تاریخ انتشار: ۸ آبان ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
در کنفرانس «ایران و مطالعات ایران‌شناسی در قرن بیستم» در تورنتو چه گذشت؟ - بخش دوم و پایانی

قرن بیستم، درخشان‌ترین دوره در تاریخ ادبیات ایران

محمد تاج‌دولتی

این گزارش را از اینجا بشنوید.
بخش نخست این گزارش را در اینجا بخوانید.

‌ ‌

کنفرانس دو روزه‌ی ایران و مطالعات ایران‌شناسی در قرن بیستم که در دانشگاه تورنتو ترتیب یافته بود، روز شنبه با سخنرانی ۹ تن دیگر از استادان، پژوهشگران و کارشناسان مسایل ایران و مطالعات ایران‌شناسی پایان یافت.

«ریوان سندلر» استاد ممتاز دپارتمان تمدن‌های خاورمیانه و خاور نزدیک در دانشگاه تورنتو که آشنایی بسیار گسترده‌ای با تاریخ و ادبیات ایران دارد، تاریخچه‌‌ای از وضعیت مطالعات ایران‌شناسی در دانشگاه‌های کانادا را، از آغاز تا امروز، ارائه کرد.


دکتر حسین شهیدی

پس از خانم سندلر، دکتر حسین شهیدی استادیار علوم ارتباطات در دانشگاه آمریکایی بیروت درباره‌ی روزنامه‌نگاری ایران در قرن بیستم صحبت کرد. حسین شهیدی که سال‌ها در بخش فارسی شبکه‌ی بی‌بی‌سی به روزنامه‌نگاری مشغول بوده است، چارچوب سخنرانی خودش را این طور بیان می‌کند:

آن چه امروز مطرح کردم، یک نگاه کلی بود بر رابطه‌ی روزنامه‌نگاران ایرانی و قانون در صد سال گذشته؛ از زمانی که اولین قانون مطبوعات در ایران وضع شد. آن چه من مشاهده کردم، این است که از اولین روزی که قانون مطبوعات وضع شده است، لااقل بخشی از روزنامه‌نگاران ایرانی معتقد نبودند که چنین قانونی ضرورت دارد.

روزنامه‌نگاران بعد از مشروطه خودشان را از استبداد آزاد می‌دانستند و اعتقاد داشتند که هیچ قانونی برای محدود کردن فعالیت آن‌ها نباید وضع بشود. در طول این صد سالی که قانون مطبوعات وجود داشته است، دو عنصر مهم را می‌شود مشاهده کرد.

یک این که حاکمیت دولتی در ایران با قانون مطبوعات به اشکال مختلف و تقریباً در تمام مقاطع سعی کرده است کار مطبوعات را محدود بکند و مطبوعاتی‌ها در مقابل، سعی کرده‌اند یا این قانون را ندیده بگیرند یا با آن مقابله و سعی کنند آن را عوض کنند که این قسمت دوم را ما بیشتر شاید در دوره‌ی بعد از انقلاب دیده باشیم.

کوشش برای تغییر قانون مطبوعات به طور خلاصه آن چه مشاهده می‌کنیم این است که این کوشش برای قانون‌مند کردن کار مطبوعات در ایران تا به امروز، به نظر نمی‌رسد که خیلی موفق شده باشد. به این معنا که قانون‌گذار، قانونی وضع کند که شهروند، و در این مورد روزنامه‌نگار، آن را به عنوان چارچوب کار خودش مشروع تلقی بکند و رعایت بکند و هر دو معتقد باشند که به این ترتیب دارند به جامعه‌ای بزرگ‌تر خدمتی ارائه می‌کنند.

مهم‌ترین دلیل این عدم موفقیت چه بوده است تا حالا؟

مهم‌ترین‌اش فکر می‌کنم شاید بشود به سادگی اشاره کرد به تلاطم‌های دائمی که در زندگی سیاسی ایران وجود داشته است، و از گذشته‌های خیلی دور. ولی در صد سال گذشته ما تغییر چند نظام حکومتی را دیده‌ایم، دو انقلاب بسیار بزرگ را شاهد بودیم که بعد از هر کدام از این انقلاب‌ها، دوره‌های متلاطمی وجود داشته است که فرصتی به کل جامعه نداده است که شهروند ایرانی به عنوان فرد، و جامعه به طور کلی، یک تصور منسجمی از امروز خودش، شناخت قابل قبولی از گذشته‌ی خودش و تصور شاید قابل اعتنایی و توجه‌ای نسبت به آینده داشته باشد که همه در یک چارچوب مشترکی بتوانند حرکت بکنند.

