خانه > ايرانيان کانادا > دانشجویان > «از سیستم تک صدایی خسته شدهایم» | |||
«از سیستم تک صدایی خسته شدهایم»محمد تاجدولتیtajdolati@radiozamaneh.comبا نزدیک شدن تاریخ انتخابات ریاست جمهوری در ایران بسیاری از ایرانیان کانادا نیز به شکلهای گوناگون نسبت به کاندیداها، برنامهها و موضع گیریهای آنها و بحث کلیتر لزوم مشارکت یا تحریم انتخابات توجه میکنند. در این میان دانشجویان ایرانی به ویژه آنها که چند سالی است برای ادامه تحصیل به کانادا آمدهاند بیش از گروههای دیگر نسبت به انتخابات ریاست جمهوری حساسیت نشان میدهند.
روز یکشنبه بعدازظهر در پی فراخوانی که از سوی تعدادی از دانشجویان ایرانی دانشگاه تورنتو منتشر شده بود، بیش از یکصد تن از ایرانیان دانشجو و غیر دانشجو در فضای باز دانشگاه تورنتو گردهم آمدند تا در یک کمپین انتخاباتی و رایگیری نمادین ریاست جمهوری آینده ایران شرکت کنند. این برنامه به گونهای تنظیم شده بود که هر یک از چهار کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری ایران توسط افرادی از طرفدارانشان نمایندگی شوند تا ضمن تبلیغ و ارایه نکات مهم برنامههای کاندیداهای مورد علاقهشان، دیگران را هم تشویق کنند تا ضمن شرکت در یک رایگیری نمادین میزان توجه خود به وضعیت سیاسی ایران را هم به نمایش بگذارند. برگزار کنندگان این انتخابات نمادین با تهیه ورقههای رای ضمن قرار دادن نام چهار کاندیدای موجود در انتخابات پیش رو یعنی محمود احمدی نژاد، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محسن رضایی، گزینه رای نمیدهم را هم در ورقههای رایگیری قرار داده بودند تا کسانی که موافق تحریم انتخابات هستند بتوانند نظر خود را ابراز کنند.
در محوطه اجرای برنامه، میزهایی قرار داشت که طرفداران کاندیداها و موافقان تحریم انتخابات ضمن قراردادن پلاکاردهای تبلیغاتی مشغول بحث و گفت و گو با شرکت کنندگان در مراسم بودند. فضای کلی محوطه اجرای انتخابات نمادین دانشجویان و غیر دانشجویان ایرانی شهر تورنتو آشکارا نشان میداد که اکثر حاضران طرفداران میرحسین موسوی و مهدی کروبی هستند. در پشت میزی که برای طرفداران احمدی نژاد قرار داده شده بود تنها یکی دو نفر حضور داشتند که طرفداران احمدی نژاد نبودند. اما برای رعایت بی طرفی و ایجاد امکان حضور طرفداران همه کاندیداها پذیرفته بودند برخلاف میل و انتخاب واقعیشان سیاستها و مواضع محمود احمدینژاد و طرفداران او را بیان کنند. در مورد محسن رضایی کسی حتی حاضر نشده بود به شکل ظاهری و نمادین نمایندگی او را بپذیرد و بنابراین میزی هم به نام او در محوطه قرار داه نشده بود.
