خانه > شهرنوش پارسیپور > Aug 2007 | |
Aug 2007گزارش يک زندگى- بخش بيست و ششم جنگیری در سال کودتابیست و ششمین بخش از خاطرات شهرنوش پارسیپور: «همه نشستند و آينهبين مرا جلوى در ورودى زير زمين نشاند و يک آينه به دستم داد و از همه خواست كه ساكت باشند. بر طبق دستور آينهبين، من آينه را يکورى به دست گرفتم...» گزارش يك زندگى- بخش بيستوپنجم چشمهی آب حیات و ۲۸ مردادبیست و پنجمین بخش از خاطرات شهرنوش پارسیپور: «مقام سوم از آن "دختره" بود. دختره همان كسى بود كه آرتيسته براى نجات او از چنگ دزدان در حال جنگ و گريز با دشمنان بود. من هيچ وقت دوست نداشتم نقش دختره را بازى كنم، و دختره معمولا يك دختر تپل و مپل انتخاب مىشد. من در نقشهاى فرعىترى بازى مىكردم...» گزارش يك زندگى- بخش بيست و چهارم: بانوخدا اينانا و ملاقات با مرگبیست و چهارمین بخش از خاطرات شهرنوش پارسیپور: «مسألهی شوهركشى از اهميت زيادى برخوردار است. اين شوهر كيست؟ البته در اين اسطوره شوهر نور آفتاب است كه در پاييز و زمستان كم مىشود. اما در واقعيت در اين جامعه چه اتفاق مىافتاده؟ آيا براى بارور كردن زمين قربانى انسانى انجام مىشده؟» برنامه به روایت شهرنوش پارسیپور - شماره ۴۸ سه کتاب از سه نویسندهی زنبرنامهی این هفته معرفی کتاب اختصاص دارد به سه کتاب از سه نویسندهی زن: «شهرآشوب»، «سنگسار»، «چشمهای سبز سبز». من این سه نفر را باهم جمع زدم، به دلیل اینکه فکر میکنم بررسی کارشان را باید به عهدهی خواننده بگذارم. فقط بهعنوان خواننده به خودم اجازه میدهم که این کتابها را به شما معرفی کنم، با تفسیر بسیار محدود. گزارش يك زندگى- بخش بيستوسوم رفتار بيابانی عليه زناننمىدانم چگونه مىتوان به زنان اين جامعههاى بيابانى فرصتى عطا كرد تا بتوانند ميدان رفتارى گستردهتر و قابل تأملترى داشته باشند. اگر بنا باشد هربار كه زنى با مردى ملاقات مىكند مورد تجاوز قرار گيرد و نود ضربه شلاق بخورد، شك نيست كه الكن و گنگ مىشود. برنامه به روایت شهرنوش پارسیپور - شماره ۴۷ «ماهیها در شب میخوابند»«ماهیها در شب میخوابند» از رمانهای قابل تامل ایرانیست که در زمان حال منتشر شده و جایزهی «صادق هدایت» را هم به خودش اختصاص داده است. این درام خانوادگی زندگی یک خانواده ایرانی را پیش از انقلاب روایت میکند. سوادبه اشرفی، نویسنده رمان سعی دارد در این اثر نشان دهد که چگونه یک خانواده میتواند ازهم بپاشد، صرفا بهخاطر اینکه یکی از اعضایش ساواکی است. برنامه به روایت شهرنوش پارسیپور - شماره ۴۶ «آداب بیقراری»«آداب بیقراری» کتابیست كم حجم و عميق. یعقوب یادعلی در این رمانِ خواندنی، يكى از ظريفترين و پيچيدهترين جنبههاى شخصيت انسان را كالبد شكافى مىكند. مهندس كامران خسروى قصد كرده خودش را كشته بنماياند، شايد بدين دليل كه كشتن ديگرى آسانتر از كشتن خود است و بهاى جان انسان در جامعهاى كه او زندگى مىكند بسيار ارزان است و وسوسه كشتن را در دل زنده مىكند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
از دست ندهید | ||||
فیلمی دربارهی فیس بوک |
صدهزار درآمد در ویکیپدیای پارسی |
کشف زبانی که نیست |
برندگان جدال حق انتشار |
روزنامهنگاری با «زمانه» |