در این دوره‌‌ها، در این تلاطم‌ها و آشوب‌ها هر کسی از دید خودش زندگی را تعریف کرده، حقوق فردی و حقوق اجتماعی را تعریف کرده است و کم‌تر فرصتی بوده که افراد مختلف بتوانند با هم به تفاهم برسند.


دکتر هما کاتوزیان

هما کاتوزیان، مورخ و استاد علوم اجتماعی و مدیر و سردبیر فصلنامه‌ی «مطالعات ایران‌شناسی» سخنران بعدی کنفرانس بود. دکتر کاتوزیان که تا کنون کتاب‌ها و مقالات بسیاری به زبان‌های فارسی و انگلیسی درباره‌ی زمینه‌های مختلف تاریخ سیاسی، اجتماعی و ادبی ایران منتشر کرده است، درباره‌ی ادبیات فارسی در قرن بیستم سخنرانی کرد.

او ضمن بررسی دقیق و کامل ادبیات ایران در قرن بیستم اشاره کرد قرن بیستم در تاریخ طولانی ادبیات ایران درخشان‌ترین دوره است. قرنی که چهره‌های شاخص داستان‌نویسی و شعر ایران مانند جمالزاده، هدایت، نیما، بهار، ایرج‌میرزا، تقی‌زاده، شاملو، اخوان و بسیاری نام‌های بزرگ و شناخته‌شده در آن زندگی کرده و آثارشان را خلق کرده‌اند.

در جلسه‌ی بعدازظهر کنفرانس روز شنبه دکتر هاشم پسران استاد اقتصاد دانشگاه کمبریج در انگلستان، و دکتر هادی صالحی اصفهانی استاد اقتصاد دانشگاه ایلینوی در آمریکا، مشترکاً به تشریح وضعیت اقتصادی ایران در قرن بیستم پرداختند. دکتر هادی صالحی اصفهانی درباره‌ی محتوای تحقیقی که با دکتر هاشم پسران درباره‌ی اقتصاد ایران در قرن بیستم انجام داده‌اند، می‌گوید:

هدف از صحبت و هدف مقاله‌ای که نوشتیم این بود که ببینیم چه عواملی باعث رشد ایران در صد سال گذشته شده است و چه عواملی باعث کندی‌اش؟ و تا چه اندازه به خصوص رابطه با دنیای خارج و با اقتصاد جهانی روی اقتصاد ایران اثر گذاشته است؛ مثبت یا منفی؟ هدف اصلی این بود.

تا حدوی نیز می‌خواستیم ببینیم تا چه اندازه این عواملی که ایجاد شده برای رشد، آگاهانه و با تصمیم و با دید وسیعی بوده است راجع به اقتصاد جهانی و مسایل پروسه‌ی ایران و تا چه اندازه بر حسب اتفاق و شانس انجام شده است یا این که کار دیگری می‌خواستند بکنند که ضمن آن، این رشد اقتصادی هم اتفاق افتاده است.


دکتر هادی صالحی اصفهانی

ولی آن چیزی که پیدا کردیم این که دوره‌هایی بوده است که آگاهانه برنامه‌ریزی شده و سرعت رشد خوبی داشتیم و دوره‌هایی نیز بوده است که ایدئولوژی و دیدگاه‌های نسبتاً بسته راجع به این که اقتصاد چه هست و چه طور کار می‌کند و بدون اطلاع علمی از اقتصاد، تصمیم‌گیری شده است یا دولت برنامه‌ی دیگری داشته و می‌خواسته کاری انجام بدهد که ضمن آن نتایج اقتصادی هم داشته است.

در طول صد سال گذشته این دوره‌ها را چه طور تقسیم‌بندی می‌کنید؟

راستش تقریباً همان دوره‌هایی است که با دولت‌ها تعیین می‌شوند. دوره‌ای قبل از مشروطه، دوره‌ای بعد از مشروطه تا روی کار آمدن رضاخان (کودتای ۱۹۲۱) کودتا تا جنگ جهانی دوم، که بعد جنگ جهانی دوم شروع شد تا کودتای ۱۹۵۳ یا ۱۳۳۲. بعد یک دوره‌ی ۱۰ ساله‌ای بود که اقتصاد رشد کرد؛ ولی نتوانست ادامه بدهد و مشکلات اقتصادی پیش آمد.

