تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

جشن اسفندگان، روز بزرگداشت زن در ایران باستان

محمد تاج‌دولتی

در فاصله دو روز بزرگداشت عشق و دوستی، روز ولنتاین (۱۴فوریه) و روز جهانی زن (۸ مارس)، گروهی از دوستداران فرهنگ ایران در کانادا به بزرگداشت روز زن در ایران باستان پرداختند. سه روز پس از هیجانات روز ولنتاین، حدود ۳۰۰ تن از زنان و مردان ایرانی برای نخستین بار جشن اسفندگان را در روز سپندارمز از سال ۳۷۴۵ در تقویم ایران باستان برگزار کردند. این برنامه به کوشش انجمن دوستداران زرتشت و چند نهاد فرهنگی- اجتماعی ایرانیان کانادا روز یکشنبه ۱۷ فوریه در شهر تورنتو برگزار شد.
پروین بهبودی یکی از فعالان و مسوولان انجمن دوستداران زرتشت در باره ویژگی‌های جشن اسفندگان و بزرگداشت زن در ایران باستان و آئین زرتشتی می‌گوید:

Download it Here!

جشن اسفندگان روز زن، روز زمین و روز مادر درواقع را همان‌طور که می‌دانید، ایرانی ها سال‌ها در ایران باستان به بزرگداشت زن برگزار می‌کردند. زن در ایران باستان بر خلاف آنچه که دانسته می‌شود و شاید ما بدانیم، ارزش خیلی بالایی داشته. این ارزش در همان کلمه‌ی بانو که به معنی نور است یا کدبانو که به معنای نور خانه است.

همسر که به معنی برابر و همپایه و هم طراز است. در این‌ها اصلاً خودش را نشان می‌دهد. زنان در ایران باستان ارزش خیلی والایی داشتند و اگر که ما می‌بینیم امروزه بیشتر از نصف جمعیت دانشگاه‌های ایران را زنان تشکیل می‌دهند، به دلیل این‌ست که ارزش بالایی که تاریخ و فرهنگ ایران در مورد زن‌ها وجود داشته. و اگر این برای جامعه‌ی به اصطلاح خارج از ایران، که ایران را به عنوان یک کشور اسلامی می‌شناسند، حیرت انگیز است؛ برای ما ایرانی‌ها نباید اینطور باشد.

ما در ایران باستان، خدایان زن داشتیم. خدای آناهیتا بود که زن بود. میترا بود که زن بود و بعد وقتی که به یونان می‌رود و به رم می‌رود چهره‌اش عوض می‌شود و مرد می‌شود. و این را در دوران هخامنشی می‌دانیم که رهبران ایران، زن بودند. جنگجویان، زن بودند. پادشاهان در ایران باستان زن بودند و این ارزش به هر حال در تمام دوران تاریخی قبل از اسلام دیده می‌شود.

در آیین زرتشت، این مراسم را چگونه برگزار می‌کنند و ویژگی‌های آن چیست؟ چه آیین خاصی هست در این روز؟
همان‌طور که می‌دانید ما زرتشتی‌ها فقط برنامه‌های‌مان، جشن است. برای همه چیز جشن داریم. درجشن اسفندگان آن‌طور که من می‌دانم در زمان قدیم به زن‌ها کادویی می‌دادند، هدیه‌ای می‌دادند. در آن روز آن‌ها کار نمی‌کردند، استراحت می‌کردند و مردها همه‌ی کارها را می‌کردند. به هر حال بزرگداشتی بود از زنان و امروزه هم، همین ادامه دارد.

اگر قرار باشد که فقط یک روز از سال را خانم‌ها هیچ کاری نکنند و آقایان بخواهند به آن‌ها هدیه بدهند؛ این ژست فقط سمبلیک است تا واقعی.
درست می‌گویید. البته در دین زرتشت، و در گات‌ها، زرتشت همیشه زن و مرد را برابر می‌داند. به همین جهت هیچ وقت در صحبت‌هایش از مرد یا زن صحبت نکرده است. بلکه از شخص صحبت کرده است و همیشه مورد بیانش شخص است.

