خانه > فرنگیس محبی > خبر و نظر > «باید با فساد در دولت افغانستان مبارزه کرد» | |||
«باید با فساد در دولت افغانستان مبارزه کرد»فرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.comباراک اوباما، رییس جمهور آمریکا استراتژی جدید دولتش را در قبال پاکستان و افغانستان اعلام کرد. در این راهبرد جدید علاوه بر آمریکا و کشورهای اروپایی، کشورهای دیگری از جمله ایران، چین و روسیه شرکت خواهند داشت. در همین ارتباط با دکتر هوشنگ حسنیاری، کارشناس مسایل استراتژیک و استاد کالج نظامی سلطنتی کانادا گفت و گو کردهام.
آقای حسنیاری، استراتژی جدید دولت آمریکا و شانس این راهبرد در مقابله با نیروهای طالبان و القاعده را چگونه میبینید؟ یکی از حرفهایی که اوباما در این مورد میزند وصل مسألهی افغانستان به پاکستان است و اینکه به اعتبار دیگر باید به مسأله از نظر منطقه و نه تنها در قالب مرزهای افغانستان نگاه کرد. در نتیجه این تحول باعث میشود که توجهی بیشتری به مسایل داخلی پاکستان به خصوص مناطق شمال غربی پاکستان صورت بگیرد. مناطقی که از امنیت برخوردار نیستند. طبق مقالاتی که در بعضی از مطبوعات آمریکا نوشته میشود نه تنها دولت پاکستان در آن مناطق حضوری جدی ندارد بلکه بعضی از نیروهای امنیتی پاکستان حتا به این گروههای مخالف حضور آمریکاییان در منطقه، اطلاعات هم میدهند و تسلیحات و منابع مالیشان را هم تأمین میکنند. در نتیجه نگاه منطقهای به مسایل افغانستان که به اعتقاد من باید نگاه بازتری از آنچه آقای اوباما اعلام کرده، باشد و کشورهایی نظیر ایران را در هم بر بگیرد، تحول مثبتی در این زمینه است. به خصوص که تا به حال دولت قبلی آمریکا، دولت آقای بوش استراتژی روشنی در مورد افغانستان نداشته است.
به دولت آقای بوش اشاره کردید. به هر حال استراتژی دولت جدید آمریکا هم همان اهداف دولت بوش را دنبال میکند. یعنی مبارزه با تروریسم، شکست دادن القاعده و طالبان. این دو استراتژی در عمل و در جزییات چه تفاوتهایی با هم دارند؟ آنچه سیاست جدید اوباما را از سیاست دولت آقای بوش متمایز میکند این است که در این مورد به خصوص، آمریکا تأکید جدی بر نگاه به مسألهی افغانستان به عنوان یک مجموعه و نه جزییات این مجموعه را در نظر گرفتن، دارد. به این معنا که در عین حالی که باید به مسألهی جنگ و مبارزه با گروههای تروریستی ادامه داد بر ایجاد ساختار دولتی در افغانستان و در همان زمان پیش بردن برنامهی بازسازی در این کشور و به خصوص آموزش نیروهای جدید در افغانستان، تأکید شود. اینها چیزهایی بوده که بعضی از قسمتهای آن در گذشته انجام میشد. اما بیشتر به شکل پراکنده بود. حالا جزیی از یک مجموعه و استراتژی هستند که همه باید با هم به پیش بروند. در نتیجه انتظار میرود که با نیروهای جدیدی که وارد افغانستان خواهند شد و منابع مالی جدیدی که به این کشور و پاکستان فرستاده خواهد شد، نگاه جدید خودش را در عمل و در مبارزه با گروههای مخالف در این دو کشور نشان بدهد. البته یکی از شرایط بسیار مهم موفقیت این استراتژی، همکاری جدی دولت پاکستان و سازمان امنیتی (ضد جاسوسی) این کشور خواهد بود که در گذشته از یک طرف طالبان را در این کشور به وجود آورده است و باز طبق گفتههای بعضی از مقامات آمریکا این سازمان همچنان در حال تقویت و کمک به نیروهای مخالف حضور ناتو در افغانستان است. در نتیجه باید که دولت پاکستان هم سهم خود را در این مبارزه به طور جدیتر بگیرد. روابط آقای کرزای و کاخ سفید هم که این روزها به نظر خیلی تیره میآید. از یک سو آقای کرزای به شدت از روشهای ارتش آمریکا در افغانستان انتقاد میکند و از سوی دیگر هم مقامات عالیرتبهی کاخ سفید درستی و کفایت رهبری دولت حامد کرزای را زیر سوال بردند. این با استراتژی جدید کاخ سفید تضاد ایجاد نمیکند؟ آقای اوباما باز هم چنین امری را تکرار کرد. به این معنا که یکی از کارهایی که باید به طور جدی انجام داد مبارزه با فساد در دولت افغانستان است. یعنی اینکه باز هم بر این امر تأکید شده و وجود این مسأله جدی به حساب آمده و در نظر گرفته شده است. از آن طرف، آقای کرزای هم رییسجمهوری قوی نیست و به خاطر وضعیت خاص افغانستان نمیتواند وضعیت این کشور را از نظر امنیتی کنترل بکند. علاوه بر این کسانی که تا دیروز افغانستان را در جنگهای داخلی و جنگهای بر سر قدرت و منابع این کشور از بین برده بودند، امروز جزیی از دولت شدهاند. یعنی اینکه آقای کرزای به طور جدی به پاکسازی دولت و اطرافیان خود دست نزد. در نتیجه این ضعف ساختاری وجود دارد. علاوه بر این، به دلیل نزدیک شدن به انتخابات که قرار است در آخر تابستان صورت بگیرد، این جهتگیریها چه از جانب دولت آمریکا برای فشار بیشتر بر دولت آقای کرزای و چه از جانب آقای کرزای وجود دارد تا به مردم این کشور نشان بدهد رییس جمهور افغانستان است و نه یک دستنشانده و یا یک شخص تحت فرمان آمریکاییان. در نتیجه بخشی از حرفهای آقای کرزای و ایراداتی که به سیاست گذشتهی آمریکا میگرفت درست بوده است. به این معنا که یکی از مشکلات جدی که آقای اوباما چنین امری را پذیرفته است، وجود نیروهای مخالف در پاکستان است. لازمهی امر این بوده که در گذشته آمریکاییان و سایر کشورهای عضو ناتو در مرزهای افغانستان و پاکستان نیروهای بیشتری را مستقر بکنند تا بتوانند به طور جدیتری از ورود نیروهایی که در پاکستان مستقر هستند به داخل خاک افغانستان جلوگیری بکنند. این یکی از خواستههای آقای کرزای در گذشته بوده که به نظر من خواستهی منطقی هم بوده است. اما دولت آمریکا به آن توجهی چندانی نکرده است و حالا انتظار میرود که آن توجه بیشتر شود. مسألهی دیگر باز هم به آموزش بیشتر نیروهای افغانی برمیگردد، در گذشته دولت آقای بوش چندان اعتنایی به این امر نکرده بود در نتیجه میبینیم که حدود هشت سال بعد از سقوط طالبان همچنان یک نیروی نظامی و یک نیروی پلیسی جدی و توانا با تعداد افراد مناسب در این کشور وجود ندارد. معنای آن این است که چه آمریکا و چه سایر کشورهای عضو ناتو این امور را جدی نگرفته بودند و در نتیجه کمبودهایی که امروز وجود دارد به این عدم همکاری نیروهای خارجی با دولت کرزای برمیگردد. در نتیجه میشود جمعبندی کرد تا حدی ایراداتی که آقای کرزای یا دولتش بر سیاست آمریکا و سایرین در افغانستان داشته، ایرادات درستی بودند. ولی از آن طرف کمکاریهای خود آقای کرزای و دولت ایشان هم به عدم کارایی نیروهای افغانی و یا نیروهای ناتو در افغانستان دامن زده است. Farangis Mohebbi
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
به نظر من دولت اقای کرزی تا به گلو غرق در فساد اداری می باشد و این بیانیه های که فعلا بر علیه دولت امریکا و نیروهای ناتو می باشد فقط شعار های انتخاباتی بیش نیست.
-- mostafa ، Mar 30, 2009از طرف دیگر نیروهای ناتو خصوصا امریکا هیچ گونه کنترولی در وضع امنیتی ندارد .به این معنی که نمی خواهندکه وضعیت افغانستان خوب شود چون اگر وضع امنیت افغانستان بهبود یابد دیگر احتیاجی به نیروهای ناتو و امریکا در افغانستان نخواهد بود.
به نظر من بودن امریکا در افغانستان فقط یک هدف دارد و ان هم این است که ایران و دیگر کشور های خاورمیانه را تحت تسلط خود داشته باشد.