خانه > ايرانيان کانادا > تورنتو > «روشنفکران ما هنوز رفتار مردسالارانه دارند» | |||
«روشنفکران ما هنوز رفتار مردسالارانه دارند»محمد تاجدولتیtajdolati@radiozamaneh.comسازمان زنان ایرانی انتاریو، یکی از قدیمیترین نهادهای اجتماعی ایرانیان مهاجر در کانادا است. این سازمان در طول ۲۰ سال گذشته در کنار فعالیتهای پراکندهای که در زمینهی پاسخ به نیازهای زنان ایرانی مهاجر انجام داده، همه ساله در آستانهی هشت مارس، روز جهانی زن، مراسمی برگزار کرده با شرکت گروهی، بیشتر از زنان و معدودی از مردان ایرانی مهاجر، که محتوای آن عمدتاً جشن و سخنرانیهای در رابطه با روز جهانی زن بوده. مراسم امسال سازمان زنان ایرانی انتاریو به مناسبت روز جهانی زن اما تفاوت عمدهای که با مراسم سالهای گذشته داشت، شرکت گسترده و قابل توجهی بیش از ۱۵۰ زن و مرد ایرانی و نیز حضور فعالان غیر ایرانی سازمانهای مشابه در جامعهی کانادا و چهرههای سیاسی دولت انتاریو بود. در حاشیهی این مراسم با دکتر شهرزاد مجاب، استاد و پژوهشگر دانشگاه تورنتو در رشتهی آموزش و پرورش و فعال اجتماعی ـ سیاسی مسایل زنان که سخنران اصلی مراسم هشت مارس بود و نیز افخم مردوخی، نایب رییس سازمان زنان ایرانی انتاریو و از فعالان فرهنگی ـ اجتماعی شناخته شدهی جامعهی ایرانیان تورنتو دربارهی سازمان زنان، هدفهای آینده و چالشهایی که فعالیتهای اجتماعی زنان در جامعهی مهاجرت با آن روبهروست، گفت و گو کردهام.
دکتر شهرزاد مجاب، استاد و پژوهشگر دانشگاه تورنتو در رشتهی آموزش و پرورش و فعال اجتماعی ـ سیاسی مسایل زنان در این باره میگوید: زنان مهاجر ایرانی حدود ۲۰ سال است که بعد از انقلاب در خارج از کشور تلاشهای بسیار زیادی میکنند. تاریخ این تلاشها زمینهی مهمی برای کارهای تحقیقاتی زیادی است، از جمله در زمینه خدمات رفاهی اجتماعی، مخصوصاً در اروپا و آمریکای شمالی، که دولتها خیلی از این خدمات را به مهاجران کمتر کردهاند و این خدمات را به سازمانها و تشکلها و گروههای زنان دادند که هر گروه مربوط به زبان یا ملیتها آن خدمات را به گروه خودش هم بدهد. در نتیجه زنان ایرانی در این نوع فعالیتهای اجتماعی و خدمات اجتماعی در طول ۲۰ سال گذشته بسیار گسترده فعالیت کردهاند. الان در حدود ۱۶۲ سازمان زنان ایرانی در ۴۰ کشور دنیا داریم. که شش تا از این سازمانها در کانادا هستند. البته بیشتر فعالیتها، فعالیتهای اجتماعی در جهت یاری دادن به زنان مهاجر و تازهوارد در رابطه با مسایلی که مشکل زنان است؛ خشونت علیه زنان، مسایل و روابط خانوادگی و یکسری برنامههای آموزشی مخصوصاً یادگیری زبان در کانادا و در هر محلی دیگر هستند. یا وارد یکسری فعالیت مدنی ـ اجتماعی میشوند، که از این طریق با مسألهی زنان و همکاری با سازمانهای زنان خیلی درگیر میشوند چون فعالیتهای مدنی زمینهی مهمی است. کارهای داوطلبانهای که زنان میکنند نیز باعث میشود که برای آنها در به روی جامعهی کانادایی و بازار کانادایی و کارهایی که میتوانند در جامعهی کانادایی انجام بدهند باز شود.