این مشکلات که حل شد، در ضمن اصلاحات ارضی و یک سری سیاست‌های دیگری که شاه پیاده کرد و قدرت را دست خودش متمرکز کرد، یک دوره‌ای ۱۳-۱۲ ساله بوده که خیلی رشد سریعی در ایران اتفاق افتاد که بعد قیمت نفت رفت بالا. آن دوره بعد دیگر شاه در دهه‌ی ۱۹۷۰ واقعاً درست برنامه‌ریزی نکرده بود و در واقع اقتصاد را درست اداره نکرد و کسانی هم که کمی کمکش کردند تا در دهه‌ی قبل، اقتصاد را خوب اداره کند، آن‌ها را به دلایل مختلف کنار گذاشت.

خب پول هم که بود و فکر می‌کرد همین جوری می‌شود خرج کرد و خودش هم می‌تواند برنامه‌ریزی کند. ولی خب با شکست روبه‌رو شد و مشکلات زیادی برای اقتصاد ایران به وجود آمد. به خصوص چیزی که ما نشان دادیم این بود که توزیع درآمد خیلی بد شد و اکثر این درآمدها رفت دست ۱۰ درصد بالای جامعه و به پایینی‌ها خیلی زیاد نرسید. این هم کمک کرد به این که نارضایتی مردم بالا برود.

بعد از انقلاب خب اوایل انقلاب است و یک دوره‌ی جنگ و بعد از دوره ی جنگ، دیگر دوره‌ی اصلاحات شروع می‌شود؛ یک مقدار اصلاحات اقتصادی و بعد سیاسی و دومرتبه اقتصادی. چیزی که ما پیدا کردیم این بود که با یک افت و خیزی، به تدریج سیاست‌گذاران یاد گرفتند که چه چیزهایی را می‌توانند انجام بدهند، با توجه به شرایط سیاسی و اقتصادی مملکت، و چه کارهایی را نمی‌شود کرد که الان آن افت و خیز ادامه دارد.


کامران صفامنش

کامران صفامنش، آرشیتکت و استاد معماری و شهرسازی، سخنران دیگر کنفرانس، فشرده‌ای از یک تحقیق تاریخی درباره‌ی تحولات شهرسازی ایران در قرن بیستم ارائه کرد و با نمایش نقشه‌های شهرسازی از تهران قدیم نشان داد که بافت شهری تهران به عنوان پایتخت کشور در دوره‌های مختلف قرن بیستم دچار چه تغییرات و تحولاتی شده است.

کامران صفامنش که در سال ۱۹۸۰ انستیتو تحقیقات شهرسازی در ایران را بنیاد گذاشته است، با نمایش اسلایدهایی از بناهای مسکونی و عمومی در ایران بررسی کرد که چگونه تغییرات فرهنگی و اجتماعی برخی از قشرهای جامعه در شکل‌گیری ظاهری بناهای تجاری و مسکونی به ویژه در شهر تهران، تأثیر گذاشته و منعکس شده است.

کنت تیلور سفیر سابق کانادا در ایران در اوایل انقلاب و دوران گروگانگیری که با انجام اقداماتی موجب شد چند تن از کارکنان سفارت آمریکا در زمان گروگانگیری به سفارت کانادا پناه برده بودند، با هویت‌های کانادایی از ایران خارج شوند، سخنران دیگر کنفرانس بود.

او محور صحبت خودش را بیشتر به وضعیت کنونی ایران در صحنه‌ی سیاست جهانی اختصاص داد و به عنوان دیپلماتی که آشنایی گسترده‌ای با ایرانیان کانادا دارد، گفت به نظر او اگر تهدیدهای آمریکا در مورد ایران به مرحله‌ی عمل در بیاید و نقاطی از ایران بمباران بشود، فاجعه‌ای بسیار بزرگ به وقوع خواهد پیوست و دولت کانادا نباید از چنین حمله‌ی احتمالی حمایت بکند.


کنت تیلور

دکتر محمد توکلی استاد تاریخ و مطالعات خاورمیانه دانشگاه تورنتو و برگزارکننده‌ی این کنفرانس آخرین سخنران بود و صحبت‌های خودش را زیر عنوان «همه چیز در ایران مقدس بود» ارائه کرد. دکتر توکلی نگرش تازه‌اش به مسئله‌ی تاریخ‌نگاری در ایران را به صورت فشرده چنین بیان می‌کند:

موضوعی که من درباره‌اش صحبت کردم این است، که آیا ما می‌توانیم برداشتی از تاریخ ایران داشته باشیم که این تاریخ سیاسی نباشد، کاسب‌کارانه نباشد و براساس تغییر و تحولات تاریخی‌ای باشد که منطقی دارند و این منطق تغییر و تحولات چه طوری هست.

