تاریخ انتشار: ۱۶ تیر ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

مجوز موج مکزیکی زنان با امضای فیفا

Azadeh@radiozamaneh.com


رییس فیفا و رییس ای‌اف‌سی (کنفدراسیون فوتبال آسیا) مدتی‌ست نامه‌ای دریافت می‌کند که فرستندگانش تعدادی از فعالان زن و دختران فوتبال دوست‌ایرانی هستند.
این نامه راهی‌ست برای دفاع از حق ورود زنان به ورزشگاه‌ها. در این نامه، از سپ بلاتر و محمد بن همام، رییسان این دو نهاد، خواسته شده است یک بند به اساسنامه‌ی جدید فدراسیون ایران اضافه کنند تا موانع ورود زنان به ورزشگاه‌ها برای تماشای فوتبال برداشته شود. دراین نامه اشاره شده که طبق مقررات فیفا باید تبعیض جنسی در ورزشگاه‌های ایرانی حذف شود. این نامه را تا امروز بیش از صدهزار نفر امضا کرده‌اند.
علاوه بر مدافعان و فعالان حقوق زنان، تعداد زیادی دختر ورزشکار و فوتبال‌دوست هم هستند که شیفته‌ی یک لحظه حضور در استادیوم و دیدن بازی فوتبال از نزدیک‌اند.
تعدادی از آنها تا امروز بارها همراه با مدافعان حقوق زنان پشت درهای استادیوم آزادی رفته‌اند و خواسته‌اند مثل مردان بتوانند مسابقات را از نزدیک ببینند. اما بعد از برخوردهای اخیر نیروی انتظامی به این نتیجه رسیده‌اند که «باید با چانه‌زنی با مقامات بالا به نتیجه رسید». این را عارفه الیاسی می‌گوید؛ یکی از دخترانی که عاشقانه از فوتبال و تماشای یک مسابقه از نزدیک حرف می‌زند. جوانی که به خاطر همین علاقه‌اش به حضور در استادیوم‌های ورزشی، با فعالان حقوق زنان آشنا شده و حالا در کنار آنها برای ورود به ورزشگاه تلاش می‌کند. این گفت‌وگو را از اینجا بشنوید یا در زیر بخوانید:


عارفه الیاسی. عکس از سایت میدان

او می گوید:"«یکی‌ از بازتاب‌های این نامه این بود که اصلا ایران مدارکش را برای جام ملتهای ۲۰۱۱ ارسال نکرد. سه‌ کشور ایران،‌ قطر و هند بودند که هند انصراف داد اما‌ قطر تمام مدارکش را فرستاده بود و سؤال پیش آمده بود که چرا ایران نه انصراف داده و نه مدارکش را فرستاده است. جواب این بود که می‌دانستیم براساس قانون چون زنان حق ورود به استادیوم ندارند، خود به خود حذف می‌شدیم».

تا الان دختران فوتبال‌دوست مثل خودت چه تلاشی کرده‌اند برای ورود به استادیوم؟

تلاش زیاد است؛ اما در گروه‌های مختلف. یعنی تیپ‌های مختلفی‌ در این زمینه تلاش می‌کنند. یک عده سمت غرب تهران و نزدیک استادیوم آزادی زندگی می‌کنند و زندگی‌شان عجین است با مسایل ورزشی. یکسری گروه‌هایی هم هستند که فعالین حقوق زنان‌اند ومی‌گویند حق شهروندی نباید سلب شود و نباید منع قانونی برایش وجود داشته باشد. یک عده‌ی دیگر بچه‌هایی هستند که تمایل دارند برای گذراندن اوقات و تفریح بروند استادیوم. شاید حالا خیلی هم فعالیت خاصی در این زمینه نکنند،‌ ولی اگر این اجازه به آنها داده شود دوست دارند بروند به این ورزشگاه‌ها.

تو چندبار رفتی استادیوم؟

من تا به حال نرفته‌ام.

فقط تلاش کردی برای این‌که وارد شوی؟

بله.

بقیه‌ی بچه‌ها، در گروه‌های دیگری که اسم بردی، رفته‌اند به استادیوم و از نزدیک حین بازی فضای آنجا را دیده‌اند؟

بله. بچه‌هایی که جزو آن روسری سفیدها بودند برای دیدن بازی ایران و بحرین سال ۸۴ رفتند و‌ یک نیمه‌ی بازی ایران و بحرین را، که ما را به جام جهانی آلمان ‌برد، از نزدیک دیدند. آن روز اولین باری بود که گروهی از زنان توانستند وارد استادیوم شوند و یک بازی سرنوشت‌ساز و مهم را تماشا کنند.

