خانه > فرنگیس محبی > مجله لندنی > «دیپلماتهای ربوده شدهی ایران، زنده نیستند» | |||
«دیپلماتهای ربوده شدهی ایران، زنده نیستند»فرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.comدولت اسراییل طرح مبادله زندانیان آن کشور و حزبالله لبنان را تصویب کرده است. بر اساس این طرح که با میانجی گری آلمان بر سر آن توافق شده است، یکی از زندانیانی که در ازای دو سرباز اسراییلی مفقود شده در لبنان آزاد خواهد شد، سمیر قنطار خواهد بود که به جرم قتل، محکوم به حبس ابد است. در اینباره با دکتر علیرضا نوری زاده، روزنامه نگار و مدیر مرکز مطالعات ایران و عرب در لندن گفت و گو کردم و ابتدا در مورد چگونگی این قرارداد پرسیدم.1
تقریباً از چهار ماه قبل بود که معلوم شد دولت آلمان بر پایه همان سابقهای که در مسالهی پادرمیانی بین حزبالله و اسراییلیها در زمینه تبادل اسرا و همینطور اجساد درگذشتگان داشته وارد کارزار سیاسی پشت پرده است. به نظر میرسد که حزبالله هم با گرفتن دو سرباز اسیر اسراییلی داشت، عملاً به اهدافش، یعنی فلج کردن دولت لبنان و اعمال کردن نظرهای خود بر دولت رسیده است. بنابراین الان در یک شرایطی هستیم که به نفع آنهاست که اولاً اینها را آزاد بکند، حالا چه جنازههای آنها را و چه اگر زنده باشند که احتمال آن بسیار کم است. همینطور آزاد کردن فردی مثل سمیر قنطار و تنی چند از اسرای حزبالله، میتواند دوباره در لبنان برای حزبالله که خیلی به اعتبارش لطمه خورده، اعاده اعتبار بکند. این است که زمان، کاملاً برای حزبالله مناسب است. از آن طرف آزادی اسرای اسراییلی و یا بازگرداندن اجساد آنها میتواند برای اولمرت که در زمینه داخلی در شرایط چندان مطلوبی نیست، امتیازی محسوب بشود. آقای نوریزاده، اسراییل به خاطر آزادی این دو سرباز، وارد یک جنگ سی و سه روزه شد که خسارات جانی و مالی بسیاری هم برای هر دو طرف داشت. آقای اولمرت امروز اعلام کردند که میدانند این دو سرباز کشته شدهاند. گرفتن اجساد این دو سرباز در برابر آزادی سمیر قنطار که به نظر افکار عمومی اسراییل، یک قاتل حرفهای است؛ خیلی باید برای اسراییل مهم باشد که سمیر قنطار را آزاد کنند در برابر آن؟ من فکر میکنم اسراییلیها همانطور که در گذشته نشان دادند، واقعاً برای شهروندان خود چه زنده و چه مردهشان ارزش قائل هستند. در عین حال نگاهی که اسراییل به مساله دارد، قابل توجه است که در گذشته هم نشان داده که ما یک جنازهی سربازمان را تحویل میگیریم و ۵۰ یا ۱۰ تا یا ۳۰ تا اسیر شما را آزاد میکنیم. یعنی ارزش جنازه یک سرباز ما، به اندازه ۲۰ تا اسیر شماست. بنابراین از نظر روانی هم باید به قضیه نگاه کرد و طبیعتاً باید گفت یهودیها مثل مسلمانان برای اجساد عزیزان خود هم به همان اندازه اسیران یا زندگان ارزش قائل هستند و میگویند تا او در گور خودش مستقر نشود، اینها التزام و این مسوولیت را دارند که آزادش بکنند. به همین دلیل درست است که ممکن است جنازه دو سرباز اسراییلی برای خانوادهاش آنقدر توجهبرانگیز نباشد که آنها اگر زنده بودند؛ ولی به همان نسبت میتواند به آنها آرامش روحی بدهد و تاثیر کلیاش در جامعه اسراییل میتواند به نفع آقای اولمرت تمام شود. اما در مورد جنگی که اسراییل وارد آن شد، یادمان باشد که حزبالله درواقع با به اسارت گرفتن این دو سرباز توجیهگر این جنگ بود. در جریان این جنگ، ثلث لبنان به باد رفت و ویران شد و این همه، از جمله تعداد زیادی از افراد خود حزبالله برای این ماجراجویی که به نظر من در نهایت هم سود چندانی نداشت؛ کشته شدند. سمیر قنطار، بخش بزرگی از دوران محکومیت خود را در زندان گذرانده و قاعدتاً اسراییل باید مطابق قوانین خودش، مدتی بعد او را آزاد میکرد. به هرحال