خانه > آهنگ زمانه > موسیقی ایرانی > شبی با مولانا در تبریز | |||
شبی با مولانا در تبریزسید هادی محمدی
شهر تبریز سیویکم مرداد و اول و دوم شهریور، شاهد برگزاری کنسرت داوود آزاد به مناسبت هشتصدمین سال تولد مولانا بود. کنسرتی که پس از اجراهای متعدد خارجی برای اولین بار در ایران برگزار شد و طبق شنیدهها، گویا قرار است که داود آزاد پس از تبریز، در اردبیل و شیراز و تهران هم همین برنامه را اجرا کند. برنامه آزاد چنان که در بروشور کنسرت هم آمده بود به صورت مرکب خوانی و مرکب نوازی و با همکاری طیفی از هنرمندان جوان: فرزاد عندلیبی (دف)، علی پژوهشگر (عود) و حبیب الله محمدی (کمانچه) اجرا شد. در بخش اول برنامه قطعات "شمس الدین" (بیات اصفهان)، "مستان" (عراق) و "آن دلبر من" در آواز بیات اصفهان اجرا شد . قطعه ابتکاری لیلی نیز که برای اولین بار در موسیقی ایرانی با ریتم 9/5 ساخته شده است در دستگاه شور اجرا گردید. اشعار تمامی تصانیف از مولانا بود و جالب اینکه داوود آزاد با اضافه کردن ذکر یار لیلی به شعر مشهور مولانا (بی همگان به سر شود، بی تو به سر نمی شود) شعر مولانا را که به نظر می رسد برای معشوق ازلی سروده شده است به نوعی با عشق زمینی پیوند زده بود. مطابق معمول، آهنگها بیشتر حال و هوای موسیقی خانقاهی را داشتند و جملات ذکر مانندی مدام در بین اشعار تصانیف شنیده می شد. بخش اول و همچنین بخش دوم برنامه با اجرای دف نوازی فرزاد عندلیبی و خود داوود آزاد پایان یافت؛ اگر چه به نظر می رسید که دو قطعه پایانی بخش اول کنسرت، در دستگاه ماهور، هنوز آن قدر برای اجرا پخته نشده اند. مخصوصا که اشعار تصانیف هم زیاد مناسب این دو قطعه نبودند واین مساله باعث نوعی بی وزنی در کلام شده بود اما در هر حال برای ما که با موسیقی بی کلام اصلا میانه ای نداریم (چه برسد به تصنیف خوانی با دف)، در نوع خودش تجربه ای قابل تامل بود. بخش دوم کنسرت نیز شامل قطعات "به ساقی در نگر" (شور- دشتی)، "پای خم" (افشاری)، "ساقی مستان" (افشاری)، "بت زیبا" (بیات ترک) و "گل سنبل" (همایون) می شد که قطعه گل سنبل را پیش از این هم از صدیق تعریف در مجموعه آبگینه شنیده بودیم اما اجرای داوود آزاد با آن لحن ذکر گونه البته قابل قیاس با اجرای تعریف نبود. قطعه ساقی مستان در دستگاه افشاری یکی از شورانگیزترین و بهترین آهنگهایی بود که در این چند ساله از داوود آزاد شنیده ایم و به هنگام اجرای این قطعه جمعیت حاضر در سالن همه سکوت کرده و محو اجرا شده بودند. ابتکار جالب دیگر این اجرا پخش تصاویری از مراسم سماع در قونیه برای حضار بود. اگر چه به مناسبت هشتصدمین سال تولد مولانا از اشعار مولوی استفاده شده بود و با اینکه تلفیق شعر و موسیقی بسیار زیبا صورت گرفته بود اما به دلیل استفاده از اشعار مهجور مثنوی، عموم مردمی که به جرات می توان گفت حتی برای یک بار هم مثنوی را به دست نگرفته اند از اشعار تصانیف بهره زیادی نمی توانستند ببرند. شاید بهتر بود که بخشی از این اشعار در بروشور کنسرت نوشته می شد. داوود آزاد یکی از معدود نوازندگانی است که از سالها پیش و شاید پیش از همه دریافته که مخاطب موسیقی ایرانی امروز دیگر تاب و توان آواز های نیم ساعته سنگین حول ردیف موسیقی ایرانی و تک نوازیهای ملال انگیز و تصانیف تکراری خواب آور را ندارد. به همین دلیل است که وی حتی در قسمت آوازی برنامه های خود نیز چکیده ردیف موسیقی ایران را در دو-سه بیت به مخاطب ارائه میدهد. چکیده ای که البته حاصل تاملات و تحقیقات او بر ردیف موسیقی ایران و آثار پیشگامان و پیشکسوتان موسیقی سنتی است.
