اندیشه انتقادی، برنامه ۱۸
مقایسه و انتقاد
محمدرضا نیکفر
برای شنیدن فایل صوتی «اینجا» را کلیک کنید.
گفتارهايی برای مخاطبان زمانه:
فرهنگ بهعنوانِ فرهنگی خاص متعین نیست، یعنی مرزهای کاملا روشنی ندارد. فرهنگ در مقایسه متعین میشود و به صورت فرهنگ خاص درمیآید. تو بیگانه را تعریف میکنی و بیگانه تو را تعریف میکند. با این کار بیگانه آن میشود که هست و تو آن میشوی که هستی.
سفر و مقایسه
عصر جدید، عصر گسترش امکانهای مقایسه است. انسانها بیشتر سفر میکنند، بیشتر میخوانند، بیشتر از سرزمینها و آیینها و افکار دیگران باخبر میشوند. این اتفاقی نیست که برخی آثار انتقادی کلاسیک در قالب سفرنامه یا از قول مسافران نوشته شده است. از این دستاند نامههای ایرانی شارل دو مونتسکیو، که انتقاد از اوضاع فرانسه در آغاز قرن هژده از قول دو مسافر خیالی ایرانی است، و سیاحتنامهی ابراهیم بیگ به قلم حاجی زین العابدین مراغهای.
سیاحتنامهی مراغهای شرح سیر و سیاحتهای ابراهیم بیگ نامی است که پدرش در آستانهی مرگ به او نصیحت کرده که تا سی سالگی گرد جهان بگردد، احوال مردمان را ببیند و همه چیز را یادداشت کند زیرا «وقتی میرسد که به کار آید». حاصل، سیاحتنامه میشود که توصیف تکاندهندهای است از اوضاع ایران در دورهی مشرف به انقلاب مشروطیت. احمد کسروی در تاریخ مشروطیت ایران در مورد کارآمدی این کتاب چنین میگوید: «ارج این کتاب را کسانی میدانند که آن روزها خواندهاند و تکانی را که در خواننده پدید میآورد، به یاد میدارند ... انبوه ایرانیان از خوانندگان این کتاب تو گفتی از خواب غفلت بیدار میشدند. بسیار کسان را توان پیدا کرد که از خواندن این کتاب بیدار شده و برای کوشیدن به نیکی کشور آماده گردیده و به کوشندگان دیگر پیوستهاند.»
پایان عصر بیخبری
در نامههای ایرانی مونتسکیو صحنهای وجود دارد که گویی اعلام پایان عصر بیخبری از جهان است. یک فرانسوی، مسافرِ ایرانی نامهنگار را به دوستش معرفی میکند و میگوید: او ایرانی است. فرانسوی بیخبر از جهان سخت تعجب میکند و میگوید: شگفتا، چگونه چنین چیزی ممکن است؟! او تا آن هنگام بر این گمان بوده که همهی جهانیان فرانسوی هستند. در مورد ناصرالدینشاه نیز به طنز از شگفتی مشابهی حکایت شده است. برایش درآوردهاند که در سفر فرانسه وقتی دید که کودکان فرانسوی، فرانسوی حرف میزنند، بسیار تعجب کرد. گویا او تصور میکرده که آنان ابتدا فارسی حرف میزنند و بزرگ که شدند فرانسوی یاد میگیرند و از آن پس دیگر به لسان فرنگی تکلم میکنند.
در روزگار ما بر امکانهای خبرگیری از دور و نزدیک چنان افزوده شده که جهان را به دهکدهای تشبیه میکنند. مجمعالجزایر تشبیه درستی برای جهان ما نیست. در این تشبیه، که تبیین اندیشیدهای از آن به ژان فرانسوا لیوتار ، فیلسوف فرانسوی، برمیگردد، بر گسست در جهان ما تأکید غلوآمیزی شده و در مقابل پیوستگیهای آن نادیده گرفته میشود.
خودگاهی در نگاه متقابل
در پیوستگی است که خودآگاهی تولد مییابد. گروهی، مثلا در میان اگزیستانسیالیستها، از این نکته غافل مانده و نگاه بیگانه را عامل ازخودبیگانگی دانستهاند. این برداشتی یکجانبه از نگاه دیگری است. آن سوی قضیه را ندیدهاند که من در برابر چشم دیگری است که به یک خود تبدیل میشوم.نگاه دیگری ممکن است تخریب کند، ممکن است باعث شود ما راه رفتن عادی خود را فراموش کنیم و در برابر چشم دیگری حرکاتی صورت دهیم که با تصور آن دیگری بخواند. وجه دیگر قضیه اما آن است که ما نیز نگاه میکنیم و تازه با نگاه به دیگری درمییابیم که خود چه رفتاری داریم. منبع خودآگاهی نه نگاه به خویش در انزوای مطلق، بلکه نگریستن متقابل است.
اجتنابناپذیری مقایسه و مشکل مفتیان
عصر جدید از یکسو با ایجاد فرهنگ ملی به سمت قطعیت بخشیدن به مرزهای تعین فرهنگی حرکت میکند. از سوی دیگر چنان امکانهای مقایسه را گسترش میدهد که نگاه خودبهخود از چارچوب مرزهای ملی فراتر میرود و با آن طبیعی بودن و الزامی بودن از هر امر واقعی را میگیرد. هر چه را تا امروز طبیعی و بدیهی پنداشتهایم، ممکن است با آگاهی بر بدیلهایی که در جهان دارد، به یکباره نابهنجار بیابیم.
از مقایسه گریزی نیست. با دربارهی جهانیان قضاوت میکنیم و جهانیان نیز دربارهی ما قضاوت میکنند. اکثر رهبران دینی مسلمانان هنوز به این نکتهی ساده پی نبردهاند. آنان به خود حق میدهند که دربارهی دیگران هر قضاوتی داشته باشند. اما مایل نیستند خودشان و آیینشان موضوع داوری قرار گیرند. واکنش تندی که اینان به سخنرانی اخیر پاپ بندیکت شانزدهم دربارهی دین و خشونت و طرح این موضوع در میان مسلمانان (در تاریخ ۱۴ سپتامبر ۲۰۰۶ در دانشگاه رگنزبورگ در آلمان) نشان دادند، ناشی از این مسئله است. مفتیان مسلمان تصور میکنند بر جهان فرمان میرانند و اگر در واقعیت فرمانشان روا نیست، به عوارضی برمیگردد که در ذات حقانیت فرمانروایی آنان تغییری نمیدهد. هر اندیشهی اصلاحی در عالم آنان بایستی با طرد این دید و پذیرش برابری جهانی و حق همگانی در مقایسه و انتقاد همراه باشد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|