«موسوی کف خواستههای ما را ارائه میکند» تکین آغداشلو، یکی از طرفداران کاندیداتوری میرحسین موسوی، در دفاع از او و برنامههایش گفت: ما اینجا جمع شدیم که نشان دهیم جوانهایی که در خارج هستند، هنوز برایشان انتخابات ایران مهم است و ما با عنوان کسانی که از مهندس موسوی حمایت میکنیم اینجا جمع شدیم که بگوییم وظیفه ما، در این لحظه بسیار تاریخی از سرنوشت ایران، این است که از کسی که به نظرمان کف خواستههای ما ایرانیها برای جلوگیری از فاجعههایی که در طول این چهار سال اخیر بارها به آن نزدیک شدیم اما اتفاق نیفتاد را ارائه میکند، حمایت کنیم. در این چهار سال همه ما نگران بودیم. هم از نظر اقتصادی و هم سیاست خارجی، در دولتی که در آن (افرادی ) با دکترای قلابی شروع به کار کردند این ها مطرح نیست و حتا فقط فاجعه اش برای ما این نیست که رییس جمهور ما برود در سازمان ملل طوری صحبت کند و آبروی ایرانی ها را ببرد. بلکه حضور وی به صورت دراز مدت اثرات بسیار بدی روی اقتصاد و فرهنگ و آموزش این کشور خواهد گذاشت. که در چهار سال ما دیدیم که به چه شکلی میتواند این را تغییر دهد و یک نفر میتواند چه بلایی به سر زیربنای مملکتمان بیاورد. ما فکر میکنیم میرحسین موسوی با تجربهای که از دوران جنگ دارد و با حمایتی که بالاخره در حد مینی موم از وی در جناح اصولگرای حاکم وجود دارد فرد قابل اعتمادی است. او کسی است که تا الان همیشه روی حرفهایی که زده پایبند بوده و هیچ موقع حرف بیهوده یا قول نابجا نداده است پس گزینهی مطلوبی است. موسوی یک آدم فرهنگی است که به جز مسایل اقتصادی که صددرصد کار خواهد کرد، برای فرهنگ مملکمان هم کار خواهد کرد. خودش یک نقاش است و کسی است که با اهل فرهنگ رابطه دارد و مطمئنا نظر آنها را در کارهای که قرار است انجام دهد دخیل میکند. این است که ما در این انتخابات به این نتیجه رسیدیم که از مهندس موسوی حمایت کنیم. چون وقتی او توانسته مردم را تا این حد متحد کند میتواند حتی بیشتر از این هم تاثیر گذار ظاهر شود. ما امیدواریم حتی میرحسین موسوی بتواند در دور اول محمود احمدی نژاد را شکست دهد.
«ما از سیستم تک صدایی که فقط یک نفر حرف بزند خسته شدهایم» طرفداران مهدی کروبی به صورت گروهی دفاع از کاندیدای مورد علاقهشان و برنامههای او را این طور بیان کردند: از طرف کمپ ما فقط من حرف نخواهم زد. همهمان حرف خواهیم زد. برای اینکه ما از این سیستم تک صدایی که فقط یک نفر حرف بزند خسته شدهایم. من فکر میکنم همهمان باید حرف بزنیم و صدای همهمان باید برسد. من به شخصه به آقای کروبی رای میدهم برای اینکه آقای کروبی در چهار سال اخیر با تاسیس روزنامه، حزب سیاسی اعتماد ملی و حمایت از فعالان حقوق بشر و دانشجویی به سمت حقوق بشر قدم برداشت و از تک صدایی فاصله گرفته است. در عین حالا ایشان با برداشتن فشارها و محدودیتها مثل گشتهای ارشاد و سانسور اینترنتی، فضای آزادتری را برای مردم و به خصوص برای جوانها به وجود خواهند آورد . در عین حال برخلاف آقای موسوی آقای کروبی در20 سال گذشته در صحنه سیاست ایران حضور فعالتری داشته و در نتیجه به مسایل روز ایران نزدیکتر است. من فکر میکنم اینها دلیلهای خیلی موجهی هستند که به آقای کروبی رای بدهیم . ما دو شعار اصلی داریم ما میخواهیم به «تغییر» رای دهیم نه به اصلاح طلبی اصولگرا. شعار دوم هم این است ما به منطق رای میدهیم و نه به احساسات.
