خانه > ايرانيان کانادا > آموزش و پرورش > «ایران یکی از مستعدترین کشورها به لحاظ علمی است» | |||
«ایران یکی از مستعدترین کشورها به لحاظ علمی است»محمد تاج دولتیtajdolati@radiozamaneh.comبرگزاری نخستین کنفرانس سیاستگذاریهای علمی در کانادا در هفتهی گذشته در شهر تورنتو، رویدادی قابل توجه برای محافل دانشگاهی و تحقیقاتی این کشور بود. اما این رویداد از جهتی برای جامعهی ایرانیان کانادا نیز اهمیت داشت و آن این که اندیشهی برگزاری چنین کنفرانسی برای نخستین بار از سوی یکی از دانش آموختگان ایرانی ـ کانادایی ارائه شد که ریاست کمیتهی برگزارکنندهی کنفرانس را هم بهعهده داشت.
دکتر مهرداد حریری پژوهشگر مرکز «مک لافلین» و «راتمن» در کانادا است که فعالیت آن در زمینهی بهداشت جهانی است. با دکتر مهرداد حریری در شب گشایش این کنفرانس که بیش از چهارصد تن از بخشهای مختلف جامعهی دانشگاهی و پژوهشی و نهادهای دولتی در آن شرکت داشتند، گفتوگویی داشتم و نخست پرسیدم سیاستگذاری علمی یعنی چه؟ سیاستگذاریهای علمی به مبنای دخالت دادن دانشی است که ما از یک طرف در سیاستگذاریهای کلی سیستم مملکتی از تحقیقات علمی داریم. بخش دیگرش به معنای سیاستهایی است که چگونگی و جهت سیاستگذاریهای علمی را بررسی میکند که آن نیز جزئی از سیاستگذاریهای علمی است. سیاستگذاریهای علمی دو شاخه دارد. یکی Science for Policy به معنای استفاده از دانش و علم در سیاستگذاری است و دوم Policy for Science به معنای چگونگی شکلدادن به سیاستگذاریها در ارتباط با علم. اگر از هرکدام بخواهم مثال بزنم که موضوع روشنتر بشود، باید بگویم که مثلاً ما از دانش موجود در سیاستگذاریهایمان استفاده میکنیم؛ مثلاً در ارتباط با مسائل محیط زیست، یا مسائل پزشکی و یا رسیدگی به وضعیت بهداشت عمومی. به این میگوییم Science for Policy یا استفاده از دانش و علوم در سیاستگذاریهای مملکتی. از طرفی اگر ما بخواهیم بودجهای تخصیص بدهیم، مثلاً فرض کنید تخصیص بودجه به منابع مختلف علمی، و این که کدام بخشهای علمی هست که باید بیشترین بودجه به آن اختصاص داده بشود و یا چه دلیلی وجود دارد که به این بخشها باید بیشترین بودجه اختصاص داده بشود و یا در ده سال آینده مسائل مهم علمی که ما باید روی آن تأکید بکنیم چه هستند، به این میگوییم Policy for Science یا استفاده از سیاستگذاریهای بهینه برای مسائل علمی کشور.
برای نخستین بار است که در کانادا چنین کنفرانسی برگزار میشود و این به ابتکار و ایدهی شما بود. چطور شد که به فکر تشکیل این کنفرانس افتادید؟ باید بگویم، من مدتها بود فکر میکردم و این ایده سالها همراه من بود که science-community به قول معروف، یا آن مجموعهی علمی کانادا، خیلی در اثرگذاری در سیاستگذاریهای کشور قوی نیست و دانشمندان کانادایی در این امر خیلی دخیل نیستند. آنها کار خودشان را میکنند، کشفیات علمی خودشان را انجام میدهند، و از طرفی دولتها هم کار خودشان را انجام میدهند. این تبادل نظر بین این دو گروه اجتماعی کمتر وجود دارد و من همیشه از این موضوع رنج میبردم که علوم، به قول معروف، خیلی در جامعهی اصلی کانادا حاشیهنشین است و باید نسبت به آن کاری کرد. تا این که با حضور در چندین کنفرانس علمی در همین زمینه، بهخصوص در آمریکا، من به این نتیجه رسیدم که ما شاید بتوانیم با برگزاری کنفرانسی در زمینهی سیاستگذاریهای علمی این موضوع را تا حد زیادی انعکاس بدهیم و مطرح کنیم، در نشریات و در جامعهی علمی و در بین دولتمردان و کسانی که در صنعت دستاندرکار هستند. این بود که شروع کردم روی موضوع کارکردن، طرح نوشتن و با دوستان و همکاران مشورت کردن که نهایتاً یک کمیتهی اجرایی برایش درست کردیم. در واقع از آنجا شروع شد که این قضیه را پیش ببریم و بخواهیم با ایدهی برگزاری یک کنفرانس، که البته به صورت ادامهدار هم خواهد بود، این مسألهی سیاستگذاریهای علمی در کانادا را در جامعهی کانادایی مطرح بکنیم. چند نفر از دانشگاهیان و متخصصان ایرانی در این کنفرانس شرکت دارند؟ با کمال افتخار باید بگویم که اولاً غیر از من دو تن از اعضای خیلی مؤثر آن کمیتهی اجرایی دوستان ایرانی ما هستند که بسیار هم خوب کار کردهاند و همچنان در عین حال از جامعهی علمی هم هستند. ولی علاوه برآن ما سه سخنران ایرانی هم در پنلهای مختلف داریم. یکی آقای دکتر رامین جهانبگلو است که در مورد دموکرات کردن علوم صحبت میکند به همراه سه دانشمند کانادایی دیگر. بعد آقای دکتر علیداد مافی نظام است که دربارهی نقشی که علوم میتواند در زمینهی دیپلماسی و روابط بینالملل بازی بکند، به همراه سه پنلیست دیگر، صحبت خواهند کرد. و نفر بعدی دکتر دولتآبادی استاد دانشگاه بریتیش کلمبیای کانادا است که ایشان یکی از دانشمندان بسیار برجستهی کانادایی هستند که در زمینهی محیط زیست و در مورد چالشهای آیندهی کانادا در محیط زیست صحبت خواهند کرد، به همراه سه پنلیست دیگر. و واقعاً این باعث افتخار جامعهی ایرانی است، با توجه به جوان بودنش، با توجه به تعداد به هرحال محدودش به نسبت جوامع قومی دیگر. در طول سالهایی که شما اینجا هستید، از یک طرف به مسائل کانادا بسیار توجه دارید و مشارکت میکنید، از طرف دیگر هم خیلی به مسائل ایران علاقمند هستید و با دقت و توجه بسیار دنبال میکنید. با توجه به تشکیل کنفرانس سیاستگذاریهای علمی، فکر میکنید این ایده را چه طور میشود به محیطهای دانشگاهی ایران منتقل کرد؟ آیا چنین فکری به ذهنتان رسیده است؟ آیا از این تجربه و از این امکانی که به هرحال اینجا بهوجود آمده و شما بهوجود آوردهاید، چه طور میشود پلی زد بین جامعهی علمی کانادا و جامعهی علمی ایران؟ من همیشه در ذهنم بوده که ما مجموعهی تجربیاتی را که در اینجا داریم، از هر نظری که فرض کنید، بتوانیم زمانی در کشور عزیزمان ایران به مرحلهی اجرا بگذاریم. طبیعتاً این فعالیت هم جزء آن گروه قرار میگیرد. یعنی من امیدوارم که بتوانیم زمانی از این تجربه به نوعی در ایران استفاده بکنیم، اگر شرایط مناسبی ایجاد بشود و بشود چنین کاری را انجام داد. بگذارید سؤالتان را دو بخش بکنم. یک، این که من همیشه معتقد بودهام که همکاریهای علمی ما با ایران، یعنی همکاری با دانشگاههای ایران و دانشگاهیان ایرانی و دانشجویان ایران، باید گسترش پیدا بکند با دنیای بیرون. با دنیای آمریکا، کانادا، اروپا، چین، هند؛ فرقی نمیکند. در برابر همکاریهای علمی نباید هیچ مرزی باشد. چون این همکاریها باعث شکوفایی مغزها میشود، باعث شکوفایی فرهنگها میشود، باعث گفتوگو میان فرهنگهای مختلف میشود. این همکاری همیشه باید تقویت بشود، بین هر کسی که میخواهد باشد. طبیعتاً من ریشهام از ایران میآید و دوست دارم دانشگاهیان ایران به لحاظ علمی بتوانند به هر منبع علمی در هرجای دنیا دسترسی پیدا کنند و من تشویق و کمک میکنم که این اتفاق بیفتد. اما، وقتی میآییم صحبت از مسألهی سیاستگذاریهای علمی را میکنیم، سیاستگذاریهای علمی بیشتر در کشورهایی معنا پیدا میکند که تا حدی از حقوق دموکراتیک برخوردارند. به این معنا که حقوق انجمنهای مختلف و حقوق به اصطلاح تصمیمگیریها توسط گروههای مختلف اجتماعی به رسمیت شناخته شده است. در نتیجه آنوقت شما تلاش میکنید مثلاً به عنوان جامعهی علمی حق بیشتری داشته باشید و یا حتماً آن حرفی که میزنید به حساب بیاید. این مجموعه تلاشی است که شما اینجا میکنید. متأسفانه در کشورهای دیکتاتوری که هیچ گونه مجالی برای حرکت هیچ گونه گروههای اجتماعی نیست، طبیعتاً صحبت از سیاستگذاریهای علمی کردن هم کمی دور از واقعیت است. به این معنا که در آن کشورها به حرف جامعه علمی چقدر گوش داده میشود که در بقیهی موارد بخواهند در مورد سیاستگذاریهای کلی به آن گوش بدهند!؟ در واقع در این کشورها عدهای هستند که براساس ایدئولوژی و یا براساس منافع شخصی و گروهیشان تصمیم میگیرند و در نتیجه منافع جامعهی علمی ما فدا میشود. و این باعث بسی تأسف است که چنین اتفاقی میافتد. چون ایران یکی از مستعدترین کشورها به لحاظ علمی است. ما منابع علمی اصلیمان، منابع انسانیمان، آن اساتید دانشگاه و آن دانشجویانی هستند که بسیار بااستعداد هستند و در واقع آیندهی ایران را هم آنها میسازند. من امیدوارم که شرایطی بوجود بیاید که این دانشجویان و این دانشمندان بتوانند در محیطی دموکراتیک حرف خودشان را هم در زمینهی سیاستگذاریهای علمی به کرسی بنشانند. اصلاً با آنها مشورت بشود و آنها هم حرفی برای زدن داشته باشند. به هرحال قطعاً تجربیات ما ممکن است در آنجا نیز به درد بخورد و من کاملاً خوشحال میشوم که هرگونه تبادل فرهنگی یا اطلاعاتی در این زمینه با دانشمندان ایرانی و دانشجویان ایرانی داشته باشیم.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
عطر آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگویید.....
-- بدون نام ، Nov 7, 2009من از دانشجویان رشته ی فلسفه ی علم و تکنولوژی در دانشگاه یو ام مالزی هستم . از این موفقیت ایرانیان در کانادا یسیار خوشحالم و برای جامعه ی فرهنگی کشورمان ، از جمله آقای دکتر حریری آرزوی موفقیت دارم.
-- سروش ، Nov 15, 2009