همانطور که می‌دانید در گات‌ها، زرتشت وقتی با دختر خودش صحبت می‌کند، از دخترش می‌خواهد که به اصطلاح همسر خودش را آزادانه و با خرد خودش برگزیند و این را ما در زمانی می‌گوییم که ۳۷۰۰ - ۳۸۰۰ سال پیش است که در آن دوران زن‌ها در یونان باستان، که آن را مظهر تمدن امروزی و جهانی می‌دانند، به عنوان یک بازیچه‌ی مرد به حساب می‌آمد. در صورتی که در ایران اینطور نبوده است.

شما این تساوی زن و مرد را در کتاب اوستا، در جا به جای کتاب اوستا که آن هم، همه‌ی قسمت‌هایش گفته‌های زرتشت نیست و بعد در دوران ساسانی گفته شده؛ می‌بینید که همه جا از روان زنان و مردان، زنان خانه‌دار، زنانی که در تمام قسمت‌های اجتماع همکاری می‌کردند نام می‌برد و ستایش از آنها به عمل می‌آید.

در میان زرتشتیان، چقدر برابری زن و مرد منطبق است با آن چیزی که در کتاب‌های مذهبی و آیین‌ها نوشته شده؟
من از تجربه‌ی خودم می‌توانم بگویم. در دهاتی که مادر بزرگ من زندگی می‌کرد. در دهات یزد، تفت، من یادم است که درواقع تمام چیزهای زندگی و اجتماع را زنان می‌گرداندند و مردان خیلی کم در این اجتماع پیدا بودند.

خب خیلی از مردانی که پیرتر بودند، درگذشته بودند، همیشه من می‌دیدم که سر و کار همه، حتی غیر زرتشتیان که با زرتشتی‌ها سر و کاری داشتند در مورد هر مساله‌ی روزانه، با زنان بیشتر سر و کار داشتند. در تمام سال و روز، گردانندگان و اداره‌کنندگان جامعه زنان بودند. من زنان را بیشتر در این صحنه‌ها می‌دیدم تا مردها.

در همین منطقه‌ی تفت که شما اشاره کردید، چقدر از این سنتی که شما به خاطر دارید و تعریف می‌کنید باقی مانده؟
در تفت، آخرین باری که من رفتم،۳سال پیش بود. تعداد خیلی کمی زرتشتی باقی مانده اند. آنچه هم که باقی مانده فقط می‌شود گفت که چند نفر از پیران هستند. شاید تعداد آنها بیشتر از بیست سی نفر نباشد.


بهرام بهرامی، سردبیر ماهنامه مهر ایران درباره‌ی سابقه و مفهوم جشن اسفندگان در تقویم ایران باستان می‌گوید:

اسفند روز یا سپندارمزروز از اسفندگان است و همانطور که می‌دانید در گاه‌شماری ایرانی پیش از اسلام، ما ۱۲ماه ۳۰روزه داریم. پنج روز اضافه را به عنوان پنجه جدا جشن می‌گیرند، به یادبود مردگان و درگذشتگان. ولی آن ۱۲ماه سال، 12 تا 30 روز است که هر روز هم یک نامی دارد مثل نخستین روز که اورمز است.
دومین روز بهمن است و اندیشه نیک. همین‌طور می‌آید اردیبهشت و می‌رسد به سپندارمز. سپندارمز، بنابراین یک روز است و در گاه‌شماری ایرانی اینطوری می‌شد که تیرروز از تیر ماه که سیزدهمین روز از تیرماه بوده، جشن تیرگان برگزار می‌شده. همین‌طور مهر روز ازمهر ماه، مهرگان می‌شده و هر ماهی یک روز به اصطلاح تقارن می‌کرده و آن روز را جشن می‌گرفتند.