یکی دیگر از طرفداران کروبی: فکر میکنم تنها کاندیدایی که در این دوره و کلاً در سالهای مختلفی که انتخابات داشتیم آمده و یک برنامه تدوین شده و منسجم را ارایه داده، جناب آقای کروبی باشند. وی برنامه خودشان را کامل اعلام کردند و میتوانید بیایید و برنامهشان را ببینید. نکته دیگر این است که برخی از دوستان شعار اقتصاد ملی میدهند. آیا اقتصاد ملی با پشتیبانی حزب کارگزاران و دوستانی که به هر حال دور و اطرافشان هستند یکی است؟ آنها طرفدار اقتصاد ملی هستند که میآیند و چنین شعاری را میدهند؟ یک دختر هوادار آقای کروبی: من هم میخواهم بگویم که آقای کروبی گفتند که حضور زنان در کابینهشان قطعی است، دخترها به کروبی رای دهید. چون کسی است که به شما اجازه میدهد حرف بزنید و به خواستةهایتان برسید. هوادار آقای کروبی: دغدغهی اصلی من برقراری دموکراسی در ایران است. چگونه مي شود دموکراسی برقرار شود وقتی که آزادی اندیشه نباشد. آزادی بیان نباشد. باید در جامعه آنقدر آزادی باشد تا مثلا حتا اگر آدمی به خدا هم اعتقاد ندارد بیاید و حرفش را بزند. «جهان چشم به ایران دوخته که ما راه نجاتی برایشان پیدا کنیم» یکی از حاضران که پذیرفته بود نقش نمایندگی طرفداران احمدی نژاد را بپذیرد در دفاع در چهار سال گذشته در ایران گفت: من اولاً خیلی متاسفم که ما ایرانی هستیم ، اما چون همه اینجا با احمدی نژاد بد هستند حتی به ما اجازه نداند که یک پرچم را برای پرزیدنت ایران بگذاریم. دوماً اینکه ما آدمهایی یک بعدی هستیم. همیشه فقط یا اینطرفی هستیم و یا آنطرفی. هیچوقت نقطههای مثبت یک اتفاقی که افتاده را نمیبینیم. در چهار سال گذشته ایران برای اولین بار در طول 100 سال و یا 200 سال حکومت مرکزی داشته که بر تمام خاک ایران تسلط کامل داشته است. برای اولین بار در تاریخ پنجاه ساله که امپریالیسم آمریکا داشت ما را آزار می داد، جهان چشم به ایران دوخته که ما راه نجاتی برایشان پیدا کنیم. این 4 سال تنها زمانی بوده که آمریکا را تحت تاثیر قرار داده است . چون این کشور همیشه میخواهد تمام کشورهای جهان سومی را تحت نفوذ خود داشته باشد. اما احمدی نژاد بود که توانست با چاوز، بولیوی و جنوب آمریکا رابطه برقرار کند. بیشتر آنهایی که میگویند نباید رای دهیم اینجا جایشان امن است. اما نگران این هستند که در ایران مردم تحت فشار هستند. اما از زیر سلطهی قدرتهای استکبار درآمدن هزینه دارد که باید هزینهاش را پرداخت کنیم. (می گویید)چه هزینهای؟ مگر ایران ازبین رفته است؟ نه ایران الان سربلند مانده و ما باید این را ببینیم.
