تاریخ انتشار: ۱۷ مرداد ۱۳۸۸ • چاپ کنید    

مستندسازی که می‌خواست درباره کودتا فیلم بسازد

آزاده اسدی
azadeh@radiozamaneh.com

تقریباً یک سال ‌و نیم پیش بود؛ یک روز ابری و بارانی پاییزی در هلند. از قبل تلاش کرده بودم، مازیار بهاری را که میهمان ویژه‏ جشنواره‏ «ایدفا» یا «فستیوال بین‏المللی فیلم مستند آمستردام» در سال ۲۰۰۷ بود، پیدا کنم که وقتی در آمستردام است، با هم گپی بزنیم.

Download it Here!

دفتر جشنواره‏ ایدفا برنامه‌ریزی کرد که در جایی کنج، با مازیار، در مورد فیلم‏هایش و حضور او در جشنواره‏ فیلم مستند آمستردام صحبت کنیم. قرار بود آن روز فقط برای بخش تصویری و ویدیوی زمانه، با مازیار گفت و ‏گو کنیم. برای همین این فیلم تا امروز در آرشیو زمانه باقی ماند تا وقتی برای تکمیل کردن آن پیدا شود.

اما هفته‏ پیش که همسر مازیار بهاری در لندن، در نبود همسرش، عکسی را به بکی اندرسون، خبرنگار سی‏ان‏ان نشان داد، تصمیم گرفتم از تصویرهای ویدئویی سال ۲۰۰۷ که از مازیار داشتیم و پخش نشده بود، برنامه رادیویی تهیه کنم.

مازیار بیش از پنجاه روز است که در زندان است و به «براندازی نرم» متهم شده. منابع جمهوری اسلامی مدعی‏اند آقای بهاری، اولین کسی بوده که از تیراندازی بسیج به مردم، در تظاهرات بیست و پنجم خرداد ماه، فیلم‏‏برداری کرده است. در این تیراندازی تعداد زیادی غیرنظامی کشته و زخمی شدند.

همسر بریتانیایی مازیار، چند روز پیش، عکسی را به خبرنگار سی‏ان‏ان نشان داد و گفت: «مازیار باید برای دیدن این عکس این‏جا می‏بود.» او تصویر سونوگرافی فرزندش را نشان ‏داد که در نبود پدر، روز به روز، بیشتر رشد می‏کند.

اما برگردیم به سال ۲۰۰۷، روزی که مازیار را دیدیم و در گوشه‏ سالن «بازار فیلم»، چند دقیقه جلوی دوربین زمانه، درباره خودش، فیلم‏سازی و عشقش به مستندسازی و روزنامه‏نگاری حرف زد.


مازیار بهاری در جشنواره‏ «ایدفا»2007

او را در هلند به عنوان فیلم‏سازی می‏شناسند که از سال ۲۰۰۰، هر سال فیلمی در جشنواره‏‏ بین‏المللی فیلم مستند آمستردام داشته است؛ مستندسازی که سال ۲۰۰۷ میهمان ویژه‏ جشنواره‏ فیلم ایدفا در آمستردام بود و علاوه بر برگزاری کلاس آموزشی، ده فیلم مستند مورد علاقه‏اش را هم به نمایش گذاشت.

مازیار بهاری با نمایش این فیلم‏ها تأکید می‏کند که هیچ کدام از آن‏ها زندگی‏اش را تغییر نداده‏اند: «‌هیچ فیلمی نمی‏تواند زندگی کسی را تغییر بدهد، ولی می‏تواند در مقاطعی در زندگی‏ روی شما تأثیر بگذارد.»

او با اشاره به چند فیلم مورد علاقه‌اش که در بخش «ده فیلم برتر مازیار» نمایش داده شدند، می‌گوید: «‌فیلم "آن شب که باران آمد" جزو اولین فیلم‏های مستندی بود که من در زندگی‏ام دیدم. یا "المپیا"ی لِنی ریفِنشتال، یکی از زیباترین فیلم‏هایی است که به نظر من، ساخته شده است.»

مازیار بهاری فیلم‏سازی را از پانزده سالگی شروع کرد. او مجبور شد برای ساخت فیلم و ثبت نام در مرکز مربوطه، به دروغ، سه سال به سنش اضافه کند. او در نوزده سالگی ایران را ترک کرد. در کانادا ارتباطات و فیلم‏سازی خواند و بعد از دست‏کم، نه سال زندگی در این کشور، به لندن رفت.

بعد از روی کار آمدن خاتمی، به عنوان رییس جمهور ایران، با فضای باز فرهنگی سیاسی، به ایران برگشت و از همان زمان بین لندن و تهران در سفر بوده است. او در کنار فیلم‏سازی، روزنامه‏نگاری هم می‏کند و سال‏ها به عنوان خبرنگار مجله‏ی نیوزویک، درتهران، فعالیت کرده است.

مازیار بهاری که بیشتر برای تلویزیون‏های بریتانیا فیلم مستند ساخته، از نخستین فیلم‏سازانی است که از سال ۲۰۰۳ به شکل منظم در عراق، کار کرده است. او در مورد مقتدی صدر، روحانی شیعه‏ی عراقی و آیت‏الله سیستانی، یکی از مراجع تقلید شیعه در نجف، فیلم ساخت و در تمام این سال‏ها، روی موضوع حقوق بشر در عراق تمرکز کرده بود.

«جنگ» سال‏ها است که دغدغه‏ی اوست: «‌بعد از یازده سپتامبر ۲۰۰۱، جنگ تم اصلی جهان شده است. هرکس که بخواهد جهان ما را در فیلمش انعکاس بدهد، باید به جنگ توجه کند. در افغانستان، عراق و آفریقا چند جنگ مختلف جریان دارد.»

