خانه > سی سال حقوق بشر > یک پرونده در عدلیه > قانون مجازات اسلامی و فرزندکشی | |||
قانون مجازات اسلامی و فرزندکشیمحمد مصطفاییدر ادامهی سلسله برنامههای «یک پرونده در عدلیه»، محمد مصطفایی، وکیل و فعال حقوق بشر، به بررسی مجازاتی که برای فرزند کشی در قانون مجازاتهای اسلامی درنظر گرفته شده، میپردازد.
محمد مصطفایی: یکی از موارد دیگری که در کشورمان با آن مواجه هستیم، بحث فرزند کشی است. به استناد مادهی ۲۰۵ قانون مجازات اسلامی، قتل عمد موجب قصاص نفس است. به این معنا که هرکسی با قصد کشتن، دیگری را به قتل برساند، یا عملی را عمدا انجام دهد که آن عمل نوعاً کشنده باشد، یا کاری انجام دهد که آن کار حتا نوعا کشنده نباشد، ولی نسبت به شخصی بر اثر بیماری، پیری، کودکی یا ناتوانی و… نوعا کشنده باشد، حتا اگر قصد قتل نداشته باشد، پس از طی تشریفات دادرسی و اثبات مجرمیتش، به قصاص نفس محکوم میشود و حکم صادره نسبت به محکومالیه، با درخواست اولیای دم و در نهایت اذن از رییس قوهی قضاییه، با توجه به تنفیذی که ولی امر کرده، اجرا میشود. ایرادات بسیاری در قانون مجازات اسلامی ما وجود دارد، از جمله این که در بسیاری از موارد، افرادی را اعدام میکنیم که قصد قتل ندارند. اما، قانونگذار در مادهی ۲۲۰ این قانون مقرر کرده که: «پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد، قصاص نمیشود و به پرداخت دیهی قتل به ورثهی مقتول و تعزیر محکوم میشود.» منظور از تعزیر هم اعمال مجازاتی است که در مادهی ۶۱۲ قانون مجازات اسلامی آمده است و مقرر میکند: «هرکس مرتکب قتل عمد بشود و شاکی نداشته باشد یا شاکی داشته ولی از قصاص گذشت کرده باشد، یا به هر علت قصاص نشود، در صورتی که اقدام وی موجب اخلال در نظم و سیانت و امنیت جامعه، یا بیم تجری مرتکب یا دیگران گردد، دادگاه مرتکب را به حبس از ۳ تا ۱۰ سال محکوم مینماید.» با ملاحظهی این مواد، اگر پدر یا جد پدری، به هر نحو و با هر سنگدلی نسبت به فرزندش، او را به قتل برساند، نه تنها قصاص نمیشود، بلکه قاضی میتواند جانی را اگر اقدامش موجب اخلال در نظم و امنیت جامعه باشد (که تشخیص این موضوع کاملا با دادگاه است) تنها به ۳ تا ۱۰ سال، یا با در نظر گرفتن شرایط تخفیف، به کمتر از آن محکوم کند و حتا میتواند آن پدر جانی را با استناد به این که او موجب اخلال در امنیت جامعه نیست، آزاد کند. موضوع فرزند کشی در قانون ما، متاسفانه به گونهای شبهبرانگیز است و نیاز است که مسئولین و دستگاه قضایی به آن توجه خاصی بکنند. سال گذشته شاهد جنایتهای پدرانی بودیم که فرزندانشان را به طرز بسیار فجیعی به قتل رساندند. به عنوان مثال، در شیراز پدری با سنگدلی و بیرحمی کامل، به وسیلهی پتک و وارد نمودن ضربه به سر سه فرزند بیگناه خود، در حالی که در خواب بودند، آنها را به قتل میرساند. من از نزدیک شاهد این جنایت بودم و حتا نمیتوانستم تصور کنم به چه صورت این قتل انجام شده. اگر بپذیریم که پدری یا جد پدری، دارای علاقه و محبت خاص نسبت به فرزندان خود است و نیز اگر بپذیریم که پدر و جد پدری، خواهان سعادت فرزندانش هست و بخواهیم با این دلایل، قصاص نفس را نسبت به آنها نادیده بگیریم (هرچند اعدام، مجازاتی نیست که بتواند پاسخگوی نیاز جامعهی ما باشد و خیلیها، از جمله من، با آن مخالف هستیم) باید قبول کنیم که قانونگذار ما در اعمال این مجازات جایگزین، کوتاهی کرده است. قانونگذار، مجازاتی را برای پدر در نظر گرفته و مقرراتی تعیین کرده که به هیچ وجه نمیتواند حالت تربیتی و حتا بازدارنده برای آنها داشته باشد. چرا که در تعیین مجازات برای جرم فرزند کشی، نیاز است که قانونگذار بدون درنگ، قانون مجازات اسلامی را اصلاح کند و مجازات ۱۰ سال به بالا را برای اینگونه افراد که فرزندان خود را به قتل میرسانند، درنظر بگیرد. همچنین نکتهی بسیار مهم این است دولت به معنای عام (تمام دستگاههای دولتی) و حتا قوای سه گانه مکلف هستند که این پروندهها را بررسی کنند، ریشهی جرم را با مشورت کارشناسان و متخصصان در امر جرم شناسی، جامعهشناسی و روانشناسی پیدا کنند و در جهت از بین بردن این ریشهها حرکت و علتها را پیدا کنند. اگر فقر باعث کشتن فرزندی میشود، آن عامل را از بین ببرند تا بتوانیم امنیت مناسبی را در جامعه برای کودکان خودمان فراهم کنیم و از اطفالی که تحت سرپرستی اینگونه پدران سنگدل هستند، حمایت کنیم تا در آینده، از وقوع اینگونه جرایم پیشگیری کنیم. در همین رابطه: • چهارده سال برای زندان کمی زود است • مردی که با یک بطری نفت همسرش را به آتش کشید • «باید موهایت مانند دندانهایت سفید شود تا بروی» • اقرار به زنا برای نجات همسر و برادر |