار را کردند.

این‌ها کسانی هستند که مثل ما شرایط سختی داشتند و همه هنرمندهای تحصیل‌کرده و با سوادی بودند و این نبود که فقط نوازنده باشند. نوازنده در ایران زیاد است، ولیکن شم موسیقی را داشتن و شناخت ادبیات موسیقی را بلد بودن مهم بود که خوش‌بختانه ما توانستیم با این باند این آلبوم را تولید کنیم و مورد قبول قرار گرفت و فروش بدی نداشته است.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

درود بر شما برادران...

-- امين ميري مقدم ، Aug 11, 2010

آفرین یه شما گل پسرا که مطمئنن موسیقی رو در ایران متحول خواهید کرد

-- ایمان نوابی ، Aug 20, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)