خانه > سی سال حقوق بشر > یک پرونده در عدلیه > اعدام افراد زیر هجده سال - 1 | |||
اعدام افراد زیر هجده سال - 1محمد مصطفاییمحمد مصطفایی در این بخش از «یک پرونده در عدلیه» به بحث اعدام افراد زیر هیجده سال میپردازد. این موضوع در دو قسمت مطرح و بررسی خواهد شد که بخش اول آن را امروز میخوانیم
محمد مصطفایی: اعدام یا سلب حیات از کسانی که مرتکب جرمهایی مانند قتل، حمل مواد مخدر، تجاوز به عنف و محاربه میشوند، در قوانین کشور ما به عنوان یک مجازات، مورد پذیرش قانونگذار قرار گرفته است. در برخی از موارد حکم به مرگ، با کسب رضایت از اولیای دم، محکومالیه به زندگی برمیگردد. در مواردی هم محکوم به مرگ، مشمول عفو رهبری قرار میگیرد. در طول سال، به کرات ملاحظه میکنیم که بسیاری از افرادی که مرتکب جرمهایی مثل مواد مخدر شدهاند، با حکم عفو رهبری یا از زندان آزاد میشوند یا محکومیت مرگ آنها، تبدیل به زندان میشود. چون مجازات مرگ در صورت اجرا، موجب سلب حیات شخص میشود و در صورتی که بعد از مجازات، بیگناهی او اثبات شود، برگرداندن جان محکومالیه مقدور نیست. امروزه در بسیاری از کشورها اجرای حکم مرگ را بسیار حساس کردهاند، به این دلیل که امکان اشتباه در آرای قضات وجود دارد، بسیاری از آنها این مجازات غیرقابل بازگشت را از مجموعهی قوانینشان برداشتهاند. در سال ۱۹۸۴، سازمان ملل نامهای را صادر میکند و شرایطی را مقرر میکند که به نظر میرسد، اجرای آن در ارتقای حقوق بشر بیتاثیر نیست. انعکاس این قطعنامه به کسانی که دست اندر کار حکومت هستند، میتواند در قانونگذاری کشورمان خیلی تاثیر داشته باشد. این قطعنامه مقرر میکند: ـ در کشورهایی که اعدام را لغو نکردهاند، مجازات اعدام فقط در مورد جدیترین جنایتها امکان اجرا دارد. منظور این است که حوزهی این جرمها نباید فراتر از جنایتهایی از روی قصد با نتایج مرگبار یا فوقالعاده شدید باشد. در صورتی که در کشور ما به این صورت نیست. حتا اگر کسی قصدی در ارتکاب قتل عمد نداشته باشد، ولی کاری که انجام میدهد نوعاً کشنده باشد و عملی که انجام میدهد عمدی باشد، قتل عمد محسوب میشود و شامل مجازات قصاص میشود. ـ دوم این که مجازات اعدام فقط در مورد جنایتهایی امکان اجرا دارد که در زمان ارتکاب آن، قانون این مجازات را برای اجرای آن جنایت تعیین کرده باشد. منظور این است که اگر پس از ارتکاب جنایت، قانون مجازات سبکتری را مقرر کند، مجرم از آن سودی نمیبرد. این چیزی است که الان در کشور ما هم عملی است. ـ افرادی که در زمان ارتکاب جرم سنشان کمتر از هیجده سال است، نباید به مرگ محکوم شوند. اما متاسفانه، در کشورمان برخلاف قانون، افراد زیر هیجده سال به مرگ محکوم میشوند و مجازات مرگ برای آنها اعمال میشود. ـ مجازات مرگ فقط وقتی امکان اجرا دارد که متهم بر اساس شواهد روشن و قانعکنندهای که جای هیچگونه توضیح دیگری در بارهی حقایق موجود باقی نگذاشته باشد، مجرم شناخته شود. اما، پروسهی دادرسی در کشورما میتوان گفت، به این صورت نیست. چون وکیل دادگستری از بدو امر، دخالتی در نحوهی بازجویی و رسیدگی به قضیه نمیکند، امکان دارد آن شواهد روشن و قانعکننده، واقعا وجود نداشته باشد و یک نفر بدون هیچ دلیل محکمهپسندی به مجازات مرگ محکوم شود. ـ هرکس که به مجازات مرگ محکوم شود، باید حق درخواست دادرسی مجدد را در هر زمانی که دلیل قانعکنندهای پیدا شود، داشته باشد. ولی متاسفانه در کشور ما اینگونه عمل نمیشود. ما یک پروسهای داریم و وقتی آن پروسه طی و تمام شود، حکم اجرا میشود و اجرای حکم را نمیشود به هیچ وجه متوقف کرد. ـ مجازات مرگ نباید هنگامی اجرا شود که درخواست دادرسی مجدد یا هر روند قضایی محتمل یا روندهای دیگر، در رابطه با بخشش یا تخفیف مجازات، به پایان نرسیده باشد. این بحثی است که در حال حاضر در مورد پروندههایی که داریم به آن برخورد میکنیم. اینها مواردی است که سالها پیش سازمان ملل به تصویب رسانده و برای کسانی این مقررات را در نظر گرفته، که مجازات مرگ و اعدام در قوانینشان وجود دارد و اعمال میکنند. اگر دستگاههای تقنینی ما به این موارد ترتیب اثر بدهند، فکر میکنم مجازاتهای اعدام بسیار کمتر و از آمار اعدام در کشورمان کاسته خواهد شد و به این صورت در ردهی کشورهایی با بالاترین میزان اعدام قرار نخواهیم گرفت. در همین رابطه: • چهارده سال برای زندان کمی زود است • مردی که با یک بطری نفت همسرش را به آتش کشید • «باید موهایت مانند دندانهایت سفید شود تا بروی» • اقرار به زنا برای نجات همسر و برادر • قانون مجازات اسلامی و فرزندکشی • محکومیت با علم قاضی • زیر سایهی چوبهی دار |
نظرهای خوانندگان
عربها و مستعرب ها هرجا «ژ»ببینند ناگزیر بجایش «ج» میگذارند، همچنین بجای «گ». نمی دانم دیگرمردم چرا چنین می کنند! آقاجان« هشت ده» شده «هژده»؛ هجده دیگر چیست1؟ ازاین گونه بدنویسی کم نیست، مانند غیرقابل برگشت بجای برنگشتنی!
-- نوروز ، Mar 18, 2009