این که مثلاً یک نفر از اروپا آمده است، و تجدد و همه چیز را برگردانیم به آن کسانی که از اروپا آمدند و تقلید از اروپا کردند، به نظر من دوره‌ی آن نوع تاریخ‌نگاری تمام شده است و ما باید تاریخ را بیشتر در رابطه با نیازهای اجتماعی بشناسیم.

موضوعی که من طرح کردم این است که تجدد ایرانی با تغییر و تحولاتی که در گستره‌ی همگانی به وجود می‌آید و به یک شکلی بیماری وبا و پوشش برای رفع عفونت هوا، که فکر می‌کردند دلیل اصلی پخش بیماری‌هایی مثل وبا هست، نظر من این است که تجدد شهری از آن جا شروع می‌شود و این تجدد شهری رفع عفونت هوا مهم‌ترین جنبه‌ی تغییر و تحولاتی است که در گستره‌ی همگان به وجود می‌آید.


دکتر محمد توکلی

این گستره‌ی همگانی که به وجود آمد، بعدها در اواخر قرن ۱۹ یک بحث علمی جدیدی طرح می‌شود و آن این است که بیماری‌هایی مثل وبا، به علت عفونت هوا نیست، بلکه به علت آلودگی آب است. این مسأله‌ی آلودگی آب، بحران جدیدی به وجود می‌آورد که من به آن «بحران در احکام» می‌گویم.

یعنی آبی که از لحاظ پزشکی آلوده نباشد، دیگر با آب «کُر» شرعی منطبق نیست و به یک شکلی دوره‌ای شروع می‌شود از اواخر قرن ۱۹ که مسأله‌ی «طهارت» و «نجاست» تبدیل می‌شود به «نظافت» و «کثافت» و به شکلی می‌شود گفت که احکام پزشکی می‌شوند و پزشکی شدن احکام باعث می‌‌شود یک زبان جدید دینی به وجود بیاید که بیشتر مشکلات اجتماعی را به عنوان نوعی بیمارهایی اجتماعی می‌بیند؛ بیماری‌های اخلاقی و بیمارهای روحی می‌بینند و این بیمارهای باعث می‌شود یک گفتمان دینی به وجود بیاید که بخواهد این بهبودها را به وجود بیاورد.

به شکلی من نظرم این است که انقلاب اسلامی، انقلابی است که می‌خواست پاسخگوی بیماری‌های اجتماعی‌ باشد که در دوره‌ی پهلوی‌ها ایجاد شده است.

این نوع نگرش به تاریخ که به نوعی شخصیت‌گریزی می‌کند، تا به حال سابقه داشته یا یک نگرش تازه است؟

یک نگرش تازه است، به این شکل که ما تاریخ قرن بیستم‌مان مخصوصاً تاریخی است که بر اساس دوره‌بندی‌هایی است که با اشخاص شناسایی می‌شود. دوره‌ی رضا شاه، دوره‌ی محمدرضا شاه، دوره‌ی انقلاب اسلامی و همه این‌ها.


دکتر محمد توکلی

من نظرم این است که باید به بافت و ساخت تغییر و تحولاتی که در بافت زندگی مردم اتفاق می‌افتد توجه کنیم و شاید به این صورت بشود سیاست را بهتر فهمید. چون الان ما از طریق سیاست می‌خواهیم اجتماع را بفهمیم و فکر می‌کنم تاریخ‌شناسی‌مان خیلی بد بوده است تا به حال.

این نوع نگرش در تاریخ‌شناسی ایران نگرش تازه‌ای هست، اما در جاهای دیگر نیز سابقه داشته است؟

سابقه به این شکلی که من مطرح می‌کنم نداشته است. اما به شکلی بازگشتی است به تاریخ اجتماعی و اینکه تغییر و تحولات اجتماعی را دلیل تغییر و تحولات سیاسی بدانیم، تا این که تغییر و تحولات سیاسی را دلیل بر تغییر و تحولات اجتماعی.

در طول دو روز برگزاری کنفرانس ایران و ایران‌شناسی در قرن بیستم بیش از ۲۵۰ تن از ایرانیان و علاقمندان به مسایل ایران در جلسات مختلف شرکت داشتند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

به گُمانم نام ِ آقای ِ کاتوزیان همایون باشد و نه "هما".

-- ایرانی ، Nov 1, 2007

من دانشجوی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان هستم در مورد تاثیر ادبیات بر اقتصاد تحقیق می کنم ممنون میشوم اگر مطالبی در این مورد دارید برایم ارسال کنید.
با سپاس

-- هدی پژهان ، Nov 5, 2007

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)