«استفاده از رنگ سبز روش پوپولیستی است» نماینده گروهی از دانشجویان و به طور کلی کسانی که موافق تحریم انتخابات هستند هم دلایل تحریم انتخابات را اینطور بیان کردند: اعتقاد تحریمیها به نظر من این است که انتخابات یک فرایند مدنی است.شما در واقع در یک پروسه مدنی شرکت میکنید که در نهایت به یک استراتژی و خط و مشی که مطالبههای شما را تحت پوشش قرار بدهد. به خاطر اینکه دارید میروید سراغ معیارهایی که امکان دستیابی به هیچ کدام از مطالبات مدنی شما را فراهم نمیکند. آن چیزی که الان دارد در ایران اتفاق میافتد حکایت از انتخابات آزاد ندارد. چرا چون شما باید گزینه انتخاب کردن را داشته باشید. وقتی چهارصد و نود و هفت نفر رد صلاحیت میشوند و چهار نفر که التزام عملی به ولایت فقیه دارند، انتخاب میشوند اینها چطور میخواهند مطالبههای تعداد زیادی را که دوست ندارند به ساختار قدرت حاکم در ایران رای بدهند را تحت پوشش قرار دهند؟ از همه جالبتر اینکه کاندیداها سعی میکنند از شعارهای کاملاً پوپولیستی استفاده کنند. هم خاتمی از این حرکت پوپولیستی استفاده کرد و هم احمدی نژاد. طبیعتاً دیگر کاندیداها هم از این روش استفاده خواهند کرد. چون در واقع اینها در پی ایجاد این نیستند که یک صدایی اوپوزیسیون داشته باشند. فقط میخواهند پوزیسیونی باشد که خودش در پی مناسبات داخل قدرت، مولفههای قدرت را تغییر بدهد. نکته دیگری که در انتخابات است این است که ما شرکت کنندههای پوپولیست هم داریم. شما به روش افرادی که میآیند کاندیدای دلخواه خودشان را تبلیغ کنند نگاه کنید. استفاده از رنگ سبز و غیره. میخواهند اتوبوسی حرکت کنند و از همه بدتر اینکه ما داریم وارد سیکلی میشویم که اول انقلاب بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی گفت؛ همیشه بین بد و بدتر. یک مقدار با شناخت بیشتری نسبت به این قضیه نگاه کنید. از احساسات فاصله بگیرید و یک مقدار سعی کنید که ببینید مطالبههای اصلیشان چه است و بر مبنای این مطالبهها بیایند از این چرخه معیوب در واقع بد و بدتر را بگذارند کنار و بیایند وارد این عرصه شوند که ما یک چیزی میخواهیم که مطالبه ما را جواب دهد.
«موسوی 55 رای، کروبی 31 رای» پس از رایگیری نتایج انتخابات نمادین ریاست جمهوری ایران در دانشگاه تورنتو اینگونه اعلام شد: نتیجه رایگیری نمادین شهر تورنتو در دانشگاه روز 10 خرداد 1388 در کل تعداد شرکت کنندگان امروز 101 رای داده شده و رایها به این شکل است: آقای محمود احمدی نژاد 3 رای، آقای میرحسین موسوی 55 رای، آقای مهدی کروبی 31 رای، آقای رضایی بدون رای، «رای نمیدهم» 10 تا، رای سفید 2 رای. به این ترتیب آقای موسوی با 55 رای در دور اول انتخاب میشوند. «کسی حاضر نشد از احمدی نژاد دفاع کند» در پایان رای گیری و اعلام نتایج انتخابات نمادین درحالی که شرکت کنندگان در گروهای چند نفره مشغول بحث درباره انتخابات بودند از پویا علاقهبند که فکر برگزاری این مراسم از طرف او بود میپرسم این برنامه با چه هدفی به اجرا درآمد:
