تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفتگو با علی ندیمی، درباره‌ی ترانه‌ی «برپاخیز»

شاعر گمشده‌ی ترانه‌ای انقلابی

پژمان اکبرزاده
www.pejmanakbarzadeh.com
pejman@radiozamaneh.com

ترانه‌ها در جنبش‌های اعتراضی جهان نقشی یگانه دارند؛ از یک‌سو اهداف و مانیفست جنبش را بازتاب می‌دهند و از سوی دیگر جزو تاریخ شنیداری آن جنبش قرار می‌گیرند. مردم، پس از به‌نتیجه‌رسیدن جنبش‌ها هم، ترانه‌ها را زیر لب تکرار می‌کنند تا خاطره‌ی آن روزها را در حافظه‌ی خود زنده نگه دارند.

Download it Here!

ترانه‌ی «برپاخیز» کاری از علی ندیمی از جمله‌ی چنین ترانه‌هایی است. داستان شکل‌گیری آن را در گفتگویی با آقای علی ندیمی می‌شنویم:

تا پیش از این که به ایران بروم، ۱۲ سال اجازه‏ی ورود به ایران نداشتم و به دلیل فعالیت‏های سیاسی‏ای که آن موقع داشتم، دولت ایران پاسپورت مرا گرفته بود. من سال‏ها دبیر فدراسیون دانشجویان ایرانی در اتریش بودم و در سال ۱۹۷۶ نیز در کنگره‏ی کنفدراسیون جهانی به عنوان دبیر تشکیلات انتخاب شدم.

به دلیل این‏گونه فعالیت‏های سیاسی نمی‏توانستم به ایران بروم. تابعیت ایران را از من سلب کرده بودند.

در این دوره، شما به عنوان شهروند اتریش به کشورهای مختلف سفر می‏کردید؟

خیر. پناهنده‏ی سیاسی بودم و با کنوانسیون پاس سفر می‏کردم و در مجامع دانشجویی، تظاهرات و اعتراضات مختلف شرکت می‏کردم.

به هرحال به دلیل فعالیت‏هایی که در سازمان‏های دانشجویی داشتم، با بسیاری از دانشجویان از نزدیک آشنا شدم که کار این آشنایی حتی به رفاقت چندین دهه‏ای هم کشیده است. از جمله در وین با بسیاری از دانشجویان ایرانی که آن زمان در دانشکده‏ی موزیک وین تحصیل می‏کردند، آشنا شدم. از جمله‏ی این دانشجویان آقای سعید تقدسی و هم‏چنین همسر ایشان فیروزه‏ نوایی و فرزانه نوایی، خواهر فیروزه بودند که آشنایی عمیقی با آنان پیدا کردم.

منتها وقتی به سمت دبیر تشکیلات کنفدراسیون جهانی انتخاب شدم، به آلمان که محل این تشکیلات بود، رفتم و در آن‏جا مقیم شدم تا زمانی که به ایران برگشتم. البته در این فاصله دوستانی که نام بردم، تحصیل‏شان تمام شده بود و به ایران رفته بودند و ارتباط من با آنان قطع شده بود.

وقتی دولت بختیار انحلال ساواک را اعلام کرد، من هم بعد از ۱۲ سال به ایران بازگشتم و مطابق معمول و بنا به علاقه‏ای که داشتم، تقریبا هر روز جلوی دانشگاه تهران در تظاهراتی که آن زمان برگزار می‏شد، شرکت داشتم.
در یکی از این تظاهرات‏ها سعید تقدسی و فیروزه و فرزانه را دوباره دیدم. در گفت‏وگویی که با هم داشتیم، از آن‏ها پرسیدم طی سال‏هایی که ایران بوده‏اند، برای حمایت از مبارزات مردم چه‏کار کرده‏اند. از خلال این گفت‏وگو طرح یک سرود بیرون آمد.


ترانه‌ی «خلق متحد» با صدای سرجیو اورتگا، الهام‌بخش ترانه‌ی «برپاخیز» بوده است

این سرود «برپاخیز» نام گرفت که آقای سعید تقدسی همراه با آقای بیژن قادری که الان در امریکا هستند و با همراهی بسیاری از هنرجویان هنرسرای عالی موزیک ‏آهنگ را تنظیم کردند. بعد هم سعید ماده‏ی خام را برای من به خانه آورد و من هم شعر «برپا خیز» را روی آهنگ گذاشتم. بعد از چند روز همراه با همان دانشجویان هنرسرای عالی موزیک ایران به استودیو «بِل» در تهران رفتیم و سرود در آن‏جا ضبط شد.

