خانه > ايرانيان کانادا > سیاسی > گردهمآیی ایرانیان تورونتو در آستانه ۲۲ بهمن | |||
گردهمآیی ایرانیان تورونتو در آستانه ۲۲ بهمنمحمد تاجدولتیدر آستانهی ۲۲ بهمن و سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۵۷، جنب و جوش آشکار و قابل توجهی در میان ایرانیان مهاجر به کانادا، به ویژه آنان که در بزرگشهر تورنتو زندگی میکنند، به وجود آمده است. گروههای مختلف سیاسی، چه آنان که با اطلاعیههایشان هوادار هرچه رادیکالتر شدن جنبش مردم ایران و برچیدن نظام جمهوری اسلامی هستند و چه گروههایی که معتقدند فقط باید صدای مطالبات مدنی مردم ایران را به گوش غیرایرانیان برسانند و از هرگونه افراط و تشویق به رفتارهای خشونتآمیز خودداری کنند، برنامهها و گردهمآییهایی برگزار میکنند.
«کمیتهی همبستگی با مردم ایران» از گروههایی است که پس از انتخابات خرداد ماه گذشته در شهر تورنتو با شرکت تعدادی از فعالان اجتماعی و گروهی از دانشجویان ایرانی تشکیل شد تا حامی و منعکس کنندهی اعتراضهای دمکراسیخواهانهی جنبش سبز، با تاکید بر ویژگی خشونتپرهیز جنبش در ایران باشد. با فراخوانی که از سوی این کمیته برای حمایت از جنبش سبز در ایران، در آستانهی ۲۲ بهمن منتشر شده بود، روز یکشنبه هفتم فوریه بیش از ۷۰۰ تن از ایرانیان بزرگشهر تورنتو در سرمای منهای ۱۵درجهی سانتیگراد، در یکی از مناطق پر رفت و آمد شمال شهر تورنتو گرد هم آمدند. در تظاهرات اعتراضآمیز این گروه از ایرانیان، همهی شعارها با تاکید بر ضروریترین خواستههای جنبش مدنی مردم ایران تهیه و بیان شد. آزادی همهی زندانیان سیاسی، توقف فوری هرگونه شکنجه، توقف مجازات اعدام و احترام به همهی مفاد اعلامیهی جهانی حقوق بشر، محتوای این شعارها بودند. در حاشیهی این مراسم، با توجه به اعلامیههایی که از سوی برخی گروههای رادیکال سیاسی، مبنی بر دعوت مردم ایران به مقابله با خشونتهای احتمالیای که ممکن است در روز ۲۲ بهمن از سوی نیروهای امنیتی و انتظامی جمهوری اسلامی به تظاهر کنندگان وارد شود، با چند تن از شرکت کنندگان در گردهمآیی گفتوگو کردم و نظرشان را در بارهی احتمال و خطرهای خشونتآمیز شدن جنبش پرسیدم. «امیر مهیم»، «مهردخت»، «حجت گلپایگانی» و «منصوره»، به ترتیب در این گفتوگو شرکت کردند.
امیر مهیم: خشونت هیچوقت چیز خوبی نیست و ما را به جای مطلوب نمیرساند. ولی باید دید بچههایی که از دید ما آنها هم به خشونت روی آوردهاند، چقدر خشونت حاکمان را تحمل کردند. در هر حال جوان هستند و عکسالعمل نشان داده خواهد شد. امیدواریم به سمت خشونت نرود. این جوانان یک خواستهی مسالمتآمیز دارند، حق خودشان را میخواهند. شاید ما (نسل ما) ندانسته آنها را به این راه بردیم. اگر این مطالبات به خشونت گره نخورد نتیجهی مطلوبتری دارد، ولی در مقابل هر زوری هم نمیشود سرخم کرد و اینها اینچنین خردمندانه دارند عمل میکنند. نقش ایرانیان خارج از کشور در تشویق جنبش در داخل ایران، برای پرهیز از خشونت چه میتواند باشد؟ چون گروههایی هم هستند که معتقدند هرچه جنبش رادیکالتر بشود، زودتر به نتیجه میرسد. متاسفانه این گروها که تعدادشان هم کم است، فکر نمیکنند بچههای ما زیر خنجر، زیر دشته و زیر گلوله هستند و برای خواستههای خودشان، آنها را به این راه میکشانند و این کار درستی نیست. کما این که دو جوانی که اخیراً اعدام شدند، قربانی همان خواستهها شدند. این را هم باید بدانیم که هر فنری ظرفیت مشخصی را تحمل میکند و باید این جوانان را واقعا تحسین کرد که اینقدر متحمل هستند. اما اگر بیشتر از این هم باشد، من تشویق به خشونت نمیکنم، ولی عکسالعملی است که خود به خود نشان داده میشود. اما ما در خارج، جز این که صدای آنها را رساتر کنیم و خواستههای منطقی آنان را به گوش جهانیان برسانیم، کار دیگری نباید اصلا انجام بدهیم. جز خواستههای آنها در داخل ایران. مهردخت: این که در مسیر درستی هست یا نه؛ فکر میکنم فقط آینده با نتایجی که خواهد داشت میتواند تعیین کند که حرکت درست پیش رفت یا نه. ولی چیزی که مطمئن نیستم تاسفآور و خطرناک باشد یا نه، این است که کمی به خشونت نزدیک شده است. مطمئن نیستم که آیا درست است برای مقابله با رژیم کمی به سمت خشونت کشیده شود یا این که راهی غیر از این هم وجود دارد. من فکر میکنم همه سعیشان را کردند، اما به نظر میآید، غیر از این هم جوابی نمیدهد. اما این که آیا این خطری برای جنبش هست یا خیر، فکر میکنم هیچکس جواب این سؤال را درست نمیداند. ولی امیدوارم اگر هم حرکت به این شکل دارد پیش میرود، بازهم با اندیشه باشد و نه با احساس.
گروهی معتقدند یکی از ویژگیهای مهم جنبش، از ابتدا پرهیز از خشونت بوده است. ولی درگیریهایی که به وجود آمده، دارد خشونت را به شکلی به هواداران این جنبش در داخل تحمیل میکند. آیا باید جنبش این هوشیاری را داشته باشد که در مقابل تحمیل خشونت مقاومت کند؟ یا این که به عنوان دفاع از خود میتواند به نوعی پاسخ بدهد؟ فکر میکنم تا زمانی که یک حرکت با اندیشه صورت بگیرد، مسلماً درستترین حرکت در آن لحظه خواهد بود. ولی این شرایط قابل پیشبینی بود. در سمیناری که در مورد حقوق بشر در ایران برگزار شده بود، خانم مهرانگیز کار به این مساله اشاره کردند که اگر جلوی خشونت در ایران گرفته نشود، حکومت ایران و حکومتهای بینالمللی باید منتظر این باشند که این حرکت واکنش نشان بدهد و بدون خشونت پیش نرود. فکر میکنم متاسفانه نتیجهی طبیعی اتفاقهایی بوده که در ایران افتاده است. اما این که راه درست و راهی که نتیجهی بهتری بدهد چیست را نمیدانم. واقعا مطمئن نیستم که در حال حاضر پاسخ ۱۰۰درصدی برای آن وجود داشته باشد. حجت گلپایگانی: من شخصا به هیچ عنوان با تشویق خشونت موافق نیستم. به لحاظ این که یک دور تسلسل باطل است. فرخی یزدی میگوید: پر کنید این پهن میدان را ز چوب دارها هم در زمان رژیم پادشاهی و هم در ۳۱ سال سیاه اخیر، خشونت به منتها درجه رسیده است، ولی نتیجهی مثبت قابل لمسی نداشته است. بنابراین شایسته است که هم طرفداران خشونت و قهر انقلابی و هم طرفداران عدم خشونت با هم گفتوگو داشته باشند. از دیدگاههای یکدیگر آگاهی پیدا کنند و امیدوارم به این نتیجه برسیم که ادامهی خشونت و کشت و کشتار ما را به جایی نمیرساند.
منصوره: باید از کسانی که فکر میکنند با تشویق خشونت زودتر به نتیجه میرسند، این سؤال را پرسید که ۲۲ بهمن ۵۷ با خشونت همراه بود، اما آیا به نتیجهای که ما میخواستیم رسید. بعد از ۳۱ سال همچنان طالب آزادی، برابری و دمکراسی هستیم. به همین دلیل فکر میکنم راهحل کوتاه مدت برای مشکلات ۱۰۰ سالهی ایران وجود ندارد. ما باید با سیاست عدم خشونت، برای آزادی و دمکراسی فعالیت کنیم. به نظر من، حکومت بدش نمیآید جنبش را به خشونت بکشاند این یکی از مهمترین دامهایی است که حرکت اجتماعی امروز ایران با آن درگیر است و اگر بخواهم خیلی کوتاه بگویم: نه؛ خشونت راهحل ما نیست.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|