در حقیقت وقتی که این برنامه را پیشنهاد دادم با بچهها میخواستیم نشان دهیم که ما با اینکه از ایران خارج شدیم و به عنوان دانشجو آمدیم در خارج از ایران درس میخوانیم، خیلی دغدغه این را داریم که در ایران دارد چه اتفاقی میافتد. همچنین میخواستیم نشان دهیم واقعاً به این مسئله حساسیم و سعی کردیم مشارکتمان را اینجور نشان دهیم. از بین کاندیداها آقای احمدی نژاد هیچ نماینده مشخصی اینجا نداشت و آقای رضایی هم همانطور حتی یک رای هم نیاورد. فکر نمیکنید که نبودن نمایندهای این دو کاندیدا در این انتخابات نمادین جنبه بی طرفی را در هدفی که داشتید از بین برده است؟ ما از موقعی که طرح ریزی را شروع کردیم دنبال همه گروهها گشتیم. حتی سراغ تحریمیها. و دنبال نمایندهای برای آقای احمدی نژاد رفتیم که یک نفر حاضر شد برنامههایش را اعلام کند و میزی هم برایشان در نظر گرفته شد. هر چند رای این فرد احمدی نژاد نبود. اما متاسفانه افراد دیگری را پیدا نکردیم. با این حال آقای احمدی نژاد سه رای هم بیشتر نیاورد. البته من میدانم که کسی اینجا بود که طرفدار احمدی نژاد است. ولی گفت که حاضر نیست اینجا صحبت کند. این اتفاق برای آقای رضایی هم افتاد. اصلاً کسی حاضر نبود که نمایندگی وی را داشته باشد. فکر نمیکنید بخاطر جوی است که وجود دارد. این جو قالبی که به هر حال طرفدار میرحسین موسوی و مهدی کروبی است و اجازه نمیدهد کسی که طرفدار احمدی نژاد است خود را نشان دهد. یا حتی جرئت کند که پشت میزی قرار بگیرد و از اعتقادها و مواضع خود دفاع کند؟ من اینطور فکر نمیکنم. فکر میکنم که اینجا در دانشگاه تورنتو به عنوان صد و یک نفر دانشجو و غیر دانشجویی که اینجا آمدند واقعاً نمایندهای نبود. چون ما اولین چیزی که به عنوان دانشجو یاد گرفتیم این است که صحبتهایمان را بکنیم. خوشبینانه میتوانم بگویم اگر کسی بود که دوست داشت حرفهایش را بزند میتوانست اینجا بزند و کسی تهدیدش نمیکرد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
ایرانیان کانادا ای کاش در انتخابات داخلی کشوری که در آن با آزادی زندگی می کنند هم باشور بیشتری شرکت کنند. تفاوت این است که صدای آنها در کانادا شنیده میشود. اما انتخابات ایران نه بر زندگی انها تاثیر داردونه انها اثری در نتیجه ان دارند. بهتر است به دنبال دلایل بهتری برای برگذاری گاردن پارتی بگردند.
-- بدون نام ، Jun 5, 2009دوست عزیز بدون نام، علت آنست که همه یا اکثریت آنها به حضورشان و زندگی در کانادا بصورت موقتی نگاه می کنند نه دائمی. بنابراین نسبت به وضعیت داخل ایران حساس هستند. ضمن اینکه آزادی تنها بعد از مدتی خسته کننده می شود، اگه اصولا آزادی در قطب شمال لذتی داشته باشد. بخصوص وقتی شکم خالی است یا با غذاهای بی مزه پر می شود بیشتر انسان احساس دلتنگی برای کشور خود می کند.
-- با نام ، Jun 5, 2009من فکر میکنم نظر آقای با نام درست است. ضمن اینکه اضافه میکنم که نتیجه انتخابات بر زندگی همه ایرانیان خارج از کشور اثر دارد. مخصوصا آنهایی که اسامی اسلامی دارند!!!
-- خوش نام ، Jun 6, 2009از این دوست بدون نام دعوت میکنم برای گاردن پارتی تشریف بیاورند تورنتو
-- نامدار ، Jun 6, 2009البته کارگری ساختمان و پیتزا دلیوری هم باهاش هست
ازمن بی نام به سرکار با نام .به نظر میرسد که ایشان فاقد تجربه زندگی هستند. در مورد سرکار خوشنام هم فکر کنم پرزیدنت اوباما مثال خوبی است برای اینکه نشان دهد در امریکای شمالی نهایتا این شایستگی است که مطرح است. من فکر میکنم این نسل جدید مهاجر به شدت ساده اندیش است وتصور میکند که اجتماعی که در ان وارد میشود بایدهمان رفتار مامان جانشان را با انها داشته باشد. همت بلند دارکه مردان روزگارازهمت بلند به جایی رسیده اند.
-- بدون نام ، Jun 7, 2009