تاریخ انتشار: ۷ مرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
دست در دست - بخش چهارم

ملکه‌ی موسیقی کوبا از اشک سیاه می‌خواند

رضا علامه‌زاده

چهارمین قسمت از سری «دست در دست» را با صدای یک خواننده‌ی بلند آوازه‌ی زن، به نام «اومارا پورتو اوندو» که هم‌اکنون در سن ۷۸ سالگی هم‌چنان ملکه‌ی موسیقی کوبا نامیده می‌شود، آغاز می‌کنم. زنی که همین سه سال پیش با ارکستر سنفونیک برلین در آلمان برای هفت هزار تماشاگر در هوای آزاد برنامه‌ای به یاد ماندنی اجرا کرد.

Download it Here!

اما اجازه بدهید پیش از سخن بیشتر در مورد او و دیگرانی که در این برنامه به آن‌ها خواهم پرداخت، کمی با صدای مخملین اومارا پورتو اوندو بمانیم:

ترانه‌ی اشک سیاه
رنجی عمیق از نداشتنت می‌کشم
و رنجی عمیق‌تر از دو رویی‌ات،
می‌گریم بی‌آن‌که بدانی در زاری‌ام
اشکی سیاه می‌بارم
اشکی سیاه، به سیاهی زندگی‌ام.

ترانه‌ای بود با عنوان «اشک سیاه» که کم‌تر خواننده‌ی نامدار در دنیای اسپانیایی‌زبان است که در ۵۰ سال گذشته دست‌کم یک بار سعی نکرده باشد آن را بازخوانی کند.


اومارا پورتو اوندو، خواننده‌ی معروف کوبایی

اومارا هنوز در سن ۷۸ سالگی می‌خواند؛ ولی بر خلاف بسیاری از هنرمندان هم‌دوره‌‌اش در پیش از انقلاب کوبا، پس از انقلاب هم هرگز فعالیت هنری‌اش متوقف نشد و کنسرت‌هایش در داخل و به‌ویژه خارج از کوبا همواره هواداران بی‌شماری داشت.

او حتی با نامدارترین خوانندگان جهان هم‌چون نات کینگ کول و ادیت پیاف کنسرت‌های مشترک برگزار کرد. ترانه‌ای که با ارکستر انریکه خورین، خالق چاچاچا، که در برنامه قبلی از آن یاد کردم، اجرا کرده است، هنوز یکی از محبوب‌ترین و شنیدنی‌ترین کارهای اوماراست.

ترانه‌ی چاچاچا
برای تو، چیزی در قلبم نمانده است
برای تو چیزی از عشق در من باقی نمانده است
خودت این را می‌خواستی
نمی‌دانم برای چه
نمی‌دانم به کدام دلیل زندگی‌ام را نابود کردی
برای تو چیزی از عشق در قلبم باقی نمانده است

اما دیگر هنرمندان قبل از انقلاب، شانسی مشابه اومارا در تداوم کار هنری‌شان نداشتند. بسیارانی بودند که به دلیل انقلاب شکافی به عمق چهل سال در کارشان دهان باز کرد که تنها همین ده سال پیش با حادثه ای به دور از باور بازکشف شدند و در چند سال آخر عمرشان به شهرت و محبوبیتی که چهل سال از آنان دریغ شده بود، دست یافتند.

اغلب آنان هنرمندانی بودند که در سال‌های پیش از انقلاب کوبا، در گروه‌های بسیار محبوب موسیقی از جمله گروه «بوئنا بیسا» به معنای چشم‌انداز زیبا گرد آمده بودند و در کلوبی به نام «سوسیال کلوب» در هاوانا برنامه اجرا می‌کردند.

پس از انقلاب در سوسیال کلوپ و کاباره‌های مختلف به این عنوان که محل تفریح توریست‌های پولدار و سرمایه‌داران امپریالیست بود، تخته شد و هنرمندانی که در آن‌ها برنامه اجرا می‌کردند، پراکنده شدند.

برخی به خارج از کوبا مهاجرت کردند و بسیاری دیگر به کاری جدا از موسیقی پرداختند. گویی مقدر این بود که بسیاری از آن‌ها زنده بمانند تا در سال ۱۹۹۶ توسط ری کودر آهنگساز و گیتاریست نامدار آمریکایی بازکشف شوند.

هم اکنون بخشی از آهنگی با پیانوی روبن و با گیتار ری کودر را می‌شنوید.


ری کودر، گیتاریست

ری کودر، گیتاریست گروه رولینگ استون و سازنده و تهیه‌کننده‌ی آلبوم‌های متعدد موسیقی، وقتی به توصیه دوستی با موسیقی پیش از انقلاب کوبا آشنا می‌شود، چنان شیفته‌ی آن می‌شود که به کوبا سفر می‌کند و دربه‌در به دنبال هنرمندانی که در بوئنا بیستا سوسیال کلوب می‌نواختند و می‌خوانند، می‌گردد و هرکدام که هنوز زنده بودند را یکی‌یکی می‌یابد؛ کسانی که امروزه بیشترین نام را در موسیقی کوبا دارند.

ترانه‌ی تو چه کردی از کومپای سگوندو
بر تنه‌ی درختی دخترکی جوان
سرشار از شادی نامش را کند
و درخت متاثر شد
و گلی به سوی او پرتاب کرد.
من آن درخت متاثر و غمگین‌ام
تو آن دخترکی هستی که ساقه‌ام را مجروح کردی
من نام عزیزت را برای همیشه با خود خواهم داشت
تو بگو با گل بیچاره‌ام چه کردی؟
...


کومپای سگوندو، آهنگساز، خواننده و گیتاریست

کومپای سگوندو، آهنگساز، خواننده و گیتاریست پیش از انقلاب، کسی که هم‌اکنون ترانه‌ی «و تو چه کردی» را از او شنیدید، اولین نفری است که توسط ری کودر یافته می‌شود.

او وقتی بعد از ۴۰ سال ترانه‌ی معروف چان‌چان را با همراهی گیتار خود ری کودر اجرا کرد، چنان به شهرت جهانی رسید که حتی چند سال پیش از مرگش در سن ۹۶ سالگی، همین ترانه‌ی کم‌محتوا ولی خوش ریتم را در حضور پاپ جان پل دوم در واتیکان اجرا کرد.

ترانه‌ی چان چان
از آلتو سدرو به مارکانه می‌رم
بعد از کتو به مایاری می‌رم
عشقی که به تو دارم، حاشا کردنی نیست
آب دهانم راه افتاده است
و کاریش نمی‌تونم بکنم!

از طریق همین کمپای سگوندو، پیو لی‌بایِ خواننده، روبن گونزالسِ پیانیست و بسیاری از خوانندگان و نوازندگان دیگر بازیافته می‌شوند که البته نامدارترین بازکشف ری کودر آمریکایی صدای جاودانه‌ای است با نام ابراهیم فرر که سه سال پیش در اوج شهرت و محبوبیتی که در ۷۰ سالگی به سراغش آمده بود در سن ۷۸ سالگی در هاوانا فوت شد.

آن‌چه هم اکنون می‌شنوید، بخشی از ترانه‌ی «دو یاسمن» با صدای ابراهیم فرر بود که در قسمت بعدی «دست در دست» از او و دیگر همتایانش بیشتر با شما سخن خواهم گفت.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

مطلبي بسيار خواندني بود كه اطلاعات خوبي ارائه نمود.سپاسگزارم.

-- بدون نام ، Jul 29, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)