خانه > فرنگیس محبی > خبر و نظر > «تصمیمات گروه هشت را نباید جدی گرفت» | |||
«تصمیمات گروه هشت را نباید جدی گرفت»فرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.comسران گروه هشت کشور بزرگ صنعتی جهان موسوم به «گروه هشت» در جریان نشست خود در ایتالیا ضمن ابراز نگرانی جدی از خشونتهای اخیر در ایران، دخالت دولت ایران در فعالیتهای رسانهها و بازداشت غیر موجه روزنامهنگاران و اتباع خارجی را غیر قابل قبول دانسته و در پایان این بیانیه بدون اشاره به تحریمهای احتمالی، فقط به محکومیت اقدامات اخیر دولت ایران در سرکوبهای اخیر اکتفا کردند. برای تحلیل بیشتر این بیانیه، با علی محجوبی مشاور رییس حزب سبزهای آلمان گفت و گو کردم و از او پرسیدم گروههای حقوق بشری در ایران و جهان انتظارات بیشتری از بیانیهی پایانی گروه هشت داشتند؛ ولی در این بیانیه فقط به محکومیت اقدامات اخیر دولت ایران اکتفا شده است و نه چیز دیگر. آقای محجوبی در پاسخ میگوید:
من فکر میکنم که میتوانست یک اظهاریه یا بیانیهی قاطعانهتری، مرهم خوبی برای زخمهای جامعه مدنی ایران باشد. ولی باید این را هم در نظر داشت که گروه هشت اساساً یک گروه غیر رسمی و گروهی با ساختار موازی با ارگانهای سازمان ملل متحد است و هیچ وقت از نظر حقوق بینالمللی آن اعتبار و رسمیت را نداشته و نخواهد داشت. ما شاهد دیدار گروه هشت در سالهای گذشته بودهایم؛ سال پیش در آلمان در شهر هایلیگندام و امسال در ایتالیا. اساساً میزبانان این گروه هشت، همیشه این دیدار رسمی هشت مرد یا زن قدرتمند جهان را ابزاری برای پیشبرد سیاست داخلی خودشان میکنند و نباید این انتظار را از گروه هشت داشت که به جز اظهاراتی که در واقع بیشتر حالت پذیرفتن یک واقعیت یا راه دادن به انتقاد را دارد، گامهای جدی برداشته شود. مضمون بیانیههایشان همیشه خیلی ملایم است و حالت وعده دارد. چون اساساً پشت این گروه هشت هیچ ساختاری موجود نیست که این بیانیهها و تصمیمات را محقق سازد؛ و این در واقع ضعف اصلی گروه هشت است. برای همین من معتقدم که این تصمیمات را صرفاً باید اینگونه فهمید که این گروه هشت مخرج مشترک روی مواضع حداقل خودشان را پیدا کردند و در واقع میخواستند به رژیم در ایران و در تهران نشان بدهند که ارادهی اکثریت کشورهای حاضر در این گروه بر این است که این انتخابات و غیر قانونی بودن آن یا مشکلاتی که با انتخاب رییسجمهوری پیش آمد، و در رابطه با نقض حقوق بشر در ایران، به گونهای از چشم جامعه جهانی پنهان نمانده است. فکر میکنید در حال حاضر با وجود قدرتهای صنعتی دیگر جهان مثل چین که جزو گروه هشت نیستند، اصولاً چه قدر گروه هشت و تصمیماتش حائز اهمیت است؟ از نظر ما، بویژه حزب سبزها در آلمان، گروه هشت اساساً هیچ گونه، اگر بخواهم از این واژه استفاده کنم، «مشروعیت بینالمللی» ندارد. این کاملاً یک تصمیم و ارادهی کشورها در دهههای پیش بوده که فکر میکردند این قدرت را دارند که مشکلات جهانی را اگر فقط از موضع قدرت ببینند، میتوانند حل کنند. گروه هشت رسماً در حل مشکلاتی که ارادهی حل آنها را اعلام کرده بود، شکست خوردند. و اینکه اساساً این کشورها اصرار دارند هر ساله مراسمی بدون مضمون را تکرار کنند، به نظر من در سالهای آینده ما شاهد یک دگرگونی عظیم در این، یا وارد کردن این گروه به بستر ساختارهای رسمی سازمان ملل متحد خواهیم بود. تا این صورت نگیرد، اساساً تصمیمات این گروه هشت را نباید جدی گرفت. هر چند که از نظر رسانهها و در رسانههای گروهی، این بزرگترین موضوعی است که خواه ناخواه به آن توجه میشود و خیلی در موردش گزارش داده میشود؛ ولی پشت سر آن ،تصمیماتی هستند که در واقع هیچ نتیجهای برای جامعه جهانی نداشتهاند و به نظر من نخواهند داشت. علیرغم صحبتهای شما در هر صورت در پایان جلسهی گروه هشت آقای اوباما گفتند که تا ابد برای مذاکره با ایران صبر نخواهند کرد و در مورد غنیسازی اورانیوم تا ماه سپتامبر مهلت دادند. ولی تا کنون از این مهلتها به مقامات جمهوری اسلامی داده شده و تأثیری هم نگذاشته است. فکر میکنید گروه هشت برای اتخاذ تصمیم جدیتری به توافق نرسیدند؟ به نظر من اظهارات آقای اوباما از این نظر قابل فهم است که این گروه هشت، یک امکانی بود که دوباره مواضع خودش را روشن کند و یا سعی کند در حین این دیدار حداکثر همبستگی ممکن را در میان این کشورهای شرکتکننده سازمان بدهد. ولی ما میدانیم که روسیه اساساً موضعش با کشورهای دیگر فرق میکند و این که اساساً روسیه زیر این بیانیه را امضاء کرده است، در واقع یک توافق حداقلی است که اینها اعلام کردند که ما همچنان روی راههای دیپلماتیک میمانیم و معتقدیم که این مشکل از راه دیپلماتیک قابل حل است.
این فرصتی که به جمهوری اسلامی تا آخر سپتامبر ۲۰۰۹ داده شده است، در واقع دیگر خارج از چهارچوب امکانات گروه هشت است. یعنی این گروه هشت دیگر در سپتامبر جلسهای نخواهد داشت که دوباره به آن رسیدگی کند و حتی هیچ قوه اجرایی برای کنترل تصمیمات خودش ندارد. در هر حال این گروه هشت و دیدارشان و توجه رسانههای گروهی به آن، فرصتی را به دست داد که دوباره این ارادهشان را به جمهوری اسلامی اعلام کنند و بگویند که ما حاضریم از راه دیپلماتیک این مشکل را حل کنیم. در مورد روسیه همان طور که گفتید به هر حال امضایشان زیر این بیانیه هم هست. فکر میکنید سفر آقای باراک اوباما رییسجمهوری آمریکا به مسکو چه تأثیری روی تصمیمات آیندهی مسکو خواهد داشت؛ که اگر تهدید اتمی ایران از بین برود، آمریکا ممکن است دربارهی استقرار سپر دفاع موشکی در اروپای شرقی تجدید نظر کند؟ آیا فکر میکنید که این سخنان آقای اوباما در واقع درخواستی از روسیه است که از حمایت از برنامهی اتمی ایران دست بردارد؟ وآیا به نظر شما در این رابطه فکر میکنید بین آمریکا و روسیه در این مورد توافقی هم شاید صورت گرفته باشد؟ بزرگترین دستاورد سفر اوباما به مسکو این بود که این فضای سرد و نامطبوعی که در روابط روسیه و آمریکا ایجاد شده بود، کم و بیش بهتر شود. ولی من معتقد نیستم که اینها توافقات پشت پردهای داشتند. ولی اوباما به این برنامهی راکت در اروپای شرقی همچنان معتقد است؛ بدون این که کاری عملی و جدی در تحقق دادن به این برنامه صورت گیرد. با این فضای به وجود آمده، اینها میتوانند خیلی راحتتر راجع به این مشکلات حرف بزنند و این مواضعی هم که بویژه در گفت و گو با مدودیف در جلسهی مشترکشان مطرح شد، نشان میدهد که گام بزرگی در بهتر کردن روابط دو کشور برداشته شده است. در مورد ایران هنوز هم ارزیابی مسکو با آمریکا خیلی تفاوت دارد و اینکه روسیه حاضر شود در ازای دست برداشتن از برنامهی موشکی آمریکا در اروپای شرقی امتیازاتی بدهد، اینها جزو برنامههای آیندهی دیپلماتیک روسیه خواهد بود. چون روسها هم خوب بلدند آن چیزی که در دست دارند، آن را به بهای ارزان نفروشند و امتیازات بیشتری را در چهارچوب همان دیپلماسی خودشان از غرب بگیرند. سؤالی هم در مورد موضع آلمان در قبال وقایع اخیر ایران مطرح کنم. آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان چندین بار اقدامات اخیر ایران محکوم کرده است. آیا به نظر شما در ادامهی این سرکوبها و بازداشتها ممکن است که آلمان موضع شدیدتری را علیه جمهوری اسلامی و مقامات آن اتخاذ کند؟ به نظر من انتقاد خانم مرکل از نقض حقوق بشر و سرکوبهایی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ایران بوده، ناکافی بود؛ هرچند بهتر از بعضی مواضع کشورهای مهم صنعتی اروپایی بود. چون این موضعگیری کشوری بزرگ و مهمی مثل آلمان باید کاملاً قاطعانه باشد که ما هر چند در امور داخلی ایران دخالت نمیکنیم، ولی نقض حقوق بشر و سرکوب تودهای در خیابانها را به هیچ وجه نمیتوانیم بپذیریم. همیشه باید این موضوع را در هر جلسهای که با دیپلماتهای ایرانی دارند یا حتی در چهارچوب روابط اقتصادی که با ایران دارند، مطرح کرد. باید به این اشاره شود که حفظ روابط اقتصادی خوب لازمهاش شرایطی است که رعایت حقوق بشر را تضمین کند؛ لازمهاش این است که مردم در آن کشور از شرایط حاکم در آن کشور راضی باشند و به نظر من این باید همیشه گفته شود. اینکه آلمان موضع سختتر و یا رادیکالتری از دیگر کشورهای اروپایی و آمریکا بگیرد، بعید است. چون اساساً دیپلماسی آلمان بعد از جنگ جهانی دوم بر این پایه است که حتیالمقدور در هماهنگی با دیگر کشورهای دوست عمل کند. ولی الان که ما در آستانهی انتخابات پارلمانی آلمان هستیم که در ماه سپتامبر خواهد بود، بعضی از این احزاب و از جمله خانم صدر اعظم هم ممکن است به این وسوسه بیفتند که چیزهایی بخواهند که صرفاً کاراکتر و خصلت کارزار انتخاباتی داشته باشند و بعد ازانتخابات دوباره همان آش و همان کاسه باشد. Farangis Mohebbi Interview: Ali Mahjoubi
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
این جلسات و تصمیمات همش حرفه برای سرگرم کردن من و شما. اینها هیچوقت منافع خودشون را برای برقرای حقوق بشر در ایران بخطر نماندازند.
-- منیژه یوسفی ، Jul 14, 2009من فکر میکنم که همگی باید در مقابل سفارت روسیه تظاهرات کنند که دست از حمایت از ایران بردارد. این بهتر از تظاهرات در برابر سفارت های ایران است. کمپین علیه کشورهایی که از حکوت ایران حمایت میکنند.
-- بدون نام ، Jul 14, 2009