مسایل زنان ایرانی در مهاجرت با مسایل زنان همسطح خودشان از نظر اجتماعی و تحصیلی در ایران چه تفاوتهای عمدهای دارد؟ تفاوت خیلی زیادی دارد. دلیلش هم این است که اولاً زمینهی فعالیتهای مدنی زنان خارج از کشور در دیاسپورا با زمینهی فعالیتهایی که زنان در ایران دارند میکنند، بسیار متفاوت است. میدانیم در چند سال اخیر در ایران فعالیت زنان به عنوان فعالیت اجتماعی ـ سیاسی در ۳۰ سال گذشته لحظهای نایستاده است. و بلاانقطاع علیه تبعیضی که در جامعه به آنها میشود مبارزه شده است. و هر گونه برای تعدیل، تبدیل، رفرم کردن قوانین ضد زن جمهوری اسلامی مبارزه کردهاند. در آن چارچوب، زنانی که در دیاسپورا کار و فعالیت میکنند، نوع فعالیتشان کاملاً متفاوت است. فعالیت آنها برای این است که به زندگی زن مهاجر در جامعهی کانادا رفاه بیشتری بدهند. بار سیاسی که فعالیت زنان در ایران دارد، فعالیتهای کلی زنان در دیاسپورا ندارد. گرچه زنانی هستند که فعالیت سیاسی مشخصی میکنند و آنها بیشتر زنانی هستند که با سازمانهای سیاسی متفاوت ایرانی کار و فعالیت میکنند. در نتیجه تفاوت آن در نوع بار سیاسی مبارزهی زنان است. یکی دیگر از نظر سطح تحصیلاتی است که متنوع است. اکثریت زنانی که الان در ایران فعالیت میکنند، تحصیلکرده، روشنفکر و نویسنده و در حرفههای مختلف مشغول کار هستند. زنان مهاجر هم همینطور هستند. زنان دانشگاهی، محقق در سازمانهای زنان ایرانی که در ایران فعالیت میکنند درگیر هستند. در دیاسپورا هم ما همان نمونه را میبینیم. بخش دیگری از فعالیتهای شما در عرصهی مسایل زنان در رابطه با زنان پناهنده و به ویژه با آنهایی بوده که مستقیماً زندان، شکنجه و سرکوب به آنها تحمیل شده است. این گروه از زنان ایرانی در چه زمینههایی میتوانند و قادرند که با زنان مهاجر عادی زبان و مسایل مشترکی داشته باشند. بحث خیلی مهمی است. این مسأله دو نکته را روشن میکند؛ یکی این است که اولاً جامعهی زنان ایرانی و جامعهی زنان ایرانی انتاریو متنوعاند و طبقات مختلف و سیاستها و ایدئولوژیهای مختلف را نمایندگی میکنند. از نظر ملی تنوع زیادی است. زنان کرد، ترک و زنان عرب داریم. باید این تنوع را به عنوان یک دستاورد و یک نقطهی قوت کار زنان در مهاجرت بدانیم. زنانی که سابقهی زندانی شدن را در جمهوری اسلامی دارند میتوانند تجربهی خودشان، و سیاستهای ضد زنانهای را که از مذهب و از دیدگاه مردانهی مذهب سالاری برمیخیزد برای ما روشن کنند. نه تنها برای جامعهی زنان ایرانی اونتاریو روشن کنند بلکه میتوانند به حل مسایل بزرگتری که در جامعهی امروز داریم مثلاً معرفی قوانین مذهبی و قوانین شریعت در اونتاریو کمک کنند. این زنان میتوانند بازگو کنند که تجربهی آنها چه بوده و چرا اهمیت دارد که ما در مسایل سیاسی و اجتماعی جامعه، مذهب را از این نوع مسایل دور نگه داریم و جایگاه مذهب در اینجا نیست. در تاریخ تعداد زیادی از مبارزان زن بودهاند. تاریخی که به دلایل مختلف سیاسی و بیشتر ایدئولوژیک میخواهند در غرب روی آن سرپوش بگذارند. رژیم اسلامی میخواهد این تاریخ را، تاریخی که لکهی سیاهی است در تجربهی ۳۰ سالهی خودش مخفی نگه دارد میخواهد روی آن سرپوش بگذارد و دنیای و رسانههای غرب هم دارند همین کار را میکنند. در نتیجه دستیابی به این منبع مهم تجربهی فکری و سیاسی برای جامعهی ایرانی بسیار مهم است.
گروه زیادی از مردان ایرانی مهاجر با اینکه در همه جا و به هر شکل وضعیت زنان ایرانی را در ۳۰ سال گذشته مورد انتقاد قرار میدهند تا چه اندازه به طور واقعی و ملموس در حمایت از زنان و رفع مشکلات آنها مشارکت میکنند؟ به نظر من داریم یک رشد و تفاوت اساسی را میبینیم که یک نوع پیشرفت قابل ارزش و قابل تقدیری است. نسل جوان و نسل دوم مهاجر مردان ایرانی، فرزندانی که در اینجا بزرگ شدهاند، آگاهی بیشتری نسبت به مسألهی حقوق زنان و برابری حق زن و مرد نشان میدهند. به خاطر همین است که نسل جوان و دانشجویان ما بیشتر در این نوع فعالیتها شرکت میکنند و برنامههایی را میگذارند که مسألهی برابری زن و مرد، مسألهی تبعیض علیه زنان به بحث گذاشته شود. این چیزی است که باید قدر آن را دانست و تشویقش کرد و به آن نیرو داد که گستردهتر هم بشود و مردانی هم که با تجربهی فرهنگی و فکری مردسالاری از جامعهی ایران آمدهاند در آنها هم میشود دید که تغییر و تحولات فکری اتفاق میافتد که خیلی مهم است. راه بسیار درازی در پیش داریم. این به معنی این نیست که اینها عوض شدهاند. متأسفانه شاید هنوز رفتار مردسالارانه روشنفکران بارزتر باشد که قابل رویت و قابل خواندن است. در نشریات و مطبوعات میبینیم. راه درازی است. ولی این به این معنا نیست که تحول اتفاق نمیافتد.