این بهایی است که اسراییل برای دو سرباز خودش، چه زنده و چه مرده دارد میپردازد و در عین حال اسراییلیها به یک نقطهی دیگر هم نگاه میکنند. آنها دارند بهانههای حزبالله را یک به یک میگیرند. مساله اسرا یکی از بهانههای حزبالله برای حفظ اسلحه بوده و همینطور مساله مزارع شبعا که میبینید در یک جهت دیگر تلاش دارد میشود از جولان تفکیک و به نوعی این مساله هم حل بشود. گفته شده که یکی از شرایط این معامله، مبادله اطلاعات در مورد ران آراد، خلبان اسراییلی و چهار دیپلمات ایرانی است که سالها پیش مفقود شدند؟ از گذشته حزبالله بهطور مکرر اعلام کرده که خبری از ران آراد ندارد تا یک زمانی اطلاع دارد و آن زمانی است که آقای ابو مصطفی بیرانی که اسراییلیها مدتی هم او را ربودند، ران آراد را فروخته است. تا آن زمان، اسراییلیها خبر داشتند و بعد خبر ندارند و به احتمال زیاد ران آراد درگذشته است. همینطور در رابطه با چهار شهروند ایرانی آقای محسن موسوی، کاردار سفارت ایران در بیروت، آقای متوسلانی، فرمانده سپاه، آقای کاظم اخوان، خبرنگار و راننده آنها؛ اسراییلیها اطلاعات چندانی ندارند و احتمالاً همان حرفی را که نیروهای لبنانی زدند که این چهار تن کشته شدهاند؛ تکرار خواهند کرد. منتها چون در آن زمان، ارتش اسراییل در داخل لبنان بوده، احتمالش هست که اسراییلیها حداقل جایی را که این چهارتن دفن شدهاند، بداند. ضمن اینکه بر پایه گزارشاتی که مطبوعات لبنان چندین نوبت چاپ کردند، حتی احتمال دارد که اجساد اینها نیز از بین رفته باشد و جای دفن آنها روشن نباشد. قبلاً توضیح دادید که اسراییل با این مبادله اسرا، میخواهد بهانهها را از حزبالله هم بگیرد. آیا این مبادله میتواند یک گام اولی باشد برای ایجاد تفاهم بین اسراییل و حزبالله؟ من اسمش را تفاهم نمیگذارم. ولی همان بهانهجوییهای حزبالله یک به یک از آنها گرفته میشود. حزبالله میگوید به این دلیل از اسلحهاش دست برنمیدارد چون لبنان در حال جنگ با اسراییل است، مزارع شبعا اشغال است و تعدادی از اسرا در اختیار اسراییل است. البته حزبالله هربار که زمینهای برای رفع این تقاضاها فراهم میشود، یک بهانه جدیدی را هم اضافه میکند. مثلاً قبلاً صحبت از اسرای لبنانی میکرد، حالا صحبت از اسرای فلسطینی هم میکند و فردا ممکن است باز صحبت از این بکند که تا سرزمین فلسطین آزاد نشود، صل نمیکنیم. بنابراین اسراییل و جامعه بینالمللی تصمیم دارند، حداقل این بهانههایی را که زمینهای هم دارد مثل مساله اسرا و مساله مزارع شبعا؛ این بهانهها را از حزبالله بگیرند تا بعد معلوم بشود که این سازمان، واقعاً چه اهدافی دارد و طبعاً آمادگی این را دارد که به یک سازمان سیاسی در لبنان تبدیل بشود یا همچنان برای پیش بردن اهداف جمهوری اسلامی که بهوجودش آورده و ادارهاش میکند و هزینهاش را میدهد، اسلحه را در دست خواهد داشت. تذکر: این گفت و گو، پنج روز پیش انجام شده است Farangis Mohebbi
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
با توجه باینکه جریاناتی مثل جمهوری اسلامی حزب الله لبنان حماس و مقتدا صدر فقط در موقعیت بحران و جنگ و کشتار و جنایت میتوانند موجودیت پیدا کنند و تا زمانی اینها هستند که جنگ و جنایت و کشتار هست لذا همیشه بدنبال دشمنان فرضی ای هستند که خودشان میسازند و به سادگی هم با توجه به نظرات اینان کفار و منافق و مشرک در دنیا زیاد است اینان از اسلحه که عشقشان است و عقده ها و کمبود های اجتماعی و ایدئولوژیکی خودشان را در سایه آن میپوشانند هرگز جدا نمیشوند جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم اگر کسی را هم پیدا نکردند آنوقت به جان همدیگر می افتند مثل اصول گرا های ایرانی
-- فرهاد ، Jul 5, 2008