تاریخ انتشار: ۲۹ تیر ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
گفت و گو با نادر محمدخانی و جهانگیر کوثری پیرامون رابطه ورزش و سیاست

«نمی‏توانید مدیریت کنید، چرا به بازیکنان فشار می‏آورید؟»

فرنگیس محبی
mohebbi@radiozamaneh.com

Download it Here!

در روزهای اخیر، صحبت‏های مربوط به تغییرات در دولت جدید، به ویژه احتمال کنار رفتن محمد علی‏آبادی، معاون رییس‌جمهور و رییس سازمان تربیت بدنی و اعلام آمادگی برخی شخصیت‏های سرشناس برای جایگزینی وی، اهمیت نفوذ سیاسی و اداری دولت در ورزش ایران را برجسته کرده است.

موضوع نقش متقابل سیاست و ورزش در یک‏دیگر، به خصوص در رابطه با ناآرامی‏های اخیر ایران و انتظارات مردم از ورزشکاران و مسئولین ورزشی را در گفت و گو با جهانگیر کوثری، کارشناس ورزش و روزنامه‏نگار پرسابقه‏‏ی ورزشی و نادر محمدخانی، ملی‏‌پوش و کاپیتان پیشین تیم ملی فوتبال ایران بررسی کرده‏ام.

آن‏چه که مسلم است، دوام ورزش بستگی به حمایت مردمی دارد. در یک ماه اخیر که ایران دست‏خوش بحران سیاسی بوده، ورزش و ورزشکاران از این حمایت بی‏نصیب مانده‏اند و به موفقیت‏های نسبی ورزشکاران ایرانی، از جمله قهرمانی تیم ملی کشتی جوانان و تکواندو، اهمیت چندانی داده نشد.


جهانگیر کوثری، روزنامه‌نگار ورزشی

جهانگیر کوثری درباره عدم حمایت مردمی از رخداد‏های ورزشی و تأثیرگذاری آن بر روی ورزشکاران می‌گوید:

موفقیتی که در کشتی فرنگی در تیم ملی جوانان به دست آوردیم، تکراری بود. ما همه ساله در مسابقات جوانان، نوجوانان و بزرگسالان آسیا مشکلی نداریم و همیشه قهرمان می‏شویم. موفقیت‏های تکواندو هم در حوزه‏ی دانشجویان بوده و تا حدودی تکراری است. ضمن این که حرف شما را هم می‏پذیریم؛ مردم هنوز آن شور و شوق را برای استقبال از موفقیت‏ها و قهرمانی قهرمان‏های خودشان در جامعه ندارند.

برخورد ورزشکاران در شرایط حاکم چگونه باید باشد؟ از یک طرف، مردم که همیشه حامی آنان بوده‏اند، شاید الان انتظار حمایت از سوی آنان را دارند و از طرف دیگر، آن‏ها الان در موقعیت مشکلی قرار دارند.

ورزشکاران در تحلیل طبقاتی جای می‏گیرند. باید ببینیم جایگاه طبقاتی ورزشکار کجاست. ورزشکاران نمی‏توانند خودشان به عنوان طیفی مجزا تصمیم‏گیرنده باشند یا این که به صورت گروهی و صنفی حرکتی‏ انجام بدهند. برای این که هر کدام از ورزشکاران ما در تعریف کلی که از جامعه از نظر طبقاتی و صنفی داریم، جا گرفته‏اند و آن‏جا فعالیت خود را انجام می‏دهند.

ورزش مقوله‏ای جداگانه‏ای است که به طور کلی نمی‏شود ورزشکاران در درون آن به صورت یک کُلنی جمع شوند و راجع به مسایل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و یا ورزشی تصمیم بگیرند.

وظیفه‏ی مسئولین ورزش در چنین شرایطی و تأثیرگذاری شرایط سیاسی ایران بر ورزش را با نادر محمدخانی در میان گذاشتم. محمدخانی ضمن انتقاد از مسئولان ورزش و فوتبال ایران، تأثیر جنبش مردم بر روی ورزشکاران را غیر قابل اجتناب می‏داند:

ورزشکاران نیز جزئی از آن اجتماع هستند. تحولات سیاسی که در مملکتی صورت می‏گیرد، صد درصد روی ورزشکاران نیز تأثیر می‏گذارد و باعث می‏شود که تمرکز لازم را برای تمرینات و برگزاری مسابقات نداشته باشند و مشکل ایجاد می‏کند.

وقتی که در اجتماع قرار می‏گیرند و می‏بینند مردم نارضایتی دارند و خودشان هم نارضایتی دارند، صد درصد در نوع تمرین و انگیزه‏شان تأثیر می‏گذارد. وقتی فکر آدم مشغول است، نمی‏تواند روی کاری که می‏خواهد انجام بدهد، تمرکز کند.


نادر محمدخانی، کاپیتان پیشین تیم ملی فوتبال ایران

مردم عادی کاری از دستشان برنمی‏آید. چون متأسفانه کسانی در رأس فدراسیون فوتبال و حتی کمیته‏ی انضباطی هستند، برخوردهایی می‏کنند که متأسف می‏شوم که اصلاً چرا ورزش کردم. یک سری آدم‏ها هستند که نمی‏دانند با ورزشکار چگونه برخورد کنند یا قوانین را چگونه تدوین کنند؛ هیچ چیزی را نمی‏دانند.