در ماه اسفند هم، این جشن را برای سپندارمز، که نماینده‌ و سمبل نماد زن، زمین، زایش و زندگی است و نیز به معنی فروتنی، یعنی فروتنی مقدس جشن می گرفتند.

این روز،همزمان می‌شود با ماه اسفند و این را به نام زن برگزار می‌کردند و هنوز هم مرسوم است که به زن‌ها هدیه می‌دهند. در این روز زن‌ها کار نمی‌کنند. زن‌ها می‌نشینند مثل پادشاهان و درواقع فرمانروایی می‌کنند.
ابوریحان و بیهقی، اگر اشتباه نکنم این روز را می‌گویند مردگیران. چون مردها را به اصطلاح یک‌جوری گیر می‌انداختند. در بعضی جاها هم من دیدم مزدگیران هم نوشته‌اند که زن‌ها هدیه می‌گرفتند.

ولی اینها واقعاQ سندیت ندارد ولی آن چیزی که سندیت دارد این است که این روز، روز ویژه و نماد به یکی از آن شش روز خدا هست و برای زن.

زن در ایران باستان چه نقشی داشته؟
مساله‌ی زن در ایران پیش از اسلام تا زمانی که ما زنان را به یک طریقی از ظاهر جامعه حذف می‌کنیم؛ زن‌ها همیشه در ایران باستان فعال بودند و کمک می‌کردند. در دوره‌ی هخامنشی ما سوابقی داریم که زن‌ها حتی در حکومت شرکت می‌کردند و کار می‌کردند.

نمونه‌ی خیلی روشن آن، تخت جمشید است که دست کم مدارکی بدست ما رسیده که نشان می‌دهد زن‌ها آنجا از مقرری آبستنی یا زایمان استفاده می‌کردند و این نشان می‌دهد که زن‌ها در جامعه‌ی ایران فعال بودند و حتی به این مساله، هرودوت اشاره می‌کند که یکی از سبکسری‌های ایرانی‌ها این است که زنانشان را در مراسم می‌آوردند و کنار شاهان می‌نشاندند. این نشان می‌دهد که ما همیشه به زن احترام می‌گذاشتیم.

خود واژه‌هایی که ما برای زن استفاده می‌کنیم مثل زن که با زندگی ارتباط دارد. خود بانو یعنی نگاه‌دارنده‌ی راستی و این نشان می‌دهد که چقدر زن‌ها ارزش و اعتبار داشتند.

وقتی که آیین زرتشت شکل می‌گیرد و بوجود می‌آید، چه تاثیری و چه تغییری در این نقش ایجاد می‌کند؟
زرتشت، بارها وقتی در گات‌ها اشاره می‌کند؛ چون تنها چیزی که از خود زرتشت بجا مانده، خود گات‌ها است. همواره در گات‌ها می‌گوید که زنان و مردان. هرجا اسم از زن می‌برد، اسم از مرد هم می‌برد. ما تا آنجایی که می‌دانیم مثلا در دوره‌ی ساسانی که بدترین دوران برای زرتشتی‌گری بوده، حتی در این دوران ما شهبانو یا ملکه‌هایی داریم که حکومت کردند.

چه باید کرد که این روز بطور کلی به عنوان یکی از جنبه‌های دلپذیر فرهنگ ایرانی و نه فقط آیین زرتشتی، مورد توجه نسل جوان ایرانی قرار بگیرد؟
به نظر من با همین گفتارها مثلاً همین گفتاری که شما دارید. با گفتن و نوشتن و هرچه بیشتر گفتن و اینکه واقعاً یکسری چیزها را بصورت سنت، دوباره رسم بکنیم مثل همین بیدمشک که نماد سپندارمز هست. بیاییم بگوییم که در این روز به زن‌هایمان یا به کسانی که دوستشان داریم، چه مادر باشند، چه خواهر و چه زن خودمان، بیاییم به آنها یک شاخه بیدمشک بدهیم و این روز را زنده نگه داریم، قدرشان را بدانیم برای اینکه اینها واقعا زحمت می‌کشند.