«تلاش میکنیم آگاهی مردان را از حقوق زنان بالا ببریم»افخم مردوخی، نایب رییس سازمان زنان ایرانی انتاریو دربارهی هدفهای این سازمان و چارچوب فعالیتهای آن اینطور میگوید: سازمان زنان ایرانی انتاریو امسال بیستمین سال حیاتش را جشن میگیرد که ما این جشن را با بزرگداشت روز زن توأم کردیم و روز ششم مارس جشنی را در سطح شهر برگزار کردیم که از اعضا و سایر سازمانهای خواهرمان دعوت کردیم که با ما همراه شوند و این بزرگداشت را به عمل بیاوریم. اهداف سازمان طبیعتاً رساندن خدمات به زنان و خانوادههای ایرانی است. ولی در عین حال با سازمانهای مشابهی دیگر و سازمانهای خدماتی دیگر و سازمانهایی که بتوانند به اعتلای برنامهریزی، خدمترسانی سازمان زنان کمک بکنند، ارتباط برقرار میکنیم و رابطهی منسجم داریم. این سازمان در طول سالهای گذشته به دلایل بسیاری نتوانسته توجه زنان مهاجر ایرانی را به خودش جلب بکند. شما که از دو سال گذشته به عنوان نایب رییس این سازمان فعالیت میکنید چه راههایی برای جلب توجهی زنان ایرانی در مهاجرت در نظر گرفتهاید؟ برای اینکه یک سازمانی بتواند فعالیتهایش را به روز و مناسب شرایط مصرفکنندگان خدمات و بهرهور شدههای خدماتش نگه بدارد باید مرتب در ارتباط فعال با جامعه باشد. از دو سال پیش سعی کردیم که این فعالیت مداوم را با حرکتها و نوسانات تپشهای جامعه برقرار بکنیم و در ضمن در فواصل مختلف نظرخواهی و بررسی رسمی بکنیم و بتوانیم اینها را تبدیل به یک برنامهی منسجم بکنیم. مبنای برنامهریزیهای فعلی سازمان بر آن نظرخواهیهای است که در طول این دو سال به صورت منسجم در جامعه انجام دادیم، به علاوه اینکه داریم به نیازهای زنان و خانوادههای جامعهی ایرانی گوش میکنیم. از سازمانهای مشابه دیگر که برنامههای موفقی را در کامیونیتی خودشان ارایه میدهند، آموزش میبینیم و این ارتباط را با آنها برقرار کردیم که بتوانیم از این آموزشها هم بهره برداریم و بتوانیم منافعش را در اختیار جامعهی خودمان قرار بدهیم. سازمان زنان ایرانی انتاریو چقدر به مسایل زنان در ایران توجه دارد و آیا اصولاً چنین توجهای در چارچوب هدفهایش قرار میگیرد یا نه؟ طبیعی است که ما با خواهرانمان، با زنان ایرانی در ارتباط تنگاتنگ هستیم. مسایلشان را لمس میکنیم، مبارزاتشان را در نظر میگیریم و تا حد امکان در آنها شرکت میکنیم. برنامهی واقعی که این سازمان بتواند در ارتباط با زنان ایران و مبارزات زنان ایران داشته باشد به خاطر فاصلهای که هست عملاً نمیتواند انجام شود. ولی از نظر حمایتهای کناری، سازمان دارد این کار را انجام میدهد و از مبارزات زنان ایران هم دفاع میکند و مسایل زنان ایران را هم مد نظر دارد. ولی از نظر فعالیت مشترک متأسفانه تا به حال فعالیت مشترک به جز فعالیتهای آکادمیک در حد برنامههای آموزشی، کنفرانس و سمینار گذاشتن و ارایهی سخنرانیها و دانش خودمان را بالا بردن، فعالیت تنگاتنگ با زنان ایران نداریم. میدانید که بسیاری از مسایل زنان چه در ایران و چه در جامعهی مهاجرت ربط مستقیمی به درک مردها از این مسایل و همکاری آنها پیدا میکند. سازمان شما در زمینهی جلب توجهی مردان به مسایل زنان تا به حال چه کاری انجام داده و چه برنامههایی در نظر دارد. همانطور که گفتید موفقیت هیچ گروهی به تنهایی توسط خود آن گروه کسب نمیشود. کاری که میکنیم این است که فعالیتمان را با زنان و مردان ایرانی مشترکاً ادامه میدهیم. در برنامههای آموزشیمان سعی میکنیم که مردان جامعه را هم در برنامههایمان سهیم و شریک کنیم. در سطح جوانان با مدارس کار میکنیم و سعی میکنیم از سنین پایین آگاهی به حقوق زنان را شروع کنیم. این وجه تمایز را که زنان میتوانند علایقشان را و در واقع حقوقشان را به تنهایی کسب بکنند باید بتوانیم به صورتی دربیاوریم که این حق و حقوقها با همکاری تمام افراد جامعه از زن و مرد تأمین شود. تلاش میکنیم آگاهی مردان جامعه را از این حقوق بالا ببریم و همکاریشان را در این ارتباط جلب کنیم.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|