خانه > ايرانيان کانادا > تورنتو > «ژیلا بنییعقوب؛ یکی از نمادهای روزنامهنگاری امروز ایران است» | |||
«ژیلا بنییعقوب؛ یکی از نمادهای روزنامهنگاری امروز ایران است»محمد تاج دولتیtajdolati@radiozamaneh.comخبرها و گزارشها در بارهی این که روزنامهنگاران ایرانی در سالها و دهههای گذشته از جمله کسانی بودهاند که بیشترین فشارها و دشواریهای حرفهای، اجتماعی و شخصی را متحمل شدهاند، امر تازهای نیست. اما شنیدن خبر و بهویژه حضور در جمعی بزرگ از روزنامهنگاران غیرایرانی که به تقدیر و تشویق یک روزنامهنگار فعال ایرانی میپردازند، واقعهای است که به ندرت اتفاق میافتد.
چهارشنبه شب، ۹ دسامبر در دوازدهمین برنامهی سالانهی اهدای جوایز بینالمللی «انجمن روزنامهنگاران کانادایی مدافع آزادی بیان» که در حضور حدود ۵۰۰ تن از روزنامهنگاران، برنامهسازان، مدیران و کارکنان رسانههای بزرگ کانادایی در تورنتو برگزار شد، ژیلا بنییعقوب، روزنامهنگار برجستهی ایرانی، مهمترین جایزهی تلاش برای آزادی بیان را نصیب خود کرد. ژیلا بنییعقوب در این برنامه برای دریافت جایزه و لوح افتخار سالها فعالیت حرفهایاش، حضور نداشت و همکار ما، نیکآهنگ کوثر، به نمایندگی از طرف ژیلا بنییعقوب هم لوح تقدیر او را دریافت کرد و هم پیام ژیلا بنییعقوب خطاب به انجمن روزنامهنگاران کانادایی مدافع آزادی بیان و حاضران در برنامه را خواند و دقایقی نیز به تشریح وضعیت روزنامهنگاران و آزادی بیان در ایران پرداخت. در پایان این برنامه، با همکارم نیکآهنگ کوثر که چند ماه پیش ژیلا بنییعقوب را برای دریافت جایزه و لوح تقدیر انجمن روزنامهنگاران کانادایی مدافع آزادی بیان کاندیدا کرده بود، گفتوگویی داشتم و نخست از وی پرسیدم که چرا ژیلا بنییعقوب را کاندیدای دریافت این جایزه کرد؟
توضیح این مساله خیلی سخت است؛ چرا که دهها روزنامهنگار هستند که میشد معرفی کرد. اما من به این دلیل ژیلا را معرفی کردم، چون ژیلا نمایندهی خوبی برای روزنامهنگاران زنی است که تلاش کردند زنان ایران را با حقوقشان آشنا کنند. او در حوزههای مختلف اجتماعی و سیاسی کار کرد، ولی آلودهی سیاست نشد. نگذاشت سیاستمداران او را بخرند. با این که در مواقعی مجبور شده بود برای روزنامههای وابسته به احزاب هم کار کند، اما کار حزبی نکرد. من یکی از تحسین کنندههای ژیلا و همسرش بهمن احمدی امویی هستم. هر دوی آنان دوستان خیلی خوب من هستند. اما من ژیلا را به واسطهی دوستی به انجمن روزنامهنگاران کانادایی مدافع آزادی بیان معرفی نکردم. بلکه به این دلیل که حضور ژیلا و کاری که ژیلا و بهمن عملا انجام دادند، باعث تحولی در بخشی از روزنامهنگاری ما در حوزهی اجتماعی شد و من حیفم میآمد که این در تاریخ ثبت نشود. انجمن روزنامهنگاران کانادایی برای آزادی مطبوعات، چه ضابطههایی را در نظر دارد برای این که جایزهی سالانهی خود را به روزنامهنگاری در سطح جهانی اهدا کند؟ انجمن روزنامهنگاران کانادایی مدافع آزادی بیان جایزهی سالانهی خود را به روزنامهنگارانی اهدا میکند که علیرغم سختیهایی که با آنها روبرو میشوند، در زمینهی آزادی بیان و برای گسترش اطلاعرسانی هم فعالیت زیادی کرده باشند. حتی در خود کانادا روزنامهنگارانی بودهاند که مجبور شدهاند تلاش زیادی بکنند تا بتوانند واقعیتها را به گوش شهروندان برسانند. کسانی که به قواعد روزنامهنگاری پایبند بودهاند و حاضر نشدهاند به خاطر روابط اقتصادی یا روابط خصوصی، خیلی از قولهایی را که داده بودند، بشکنند. بر این مبنا، افراد مختلف کاندیداهایی را به این انجمن معرفی میکنند و آنها در کمیتهی خودشان تحقیق میکنند که چه کسانی مناسبتر هستند. امسال ژیلا بنییعقوب با امتیازی بسیار بالا انتخاب شد. یعنی نفر بعدی که انتخاب شد، عملا نفر نبود بلکه یک روزنامه بود که نمایندهی بسیاری از روزنامهنگاران است. اما ژیلا به عنوان یک فرد جایزه را برد. جایزهای که در سال ۲۰۰۱ اکبر گنجی به واسطهی کارهای تحقیقیاش در مورد قتلهای زنجیرهای از آن خود کرده بود و یکی از جوایز بسیار بزرگ روزنامهنگاری جهان است.