مطلب مرتبط: «مردگیران»، روز عشاق در ایران باستان

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

No more equal opportunity for women in Universities!! Isn't it tragic

-- Maryam ، Feb 28, 2008

در این مصاحبه گزافه گویی ها و خوش بینی های غیرواقعی در مورد نگاه زرتشت به زن دیده می شود. برای آگاهی بیشتر از نگاه زرتشت به زن می توان به مطلب" سکسوآلیته در دین زرتشت" به آدرس اینترنتی زیر مراجعه کرد.
http://shahrgone.com/
index.php?news=2753
گویا قرارنیست که مرده ریگ ها را جمع و آرایش شان کرد و به خوردِ ایرانیِ امروز داد، چون او از دین حکومتی اش و قانون هایش در ایرانِ امروز در مورد زن ناراضی است! فکر می کنم افتخار به تاریخ باستانی ازنگاهِ انتقادی به آن برمی آید، نه از به به چه چه های بی ارزش.
بزرگیِ زرتشت و تاثیرگذاری اش در تمدن بشری چیزی نیست که برای ما ایرانی ها و مردم جهان افتخار نداشته باشد، اما دستورهای 3500 سال پیشِ او را برای امروز کارسازدانستن و تبلیغِ آن را کردن مترادف همان اشتباهی است که از مسیحی ها و یهودی ها و مسلمانانِ امروزیِ فوندامنتال برای بازگشت به اصل می کنند.
علی صیامی

-- علی صیامی ، Feb 28, 2008

خدمت اقای صیامی ، با تقدیم درود بسیار میخواستم عرض کنم که برای من یهودی بلا تشبیه فرا گرفتن موردی ارزنده از »» هیتلر ملعون «« نیز از واجبات است تا چه رسد به پیام اور »» پندار و کردار و گفتار نیک «« . کجای این جشن و این قانون پسندیده ایراد دارد که چون متعلق به هزاران سال پیش است تعریف از ان و یاد گیری و اجرای ان میتواند جای سخره و تحقیر داشته باشد . در مرام ما همچون زرتشتیان نیز تنها جشن و شادی دیده میشوند و برای زنانمان و نقش انان در »» بقای مثبت حیات «« نیز احترام بسیاری قائل هستیم بطوریکه بر طبق قوانینی که انان نیز متعلق به ۵۷۰۰ سال پیش هستند اولین روز هر ماه را ویژه بانوان نموده اند و در این روز زنان از انجام کار خانه و یا کار در خارج ازخانه معافند و در این روز مردان موظفند که به همسرانشان هدیه بدهند ( تنها چیزهائی که به نیاز شخصی او بستگی دارد مانند لباس و کفش و زیورالات و غیره و نه مایحتاج خانگی !! ) و در مقابل هم نباید هیچگونه درخواستی از انان داشته باشند !. حال تا چه اندازه اوضاع امروز به مردمان اجازه انجام ان را میدهد دیگر به رفتار خود شخص ارتباط دارد و بس چون برای عدم انجام ان کسی را به جهنم نمیفرستند ( لابد برای انکه همسرش همان جهنم را برای او در این دنیا فراهم میکند »» کمی بخندیم «« !. و هموطن گرامی این شایسته نیست که شما مساله »» سکسولیته در دین زرتشتی «« را که مساله ئی کاملأ و صد در صد خصوصی است برای رد گفتار و تحقیر این دوست و هموطن زرتشتی ما بکار ببرید در حالیکه وضعیت زنان بدبخت و مورد تحقیر »» ما « با رفتار نا بشرانه ئی که در حق انان در کشور روا میدارند تا جائي که با اجرای قوانینی مانند ( صیغه ) انان را پائین تر از حد یک »» روسپی خیابانی اما برخوردار از جواز کار «« پائین میاورند !!. کجای این قوانین عیب دارند که سردمداران رژیم عقب افتاده اسلامی هم به انان توجه کنند و از انان رسم مردی و مردانگی بیاموزند و اینگونه با دیده تحقیر به »» بانوان «« کشور ننگرند و انان را بجای »» توسری «« زدن با گذاردن یک روسری تاج مملو از در و الماس و گوهر برسرشان در چنین روزهائی که متعلق به انان است خوشحال و سرفرازشان گردانند . اخر هر چه باشد انان مادرانی هستند که زحمت بار داری و بزرگ کردن انان را با تمام مشقاتش تحمل کرده اند و خوهرانی هستند که طاقت دیدن اندوه برادر را ندارند و دخترانی هستند که در رحم خود ادامه حیات و نگهداری نام و نسل پدر را به عهده دارند و همسرانی که نبودشان یعنی نیستی و تاریکی و تنهائی برای مردانشان !!.
با ارادت ،
داوید.