مثلاً الان در ایران چند نفر از مربی‏ها و بازیکنان را محروم کرده‏اند؛ اما در اصل باید مدیران را محروم می‏کردند. چون اگر بالادست خراب باشد، پایین‌دست خراب می‏شود. هیچ‏وقت پایین‏دست خراب نمی‏شود، وقتی بالادست خوب باشد. این قانون طبیعت است؛ قانون مردم است. اگر آن‏ها خودشان در بالا کاری می‏کنند، پایین‌تری هم کشیده می‏شود و همه آلوده می‏شوند.

متأسفانه هیچ کدام از بالادستی‏ها را کاری نداشتند؛ چند مربی یا بازیکنان را تنبیه کردند. شما نمی‏توانید مدیریت کنید؛ چرا به بازیکنان فشار می‏آورید؟ این مسأله صد درصد در کار بچه‏ها تأثیر می‏گذارد و نقش منفی دارد.

نقش ورزش در سیاست، به کرات مشاهده شده و همیشه‏ یکی از عناصر مهم تأثیرگذار در سیاست بوده است. گاه رهبران قدرت‏مند هم از ورزش و ورزشکاران برای برقراری روابط و آشتی با قدرت‏های دیگر، از طریق دیدارهای دوستانه‏ی ورزشی استفاده کرده‏اند. اما دخالت‏های سیاسی و دولتی در ورزش ایران، یکی از مواردی است که غالباً از سوی کارشناسان مورد انتقاد قرار گرفته است و آن را باعث عدم پیشرفت ورزش در ایران خوانده‏اند. جهانگیر کوثری در این باره می‏گوید:

ورزش به عنوان یک پدیده‏ی اجتماعی، طبیعی است که داخل یک سری از سیاست‏های دولت هم باشد. این در تمام جوامع دنیا تعریف شده و در جامعه‏ی ما هم صدق می‏کند.

اما تأثیرات مسائل سیاسی روی ورزش زیاد نمی‏تواند مثبت باشد و جاهایی می‏تواند به عنوان یک سیاست برون‏مرزی در دولت، روی مسائل ورزشی تأثیر منفی هم بگذارد.

ورزش در ایران، با توجه به این که رییس سازمان تربیت بدنی معاون رییس‌جمهور هم هست، مجبور است تابع این تصمیم‏گیری‏ها باشد که دود آن به چشم ورزش می‏رود و تأثیرات منفی آن روی ورزش ما گذاشته می‏شود. این پدیده در اکثر کشورهای همسایه‏ی ما هم اتفاق می‏افتد.


مچ‌بندهای سبز بر دست شش بازیکن تیم ملی فوتبال ایران در دیدار با کره جنوبی

با در نظر گرفتن این که ورزشکاران، گاه خود به عنوان ابزار سیاسی از سوی حکومت‏ها به کار گرفته شده‏اند و گاه خود آنان در حمایت از تفکر یا جنبشی سیاسی، نمادی را در رقابت‌هایشان به نمایش می‏گذارند؛ از جمله نمایش مچ‏بند سبزرنگ چند ملی‌پوش ایران در مسابقات مقدماتی جام جهانی در کره‏ی جنوبی. نقش ورزشکاران ایران در قبال مردم چگونه باید باشد؟ آیا ورزشکاران برای همبستگی با مردم، باید از ملی‌پوشان فوتبال پیروی کنند؟ نادر محمدخانی در این‏باره می‏گوید:

این چیزها ایراد ندارد. نمی‏دانم ایراد آن چه می‏تواند باشد. من خودم به شخص دیگری رأی داده‏ام. به آقای موسوی و کروبی رأی نداده‏ام؛ به آقای رضایی رأی داده‏ام. اما دلیل نمی‏شود که چون کسی سبز بسته، با او مخالفت کنم. این عقیده‏ی او است. مگر نمی‏گوییم هر کسی می‏تواند یک رأی بدهد؟ هر کس اختیار رأی خود را دارد. من نمی‏توانم به سلیقه‏ی ایشان ایراد بگیرم. حالا مچ‏بند سبز بسته، اصلا قرمز یا آبی ببندد. دلیل نمی‏شود که من با او مخالفت کنم یا اصلا دخالت بدهم.

متأسفانه شنیدم که فدراسیون فوتبال ما برای فیفا نامه نوشته بوده است که با این‏ها چه کار کنیم. به عمق قضیه نگاه کنید. خود فدراسیون ما برای فیفا نامه می‏دهد و از آن‏ها تعیین تکلیف می‏خواهد که با ورزشکار ایرانی چگونه برخورد کند. چه بگویم؟ اصلاً آدم نمی‏تواند تصورش را بکند!

به نظر شما الان ورزشکاران باید چه نقشی در قبال خواسته‏ی مردم داشته باشند؟

الان ورزش جایگاهی در ایران ندارد. به همین دلیل، زیاد دخالت نمی‏کنیم. درست است که تمام دولت‏ها برای این که روابطی برقرار کنند یا بخواهند در مملکت کاری کنند، از ورزش به عنوان ابزار سیاسی استفاده می‏کنند، ولی هیچ وقت خود ورزشکارها به دنبال این موضع نبوده‏اند و با مسأله از دید سیاسی برخورد نکرده‏‏اند. بیشتر از این منظر که علاقه داشتند یا این که منبع درآمدی برایشان بوده است، نگاه می‌کنند.

Share/Save/Bookmark

Farangis Mohebbi
Interview: Jahangir Kosari & Nader Mohammadkani

نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)