فکر نمیکنید که انتخاب ژیلا بنییعقوب تا حدی به خاطر فضایی باشد که پس از انتخابات ریاست جمهوری و وقایع چند ماه گذشتهی ایران، در سطح بینالمللی مطرح شده است؟ اگر اشتباه نکنم، ژیلا بنییعقوب را نه تنها برای این جایزه که برای جایزهی دیگری نیز، پیش از این فضا کاندیدا کرده بودم. شاید انتخابات ایران و اتفاقاتی که افتاد تاثیر داشت، ولی انجمن بیشتر فعالیتهایی را که ژیلا پیش از انتخابات انجام داده بود، دنبال میکرد. زمانی که ما متوجه شدیم ژیلا برنده شده است، هنوز زمان زیادی از انتخابات نگذشته بود. اما اعلام جایزه را به خاطر موقعیت آن زمان ژیلا که در زندان بود، به تعویق انداختیم که دستکم ضرر زیادتری متوجه او نشود. هرچند این جایزه یک جایزهی معنوی است، اما حساسیتهایی روی آن هست. به همین خاطر از وی پرسیدیم که با توجه به این که ممکن است خطری متوجهات بشود، آیا اعلام کنیم که جایزه را بردهای یا خیر؟ ژیلا ترجیح داد این خبر اعلام شود و جایزه رسمی بشود. به این دلیل که خیلی از روزنامهنگاران و شهروند روزنامهنگاران زن ایرانی چنین موفقیتهایی را دنبال میکنند و میدانند که تکرار چنین موفقیتهایی، بدون چنین جوایزی، به این راحتیها میسر نیست. ژیلا بنییعقوب برای برنامهی امشب، پیامی فرستاده بود؛ خلاصهی آن پیام چیست؟ ژیلا در پیامش، جایزهی خود را به همسرش بهمن و روزنامهنگاران دربند ایرانی که هیچ گناهی مرتکب نشدهاند و فقط به خاطر کار روزنامهنگاری در زندان هستند، تقدیم کرد. او در پیامش توضیح داد که روزنامهنگاران چه مشکلاتی در ایران دارند. نکتهی بسیار خاص پیام ژیلا نیز اشارهای بود به این که فقط دولت نیست که سانسور میکند، بلکه ناشرین و مدیران مطبوعات هم عملا آلت دست دولت شدهاند. آنها با لابیگری در مسیری که دولت میخواهد افتادهاند و باعث میشوند پیام آزاد به دست مخاطب نرسد.
همین نکتهای که در ارتباط با رشد بسیار قابل توجه تعداد زنان روزنامهنگار در ایران اشاره کردی، مورد توجه بسیاری از شرکت کنندگان در مراسم قرار گرفت. همهی روزنامهنگاران برجستهی کانادایی امشب اینجا بودند. این مساله چقدر میتواند در تشویق زنان ایرانی مؤثر باشد که همچنان در حرفهی روزنامهنگاری پایدار بمانند و کار خود را به درستی انجام بدهند؟ به نظر من، ژیلا و خیلی از زنان فعال در عرصهی روزنامهنگاری، نمادهای امروز روزنامهنگاری ایرانی هستند؛ نه فقط به واسطهی جنسیتشان، بلکه به واسطهی کاری که کردهاند و خطرهایی که به جان خریدهاند، توانستهاند عرصه را بازتر کنند، نه تنها برای روزنامهنگارانی که در نشریات کاغذی کار میکنند، بلکه برای روزنامهنگاران آنلاین. الان بسیاری از شهروند روزنامهنگاران، وبلاگنویسان زن و روزنامهنگاران آنلاین به ژیلا نگاه میکنند و به واسطهی کار بزرگی که او انجام داده است، میخواهند این روند را ادامه بدهند. کاناداییها امروز واقعا فهمیدند که در ایران فقط تعداد محدودی روزنامهنگار وجود ندارد، هزاران روزنامهنگار هستند که میخواهند مانند ژیلا کار کنند و حقیقت را به چشم و گوش مردم دنیا برسانند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
ba salam va doruod be jyla va tamam azadikhahan omidvaram payandeh bashid
-- emad.taba@yahoo.com ، Dec 12, 2009لطفا یک بار به عنوان این مطلب نگاه کنید. آیا این حکم مسلم را زمانه میگوید که خانم بنییعقوب نماد روزنامهنگاری ست؟ یا نکند نقل قولی ست از میهمانتان؟ اگر نقل قول است اولا علامت نقل قولش کو؟ و ثانیا در کجای متن آقای کوثر چنین نقل قولی آمده؟ او یک جا در صحبتهایش میگوید: «ژیلا نمایندهی خوبی برای روزنامهنگاران زنی است که تلاش کردند زنان ایران را با حقوقشان آشنا کنند.» و جایی دیگر هم میگوید: «ژیلا و خیلی از زنان فعال در عرصهی روزنامهنگاری، نمادهای امروز روزنامهنگاری ایرانی هستند». زهی دقت که شما دارید جناب تاجدولتی!
-- بدون نام ، Dec 13, 2009من ازآدم هایدملا لغتی خوشم نمیاد.
-- بدون نام ، Dec 13, 2009دقت بالا در تمام امور و تعداد اشتباهات کم از مشخصات عرصه توسعه یافتگی است.
-- سحر ، Dec 20, 2009