شیوه ای که البته استاد ذوالفنون هم چند سالی می شود به آن روی آورده است. داوود آزاد چنان که در بروشور کاست هایش نیز آمده است سعی کرده بیشتر از آنکه حرف بزند عمل کند. آثاری مانند "به یاد هرمزی" و "بهار امید" که غیر از ارزش هنری، خود ثمره سالها تحقیق و تفحص وی در شیوه نوازندگی و خوانندگی پیشینیان و بهره گیری از آنها برای ارائه آثار هر چه بهتر به مخاطب امروز است. موسیقی طرب انگیزی که با ذهنیت و حوصله مخاطب امروز موسیقی ایرانی هم انس بیشتری دارد. خصوصا اینکه به قول دکتر سروش موسیقی طربناک و طرب انگیز برای قرن ها به حکم تحریم علما همواره مورد بغض و طرد بوده و از ذائقه انسان ایرانی رخت بر بسته است. اجرای داوود آزاد در دیگر شهرها مخصوصا در تهران حتما حرف و حدیث موسیقی عرفانی را دوباره مثل چند ماه قبل پیش خواهد کشید؛ گر چه آزاد، موسیقیای را که ارائه می دهد با پسوند عرفانی خطاب قرار نداده است و دوستدارانش هم البته از لفظ موسیقی خانقاهی برای این منظور استفاده می کنند. با این همه با اینکه پاسخ بسیار تند و تیز استاد جلال ذوالفنون به استاد شجریان شتابزدگی و سطحی انگاری در فهم دغدغه های شجریان را با خود داشت، ولی حق با جلال ذوالفنون است که بر منتقدان موسیقی عرفانی خرده گرفته است که هر موسیقی ای عرفانی نیست. درست است که به قول استاد شجریان عرفان جزو مقوله "شناخت" است و موسیقی هم در کل دروازه ای است رو به "شناخت" اما نباید از نظر دور داشت که شناخت داریم تا شناخت. اگر در عرصه علوم انسانی بتوان با جرات گفت که چیزی به نام جامعه شناسی مذهبی نداریم ولی عرصه هنر البته پراگماتیک تر از علم و فلسفه است. عرفان به آن معنایی که دوستداران موسیقی عرفانی منظور دارند، ملزوما جزء لاینفک هر اثر هنری و جزو اصول زیبا شناختی هر اثر موسیقیایی نیست که بتوان گفت همه موسیقی ها عرفانی هستند. با این همه باید منتظر اجرای داوود آزاد در تهران و واکنش های مخالفان و موافقان این نوع موسیقی ماند. هر چند معتقدم متاسفانه بخش عظیمی از جدل و ستیزهای اخیر تئورسین ها و استادان بنام موسیقی ایران به دلیل تفاهم یا عدم تفاهم تئوریک و نظری نیست. متاسفانه فضای آکنده از رکود هنری و بی مهری به اساتید موسیقی این احساس را در آنان تقویت کرده است که برای ماندن و در نتیجه پژمرده نشدن و ادامه دادن، باید رقیب و البته نه رقیب، که نوع موسیقی ای را که او ارائه می دهد از میدان به در کرد. البته که تداوم و شکوفایی حق مسلم هنرمندان ماست اما آیا روشی هم که در این زمانه سخت در پیش گرفته اند درست است؟ مرتبط: وب سایت شخصی داوود آزاد |
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
درسال 1364 يعني 21 سال پيش سي دي هاي "يادگار دوست" و "گل صد برگ" به مناسبت هشتصدمين سال تولد مولانا منتشر شدند.
-- پژمان ، Aug 28, 2007يكي مي شه به ما بگه مولانا چند بار متولد شده است؟