خانه > ايرانيان کانادا > تورنتو > از «زیر گنبد کبود» تا «یکی بود، یکی نبود» | |||
از «زیر گنبد کبود» تا «یکی بود، یکی نبود»محمد تاجدولتی
جشن تیرگان از جمله جشنهای باستانی ایران است که تا کنون کمتر به آن پرداخته شده و شاید برای بسیاری افسانه و اسطوره تیرگان هنوز ناشناخته باشد. تابستان امسال اما یک رویداد بزرگ فرهنگی - هنری در شهر تورنتو اتفاق میافتد با عنوان «یکی بود، یکی نبود» یا جشنواره تیرگان، که اگر آن گونه که برنامهریزی شده، انجام شود، یکی از بزرگترین حرکتهای فرهنگی هنری ایرانیان مهاجر خواهد بود. مهرداد آریننژاد، مدیر اجرایی جشنواره تیرگان در گفت و گویی با رادیو زمانه از سابقه این رویداد فرهنگی هنری ایرانیان در کانادا میگوید:
فستیوال «یکی بود، یکی نبود» که هفدهم تا بیستم ماه جولای امسال (۲۷ تا ۳۰ تیرماه) در «هاربرفرانت سنتر» به مناسبت جشن تیرگان برگزار میشود، در حقیقت شروع آن از دانشگاه تورنتو بوده است. دوستانی که در دانشگاه تورنتو کار میکردند و به صورت داوطلب فرهنگ ایران را ترویج میکردند، دو سال پیش تصمیم گرفتند فستیوالی را به نام «زیر گنبد کبود» در مرکز «هاربرفرانت» برای نوروز انجام دهند که حدود ۲۰ هزار بازدید کننده داشت. ما در «زیر گنبد کبود» در زمینههای رقص، موسیقی، تاتر، سینما و هنرهای تجسمی و برنامههایی هم برای کودکان داشتیم. استقبال بیش از حد از زیر گنبد کبود در نوروز ۲۰۰۶ باعث شد که هم دوستان ما و هم «هاربرفرانت» که یک مرکز فرهنگی هنری بسیار مهم در کاناداست، تصمیم گرفتیم که این کار را به فضای باز و تابستان بیاوریم و برای همین هم جشنواره تابستانی تیرگان یا «یکی بود، یکی نبود» که در حقیقت به مناسبت جشن تیرگان است، برنامهریزی شد. حدود ۱۵۰ هنرمند قرار است در این جشنواره شرکت کنند. بودجهای حدود ۶۵۰ هزار دلار دارد که البته همه داوطلبانه روی آن کار میکنند. اگر قرار بود که این داوطلبان همه حقوق بگیرند، این جشنواره بالای یک میلیون دلار هزینه داشت و تخمین زده میشود که بیش از صد هزار نفر از این جشنواره بازدید کنند. تعداد داوطلبانی هم که الان دارند در این فستیوال و جشنواره کار میکنند، بیش از ۲۰۰ نفر هستند. چرا فستیوال «زیر گنبد کبود» را که در نوروز برگزار کردید، به تابستان انداختید؟ در حالی که نوروز میتوانست پایهگذاری باشد برای فستیوالی که مناسبت خوبی هم دارد؟ حق با شما است. نوروز مهمترین جشن ایرانیان است که همه ما جشن میگیریم. اما یک اشکالی که در کانادا وجود دارد، این است که هوا سرد است و در نوروز، جاهایی که سرپوشیده باشد و بشود جمعیت زیادی را جمع کرد، کم است و بودجهها هم آن قدر بزرگ نیست که بشود این کار را کرد. برای همین سعی میکنیم هم نوروز را جشن بگیریم و هم آمدیم گفتیم تیرگان، جشن ایران باستان را که در قدیم به اندازه نوروز مهم بوده، جشن بگیریم که هنوز هم در بعضی از جاهای ایران آن را جشن میگیرند. گفتیم هم تیرگان را زنده کنیم و هم اینکه بتوانیم در تابستان، که هوای تورنتو هم در آن موقع خیلی خوب است و حتی ایرانیهای دیگر از کشورهای دیگر به اینجا میآیند، میعادگاهی ایجاد کنیم برای اینکه همه ایرانیها دور همدیگر جمع بشوند. گفتید که فستیوال «زیر گنبد کبود» به همت گروهی از افرادی که در دانشگاه تورنتو بودند، آغاز شد و یک کار جمعی بود که یکباره شکل گرفت. حالا فستیوال «یکی بود، یکی نبود» را آیا همان افراد برگزار میکنند یا اینکه تشکیلات یا نهاد یا سازمانی شکل گرفته که میخواهد به صورت مرتب و ادامهدار این فعالیتها را انجام دهد؟ از آن هسته اولیهای که زیر گنبد کبود را در دو سال پیش برگزار کرد، چهار یا پنج نفر آمدند و به اتفاق دوستان دیگر، تصمیم گرفتند که یک سازمان غیرانتفاعی ثبت بکنند که بتواند این کار را همه ساله یا دوسالانه به طور مداوم انجام بدهد و فرهنگ و هنر ایران را آن طور که شایسته است، به جهان غرب و حتی به خودمان بشناساند. برگردیم به فستیوال تیرگان و «یکی بود، یکی نبود»؛ چه برنامههایی در این فستیوال به مردم عرضه میکنید؟ این فستیوال در شش زمینه برنامه دارد: رقص، موسیقی، تئاتر، سینما، هنرهای تجسمی و ادبیات. ما دو سال پیش ادبیات را نداشتیم؛ ولی به خاطر اینکه ادبیات بخش بسیار بزرگی از فرهنگ ما را تشکیل میدهد، امسال آمدیم ادبیات را اضافه کردیم و برنامههای بسیار بسیار خوبی در ادبیات خواهیم داشت از جمله «نقالی» که بسیار جالب خواهد بود. یک بخشی هم داریم که داستانسرایی یا قصهگویی است که توسط یک کانادایی انجام میشود. این کار که به زبان انگلیسی هم خواهد بود، مسلماً برای نسلهای دوم و سوم ایرانیها که اینجا به دنیا آمده اند و با زبان انگلیسی مأنوس و آشنا هستند، بسیار جالب خواهد بود.
خیلیها نمیدانند اسطوره تیرگان چیستمحتوای این برنامهها طبعاً به زبان فارسی است. از بخشی از برنامهها که جنبه دیداری دارد، کسان دیگری هم که ایرانی نیستند، میتوانند استفاده کنند. هدف اصلی شما نشان دادن و معرفی کردن فرهنگ و هنر ایران به نسل دوم مهاجران است یا به این طریق میخواهید پلی هم بزنید و فرهنگ و هنر ایرانی را به غیر ایرانیها هم معرفی بکنید؟ در حقیقت ما چندین هدف را دنبال میکنیم. یکی از اهداف ما این است که این پل فرهنگی را بین فرهنگ غنی و کهن خودمان با فرهنگ این طرف دنیا بزنیم و خب این خیلی مهم است. به هر حال «هاربرفرانت» یک مرکزی است که دسترسی به رسانههای غربی دارد و میتواند هنرمندان ما و هنر ما را در بین رسانههای گروهی آمریکای شمالی ترویج کند و این خیلی حسن است. اهداف دیگری که دنبال میکنیم، این است که مردم خودمان را دور همدیگر جمع کنیم و یک مقداری اعتماد به نفس به آنها بدهیم که بله، ما این فرهنگ را داریم و واقعاً به آن چیزهای باارزشی که در فرهنگمان داریم، ارج میگذاریم و بدانیم واقعاً چه داریم. شاید خیلی از ما اصلاً ندانیم. من مطمئنم خیلی از ایرانیها داستان تیرگان و این را که اصلاً یک چنین جشنی وجود داشته و اسطوره تیرگان چه بوده، ممکن است درست ندانند. اینکه آرش کمانگیر که بوده، چه کار کرده یا چه اسطورهای در تاریخ و فرهنگ ما است. بنابراین یک هدف دیگر ما این است که نسلهای دوم و سوم خودمان را که اینجا بزرگ شدهاند، با فرهنگ ایران آشنا کنیم. آنها ممکن است مشکل هویتی داشته باشند. چون در خانه فارسی صحبت میکنند و بیرون که میآیند، انگلیسی است و واقعاً ممکن است که سردرگم باشند و ندانند که به کجا تعلق دارند و ریشهشان کجا است و از کجا آمدهاند. به بودجه این فستیوال اشاره کردید که بیش از ۶۰۰ هزار دلار است. محل تأمین این بودجه به چه ترتیبی بوده است؟ ۱۰ درصد این بودجه را ما از کمکهایی که دولت کانادا در بخشهای مختلف میکند، توانستیم تأمین بکنیم. البته خیلی کار مشکلی است؛ به خاطر اینکه تمام سازمانهای دیگر هم به این کمکها دسترسی دارند و یک حالت رقابت وجود دارد. شما یک برنامه پیشنهادی تهیه میکنید و به این سازمانهای دولتی میفرستید و آنها قبول میکنند که به شما پول بدهند یا ندهند. یا برنامه شما ارزش این را دارد که روی آن سرمایهگذاری کنند و پول به آن بدهند؛ یا نه. ۱۰ درصد بودجه از آنجا میآید. حدود ۱۰ درصد دیگر آن از یک تعداد برنامههایی است که ما برای آن بلیت میفروشیم. چون ما بیشتر از ۵۰ برنامه داریم که ۹۰ درصد این برنامهها برای همه رایگان است. چهار یا پنج برنامه است که ما برای آنها بلیت میفروشیم و ۱۰ درصد هزینه فستیوال از آنجا میآید. یک سری غرفه در فستیوال داریم که هفت رستوران ایرانی و ۱۶ فروشگاه است که ما سعی کردیم این فروشگاهها را به کسانی که کارهای فرهنگی میکنند و به نوعی فرهنگ و هنر ایران را میتوانند به مردم بشناسانند، اجاره دهیم. یک بخشی از درآمد از آنجا میآید. یک مقداری هم از حمایت بیزنسها و تجار ایرانی یا اهداها و کمکهای مردمی میآید. به علاوه یک برنامهای داریم که بتوانیم میهمانی بزرگی با حضور همه این هنرمندها بگیریم و مردم هم بلیت بخرند و بیایند.
