خانه > ايرانيان کانادا > مهاجرت > تراژدی یک جوان ایرانی در کانادا | |||
تراژدی یک جوان ایرانی در کانادافریبا صحراییtoronto@radiozamaneh.com۱۰ سال پیش با مادر و برادر کوچکترش به طور قاچاق به کانادا آمد تا در کنار پدرش زندگی تازهای را آغاز کند. اما جدایی مادر و پدر در کانادا از یک طرف و مهاجرت از طرف دیگر رفته رفته او را دچار آسیبهای روحی کرد. درس و مدرسه را کنار گذاشت . افسردگی شدید گرفت و در نهایت مبتلا به بیماری روانی اسکیزوفرنیا شد. رفتار و حالات روحی " بهنود " عوض شد و ناهنجاریهای رفتاری در او رشد کرد . اما مادر و پدر او متوجه این بیماری مزمن نشدند و مشاورههای نادرست اطرافیان، و نا آگاهی خانواده او بیماری او را تشدید کرد. چنان چه مادر او ناچار می شد که بعضی شبها برای تنبیه هم که شده، او را به خانه راه ندهد . بهنود که حالا ۲۳ سال دارد، بیش تر از یک سال است که در زندان مهاجرت کانادا در شهر اوتاوا به سر میبرد و در آخرین دادگاه او ، قاضی کانادایی او را برای سلامت کانادا خطرناک دانسته و به زودی او را به ایران خواهند فرستاد. پدر و مادر و وکیل این خانواده پناهنده ایرانی، همچنان در تلاشند تا از بازفرستادن فرزندشان به ایران ممانعت کنند. داستان زندگی بهنود در رادیو و رسانه های کانادایی طی روزهای اخیر منتشر شده است. آنچه والدین این پسر ایرانی میخواهند این است که مقامات کانادایی با درک شرایط روحی این جوان که با مدراک پزشکی اثبات شده است، این فرصت را به آنها بدهند تا به درمان فرزندشان بپردازند و در کنار هم از او مراقبت کنند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
خیلی تاسف بار است. برخورد دولت کانادا که ادعا می کند سردمدار دفاع از خقوق انسان ها است،
-- بدون نام ، May 21, 2007خیلی عجیب است. باید پرسید که آیا اگر این اتفاق برای یک کانادایی می افتاد همین برخورد را با او می کردند؟
به نظر من باید جامعه ایرانی های کانادا واکنش نشان بدهند و از دیپورت این جوان جلوگیری کنند.
مشكل ما مردم ايران اين است كه هميشه ميگذاريم به انتهاي بحران برسيم و آن وقت دست تقاضا و كمك دراز كنيم. فرقي نمي كند در ايران باشيم يا هرجاي ديگر. اين بدفرهنگي كه داريم همه جا گريبانگير ما مي شود. اگر پدر و مادر بهنود نسبت به خود و فرزندانشان احساس مسئوليت و وظيفه بيشتري مي داشتند شايد بهنود به چنين وضعيتي دچار نمي شد.
-- spi ، May 21, 2007چرا بايد از دولت مهمان اين انتظار را داشته باشيم كه شرايط ما را درك كند. در حالي كه دولت كشور خودمان ، پدر و مادرهايمان چنين وظيفه اي براي خود قائل نيستند كه شرايط انساني ما را درك كنند. كمي انصاف داشته باشيم.
براي پيدا كردن ريشه هرمشكلي مي بايست در آغاز به خودمان نگاه كنيم و بعد ديگري را محكوم كنيم.
به دولی مردای کانادا میگم.او هم انسانه.حق زندگی داره.و تو این کشور به این بیماری مبتلا شده اگه مدارج عالی رو طی میکرد نمی گفتن در این کشور ترقی کرده؟ کاش بیدار شیم و بدونیم اینا فقط شعاره.حقوق بشر هم نوعی صلاحه برای خلع صلاحو ریشه زنی
-- بدون نام ، Sep 22, 2007این یک هشداری برای همه ماست
-- حمید(کانادا) ، Nov 18, 2008فراموش کردن فرهنگ اصیل خودما که ارزشگزاری به خانواذه است چنین عواقبی دارد و حتی بد تر
تقلید های بیگانه را کنار بگذاریم و از همان ابتدا روی نحوه زندگی خوردو خوراک و معاشرت هایمان کنترل فرهنگی داشته باشیم
امیدوارم خداوند مهربان کمک کند و مشکل بهنود حل شود
khabar e Jadidi az Behnood hast?
-- بدون نام ، Jul 10, 2009