چه شد که یک موسیقی تازه برای این سرود ساخته نشد و کاری از شیلی انتخاب شد؟

سال ۱۹۷۳ در شیلی کودتا شده بود و بسیاری از فعالین سیاسی آن زمان شیلی به خارج از کشور آمدند و پناهنده‏ی سیاسی شدند. از جمله خود من شخصا با بسیاری از آنان دوستی و آشنایی نزدیک و صمیمانه‏ای داشتم که این آشنایی سال‏ها ادامه پیدا کرد و تا امروز نیز رسیده است.

به هرحال در آن سال‏ها ما به خاطر حمایت و همبستگی با مبارزات مردم شیلی و علیه کودتای نظامی آن زمان، با میل و رغبت بسیار آکسیون‏های زیادی برای شیلی ترتیب می‏دادیم. در این آکسیون‏ها هم عمدتاً این سرود اول برنامه اجرا می‏شد و خود گرو‏ه‏های شیلیایی آن را می‏خواندند.

این سرود در ذهن ما به عنوان یک سرود جالب، قشنگ و با ریتم بسیار تهییج‌کننده در ذهن ما مانده بود. تا جایی که به ایران رفتیم و آقای تقدسی بر اساس آن سرود، این آهنگ را تنظیم کردند و «برپاخیز» را ساختیم.

چرا در برخی منابع، نام آقای سیاوش کسرایی به عنوان سراینده‏ی این سرود به میان آمد؟

خود من هم بسیار متعجب بودم. خیلی هم اتفاقی به این مساله برخورد کردم. شاید سال‏ها بود که اصلا دنبال این سرود نبودم و در جایی هم دنبال آن نمی‏گشتم. تا این که یک روز خیلی اتفاقی به دلیل علاقه‏ای که به برخی از مطالب «سایت رادیو زمانه» داشتم، به این سایت مراجعه کردم و به مقاله‏ی آقای کیوان ایزدمهر در مورد سرود «برپاخیز» برخوردم. آن‏جا متوجه شدم که سراینده‏ی این سرود را آقای سیاوش کسرایی اعلام کرده‏اند.

همین باعث شد که داستان را دنبال کنم و در جست‏وجویی که در یوتیوب و سایت‏های مختلف داشتم، دیدم که در «ویکی‏پدیا» هم سراینده‏ی این سرود را آقای سیاوش کسرایی اعلام کرده بودند.

البته نشانه‏های دیگری هم وجود دارد که نشان می‏دهد چقدر بدون تحقیق این کارها را کرده‏اند و یا نویسندگان این مطالب، مسایلی به گوش‌شان خورده، اما نتوانسته‏اند درست تحقیق کنند. از جمله این که در ویکی‏پدیا و یا یوتیوب این سرود را به عنوان یکی از سرودهای کنفدراسیون معرفی کرده‏اند.

تنها حدسی که می‏توانم بزنم که چرا به کنفدراسیون منتسب شده، این است که احتمالا نویسنده یا تهیه‌کننده‏ی چنین ویدئوکلیپ‏هایی به گوش‏اش خورده که سراینده‏ی سرود به هرحال در کنفدراسیون جهانی دانشجویان فعال بوده و از آن‏جا نتیجه گرفته‏ که این سرود توسط کنفدراسیون ساخته و اجرا شده است. در صورتی که تا دی‏ماه ۵۷ که ما این سرود را ساختیم، چنین سرودی وجود نداشت.

اشاره کردید که این سرود را در استودیو بل ضبط کرده‏اید. آیا موقعیتی پیش آمد که بتوانید این سرود را در تهران منتشر کنید؟ یا این که به شکل زیرزمینی در میان مردم دست‌به‌دست می‏شد؟

پخش اولیه‏ی آن زیرزمینی بود. آن موقع هنوز نتیجه‏ی مبارزه تعیین نشده بود، رژیم حاکم بر سر کار بود و احتمال همه چیز هم داده می‏شد. از جمله این که شک و ظن بسیار قوی‏ای وجود داشت که احتمالا کودتایی صورت خواهد گرفت. بر این اساس بود که این سرود ابتدا به صورت زیرزمینی پخش شد و توسط نوارهای کاستی که بچه‏ها تکثیر می‏کردند انجام می‏گرفت.