چه اتفاقی برای این بچه‌ها افتاد وقتی وارد استادیوم شدند؟

آنها با چانه‌زنی و مبارزه رفتند و داخل شدند. البته به دلیل شرایط خاص آن موقع بود. چون تب و تاب انتخابات ریاست جمهوری بود و خاتمی هم در استادیوم بود و آقای مهرعلیزاده تعدادی از هنرپیشه‌های زن را دعوت کرده بود که بیایند داخل استادیوم برای تبلیغات ریاست جمهوری. همه‌ی اینها کمک کرد که بچه‌ها بتوانند وارد شوند. البته پای یکی‌ از بچه‌ها شکست در همین مبارزه ولی در استادیوم آن‌قدر به آنها خوش گذشته بود که می‌گفتند ما نمی‌توانیم بگوییم آنجا چه خبر بود. اصلا توی کلمه نمی‌گنجید. از لحاظ امنیتی و داخل استادیوم هم اتفاق خاصی برایشان نیفتاد، غیر ازدرگیری پیش از ورودشان با نیروی انتظامی.

بنابراین اگر این شرایط خاص ِ روزهای انتخابات و مراقبت‌های ويژه‌ای که می‌شد نبود ممکن بود اتفاق خاصی بیفتد؟

نمی‌دانم دقیقا. ما بعد از این اتفاق بازهم تلاش کردیم برویم استادیوم. بار اول فکر نمی‌کردند ما این‌قدر مصر باشیم. برای همین ما را سوار اتوبوس کردند و در اتوبان‌ها چرخاندند و در میدان آزادی پیاده کردند. ولی دوباره برگشتیم به استادیوم. دفعه‌ی بعد پلیس زن آورده بودند و پلیس زن معمولا خشن‌تر هم هست چون می‌تواند برخورد فیزیکی داشته باشد و داشت. هر چند ما درگیر نشدیم. ولی فهمیدیم واقعا این جو خیلی مهم است.
اماباید گروهی دررده‌های بالا از تو حمایت کنند. مثلا روز بازی ایران و بحرین، چون قبل از انتخابات بود، در استانداری یا مراکز مختلف آدم‌هایی بودند که طرفدار این گروه باشند؛ ولی الان در نهادهای بالا کسی نیست که از چنین حرکتی حمایت کند. به خاطر همین، دیگر دست از رفتن و مبارزه جلوی استادیوم برداشته‌ایم و می خواهیم با نامه‌نگاری و از طریق اینترنت کار انجام می‌دهیم.

با این نامه منتظر چی هستید؟

منتظر این هستیم که یک بند را به اساسنامه‌ی جدید فوتبال ایران اضافه کنند و براساس آن گفته شود نباید تبعیض جنسیتی وجود داشته باشد و اجازه بدهند زن‌ها وارد استادیوم بشوند.

تصور می‌کنی با این نامه این اتفاق بیفتد؟

من خوشبین‌ام. می‌دانی چرا؟ چون وقتی با مسئولان ورزشی صحبت کردم دیدم به نظر همه لازم است که این اتفاق بیفتد. آنها درمحیط‌های ورزشی‌اند و مشکلات مختلفی دارند با این موضوع. آنها هم می‌دانند ماجرا مثل سینماهای قدیم است که چون خانواده حضور نداشت‌ محیط مناسبی هم نداشت.
الان خیلی‌ از این مسایل با یک محیط مناسب، یک جو مناسب خانوادگی، حل می‌شود. جوانان در این کشورمان اصلا تفریح مناسبی ندارند. دلیل این‌که این‌قدر رستوران‌ها شلوغ است این است که رستوران‌ها محل تفریح شده‌اند. به خاطر همین استادیوم رفتن می‌تواند یک تفریح سالم و مناسب باشد.

دلیل این‌که هنوز به زنان اجازه‌ی ورود به استادیوم‌های ورزشی داده نمی‌شود به شما گفته شده؟

مسئولان از طرف مراجع گفتند که دیدن بدن نامحرم حرام است. توی استادیوم هم شما می‌روید و بدن بازیکنان را می‌بینید.

ولی اگر از تلویزیون ببینید مشکلی نیست؟

همین دیگر. در واقع خودشان هم می‌دانند که استدلال درستی نمی‌کنند برای این مسأله. ولی براساس یک قانون نانوشته یا عرفی این اجازه را نمی‌دهند. انگار مقاومت می‌کنند در برابر تغییر شرایط. در صورتی که امکان دارد هیچ اتفاق خاصی پیش نیاید. ما با فیلمنامه‌نویس فیلم «آفساید» راجع به موضوع رفتن دخترها به استادیوم که صحبت می‌کردیم، گفته شد که در کشورهایی که ورود آزاد است، درصد خیلی کمی به استادیوم می‌روند. یعنی فکر نمی‌کنم اگر اجازه هم بدهند همین فردا استادیوم صدهزارنفری‌شان با دختر پر شود.

حالا مثلا کل استادیوم با دختر پر شود بازهم امنیت ندارد؟

مسأله همین است که چنین تصور و اتفاقی از دید آنها وحشتناک است.

بیشترین دلیلی که تا امروز به آن اشاره شده این است که ما نمی‌توانیم امنیت دخترها یا خانم‌ها را در استادیوم تامین کنیم.

