خانه > ايرانيان کانادا > تورنتو > مجلس یادبود «احمد بورقانی» در دانشگاه تورنتو | |||
مجلس یادبود «احمد بورقانی» در دانشگاه تورنتومحمد تاجدولتی
گروهی از دوستان و همکاران سابق احمد بورقانی، روزنامه نگار، معاون سابق مطبوعاتی وزارت ارشاد در دوران اصلاحات و نمایندهی مجلس ششم که هفتهی گذشته در سن 48 سالگی بر اثر عارضهی قلبی درگذشت، بعد از ظهر روز شنبه 9 فوریه، جلسهی یادبودی برای او در دانشگاه تورنتو برگزار کردند. در دعوتنامهای که برای این مراسم به امضای کمالالدین بورقانی، فرزند احمد بورقانی و دوستان او فروغ جهانبخش، علیرضا نامور حقیقی، ودود خسروشاهی، نادر داوودی، مصطفی رخصفت، میترا و علی رهبر، علی رضایی، علی قدسی، سوریه کبیری، اکبر گنجی، نادر هاشمی و حسین هوشمند منتشر شده بود؛ از احمد بورقانی به عنوان معمار اصلی و آغازگر دورهای در حیات مطبوعاتی ایران معاصر که در آن، نخستین جوانههای روزنامههای مستقل و پیشگام نظام اطلاع رسانی آزاد از سلطهی دولت شکل گرفت، نام برده شده. در این مراسم یادبود که در حضور جمعی حدود صد نفر برگزار شد، نخست دکتر علی رضایی از همکاران سابق دوران روزنامه نگاری احمد بورقانی، با اشاره به ارزشهای نخستین انقلاب گفت:
«این روح این انقلاب یعنی خواستهایی که آن انقلاب را برپا کرد با چیزی که بعدا برپا شد، بسیار متفاوت است. ولی آن روح، در جاهایی زنده مانده و یکی از جاهایی که زنده مانده این روح، در آدمهایی است که به آن ارزشها یعنی به آن آرمانهای آزادی و استقلال ایران و مشارکت مردم در تصمیم گیری جمعی، وفادار ماندند. یکی از آن آدمهایی که من میشناختم، آقای بورقانی بود. یک مشخصهی بسیار جالبی داشت و آن این بود که همیشه امر جدی، آن چیزی را که گفتار رسمی، به عنوان امر جدی، به عنوان اخلاق رسمی، انسان طراز آن اخلاق رسمی، میسازد و تبلیغ میکند؛ همیشه آن را مسخره میکرد و اولین چیزی که در مورد او از هر کسی بپرسید، این شوخ طبعی و زبان طنز او بود. و این زبان طنز او، دقیقا زبان اقتدار بود. یعنی طنز او همیشه، طنز قدرت بود.» پس از سخنان علی رضایی، اکبر گنجی، روزنامه نگار، نویسنده و فعال سیاسی که مدتی است در شهر تورنتو اقامت دارد، به نقش مستقیم احمد بورقانی در رشد کمی مطبوعات در دوران اصلاحات اشاره کرد. «آقای بورقانی در عمر کوتاه 48 سالهی خود، خدمات زیادی به جامعهی ما کردند و به هر حال در آن دورهای که به دورهی اصلاحات معروف شده، یک نامهایی در عرصهی مطبوعات معروف شدند که این درواقع مثل یک رستوران میماند که در جلوی آن یک غذایی سرو میشود و شما آنجا، غذا را میبینید، گارسنهایی که میآیند آنجا، غذا را میبینند و یک آشپزخانهای هم هست که در آن پشت است و جلوی صحنه نیست و دیده نمیشود. درواقع کار اصلی آن پشت صورت میگیرد که دیده نمیشود و این جایی بود که اگر گفته میشود آقای بورقانی به عنوان معمار مطبوعات آن دورهی دوم خرداد، از او نام برده میشود؛ به حق نامی است که ایشان شایستهی آن نام هست و این فرصتی