-- داوید ، Feb 28, 2008

پس از خواندن این گفتار، تَذکُّر چند نکته ای را، بر حسب وظیفه معلمی خودم، لازم دانستم:

1 – همانطوریکه در متن مقاله نیز اشاره شده است، جشن اسفندگان در روز اسفند از ماه اسفند برگزار می شده و روز بزرگداشت زن بوده است. در آن روز، زن از شوهر، مادر از فرزند پسر و خواهر از برادر هدیه هایی دریافت می کرد.
در چندین سال پیش که برگزاری روز مادر در ایران، مرسوم شد، من در مقاله ای زیر عنوان "نیاکان ما، به جای روز مادر، روز زن را جشن می گرفتند" در روزنامه کیهان (آن روزگار) ریشه ها و چگونگی برگزاری آن جشن را به تفصیل توضیح دادم. این نکته را نیز برای آگاهی خوانندگان جوان اضافه کنم که در رژیم گذشته روز جهانی کارگر(اوّل ماه مه) و روز جهانی زن (هشتم ماه مارس) برگزار نمی شد، بلکه سالروز ازدواج پادشاه ایران (روز بیست و پنجم آذر) را به عنوان روز مادر جشن می گرفتند. حال آنکه روز مادر در اروپا مصادف است با نخستین یکشنبه از ماه مه و در امریکا و کانادا با دومین یکشنبه از همان ماه.
2 – نویسنده محترم نوشته است "کلمه‌ی بانو که به معنی نور است یا کدبانو که به معنای نور خانه است". من هیچ متن فارسی را سراغ ندارم که در آن، کلمهء "بانو" به معنای نور به کار رفته باشد. بلکه پسوند "بان" یعنی رئیس، سرپرست، دارنده نگهدارنده، صاحب و حافظ و غیره است (در واژه هایی مانند باغبان، دشتبان، جنگلبان، میزبان، پالیزبان، پشتیبان، جهانبان و بسیاری از واژه دیگر از این قبیل). حرف "واو" نیز در پایان برخی از واژه های قدیمی به عنوان علامت تأنیث (مادینگی، مُؤنّث بودن) به کار رفته است و در نتیجه "بان" به "بانو" و "شهربان" به "شهربانو" مُبدّل شده است.
"کد" و "کده" هم (در واژه هایی مانند میکده، دانشکده و غیره) به معنای خانه است و کدبانو یعنی زن خانه صاحب و یا زنی که سرپرستی و ادارهء خانه را به عهده دارد.
3 – روز جشن اسفندگان را برابر با روز بیستم اسفند در تقویم جلالی به شمار آورده بودند. به همین سبب هنگامیکه انجمن پرستاران ایران از شادروان ابراهیم پورداوود خواست که روزی را به عنوان روز پرستار پیشنهاد کند، آن شادروان روز بیستم اسفند را پیشنهاد کرد. همچنین در آن روز، جشن جاوید (روز بزرگداشت جان باختگان ارتش) برگزار می شد.
4 – از جشن اسفندگان در برخی آثار نویسندگان قدیمی (از قبیل ابوریحان بیرونی و گردیزی و غیره) به عنوان "جشن مزد گیران" یعنی جشن پاداش گیری نیز یاد شده است و اگر در متن هایی این کلمه را به صورت "مرد گیران" نوشته اند، نادرست است.
مادرید – رسول پدرام

