تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
نگاهی به زندگی و آثار حسین گل‌گلاب

«ای ایران»؛ تأثیرگذار، از مشروطیت تا امروز

محمود خوشنام

در سال‏های دو - سه دهه‏ی پس از مشروطیت، شمار ترانه‏سرایان افزایش پیدا کرد و شاعران درجه دوم نیز به این کار روی آوردند. شاید می‏اندیشیدند که تصنیف‏سازی آسان‏تر از شعرگویی است. حساب و کتاب و در و پیکری ندارد و سهو و لغوی هم اگر پیش بیاید، در سایه‏ی موسیقی پنهان می‏ماند.

Download it Here!

غالب متن‏ها جامد و راکد باقی ‏ماند و هم‏چنان سخن از عشق‏های زنگار گرفته و آه‏ و ناله‏های سوزناک کلیشه‏ای با زبانی ناپرورده، در میان بود و نوید هیچ نوآوری را نمی‏داد.

از بخت خوش، ترانه‏های عارف و بهار و امیرجاهد در دسترس همگان بود و به دست دومی‏ها چندان مجال عرض اندام نمی‏داد.

از جمله‏‏ی آنان می‏توان از وحید دستگردی، حسن سالک، هدایت نیرسینا، مؤید ثابتی، صادق سرمد، محیط طباطبایی، عبدالعظیم قریب و حیدرعلی کمالی یاد کرد که غالباً از عرصه‏های آموزشی به شعر و تصنیف روی آورده بودند.

اما در این میان، سراینده‏ای استثنایی سر بلند کرد که با آن که او نیز اهل دانش بود، توان آن را داشت که رنگ و بوی تازه‏ای به ترانه‏ها ببخشد؛ حسین گل‏گلاب که در سال ۱۲۷۴ زاده شد، در جوانی به آموزگاری در دارالفنون پرداخته و بعد به عنوان استاد گیاه ‏شناس در دانشکده‏ی پزشکی دانشگاه تهران به کار تدریس مشغول شده است.

گل گلاب به موازات کار تحصیل، با شاعران و موسیقی‏دانان ایرانی حشر و نشر داشته، از درویش‏خان نواختن ساز را فراگرفته و در مدرسه‏ی علی نقی وزیری به فراگیری نظری موسیقی پرداخته است.

وزیری که از هر نیروی مبتکر تازه‏نفسی برای پیشبرد کار خود استفاده می‏کرد، از گل گلاب خواسته حال که هم با موازین شعری آشنا است و هم با مبانی موسیقی، کار ترانه‏سرایی را نیز تجربه کند.


حسین گل‌گلاب

دست‏آورد این توصیه، شماری تصنیف و سرود میهنی است که نام گل گلاب را بر پیشانی دارد. مانند عاشق ساز، ره عشق، جوانی و در ورای همه‏ی این‏ها، متن سرود «ای ایران» که با آهنگ درخشان روح‏الله خالقی ۶۰ - ۷۰ سالی است عملاً به سرود ملی ایران تبدیل شده است.

روح‏الله خالقی با به‏کارگیری مایه‏ی دشتی برای آفریدن این سرود، نشان داد که مایه‏های سنتی ذاتاً غمگنانه نیست؛ شیوه‏ی برخورد با آن‏ها است که آن‏ها را غم‏انگیز می‏سازد.

حسین گل گلاب هم با متن پاکیزه‏ای که برای آن فراهم آورده، بر ظرفیت بالای زبان خالص فارسی انگشت تاکید نهاده است. هیچ‏یک از سه بند سرود او، حتا یک واژه‏ی عربی ندارد. ولی در عین حال سلیس و روان و قابل فهم ادا می‏شود.

متن و موسیقی آن‏چنان در هم تنیده شده که گویی شاعر و آهنگ‏ساز آن یکی است.

گل گلاب در شأن نزول سرود گفته است که در زمان اشغال ایران از سوی متفقین، در راه رفتن نزد خالقی بوده که شاهد بدرفتاری سربازان بیگانه با ره‏گذران می‏شود و بعد وقتی ماجرا را برای خالقی تعریف می‏کند، او را نیز خشمگین می‏سازد.

این خشم و خروش دست‏مایه‏ای می‏شود برای ساخت و پرداخت سرود ای‏ ایران؛ سرودی که آن را باید ماندگارترین آفریده‏ی موسیقایی در ایران به‏شمار آورد.

سرودی که مردم ایران از آن برای ادامه‏ی مبارزه با استبداد و خودکامگی نیرو می‏گیرند. سرودی تأثیرگذارتر از همه‏ی سرودهای موجود؛ از مشروطیت تا امروز.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

"حسین گل گلاب هم با متن پاکیزه‏ای که برای آن فراهم آورده، بر ظرفیت بالای زبان خالص فارسی انگشت تاکید نهاده است. هیچ‏یک از سه بند سرود او، حتا یک واژه‏ی عربی ندارد."


"جان من فدای خاک پاک میهنم"
فدا کلمه عربی است.

"نور ایزدی همیشه رهنمای ماست"
نور کلمه عربی است.

"تا گردش جهان و دور آسمان به پاست"
دور کلمه عربی است

-- آیت ، Dec 17, 2009

یکی اززیبا ترین ترانه های میهنی تاریخ جهان.روان استاد شادبادودرود بر ایران

-- پیام نیکپور ، Dec 18, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)