ولی روزی که رادیو به دست نیروهای مخالف رژیم افتاد، خانم فیروزه نوایی نوار اصلی این سرود را به رادیو ایران برد و همان روز این سرود پخش شد. پخش سرود چندین ماه از رادیو ادامه یافت تا این که مانند شعر قشنگ «والا پیام‏دار محمد» فرهاد که معنی آن را درک نمی‏کردند و مرتب پخش می‏کردند، بعد از این که معنای سرود را متوجه شدند، از پخش آن جلوگیری کردند.

شما چند سال پس از انقلاب در ایران ماندید؟

دو سال پس از انقلاب در ایران ماندم تا این که دوباره به لیست سیاه منتقل شدم و تحت تعقیب قرار گرفتم. بعد از آن ناچار شدم ایران را ترک کنم و دوباره فرار کردم آمدم به خارج از ایران.

بیش از ۳۰ سال از زمانی که شما این سرود را سرودید، می‏گذرد. امروز احساس‏تان نسبت به کاری که آن زمان در سال ۵۷ انجام دادید، چیست؟

در تمام دوران طولانی ۳۰ سال گذشته، هربار که یک حرکت مبارزاتی در ایران پیش می‏آمد و یا ضرورت چنین حرکتی از جانب نیروهای مختلف طرح می‏شد و یا اعتراضاتی نسبت به رژیم انجام می‏گرفت، بند بند این سرود دوباره به یاد من می‏‏آمد و مطمئن بودم که یک روزی دوباره این سرود جایگاه خود را پیدا خواهد کرد.

امروز بعد از وقایع پس از انتخابات، شاید چند ده ویدئوکلیپ از طرف بچه‏های ایران و همین‏طور جوان‏هایی که در خارج از کشور قضایا را دنبال می‏کنند روی این سرود تهیه شده است.

امروز دوباره این سرود دارد جایگاه خود را پیدا می‏کند و در معادله‏ی سیاسی قدرت در ایران نقش بازی می‏کند.

به خاطر مسایلی که در ایران پیش آمد، هیچ‏وقت احساس تأسف و یا پشیمانی از بابت سرودن این سرود به شما دست داد یا این که فکر می‏کنید نه؛ این همان کاری بود که آن زمان باید انجام می‏شد؟

ابدا! من کوچک‏ترین احساس تأسفی نه‌تنها ندارم، بل‌که از صمیم قلب مفتخرم که این سرود در آن دوران برای حمایت از مبارزات آزادی‏خواهانه‏ی مردم که چیزی جز آزادی و استقلال نمی‏خواستند (و بعدها توسط دین‏کاران امروزی مصادره شد) و در حمایت از این مبارزات سروده شد.

محتوای سرود متوجه‌ی ساختن افکار عمومی آن روز نسبت به حاملین اصلی جنبش اعتراضی‏ای بود که در ایران جریان داشت و ستایش قدرت همبستگی ملی برای دفع و رفع نظام استبداد بود.

در نتیجه نه‌تنها اظهار تاسف نمی‏کنم، بل‌که به هرحال آن را متعلق به بخشی از دوران مبارزاتی مردم می‏دانم و معتقدم که بالاخره مردم پیروز خواهند شد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

تشكر
مي گفتند تنظيم اين آهنگ هم براي كلام فارسي كار كورش يغمايي بوده !
كسي مي دونه شعروآهنگ سرود "به لاله درخون خفته از كيه ؟

-- باب ، Feb 12, 2010

علی جان خیلی عالی بود انتضار میرود همیشه
ازتوبشنویم

-- فرشته ، Feb 12, 2010

salam Pejmane aziz, mibini ke donya cheghadr kuchike wa che jure rah hamun yekki mishe?? khosh halam ke ba duste ghadime ma aghaye Ali Nadim mosahebe dashtie. Ali az bache haie pak wa khube uon dorane jawanie wa danesh-juie man wa Saeid ast.be ommide didar wa ghole amadanie ke dadeh budi.. Firouzeh

-- Firouzeh Navai ، Feb 12, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)