راستش این استدلال‌شان دیگر بیش از بقیه اشتباه است. به آنها گفتیم مگر ما توی خیابان‌ها راه می‌رویم مثلا وضعیت خیلی بهتری داریم؟ در استادیوم هم می‌خواهید جایگاه جداگانه بدهید و از در جداگانه‌ رفت‌وآمد داشته باشیم. در صورتی‌ که در خیابان سوار تاکسی که می‌شوید، قدم که می‌زنید و در کوچه‌های خلوت و شلوغ هم که باشی‌ امنیت‌ات به عنوان یک زن هزار بار امکان دارد به خطر بیفتد، ولی ما کنارآمده‌ایم و می‌دانیم چطور برخورد کنیم.

عارفه! فرض کن نامه‌ای که شما نوشتید خطاب به ای‌اف‌سی و فیفا‌ شما را به هدف‌تان برساند. تصور کن در اساسنامه‌ی فوتبال ایران این مسأله هم قید شود. اگر از طرف مقامات بالا درخواست کنند از ایران و بگویند ما اجرایی شدن این بند را می‌خواهیم، فکر می‌کنی در لایه‌های درونی بخش دولتی و بخش ورزشی ایران چه اتفاقی بیفتد؟

لااقل می دانم بخش ورزشی خیلی مخالفتی ندارد؛ یعنی من اصلا مخالفتی بین مسئولان فدراسیون فوتبال ندیدم نسبت به این مسأله. راجع به این مسأله کسانی که بی‌ربط هستند با فوتبال، مثل نهادهای امنیتی،‌ یا کسانی که ارتباطی با فوتبال ندارند، موضع دارند. به نظر من فیفا خیلی قدرت‌مند است و خیلی شدید در رابطه با فوتبال با دولت‌ها برخورد می‌کند و گاهی حضور در مسابقات را هم تعلیق می‌کند. به خاطر همین، اگر برخوردشان جدی باشد با این مسأله و بخواهند که این موضوع وجود داشته باشد، بعید نیست که مقامات ایرانی مجبور شوند موضوع را قبول کنند. یکسری مسایل شامل مرور زمان شده؛ چون بعضی می‌گویند حالا برای این بازی نه، از بازی بعد درستش می‌کنیم.

چه کسانی این را می گویند؟

مسئولان ورزشی خودمان.

یعنی به این موضوع مدام فکر می‌کنند؟

دقیقا. دو سال پیش که رفتیم بازی ایران – کاستاریکا را ببینیم، خبرنگار تلویزیون با آقای علی‌آبادی مصاحبه می‌کرد و از او پرسید چرا یکسری خانم‌ها را سوار اتوبوس کردید و بردید میدان آزادی پیاده کردید که داخل استادیوم نباشند؟ او هم گفت ما مخالفتی نداریم، زمینه‌هایش را فراهم می‌کنیم تا بیایند داخل.
به همین راحتی. ولی برای زمینه‌ها تلاش چندانی نمی‌کنند. به خاطر همین، ما باید سعی کنیم با کارهای دیگر به مسئولان فشار بیاوریم و عجله‌شان را بیشتر کنیم. این مسایل باعث شده که فوتبال‌مان عقب بیفتد. الان هم آن‌قدر فوتبال مسأله‌ی اقتصادی و سیاسی اساسی و بزرگی هست که تأثیر می‌گذارد روی روابط کشورها. وقتی دراستادیوم‌ها شخصیت‌های سیاسی کشور می‌آیند می‌نشینند، یعنی فوتبال پیام سیاسی دارد. آقای صفایی فراهانی، رییس کمیته‌ی انتقالی فوتبال ایران، می‌گفت شاید کشوری وجود نداشته باشد که اجازه ندهد زنان وارد استادیوم شوند.
تصاویر زنان عربستان را در استادیوم دیدم. عربستان دو بخش مذهبی دارد: مکه و مدینه. در بخش‌های دیگر آزاد عمل می‌کنند. بعد از بازی‌های مقدماتی جام جهانی آلمان، مسئولان این کشور گفتند به مناسبت ورودشان به جام جهانی اجازه می‌دهند خانم‌ها هم به استادیوم بیایند. زنان هم با حجاب و پوشش و خیلی سفت و سخت داخل شدند و نشستند. پس معلوم است که حتا در عربستان با همه‌ی عقایدشان باز هم این حق را برای زنان قائل هستند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

title e maghaleh che rabti dareh???? moje e mexici????

-- gooz @yahoo.com ، Jul 7, 2007

گفتاری بسیار جالب و خواندنی است، ولی تیتر و لید و متن مقاله ربطی به هم ندارد، من اگر جای شما بودم؛ تیتر می زدم "تلاش پی گیر زنان برای راه یابی به استادیوم ها" و یا چیزی مانند آن. میرزا

-- Mirza ، Jul 7, 2007

میرزا و گ عزیز،
از تیترهای معمولی و تکراری و "صدا و سیمایی" که هزار بار خوانده ایم و شنیده ایم خسته شده ایم.
به نظرم اتفاقا این تیتر باعث کنجکاوی خواننده می شود و از طرفی هم بی ربط نیست.

-- بدون نام ، Jul 8, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)