مازیار بین گزارش‏های مختلف خبری و اجتماعی‏اش، دست‏کم ده فیلم معروف ساخته است که به وضعیت هنر در ایران، بیماری ایدز، فوتبال، زندگی شهری، انقلاب ایران و مفهوم تروریسم در ایران، پرداخته است؛ « فوتبال به سبک ایرانی»، «هدف؛ خبرنگار»، «هنر تخریب»، «‌و عنکبوت آمد»، «محمد و واسط ازدواج»، «مردن برای جدا شدن» و... تعدادی از آثار معروف اوست.
مازیار در مورد انتخاب سوژه‌هایش می‌گوید: «‌موضوع روز، آن چیزی است که دور و بر مستندساز، اتفاق می‏افتد و مستندسازان نیز آن را انعکاس می‏دهند.»

مازیار می‏گوید، فیلم‏ساز شده چون کار دیگری بلد نبوده. او در کارگاه آموزشی‏اش در آمستردام، به کسانی که در سالن نشسته بودند، گفت که فقط به آن‏ها نکته‏های خاصی را می‏گوید که بتوانند زندگی به عنوان فیلم‏ساز را سپری کنند.


عکس از فلیکر

او در این جلسه تأکید کرد: «در سال‏های اولیه باید از فیلم‏سازی پول دربیاورید. فیلم‏سازی برای سرگرمی و به عنوان کار حاشیه‏ای، به شما جواب نمی‏دهد و شما را فیلم‏ساز حرفه‏ای نمی‏کند.»

بهاری در مورد کلیشه‌ای شدن بعضی از موضوع‌ها برای برخی فیلمسازان می‌گوید: «‌متأسفانه در ایران، بعضی از فیلم‏سازها، برای ایده‏های خود احترام قایل نیستند و فکر می‏کنند اگر یک فیلم موفق شده، باید آن‏ها نیز همین کار را بکنند که به موفقیت برسند. به همین خاطر است که وقتی کسی راجع به همجنس‌گراها و دوجنسی‏ها فیلم ساخته و موفق شده است، فیلم‏ساز دیگری هم همین کار را تکرار می‌کند.»

مازیار بهاری را تقریباً هر روز در محل جشنواره‏ ایدفا در آمستردام، می‏دیدیم که مدام در حال تبادل ایده با دیگران بود. او قصد داشت به آسیای میانه هم برود و سرشار از انرژی، از تحقیق و فیلم‏سازی در آن منطقه می‏گفت.

او می‏گفت: اگر فیلم‏ساز نمی‏شد، بهتر بود برود خودش را بکشد. او می‌خواسته وکیل شود ولی حس کرده کار خسته‌کننده‌ای است. سیاستمدار هم نشده چون نمی‌خواسته مدام دروغ بگوید. برای همین مجبور بوده، هم‏زمان روزنامه‏نگار و فیلم‏ساز بشود.

مازیار معتقد است که مستند‏سازها جهان اطراف‏شان را نشان می‏دهند، ولی برای نشان دادن همه‏ی مسایل این جهان، نباید از آن‏ها انتظار زیادی داشت: «‌این‏طور نیست که مستندساز یا فیلم‏ساز حتماً یک رسالت اجتماعی مذهبی داشته باشد. مستند‏ساز مثل هر آدم دیگری است. شما از یک حسابدار نمی‏پرسید که چرا برای فلان شرکت کار می‏کنی، یا چرا برای فلان جا کار نمی‌کنی؟ ولی گویا این انتظار از فیلمساز هست که مثلاً در مورد یک سوژه خاص فیلم بسازد یا سراغ یک سوژه دیگر نرود.»

این روزنامه‏نگار ایرانی تبعه‏ی کانادا، در آخرین روز دیدارمان در آمستردام، از تأثیر خود بر جریانات اطرافش گفت: «تأثیر منفی، روی دید خیلی‏ از کسانی که فیلم‏های مرا راجع به عراق و نقش آمریکا در عراق دیده‏اند داشته‏ام. من اولین گزارش را درباره‏ بچه‏هایی که در زندان ابوغریب، توسط آمریکایی‏ها دستگیر شده بودند، ساختم. در فیلم‏هایی هم که در عراق ساخته‏ام، همیشه سعی کرده‏ام، جنبه‏ی منفی حضور آمریکایی‏ها را بر مردم عراق نشان بدهم.»

یک سال‌ و ‌نیم پیش، مازیار بهاری گفت که می‏خواهد درباره روزهای نخست‏وزیری مصدق، مستندی بسازد: «‌روی فیلمی در‌باره‏ی کودتای بیست و هشت مرداد کار می‏کنم که بخش‌هایی از آن در ایران انجام می‏شود و با کسانی هم که خارج از ایران هستند، مصاحبه می‏کنم.»

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

مازیار بیچاره بیگناه است. ..
مردم ایران مازیار و دیگران را آزاد خواهند کرد. فراموش نکنیم که نامردان بر قدرتند، بخاطر بسپاریم که قوادان بر قدرتند، هرگز از یاد نبریم که خیام هزار سال و بیشتر پیش از این در مورد روحانیت نوشته بود.
تو خون کسان خوری و من خون رزان

انصاف بده کدام خونخوار تریم

مازیار و همه را آزاد کنید بترسید بترسید ما همه با هم هستیم

-- بدون نام ، Aug 14, 2009

خانم اسدی، گزارش جالبی بود در باره مازیار بهاری. به امید آزادی همه فرهیختگان این دنیا از ستم جاهلان که به جز خشونت و زور راه دیگری را برای اثبات خود نمی دانند و نمی توانند.

-- Incognito ، Aug 15, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)