نمایشگاه تصاویر انقلاب مشروطهبا توجه به اینکه این فستیوال در تاریخ هفدهم تا بیستم ماه ژوییه برگزار خواهد شد و زمان زیادی هم به آن نمانده است، آیا تا به حال برنامهها بر اساس جدول پیشبینیشده، به خوبی پیش رفته است؟ برنامهها تا به حال خیلی خوب پیش رفته و ما توانستهایم از این ۶۵۰ هزار دلار، حدود ۴۵۰ یا ۵۰۰ هزار دلار آن را درست کنیم و ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار دلار هنوز کسری داریم که امیدوارم این را هم بتوانیم به زودی از منابعی که خدمتتان عرض کردم، تهیه کنیم. بعضی از هنرمندهایی که قرار است از ایران یا اروپا بیایند، ویزا میخواهند که برای اینها دعوتنامه فرستادیم و امیدواریم که به آنها ویزا بدهند و مشکل ویزا پیدا نکنند. لیست برنامههای ما در وبسایت فستیوال تیرگان اعلام شده و من یک چیزی را که فراموش کردم بگویم، این است که ما امسال یک نمایشگاه بسیار بسیار بزرگی از عکسهای انقلاب مشروطیت در این جشنواره خواهیم داشت که از طرف دانشنامهی «ایرانیکا» اهدا میشود که عکسها را میآورند و نمایش میدهند. اصلاً آن چادر را به «ایرانیکا» اختصاص دادهایم. آقای دکتر احسان یارشاطر خودشان تشریف میآورند و صد تا عکس «اوریجینال» از انقلاب مشروطیت در ابعاد ۶۰ در ۹۰ سانتیمتر است. من خودم دارم لحظهشماری میکنم که این نمایشگاه برگزار بشود و آن را ببینم. الان در حال صحبت با چند تن از متخصصین (انقلاب مشروطیت) هستم که آنها که بیایند و تورهای یکساعته برای مردم بگذارند و این عکسها را برای مردم توضیح بدهند که مشروطیت چه بوده؛ از کجا شروع شده و به کجا رسیده و این عکسها چه میگویند. این برنامه را قصد دارید که به دو زبان فارسی و انگلیسی برگزار کنید؟ در حقیقت هنوز فکر این را نکرده ایم که به دو زبان فارسی و انگلیسی برگزار کنیم یا نه. چون افرادی که میخواهند این کار را بکنند، مشخص نشدهاند. ولی من فکر میکنم که ترکیبی از هر دوی آنها باشد؛ با تأکید بیشتری روی زبان فارسی.
بزرگان هنر ایران در جشن تیرگاندر بخشهای مختلف فستیوال که گفتید در بخش ادبیات، سینما، تئاتر، رقص و غیره است، کدام یک از چهرههای شاخص و معروف شرکت میکنند؟ در موسیقی میتوانم خدمتتان عرض بکنم استاد محمدرضا لطفی و گروه شیدا از ایران تشریف میآورند. خانم دریا دادور از فرانسه تشریف میآورند و آقای مسعود شعاری، آقای حسین بهروزی. گروهی به نام گروه «بهنا» است که از ایران میآیند. ما یک سری گروههای تکنو و اینها هم داریم که برای جوانها هم برنامه اجرا میکنند. در بخش رقص خانم «آناهیت جانبازیان» و گروهشان از لسآنجلس تشریف میآورند. آقای شاهرخ مشکینقلم از فرانسه و آقای سعید شنبهزاده و گروهشان هم از فرانسه تشریف میآورند. در هنرهای تجسمی افراد بسیار بسیار سرشناس و مهرههای سنگین هنر ایران را داریم. آقای آیدین آغداشلو، آقای فرشید مثقالی، آقای بهرام دبیری، آقای غلامحسین نامی، آقای محمد احصایی و خیلی از عزیزان دیگر. در بخش تئاتر آقای سهیل پارسا، خانم نیلوفر بیضایی و آقای آتیلا پسیانی هر کدامشان کارهای بسیار زیبایی را روی صحنه خواهند آورد. در سینما آقای خسرو سینایی و آقای عباس کیارستمی را خواهیم داشت. آقای داریوش مهرجویی که البته هنوز داریم با ایشان صحبت میکنیم؛ چون یک مقدار در ایران گرفتار هستند و نمیدانیم که اصلاً تشریف میآورند یا نه. ولی خودشان هم تشریف نیاورند، یکی از هنرپیشههای فیلم درخت گلابی ایشان تشریف میآورند اینجا. در ادبیات خانم مهشید امیرشاهی و از بزرگان دیگری که در این فستیوال شرکت میکنند، آقای جعفر والی، ناصر تقوایی، هنرمند خوب شهرمان آقای سولی، ساشار ظریف و خیلی از دوستان دیگر هستند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
mage Ehsan Yarshater fot nakarde boodan_
-- a ، Jul 4, 2008