-- Rassoul Pedram ، Feb 28, 2008

آقای داوید محترم
به نظر من هیچ اشکالی ندارد که جشن های باستانی را بگیریم. یادداشت من متمرکز بر گزافه گویی ها و نتیجه گیری های اشتباه از این مراسم و تعمیم دادنش به تساوی حقوق زن و مرد در دین زرتشت است. شما که یهودی هستید، حتما تورات و اکسودوس و تالموت را خوانده اید. آیا تحقیر زن به خاطر خونریزی ماهانه اش و نجس دانستن آن را از یهودیت می پذیرید؟ این که یهودیت در رشد اجتماعی شدن بشر و پاسداری از خط و کتابت و اسناد تاریخی نقشی بزرگ داشته است شکی ندارم، اما این بارِ مثبت یهودیت را می توان بستری برای حقانیتِ نگاهش به انسان و زن دانست؟ این که یهودیت قوم خود را تافته ی جدابافته و منتخبِ "اِل" یا "یهوه" می داند را قبول دارید؟ فکر می کنم مقولات تاریخی و باستانی می بایست در همان زمان و مکانِ تاریخی باستانی اش مورد بررسی و تحلیل قرارگیرد. مثلا وقتی اسلام در جامعه ای که دختر را زنده بگور می کردند، حقوقی را برای زن درنظر می گیرد که قبلا نداشته است، نوعی پیشرفت در نگاه به انسان را عرضه کرده است. این که حقوق زن در اسلام 1400 سال پیش برای جامعه ی مکه و مدینه پیشرفته بوده است، ربطی به امروز ندارد. قبول همان قوانینِ در عصرِ خود پیشرفته، در امروز، تحقیرِ انسان است. فکرمی کنم که شما متوجه منظورم نشدید. تا آنجایی که سوادِ من قد می دهد، تمامی نگرش ها به زن در دین اسلام و یهودیت و مسیحیت سرچشمه شان از دستورهای زرتشت است. قصد تخطئه ی زرتشت و گات ها را ندارم. من آن ها را در دوران خودشان می بینم و تاثیرات مثبت و منفیِ آن ها را در طول تاریخ. اما آن دستورها را برای امروز نه تنها کارساز نمی دانم، بلکه زیانبخش هم می دانم. انسانِ امروز به قوانین امروزی در کومینیکاسیون های اجتماعی و فردی نیازدارد، نه بازسازیِ دستورهای هزاران سال پیش.
با احترا م
علی صیامی/هامبورگ

-- ali siami ، Mar 1, 2008

خانم پروین بهبودی با سلام. لطفا به وبلاگ تفتی تباران سری بزنید .ازدیدن همشهری خود خوشحال میشویم.

-- کانون تفکر تفت وتوسعه ، Sep 30, 2008

باسلام خدمت تموم ایرونیهای عزیز مقیم کانادا -من یه درخواست از انجمنتون دارم اگر کمکم کنید یک دنیا از شماعزیزان ممنونم- یک دوست قدیمی یهودی دارم که درکانادا شهر تورنتو ساکن بوده اگر لطف کنید وپیداش کنید یا ادرس ایمیل من رو بهش بدین بسیار سپاسگذار میشم اسمش هست پیمان عبدالبیت

-- mojtaba ، Dec 15, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)