بود که ایشان به نحو احسن از آن استفاده کرد. یعنی به هر حال آن دورهای که به دنبال آن جریانهای اجتماعی مختلف گرفته که، ده سال، بیست سال، رودهایی بود که از جاهای مختلف جاری شد، هر کسی در آن جامعه در جای کار میکرد و اینها رفته رفته به یک جریانهای اجتماعی تبدیل میشد که آن جریان اجتماعی، خودش منتهی به حادثهی دوم خرداد 76 شد و به هر حال در عرصهی سیاسی، یک گشایشی حاصل شد. یک روزنهای ایجاد شد که منجر به آن تحولات شد. آنجا دو تا نظر وجود داشت. کسانی معتقد بودند که باید خیلی خیلی آهسته، گام برداشت. تازه آغاز کار است. ده سال، بیست سال وقت داریم برای کار کردن و گام به گام و آهسته به پیش میرویم و پروژههایمان را جلو میبریم. کسان دیگری هم بودند که چنین نظری نداشتند و معتقد بودند، این فرصت بسیار کوتاه است و از این فرصت کوتاه باید استفاده کرد. آقای بورقانی رهبر یکی از آن افراد بود و در آن فرصت کوتاه، یکی از خدمات ایشان این بود که مجوزهای بسیاری برای مطبوعات صادر کرد، با اختیار ویژهای که از آن او نبود ولی به وی تفویض شده بود و از آن اختیار، در آن فرصت محدودی که بود، استفاده کرد. به خیلیها مجوز داد و بسیاری از نشریاتی که میبینید، محصول همان دوره است و بعد هم که آن اختیار از ایشان گرفته شد و ایشان هم از وزارت ارشاد رفت و در نهایت دیدیم که فضا بسوی پیش، بازگشت.» حسین هوشمند، از همکاران سابق احمد بورقانی با اشاره به مقولهای پیرامون مدارا و تکثر گرایی در فرهنگ سیاسی غرب و شرق، به جنبهی دیگری از شخصیت احمد بورقانی پرداخت. «مرحوم بورقانی، با توجه به کارنامهای که از ایشان باقی مانده، و با توجه به مقالاتی که دوستان در مورد ایشان نوشتند؛ با وجود این مقالات، آنچه که بدست میآید اینست که وی حقیقتا از چنین شخصیتی برخوردار بوده است. اولا به این کثرت، تکثرگرایی را در حوزهی اخلاق، در حوزهی دینداری و اعتقادات را به رسمیت میشناختند و میپذیرفتند که ما دستههای اعتقادی متکثری داریم و اینکه علیرغم اینها، همه حق دارند آزادانه بیندیشند و همه حق دارند در مورد مسائل سیاسی مشترک خودشان، نظر بدهند و به سمت یک توافق، پیش برویم و این فضا و آن عرصه را شما صاحب هستید و اینکه این همه نشریات متکثر و متعدد، ظهور کرد ناشی از چنین دیدگاهی بود که به حوزهی اندیشهی سیاسی ایشان، در دیگر دوستان قائل بودند. و لازمهی داشتن چنین دیدگاهی، پذیرش این نکته است که فقط یک دستگاه اعتقادی نیست که درست است و معقول است. وقتی ما در جامعهی کنونی، شاهد دستگاههای اعتقادی، چه دینی و غیر دینی متکثر هستیم که همه میتوانند بهرهای از راسیونالیتی یا معقولیت را داشته باشند. این درواقع پیش فرض اصل مدارا است. این نکته را عرض بکنم که شخصیت بورقانی، آنطور که از کارنامهی ایشان برمیآید، شخصیت اجتماعی و فرهنگی در ایشان غلبه داشت. تمایل زیادی، گرچه خودشان روزنامه نگار بودند ولی لزوما همه چیز را متکثر نمیکردند به اندیشهی سیاسی، به دستهای فرهنگسازی، به فرهنگ سیاسی، تولید فرهنگ سیاسی با تقدم دادن به اصل مدارا، عمیقا قائل بودند.» دکتر علیرضا نامور حقیقی، مدرس و کارشناس مسائل سیاسی، به شخصیت احمد بورقانی در قدرت اشاره کرد و گفت: «قدرت به نظر من یکی از بزرگترین آزمونهایی است که آدمها، شخصیت خود را بروز میدهند. به خاطر اینکه به خصوص در حوزههایی که به سیاست مربوط میشود، دائما با پیشنهادهای متفاوتی روبرو هستند و آن پیشنهادها دائما آنها را در معرض این قرار میدهد که به مسیر حفظ قدرت پیش بروند یا منطقهی حفظ اصول. گاهی اوقات هم سعی میکنند که راه سومی را در پیش بگیرند. به نظر من آقای بورقانی سعی میکرد که در عین حالی که از ظرفیتهای قانونی، قانون اساسی استفاده کند، برای خودش به اصولی اعتقاد داشت. اصول بر مبنای گفتگو و مذاکره بود و در عین حال معتقد بود، نبایستی ما در طریق سیاست، راه ناجوانمردی را در پیش بگیریم. در عین حال، کارهایی را هم که خودش انجام داده بود و دیگران نان آن را میخوردند، خیلی تلاش نمیکرد که بگوید من کردم. از این بابت هم، این ویژگی فروتنیاش، مشهود بود و در مجموع این الههی بختی که بر شانهاش نشسته بود، در ان فضا بیش از آنچه که دوام آورد، نمیتوانست دوام بیاورد. هرچند که به نظر من، هفت، هشت ماه بعد هم، عملا خودش میدانست که باید برود و چندان رقبتی به ماندن نداشت. ولی این روحیه در افراد مهم است که برای ماندن، هر کاری را انجام ندهند، بلکه برای اصول خود کار کنند.» سوریه کبیری، از همکاران سابق و از دوستان احمد بورقانی، جنبهی شخصیت و رفتارهای انسانی او را بسیار مهمتر از شخصیت سیاسی ـ اجتماعی وی، عنوان کرد: «آقای بورقانی را بسیاری به جنبهی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میشناسند ولی به نظر من هیچ کدام از این جنبههای شخصیت انسانی آقای بورقانی در مقایسه با شخصیت انسانی ایشان، اصلا به چشم نمیآید. آقای بورقانی در هنگامی که رییس اتاق خبر بودند در خبرگزاری، در پایینترین رده، اگر برای هر کسی اتفاقی میافتاد؛ زودتر از همه آقای بورقانی شریک غم بودند کما اینکه یک مرحومی، خدا رحمتشان کند؛ ممکن است خانوادهاشان راضی نباشند و من اسمشان را نمیآورم، از آقایونی بودند که آبدارچی بودند در خبرگزاری و بسیار مرد شریفی بودند. ایشان که فوت کرده بودند و ما میرفتیم بهشت زهرا، من خیلی تعجب کردم که در مینیبوس همکاران، آقای بورقانی نبودند ولی وقتی رفتیم بهشت زهرا دیدیم پسر آن مرحوم در بغل آقای بورقانی، سرش روی شانهی آقای بورقانی است و گریه میکرد. من به آقای بورقانی همیشه میگفتم که آن راهی را که سلطان محمود برای ایاز پیدا میکند، شما برای تمام همکاران دردمندتان پیدا میکنید. حقیقتا در تجربهی شخصی من، آقای بورقانی یک شخصیت کم نظیر بود که من مثل ایشان، خودم به شخصه ندیدم که در تمام ابعاد آنقدر انسانیت داشته باشند.»
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
2 سايت براي احمد درست شده است لطفا ببينيد
-- bahram ، Feb 13, 2008irna.blogfa.com